رابطه قدرت و عدالت در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    ({{کاربردهای دیگر| فقه سیاسی (ابهام زدایی)}} {{کاربردهای دیگر| عدالت (ابهام زدایی)}})
    جز (جایگزینی متن - 'عدالت (ابهام زدایی)' به 'عدالت (ابهام‌زدایی)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر| فقه سیاسی (ابهام زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر| فقه سیاسی (ابهام زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر| عدالت (ابهام زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر| عدالت (ابهام‌زدایی)}}
    '''رابطه قدرت و عدالت در فقه سیاسی''' تألیف [[اخلاقی، غلام سرور|غلام سرور اخلاقی]] (معاصر) به عدالت و رابطه آن باقدرت و حکومت از دیدگاه دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان پرداخته است.
    '''رابطه قدرت و عدالت در فقه سیاسی''' تألیف [[اخلاقی، غلام سرور|غلام سرور اخلاقی]] (معاصر) به عدالت و رابطه آن باقدرت و حکومت از دیدگاه دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان پرداخته است.



    نسخهٔ ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۲

    رابطه قدرت و عدالت در فقه سیاسی
    رابطه قدرت و عدالت در فقه سیاسی
    پدیدآوراناخلاقی، غلام سرور (نويسنده)
    ناشرمرکز بين‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)
    مکان نشرایران - قم
    سال نشر1390ش - 1433ق
    چاپ1
    شابک978-964-195-512-2
    موضوعقدرت (علوم اجتماعی) - قدرت (کلام) - علوم سیاسی (فقه) - اسلام و دولت - اسلام و سیاست
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /الف3ر2 330 JC
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رابطه قدرت و عدالت در فقه سیاسی تألیف غلام سرور اخلاقی (معاصر) به عدالت و رابطه آن باقدرت و حکومت از دیدگاه دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان پرداخته است.

    کتاب مشتمل بر پیشگفتار در بررسی کلیات و مفاهیم و چهار بخش است. شناخت یک موضوع، بستگی به تعریف درست واژه‌های آن دارد؛ بنابراین برای بررسی رابطه قدرت و عدالت در فقه سیاسی، لازم است در ابتدا با مفاهیم آن آشنا باشیم؛ لذا در پیشگفتار کتاب کوشش شده که تعریف واژه‌های قدرت، عدالت و سیاست از نظر دانشمندان غیرمسلمان و مسلمان، به‌ویژه فقهای اسلام بیان شده و نیز تعریفی از واژه‌های فقه و فقه سیاسی ارائه شود.[۱]

    در بخش اول، چارچوب نظری بحث در قالب نظریه اصالت قدرت و نظریه اصالت ارزش‌های اخلاقی و عدالت مطرح شده است. یکی از نظریه‌های رایج در نظام‌های سیاسی، نظریه اصالت قدرت در سیاست و ابزاری بودن اخلاق و عدالت است که نویسنده دراین‌رابطه نظریه هابز، ماکیاول و مورگنتا بررسی کرده است.[۲] از دیگر سو بعضی از اندیشمندان و سیاستمداران، در اندیشه سیاسی خود عدالت اجتماعی و سیاسی را اصل قرار داده و قدرت را ابزاری برای تحقق عدالت می‌دانند.[۳]

    نویسنده در ابتدای بخش دوم تصریح کرده که موضوع قدرت بحث گسترده‌ای است و مراد این نوشتار از قدرت، فقط قدرت سیاسی است. بحث از ضرورت قدرت، کسب قدرت، حفظ قدرت، گسترش و اهداف آن که در پنج فصل تنظیم شده است.[۴]

    در سومین بخش به عدالت در فقه سیاسی توجه شده است. ابتدا اهمیت آن از دیدگاه قرآن و روایات بررسی شده است. پس از آن عدالت در اندیشه فقهای شیعه در دوره‌های مختلف و نیز در اندیشه سیاسی اهل‌سنت مورد مداقه قرار گرفته است. از مجموع احادیث و فتواها و اندیشه سیاسی علمای اهل‌سنت نیز چنین به دست می‌آید که بسیاری از آن‌ها عدالت را در زمامداری مسلمانان شرط می‌دانند.[۵]‏ آنچه مسلم است عدالت همواره مطلوب انسان بوده و ارسال رسل و انزال کتب آسمانی برای تحقق همین امر بوده است.[۶]

    نویسنده در آخرین بخش، تعامل قدرت و عدالت در فقه سیاسی برای تأمین سعادت و خواسته‌های مادی و معنوی هر جامعه را ضروری دانسته است.[۷]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص17
    2. ر.ک: متن کتاب، ص53
    3. ر.ک: همان، ص69
    4. ر.ک: همان، ص92-91
    5. ر.ک: همان، ص192-152
    6. ر.ک: همان، ص219
    7. ر.ک: همان، ص223

    منابع مقاله

    پیشگفتار و متن کتاب.


    وابسته‌ها