مهدویت و ختم ولایت در عرفان اسلامی (نقدی بر نظرات ابن عربی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - 'عرفان اسلامی (ابهام زدایی)' به 'عرفان اسلامی (ابهام‌زدایی)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR14000J1.jpg|بندانگشتی|مهدویت و ختم ولایت در عرفان اسلامی (نقدی بر نظرات ابن عربی)]]
    | تصویر =NUR14000J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =مهدویت و ختم ولایت در عرفان اسلامی (نقدی بر نظرات ابن عربی)
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|مهدویت و ختم ولایت در عرفان اسلامی (نقدی بر نظرات ابن عربی)
    [[نصیری، محمد]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =فارسی
    |نام های دیگر کتاب
    | کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏279‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏6‎‏م‎‏9‎‏ ‎‏1300*
    |data-type='otherBookNames'|
    | موضوع =
    |-
    ابن عربی، محمد بن علی، 560 - 638ق. - نقد و تفسیر
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[نصیری، محمد]] (نويسنده)
    |-
    |زبان  
    |data-type='language'|فارسی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏‎‏BP‎‏ ‎‏279‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏6‎‏م‎‏9‎‏ ‎‏1300*
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|ابن عربی، محمد بن علی، 560 - 638ق. - نقد و تفسیر


    مهدویت - دفاعیه‏ها و ردیه‏ها
    مهدویت - دفاعیه‌‏ها و ردیه‌‏ها
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    سازمان تبلیغات اسلامی، [[دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی(عج)]]
    |data-type='publisher'|سازمان تبلیغات اسلامی، دبيرخانه دائمي اجلاس حضرت مهدی (عج)
    | مکان نشر =قم - ایران
    |-
    | سال نشر = 1385 ش  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1385 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE14000AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14000AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | شابک =964-2643-04-9
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =14000
    | کتابخوان همراه نور =14000
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    == معرفى اجمالى ==
    {{کاربردهای دیگر|عرفان اسلامی (ابهام‌زدایی)}}


     
    '''مهدویت و ختم ولايت در عرفان اسلامى (نقدى بر نظريان ابن عربى)'''، اثر محمد نصيرى، به بررسى نظريات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و برخى شاگردان و شارحان نظريات وى پيرامون مهدویت پرداخته است.
    «مهدويت و ختم ولايت در عرفان اسلامى (نقدى بر نظريان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]])»، اثر محمد نصيرى، به بررسى نظريات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و برخى شاگردان و شارحان نظريات وى پيرامون مهدويت پرداخته است.


    كتاب به زبان فارسى و در سال 1385ش نوشته شده است.
    كتاب به زبان فارسى و در سال 1385ش نوشته شده است.


    انگيزه تأليف، نشان دادن برخى قرابت‌هاى موجود در ميان تفكرات مختلف پيرامون موضوع مهدويت مى‌باشد.
    انگيزه تأليف، نشان دادن برخى قرابت‌هاى موجود در ميان تفكرات مختلف پيرامون موضوع مهدویت مى‌باشد.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش ارائه شده است.
    كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش ارائه شده است.


    نويسنده به دنبال تحقيق موضوع منجى موعود و اعتقاد به مهدويت در ميان همه مكاتب عرفانى و فرق و مذاهب گوناگون نبوده؛ چنان‌كه به دنبال تبيين نظرات و ديدگاه‌هاى عرفاى شيعه هم نيست، بلكه قصد دارد نگاهى به ديگاه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و برخى شارحان و شاگردان او در اين عرصه انداخته و برخى قرائن و نشانه‌هايى را كه نشانگر قرابت ميان ديدگاه ابن‌عربى و ديدگاه شيعه اماميه تلقى شده است را حكايت نمايد.
    نویسنده به دنبال تحقيق موضوع منجى موعود و اعتقاد به مهدویت در ميان همه مكاتب عرفانى و فرق و مذاهب گوناگون نبوده؛ چنان‌كه به دنبال تبيين نظرات و ديدگاه‌هاى عرفاى شيعه هم نيست، بلكه قصد دارد نگاهى به ديگاه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و برخى شارحان و شاگردان او در اين عرصه انداخته و برخى قرائن و نشانه‌هايى را كه نشانگر قرابت ميان ديدگاه ابن‌ عربى و ديدگاه شيعه اماميه تلقى شده است را حكايت نمايد.


    از اين رو ابتدا به واژه و اصطلاح‌شناسى «ولى» و «ولايت» در عرفان اسلامى پرداخته و سپس به پيشينه مباحث اشاره كرده و بعد از آن، به بررسى ديدگاه ابن‌عربى و برخى شارحان او پرداخته است.
    از اين رو ابتدا به واژه و اصطلاح‌شناسى «ولى» و «ولايت» در عرفان اسلامى پرداخته و سپس به پيشينه مباحث اشاره كرده و بعد از آن، به بررسى ديدگاه ابن‌ عربى و برخى شارحان او پرداخته است.


    اشاره به برخى كاركردهاى مهدويت و جمع‌بندى مطالب، مباحث پايانى را تشكيل مى‌دهد.
    اشاره به برخى كاركردهاى مهدویت و جمع‌بندى مطالب، مباحث پايانى را تشكيل مى‌دهد.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    مقدمه به بررسى اين مطلب پرداخته كه قطب و هسته مركزى جهان از منظر ديدگاه‌هاى مختلف چيست و در عرفان اسلامى، جهان بشريت به دور كدام محور چرخيده و در پرتو كدام قطب و هسته مركزى به زندگى خود ادامه مى‌دهد؟
    مقدمه به بررسى اين مطلب پرداخته كه قطب و هسته مركزى جهان از منظر ديدگاه‌هاى مختلف چيست و در عرفان اسلامى، جهان بشريت به دور كدام محور چرخيده و در پرتو كدام قطب و هسته مركزى به زندگى خود ادامه مى‌دهد؟


    در انديشه برخى از اديان و مذاهب، به ويژه تشيع و از جمله عرفان و تصوف اسلامى، به گونه‌اى جامع از اين سؤال سخن رفته و نويسنده معتقد است در خارج از منظر عرفانى، در اين زمينه بيشتر از تعابير و اصطلاحاتى؛ چون مهدويت، موعود، منجى، حجت و مصلح ياد مى‌شود. در عرفان اسلامى، همه اين اصطلاحات و نشانه‌هاى آن، در ولى خاتم (خاتم الاولياء) معنا مى‌يابد.
    در انديشه برخى از اديان و مذاهب، به ويژه تشيع و از جمله عرفان و تصوف اسلامى، به گونه‌اى جامع از اين سؤال سخن رفته و نویسنده معتقد است در خارج از منظر عرفانى، در اين زمينه بيشتر از تعابير و اصطلاحاتى؛ چون مهدویت، موعود، منجى، حجت و مصلح ياد مى‌شود. در عرفان اسلامى، همه اين اصطلاحات و نشانه‌هاى آن، در ولى خاتم (خاتم الاولياء) معنا مى‌يابد.


    بخش اول، به اصطلاح‌شناسى واژگان «ولى» و «ولايت» و بررسى معناى لغوى و اصطلاحى آن‌ها پرداخته است.
    بخش اول، به اصطلاح‌شناسى واژگان «ولى» و «ولايت» و بررسى معناى لغوى و اصطلاحى آن‌ها پرداخته است.


    ولى و مشتقات آن كه دويست و سى و سه بار در قرآن به كار رفته، از ريشه «و،ل،ى» بوده و به معنى قرب و نزديك شدن و نيز به معنى باران بهارى است كه موجب سرسبزى مى‌گردد.
    ولى و مشتقات آن كه دويست و سى و سه بار در قرآن به كار رفته، از ريشه «و، ل،ى» بوده و به معنى قرب و نزديك شدن و نيز به معنى باران بهارى است كه موجب سرسبزى مى‌گردد.


    ولايت به كسر واو، مصدر والى به معناى توليت، امارت و سلطنت بوده، اما به فتح، مصدر ولىّ و به معنى صاحب اختيار، سرپرست، سلطان، محبت و... آمده است.
    ولايت به كسر واو، مصدر والى به معناى توليت، امارت و سلطنت بوده، اما به فتح، مصدر ولىّ و به معنى صاحب اختيار، سرپرست، سلطان، محبت و... آمده است.


    در اين كه معنى حقيقى اين كلمه كدام است، اختلاف نظر وجود دارد؛ اما نويسنده معتقد است كه معناى اصلى آن، قرب مى‌باشد؛ لكن به صورت كلى و تشكيكى كه هم موجب امارت و سلطنت و هم مندرج در آن است و سبب اولويت در تصرف و سلطنت نيز مى‌گردد.
    در اين كه معنى حقيقى اين كلمه كدام است، اختلاف نظر وجود دارد؛ اما نویسنده معتقد است كه معناى اصلى آن، قرب مى‌باشد؛ لكن به صورت كلى و تشكيكى كه هم موجب امارت و سلطنت و هم مندرج در آن است و سبب اولويت در تصرف و سلطنت نيز مى‌گردد.


    درباره اصطلاح اين واژه، معانى و تعبيرات بسيارى گفته شده است؛ چرا كه گاه چنان عرشى‌اش مى‌دانند كه جز خدا را لايقش نمى‌شمارند و گاه چنان فرشى‌اش مى‌دارند كه جمله موجودات را صاحبش مى‌خوانند.
    درباره اصطلاح اين واژه، معانى و تعبيرات بسيارى گفته شده است؛ چرا كه گاه چنان عرشى‌اش مى‌دانند كه جز خدا را لايقش نمى‌شمارند و گاه چنان فرشى‌اش مى‌دارند كه جمله موجودات را صاحبش مى‌خوانند.


    نويسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجم‌الدين كبرى، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، مولانا، عطار، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و سيد حيدر آملى در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.»
    نویسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجم‌الدين كبرى، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، مولانا، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.»


    دوم، به بررسى مهدويت و ختم ولايت در آراء و نظريات ابن‌عربى پرداخته است. به نظر نويسنده، اين موضوع، از جمله مباحثى است كه عبارات ابن‌عربى در آن سخت مضطرب بوده و دامنه اين اضطراب و تضاد، به گونه‌اى است كه بر اساس برخى عبارات، وى هم از مشهور عامه و هم از تشيع فاصله مى‌گيرد؛ اما بر اساس پاره‌اى عبارات ديگر، كاملا با تشيع هم نظر است.
    دوم، به بررسى مهدویت و ختم ولايت در آراء و نظريات ابن‌ عربى پرداخته است. به نظر نویسنده، اين موضوع، از جمله مباحثى است كه عبارات ابن‌ عربى در آن سخت مضطرب بوده و دامنه اين اضطراب و تضاد، به گونه‌اى است كه بر اساس برخى عبارات، وى هم از مشهور عامه و هم از تشيع فاصله مى‌گيرد؛ اما بر اساس پاره‌اى عبارات ديگر، كاملا با تشيع هم نظر است.


    در اين رابطه، نويسنده برخى عبارات وى را عينا نقل كرده است كه از پاره‌اى از آن‌ها، چنين استفاده مى‌شود كه او مدعى بوده خودش ختم ولايت است، همچنين از وى رؤيايى نقل شده كه دلالت بر ولايت و خاتميت خودش دارد.
    در اين رابطه، نویسنده برخى عبارات وى را عينا نقل كرده است كه از پاره‌اى از آن‌ها، چنين استفاده مى‌شود كه او مدعى بوده خودش ختم ولايت است، همچنين از وى رؤيايى نقل شده كه دلالت بر ولايت و خاتميت خودش دارد.


    بعضى از عبارات نيز دلالت دارد كه او مهدى موعود(عج) را خاتم اوليا مى‌دانسته است. چنانكه در باب معرفت وزراى مهدى ظاهر در آخرالزمان، به ذكر شمايل و فضايل حضرت مهدى(عج) و توصيف اعوان، ياران و كيفيت آغاز و انجام كار آن حضرت پرداخته و شعرى نيز درباره ايشان سروده است.
    بعضى از عبارات نيز دلالت دارد كه او مهدى موعود(عج) را خاتم اوليا مى‌دانسته است. چنانكه در باب معرفت وزراى مهدى ظاهر در آخرالزمان، به ذكر شمايل و فضايل حضرت مهدى(عج) و توصيف اعوان، ياران و کیفیت آغاز و انجام كار آن حضرت پرداخته و شعرى نيز درباره ايشان سروده است.


    وى در بعضى از عبارات خويش، با فرق نهادن بين ختم ولايت محمديه و مهدى موعود(عج)، ختم ولايت محمدى را مخصوص مردى از عرب مى‌داند كه اكرم اين قوم است.
    وى در بعضى از عبارات خويش، با فرق نهادن بين ختم ولايت محمديه و مهدى موعود(عج)، ختم ولايت محمدى را مخصوص مردى از عرب مى‌داند كه اكرم اين قوم است.


    از برخى عبارات ديگر نيز بر مى‌آيد كه او قائل است ولايت محمدى را، ختم خاصى است كه ولايت عامه عيسوى نيز تابع ولايت مطلقه اوست. چنانكه حضرت عيسى هنگام ظهور آن حضرت، تابع وى مى‌باشد و چنانكه در حديث آمده، صليب را مى‌شكند، خوك را مى‌كشد و مردمان را به سنت رسول الله(ص) هدايت مى‌كند.
    از برخى عبارات ديگر نيز بر مى‌آيد كه او قائل است ولايت محمدى را، ختم خاصى است كه ولايت عامه عيسوى نيز تابع ولايت مطلقه اوست. چنانكه حضرت عيسى هنگام ظهور آن حضرت، تابع وى مى‌باشد و چنانكه در حديث آمده، صليب را مى‌شكند، خوك را مى‌كشد و مردمان را به سنت رسول‌الله(ص) هدايت مى‌كند.


    وى در «فتوحات» تصريح كرده كه ختم ولايت على الاطلاق، عيسى(ع) بوده و در همين باره شعرى نيز از او نقل شده است. در «عنقاء مغرب» نيز ميان خاتم الاولياء و امام مهدى(عج) فرق مى‌گذارد؛ گر چه به امامت آن حضرت اعتراف مى‌كند؛ اما خاتم الاولياء را مردى از عجم مى‌داند نه از عرب.
    وى در «فتوحات» تصريح كرده كه ختم ولايت على الاطلاق، عيسى(ع) بوده و در همين باره شعرى نيز از او نقل شده است. در «عنقاء مغرب» نيز ميان خاتم الاولياء و امام مهدى(عج) فرق مى‌گذارد؛ گر چه به امامت آن حضرت اعتراف مى‌كند؛ اما خاتم الاولياء را مردى از عجم مى‌داند نه از عرب.


    وى در برخى از عباراتش تصريح مى‌كند كه خاتم ولايتِ خاص محمديه، حضرت مهدى(عج) كه به منتظَر معروف است نمى‌باشد، چون معتقد است مهدى منتظَر از عترت و سلاله حسى پيامبر(ص) بوده و خاتم به اين معنا، از سلاله غير حسى و معنوى پيامبر(ص) است. وى در باب ششم از آغاز خلق و نخستين موجود، نزديك‌ترين فرد به اين حقيقت را على بن ابى‌طالب(ع) مى‌شمارد.
    وى در برخى از عباراتش تصريح مى‌كند كه خاتم ولايتِ خاص محمديه، حضرت مهدى(عج) كه به منتظَر معروف است نمى‌باشد، چون معتقد است مهدى منتظَر از عترت و سلاله حسى پيامبر(ص) بوده و خاتم به اين معنا، از سلاله غير حسى و معنوى پيامبر(ص) است. وى در باب ششم از آغاز خلق و نخستين موجود، نزديك‌ترين فرد به اين حقيقت را [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] مى‌شمارد.
     
    نويسنده با بررسى اين نظريات، اضطراب و تضاد وى را به خوبى نشان داده است.
     
    نويسنده معتقد است على‌رغم اين كه پس از وى، بسيارى از مشايخ، علما، فلاسفه و عرفا، از آراء او متأثر بوده و ملاحظاتش را فصل‌الخطاب و مشاهداتش را كشف‌الحجاب مستورات خويش مى‌دانسته‌اند، ليكن نظرات وى در باب ختم ولايت مورد قبول آنان واقع نشده و لذا گاهى نظريات او درباره اين موضوع را بالاصاله منكر شده و يا آن را تحريف دانسته‌اند.


    از اين رو در ادامه مباحث، نظريه ختم ولايت ابن‌عربى از نظر شارحان مكتب او را بررسى نموده است.
    نویسنده با بررسى اين نظريات، اضطراب و تضاد وى را به خوبى نشان داده است.


    از گروه اول، از شارح قيصرى، از شاگردان به نام و شارحان سنى مكتب وى و عفيفى و از گروه دوم، از شيخ محمد خاكى، عبدالرزاق قاسانى، جندى و بسيارى از ديگر شارحان شيعى وى؛ از جمله آقا [[قمشه‌ای، محمدرضا|محمدرضا قمشه‌اى]] و [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] نام برده و نظرات برخى از آنان را مفصلاً بررسى كرده است.
    نویسنده معتقد است على‌رغم اين كه پس از وى، بسيارى از مشايخ، علما، فلاسفه و عرفا، از آراء او متأثر بوده و ملاحظاتش را فصل‌الخطاب و مشاهداتش را كشف‌الحجاب مستورات خويش مى‌دانسته‌اند، ليكن نظرات وى در باب ختم ولايت مورد قبول آنان واقع نشده و لذا گاهى نظريات او درباره اين موضوع را بالاصاله منكر شده و يا آن را تحريف دانسته‌اند.


    به نظر شيخ محمد خاكى، ولايت بر دو قسم است: مطلقه و خاص محمدى. ولايت خاص محمدى نيز بر سه قسم است:
    از اين رو در ادامه مباحث، نظريه ختم ولايت ابن‌ عربى از نظر شارحان مكتب او را بررسى نموده است.


    1- ولايتى كه جامع ميان تصرف در عالم به حسب معنى و هم به حسب صورت بوده و مقرون به خلافت نيز هست.
    از گروه اول، از شارح قيصرى، از شاگردان به نام و شارحان سنى مكتب وى و عفيفى و از گروه دوم، از شيخ محمد خاکى، عبدالرزاق قاسانى، جندى و بسيارى از ديگر شارحان شيعى وى؛ از جمله آقا [[قمشه‌ای، محمدرضا|محمدرضا قمشه‌اى]] و [[آشتیانی، سید جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] نام برده و نظرات برخى از آنان را مفصلاً بررسى كرده است.


    2- ولايتى كه جامع ميان تصرف در عالم به حسب معنى و صورت است؛ ولى مقرون به خلافت نيست.
    به نظر شيخ محمد خاکى، ولايت بر دو قسم است: مطلقه و خاص محمدى. ولايت خاص محمدى نيز بر سه قسم است:


    3- ولايتى كه حقيقتش فقط تصرف در معنى است.
    #ولايتى كه جامع ميان تصرف در عالم به حسب معنى و هم به حسب صورت بوده و مقرون به خلافت نيز هست.
    #ولايتى كه جامع ميان تصرف در عالم به حسب معنى و صورت است؛ ولى مقرون به خلافت نيست.
    #ولايتى كه حقيقتش فقط تصرف در معنى است.


    در سوم، به طور جداگانه و مشخص، موضوعات مربوط به آثار وجودى و كاركرد ظهور حضرت مهدى(عج) با تأكيد بر نظرات شبسترى و عطار كه در واقع شرحى بر ديدگاه‌ها ابن‌عربى مى‌باشد، پى‌گيرى شده است.
    در سوم، به طور جداگانه و مشخص، موضوعات مربوط به آثار وجودى و كاركرد ظهور حضرت مهدى(عج) با تأكيد بر نظرات شبسترى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] كه در واقع شرحى بر ديدگاه‌ها ابن‌ عربى مى‌باشد، پى‌گيرى شده است.


    به نظر عطار، همان طور كه نبوت انبياء بر نبوت احمد مصطفى(ص) ختم شده است، ولايت نيز به على مرتضى(ع) ختم شده و بعد از او بر حضرت مهدى(عج) كه هادى و راهنماى دين الهى است.
    به نظر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، همان طور كه نبوت انبياء بر نبوت احمد مصطفى(ص) ختم شده است، ولايت نيز به على مرتضى(ع) ختم شده و بعد از او بر حضرت مهدى(عج) كه‌هادى و راهنماى دين الهى است.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۱۱۸: خط ۱۰۰:
    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته است.
    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته است.


    == منابع ==
    == منابع مقاله ==




    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[صفوة الصفا]]
    [[مفتاح الهداية و مصباح العناية (سیرت‌نامه سید امین‌الدین بلیانی)]]
    [[تحفة أهل العرفان]]
    [[مقامات ژنده‌پیل]]
    [[تذکره خواجه محمد بن صدیق کججانی]]
    [[تصوف الشيعة: نظرة الی حياة السيد حيدر الآملي و عقايده]]
    [[القول المتين في تشيع الشيخ الأكبر محي‌الدين ابن العربي]]


    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17995 مطالعه کتاب مهدویت و ختم ولایت در عرفان اسلامی (نقدی بر نظرات ابن عربی) در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:تصوف و عرفان]]
    [[رده:تصوف و عرفان]]
    [[رده:طبقات، تراجم، کتب مناقب]]
    [[رده:طبقات، تراجم، کتب مناقب]]
    [[رده:امام مهدی(عج)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۴

    مهدویت و ختم ولایت در عرفان اسلامی (نقدی بر نظرات ابن عربی)
    مهدویت و ختم ولایت در عرفان اسلامی (نقدی بر نظرات ابن عربی)
    پدیدآوراننصیری، محمد (نویسنده)
    ناشرسازمان تبلیغات اسلامی، دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی(عج)
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1385 ش
    چاپ1
    شابک964-2643-04-9
    موضوعابن عربی، محمد بن علی، 560 - 638ق. - نقد و تفسیر مهدویت - دفاعیه‌‏ها و ردیه‌‏ها
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏279‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏6‎‏م‎‏9‎‏ ‎‏1300*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مهدویت و ختم ولايت در عرفان اسلامى (نقدى بر نظريان ابن عربى)، اثر محمد نصيرى، به بررسى نظريات ابن عربى و برخى شاگردان و شارحان نظريات وى پيرامون مهدویت پرداخته است.

    كتاب به زبان فارسى و در سال 1385ش نوشته شده است.

    انگيزه تأليف، نشان دادن برخى قرابت‌هاى موجود در ميان تفكرات مختلف پيرامون موضوع مهدویت مى‌باشد.

    ساختار

    كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش ارائه شده است.

    نویسنده به دنبال تحقيق موضوع منجى موعود و اعتقاد به مهدویت در ميان همه مكاتب عرفانى و فرق و مذاهب گوناگون نبوده؛ چنان‌كه به دنبال تبيين نظرات و ديدگاه‌هاى عرفاى شيعه هم نيست، بلكه قصد دارد نگاهى به ديگاه ابن عربى و برخى شارحان و شاگردان او در اين عرصه انداخته و برخى قرائن و نشانه‌هايى را كه نشانگر قرابت ميان ديدگاه ابن‌ عربى و ديدگاه شيعه اماميه تلقى شده است را حكايت نمايد.

    از اين رو ابتدا به واژه و اصطلاح‌شناسى «ولى» و «ولايت» در عرفان اسلامى پرداخته و سپس به پيشينه مباحث اشاره كرده و بعد از آن، به بررسى ديدگاه ابن‌ عربى و برخى شارحان او پرداخته است.

    اشاره به برخى كاركردهاى مهدویت و جمع‌بندى مطالب، مباحث پايانى را تشكيل مى‌دهد.

    گزارش محتوا

    مقدمه به بررسى اين مطلب پرداخته كه قطب و هسته مركزى جهان از منظر ديدگاه‌هاى مختلف چيست و در عرفان اسلامى، جهان بشريت به دور كدام محور چرخيده و در پرتو كدام قطب و هسته مركزى به زندگى خود ادامه مى‌دهد؟

    در انديشه برخى از اديان و مذاهب، به ويژه تشيع و از جمله عرفان و تصوف اسلامى، به گونه‌اى جامع از اين سؤال سخن رفته و نویسنده معتقد است در خارج از منظر عرفانى، در اين زمينه بيشتر از تعابير و اصطلاحاتى؛ چون مهدویت، موعود، منجى، حجت و مصلح ياد مى‌شود. در عرفان اسلامى، همه اين اصطلاحات و نشانه‌هاى آن، در ولى خاتم (خاتم الاولياء) معنا مى‌يابد.

    بخش اول، به اصطلاح‌شناسى واژگان «ولى» و «ولايت» و بررسى معناى لغوى و اصطلاحى آن‌ها پرداخته است.

    ولى و مشتقات آن كه دويست و سى و سه بار در قرآن به كار رفته، از ريشه «و، ل،ى» بوده و به معنى قرب و نزديك شدن و نيز به معنى باران بهارى است كه موجب سرسبزى مى‌گردد.

    ولايت به كسر واو، مصدر والى به معناى توليت، امارت و سلطنت بوده، اما به فتح، مصدر ولىّ و به معنى صاحب اختيار، سرپرست، سلطان، محبت و... آمده است.

    در اين كه معنى حقيقى اين كلمه كدام است، اختلاف نظر وجود دارد؛ اما نویسنده معتقد است كه معناى اصلى آن، قرب مى‌باشد؛ لكن به صورت كلى و تشكيكى كه هم موجب امارت و سلطنت و هم مندرج در آن است و سبب اولويت در تصرف و سلطنت نيز مى‌گردد.

    درباره اصطلاح اين واژه، معانى و تعبيرات بسيارى گفته شده است؛ چرا كه گاه چنان عرشى‌اش مى‌دانند كه جز خدا را لايقش نمى‌شمارند و گاه چنان فرشى‌اش مى‌دارند كه جمله موجودات را صاحبش مى‌خوانند.

    نویسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجم‌الدين كبرى، جامى، مولانا، عطار، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، ابن عربى، امام خمينى(ره) و سيد حيدر آملى در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.»

    دوم، به بررسى مهدویت و ختم ولايت در آراء و نظريات ابن‌ عربى پرداخته است. به نظر نویسنده، اين موضوع، از جمله مباحثى است كه عبارات ابن‌ عربى در آن سخت مضطرب بوده و دامنه اين اضطراب و تضاد، به گونه‌اى است كه بر اساس برخى عبارات، وى هم از مشهور عامه و هم از تشيع فاصله مى‌گيرد؛ اما بر اساس پاره‌اى عبارات ديگر، كاملا با تشيع هم نظر است.

    در اين رابطه، نویسنده برخى عبارات وى را عينا نقل كرده است كه از پاره‌اى از آن‌ها، چنين استفاده مى‌شود كه او مدعى بوده خودش ختم ولايت است، همچنين از وى رؤيايى نقل شده كه دلالت بر ولايت و خاتميت خودش دارد.

    بعضى از عبارات نيز دلالت دارد كه او مهدى موعود(عج) را خاتم اوليا مى‌دانسته است. چنانكه در باب معرفت وزراى مهدى ظاهر در آخرالزمان، به ذكر شمايل و فضايل حضرت مهدى(عج) و توصيف اعوان، ياران و کیفیت آغاز و انجام كار آن حضرت پرداخته و شعرى نيز درباره ايشان سروده است.

    وى در بعضى از عبارات خويش، با فرق نهادن بين ختم ولايت محمديه و مهدى موعود(عج)، ختم ولايت محمدى را مخصوص مردى از عرب مى‌داند كه اكرم اين قوم است.

    از برخى عبارات ديگر نيز بر مى‌آيد كه او قائل است ولايت محمدى را، ختم خاصى است كه ولايت عامه عيسوى نيز تابع ولايت مطلقه اوست. چنانكه حضرت عيسى هنگام ظهور آن حضرت، تابع وى مى‌باشد و چنانكه در حديث آمده، صليب را مى‌شكند، خوك را مى‌كشد و مردمان را به سنت رسول‌الله(ص) هدايت مى‌كند.

    وى در «فتوحات» تصريح كرده كه ختم ولايت على الاطلاق، عيسى(ع) بوده و در همين باره شعرى نيز از او نقل شده است. در «عنقاء مغرب» نيز ميان خاتم الاولياء و امام مهدى(عج) فرق مى‌گذارد؛ گر چه به امامت آن حضرت اعتراف مى‌كند؛ اما خاتم الاولياء را مردى از عجم مى‌داند نه از عرب.

    وى در برخى از عباراتش تصريح مى‌كند كه خاتم ولايتِ خاص محمديه، حضرت مهدى(عج) كه به منتظَر معروف است نمى‌باشد، چون معتقد است مهدى منتظَر از عترت و سلاله حسى پيامبر(ص) بوده و خاتم به اين معنا، از سلاله غير حسى و معنوى پيامبر(ص) است. وى در باب ششم از آغاز خلق و نخستين موجود، نزديك‌ترين فرد به اين حقيقت را على بن ابى‌طالب(ع) مى‌شمارد.

    نویسنده با بررسى اين نظريات، اضطراب و تضاد وى را به خوبى نشان داده است.

    نویسنده معتقد است على‌رغم اين كه پس از وى، بسيارى از مشايخ، علما، فلاسفه و عرفا، از آراء او متأثر بوده و ملاحظاتش را فصل‌الخطاب و مشاهداتش را كشف‌الحجاب مستورات خويش مى‌دانسته‌اند، ليكن نظرات وى در باب ختم ولايت مورد قبول آنان واقع نشده و لذا گاهى نظريات او درباره اين موضوع را بالاصاله منكر شده و يا آن را تحريف دانسته‌اند.

    از اين رو در ادامه مباحث، نظريه ختم ولايت ابن‌ عربى از نظر شارحان مكتب او را بررسى نموده است.

    از گروه اول، از شارح قيصرى، از شاگردان به نام و شارحان سنى مكتب وى و عفيفى و از گروه دوم، از شيخ محمد خاکى، عبدالرزاق قاسانى، جندى و بسيارى از ديگر شارحان شيعى وى؛ از جمله آقا محمدرضا قمشه‌اى و سيد جلال‌الدين آشتيانى نام برده و نظرات برخى از آنان را مفصلاً بررسى كرده است.

    به نظر شيخ محمد خاکى، ولايت بر دو قسم است: مطلقه و خاص محمدى. ولايت خاص محمدى نيز بر سه قسم است:

    1. ولايتى كه جامع ميان تصرف در عالم به حسب معنى و هم به حسب صورت بوده و مقرون به خلافت نيز هست.
    2. ولايتى كه جامع ميان تصرف در عالم به حسب معنى و صورت است؛ ولى مقرون به خلافت نيست.
    3. ولايتى كه حقيقتش فقط تصرف در معنى است.

    در سوم، به طور جداگانه و مشخص، موضوعات مربوط به آثار وجودى و كاركرد ظهور حضرت مهدى(عج) با تأكيد بر نظرات شبسترى و عطار كه در واقع شرحى بر ديدگاه‌ها ابن‌ عربى مى‌باشد، پى‌گيرى شده است.

    به نظر عطار، همان طور كه نبوت انبياء بر نبوت احمد مصطفى(ص) ختم شده است، ولايت نيز به على مرتضى(ع) ختم شده و بعد از او بر حضرت مهدى(عج) كه‌هادى و راهنماى دين الهى است.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده مؤلف در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها