الشیخ نصیرالدین الطوسی و سقوط بغداد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - 'خواجه نصیرالدین طوسی (ابهام زدایی)' به 'خواجه نصیرالدین طوسی (ابهام‌زدایی)')
     
    (۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR18484J1.jpg|بندانگشتی|‏الشیخ نصیر الدین الطوسی و سقوط بغداد]]
    | تصویر =NUR18484J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =‏الشیخ نصیرالدین الطوسی و سقوط بغداد
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|‏الشیخ نصیر الدین الطوسی و سقوط بغداد
    [[حسینی میلانی، علی]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =عربی
    |نام های دیگر کتاب
    | کد کنگره =BP۵۵/۳/ط۹ح۵
    |data-type='otherBookNames'|
    | موضوع =طوسی، محمدبن حسن،۴۶۰ - ۳۸۵ ق -- سرگذشتنامه,مجتهدان و علما -- سرگذشتنامه
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[حسینی میلانی، علی]] (نويسنده)
    |-
    |زبان  
    |data-type='language'|عربی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|
    |-
    |ناشر
    |data-type='publisher'|مرکز الأبحاث العقائدية
    |-
    |مکان نشر
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر
    |data-type='publishYear'| 1421 هـ.ق
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE18484AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | ناشر =
    مرکز الأبحاث العقائدية
    | مکان نشر =قم - ایران
    | سال نشر = 1421 ق


    == معرفى اجمالى ==
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18484AUTOMATIONCODE
    '''الشيخ نصير الدين الطوسي و سقوط بغداد''' از آثار آيت‌الله [[حسینی میلانی، علی|سيد على حسينى ميلانى]] (متولد نجف 1367ق) است كه در آن، ادعاى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مورد نقش خواجه نصير الدين طوسى در حمله و پيروزى مغول و انقراض دولت عباسيان و سقوط بغداد در سال 656ق را به صورت علمى بررسى كرده است. وى در اين اثر ثابت كرده است كه مدعاى او و نقش تخريبى و توطئه‌آميز خواجه در انقراض خلافت عباسى، تخيلى و نظر شخصى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است و از نظر تاريخ اسلام، هيچ سند و اعتبارى ندارد.
    | چاپ =1
     
    | شابک =964-319-269-5
    == ساختار ==
    | تعداد جلد =1
     
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18484
     
    | کتابخوان همراه نور =18484
    اين كتاب، اثر مختصرى است و بخش و فصل ندارد و از مقدمه «مركز الأبحاث العقائدية» و نيز مقدمه مؤلف و چند بحث به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1- افتراى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بر خواجه نصير الدين طوسى، 2- نصّ كلام [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، 3- مراجعه در قضيه سقوط بغداد به شاهدان واقعه (شامل مراجعه به ابن الفوطى، ابن الطقطقى، أبو الفداء و...) و 4- ستايش خواجه نصير الدين طوسى. در پايان نيز خاتمه آمده است. نويسنده در اين اثر، از روش تاريخ تحليلى بهره برده است.
    | کد پدیدآور =
     
    | پس از =
    == گزارش محتوا ==
    | پیش از =
    }}
    {{کاربردهای دیگر| خواجه نصیرالدین طوسی (ابهام‌زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر| بغداد (ابهام‌زدایی)}}
    '''الشيخ نصيرالدين الطوسي و سقوط بغداد''' از آثار آيت‌الله [[حسینی میلانی، علی|سيد‌ ‎على حسینى ميلانى]] (متولد نجف 1367ق) است كه در آن، ادعاى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مورد نقش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در حمله و پيروزى مغول و انقراض دولت عباسيان و سقوط بغداد در سال 656ق را به صورت علمى بررسى كرده است. وى در اين اثر ثابت كرده است كه مدعاى او و نقش تخريبى و توطئه‌آميز خواجه در انقراض خلافت عباسى، تخيلى و نظر شخصى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است و از نظر تاريخ اسلام، هيچ سند و اعتبارى ندارد.


    ==ساختار==
    اين كتاب، اثر مختصرى است و بخش و فصل ندارد و از مقدمه «مركز الأبحاث العقائدية» و نيز مقدمه مؤلف و چند بحث به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1- افتراى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بر [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، 2- نصّ كلام [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، 3- مراجعه در قضيه سقوط بغداد به شاهدان واقعه (شامل مراجعه به ابن الفوطى، ابن الطقطقى، أبو الفداء و...) و 4- ستايش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]. در پایان نيز خاتمه آمده است. نویسنده در اين اثر، از روش تاريخ تحليلى بهره برده است.


    ==گزارش محتوا==
    درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
    درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


    فارس حَسّون در مقدمه‌اى كه به عنوان مقدمه بر اين كتاب نوشته، يادآور شده است كه ما همواره نيازمند تلاش بيشتر براى فهميدن عقايد و فهماندن بهتر آن هستيم كه لازمه‌اش التزام به برنامه‌ها و روش‌هاى علمى است به صورتى كه با زبان و ادبيات و پيشرفت‌هاى فنى امروزه سازگار باشد و ارتباط هميشگى بين مردم و ارزشهاى راستينش را برقرار سازد. به همين جهت، مركز بحث‌هاى اعتقادى كه وابسته و تابع دفتر مرجع عاليقدر حضرت آیت‌الله سيد على حسينى سيستانى است، تصميم گرفت كه با برنامه‌اى منظم تعدادى از گفتگوهاى علمى را براى ترويج انديشه اسلامى و شيعى برگزار كند تا زمينه فهم بهتر و نقد و بررسى فراهم گردد و بعد مجموعه آن مطالب را در اينترنت به صورت صوتى و كتبى منتشر كرد و اثر حاضر نيز ثمره يكى از اين مجالس علمى است كه به صورت كتاب منتشر مى‌شود ....<ref>مقدمه مركز، ص 5</ref>
    فارس حَسّون در مقدمه‌اى كه به عنوان مقدمه بر اين كتاب نوشته، يادآور شده است كه ما همواره نيازمند تلاش بيشتر براى فهميدن عقايد و فهماندن بهتر آن هستيم كه لازمه‌اش التزام به برنامه‌ها و روش‌هاى علمى است به صورتى كه با زبان و ادبيات و پيشرفت‌هاى فنى امروزه سازگار باشد و ارتباط هميشگى بين مردم و ارزشهاى راستينش را برقرار سازد. به همين جهت، مركز بحث‌هاى اعتقادى كه وابسته و تابع دفتر مرجع عاليقدر [[سیستانی، سید علی|حضرت آیت‌الله سيد‌ ‎على حسینى سيستانى]] است، تصميم گرفت كه با برنامه‌اى منظم تعدادى از گفتگوهاى علمى را براى ترويج انديشه اسلامى و شيعى برگزار كند تا زمينه فهم بهتر و نقد و بررسى فراهم گردد و بعد مجموعه آن مطالب را در اينترنت به صورت صوتى و كتبى منتشر كرد و اثر حاضر نيز ثمره يكى از اين مجالس علمى است كه به صورت كتاب منتشر مى‌شود.<ref>مقدمه مركز، ص5</ref>


    نويسنده سخن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را يادآور شده كه با الفاظى تند، خواجه نصير الدين طوسى را متهم به الحاد و شرك كرده و او را عامل شكست دولت عباسيان و پيروزى مغول شمرده و آنگاه اين‌گونه پاسخ داده است: در مانند اين قضيه كه واقعه‌اى است كه در اواسط قرن هفتم هجرى روى داده، بايد به شاهدان واقعه مراجعه كنيم و همچنين به مورّخانى كه نزديك آن دوره بوده‌اند. البته نمى‌گويم كه بايد به مورخان شيعه مراجعه كرد تا اشكال شود كه مى‌خواهد دانشمندان شيعه را از هر عيب و اشكالى تبرئه كند بلكه مى‌گويم بايد به مورخان اهل سنت مراجعه كرد ....<ref>متن كتاب، ص 15</ref>
    نویسنده سخن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را يادآور شده كه با الفاظى تند، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] را متهم به الحاد و شرك كرده و او را عامل شكست دولت عباسيان و پيروزى مغول شمرده و آنگاه اين‌گونه پاسخ داده است: در مانند اين قضيه كه واقعه‌اى است كه در اواسط قرن هفتم هجرى روى داده، بايد به شاهدان واقعه مراجعه كنيم و همچنين به مورّخانى كه نزدیک آن دوره بوده‌اند. البته نمى‌گويم كه بايد به مورخان شيعه مراجعه كرد تا اشكال شود كه مى‌خواهد دانشمندان شيعه را از هر عيب و اشكالى تبرئه كند بلكه مى‌گويم بايد به مورخان اهل سنت مراجعه كرد.<ref>متن كتاب، ص15</ref>


    نويسنده تأكيد كرده است كه شايد بهترين كتاب كه ما مى‌توانيم به آن در اين زمينه در درجه اول مراجعه كنيم عبارت است از كتاب «الحوادث الجامعة» نوشته علّامه ابن الفوطى حنبلى بغدادى (متوفاى سال 723ق) او كه شاهد اين واقعه بوده و در آن حاضر شده و به اسارت گرفته شده و دانشمند و مورخ مورد اعتماد است و عالمان اهل سنت او را با احترام ياد مى‌كنند؛ در كتابش الحوادث الجامعة سقوط بغداد به دست هولاكو را توضيح داده ولى در آن هيچ ذكرى از خواجه نصير الدين طوسى نكرده؛ در حالى كه واقعه سقوط بغداد در سال 656ق رخ داده و گفته مى‌شود كه ابن الفوطى كتابش را يك سال بعد يعنى در سال 657ق نوشته است ....<ref>همان، ص 15- 17</ref>
    نویسنده تأكيد كرده است كه شايد بهترين كتاب كه ما مى‌توانيم به آن در اين زمينه در درجه اول مراجعه كنيم عبارت است از كتاب «الحوادث الجامعة» نوشته علّامه ابن الفوطى حنبلى بغدادى (متوفاى سال 723ق) او كه شاهد اين واقعه بوده و در آن حاضر شده و به اسارت گرفته شده و دانشمند و مورخ مورد اعتماد است و عالمان اهل سنت او را با احترام ياد مى‌كنند؛ در كتابش الحوادث الجامعة سقوط بغداد به دست هولاكو را توضيح داده ولى در آن هيچ ذكرى از [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] نكرده؛ در حالى كه واقعه سقوط بغداد در سال 656ق رخ داده و گفته مى‌شود كه ابن الفوطى كتابش را يك سال بعد يعنى در سال 657ق نوشته است.<ref>همان، ص15- 17</ref>


    نويسنده با مراجعه به آثار شاهدان واقعه سقوط بغداد و يا كسانى كه نزديك به آن دوره بوده‌اند (مانند: ذهبى، [[ابن خلدون]]، [[سيوطى]] و ياران [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]])، ثابت كرده است كه ادعاى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مورد نقش منفى خواجه نصير الدين طوسى در زوال دولت عباسى، نادرست است و هيچ اعتبارى از نظر علمى و يا مستند تاريخى ندارد ....<ref>همان، ص 15- 30</ref>
    نویسنده با مراجعه به آثار شاهدان واقعه سقوط بغداد و يا كسانى كه نزدیک به آن دوره بوده‌اند (مانند: ذهبى، [[ابن خلدون]]، [[سيوطى]] و ياران [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]])، ثابت كرده است كه ادعاى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مورد نقش منفى خواجه نصيرالدين طوسى در زوال دولت عباسى، نادرست است و هيچ اعتبارى از نظر علمى و يا مستند تاريخى ندارد.<ref>همان، ص15- 30</ref>


    بر طبق گزارش نويسنده، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] كه در 672ق متولد شده و در 732ق درگذشته و ولادتش نزديك به واقعه سقوط بغداد (سال 656ق) بوده؛ درگيرى شيعيان و سنيان و غارت و قتل عام محله شيعه‌نشين كرخ را يادآور شده و حمله مغول و نقش مؤيد ابن العلقمى را در اين زمينه بيان كرده ولى هيچ اسمى از خواجه نصير الدين طوسى نبرده است ....<ref>همان، ص 19- 21</ref>
    بر طبق گزارش نویسنده، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] كه در 672ق متولد شده و در 732ق درگذشته و ولادتش نزدیک به واقعه سقوط بغداد (سال 656ق) بوده؛ درگیرى شیعیان و سنيان و غارت و قتل عام محله شيعه‌نشين كرخ را يادآور شده و حمله مغول و نقش مؤيد ابن العلقمى را در اين زمينه بيان كرده ولى هيچ اسمى از [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] نبرده است.<ref>همان، ص19- 21</ref>


    نويسنده به‌طور مثال، در مورد ذهبى چنين نوشته است: ذهبى شاگرد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است هر چند با برخى از آراى او مخالفت مى‌كرد و همو منهاج [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را به نام منهاج الإعتدال تلخيص كرده است؛ ذهبى در حوادث سال 656 قمرى نوشته است كه مؤيد ابن العلقمى با تاتار (مغول) مكاتبه داشت و آنان را تشويق كرده بود كه به سوى بغداد روى كنند به خاطر غارت و ذلّتى كه بر برادران شيعه‌اش وارد شده بود. ذهبى اين واقعه را همانند [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] نقل كرده است ولى در آن، خبرى و سخنى از خواجه نصير الدين طوسى نيست ....<ref>همان، ص 22</ref>
    نویسنده به‌طور مثال، در مورد ذهبى چنين نوشته است: ذهبى شاگرد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است هر چند با برخى از آراى او مخالفت مى‌كرد و همو منهاج [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را به نام منهاج الإعتدال تلخيص كرده است؛ ذهبى در حوادث سال 656 قمرى نوشته است كه مؤيد ابن العلقمى با تاتار (مغول) مكاتبه داشت و آنان را تشويق كرده بود كه به سوى بغداد روى كنند به خاطر غارت و ذلّتى كه بر برادران شيعه‌اش وارد شده بود. ذهبى اين واقعه را همانند [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] نقل كرده است ولى در آن، خبرى و سخنى از خواجه نصيرالدين طوسى نيست.<ref>همان، ص22</ref>


    همچنين نويسنده ستايشهاى انديشمندان و مورخانى چون [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ذهبى، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]]، و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] را آورده كه هر يك با عباراتى شخصيت اخلاقى خواجه نصير الدين طوسى و فعاليت‌هاى ارزنده‌اش در ترويج علم و دين را ستوده‌اند ....<ref>همان، ص 31- 36</ref>
    همچنين نویسنده ستايشهاى انديشمندان و مورخانى چون [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ذهبى، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]]، و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] را آورده كه هر يك با عباراتى شخصيت اخلاقى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و فعالیت‌های ارزنده‌اش در ترويج علم و دين را ستوده‌اند.<ref>همان، ص31- 36</ref>


    نويسنده در پايان، مطلبى را از نظر اخلاقى و روشى مورد توجه قرار داده و چنين نوشته است: شگفت‌آور است كه شما اگر كتابهاى عالمان شيعه را در زمينه شرح‌حال و زندگينامه دانشمندان و تاريخ مطالعه كنيد حتى يك كلمه از اين‌گونه از الفاظ ناشايست را كه ديگران نسبت به شيعيان مطرح كرده‌اند در آن آثار نمى‌بينيد. دانشمندان شيعه حتى نسبت به دشمنانشان هم با رعايت ادب و احترام سخن مى‌گويند كتابها را ببينيد و روشها را با هم مقايسه كنيد تا حقيقت را دريابيد ....<ref>همان، ص 37</ref>
    نویسنده در پایان، مطلبى را از نظر اخلاقى و روشى مورد توجه قرار داده و چنين نوشته است: شگفت‌آور است كه شما اگر کتاب‌هاى عالمان شيعه را در زمينه شرح‌حال و زندگی‌نامه دانشمندان و تاريخ مطالعه كنيد حتى يك كلمه از اين‌گونه از الفاظ ناشايست را كه ديگران نسبت به شیعیان مطرح كرده‌اند در آن آثار نمى‌بينيد. دانشمندان شيعه حتى نسبت به دشمنانشان هم با رعايت ادب و احترام سخن مى‌گويند کتاب‌ها را ببينيد و روشها را با هم مقايسه كنيد تا حقيقت را دريابيد.<ref>همان، ص37</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
     
    اين اثر چون مختصر است فقط داراى فهرست مطالب است و با آنكه مستند به منابع تاريخى و شرح‌حال است ولى فهرست منابع برایش تنظيم نشده است. از فهرست‌هاى فنى ديگر مانند: اعلام و کتاب‌ها و امكنه نيز خبرى نيست!
     
    اين اثر چون مختصر است فقط داراى فهرست مطالب است و با آنكه مستند به منابع تاريخى و شرح‌حال است ولى فهرست منابع برايش تنظيم نشده است. از فهرست‌هاى فنى ديگر مانند: اعلام و كتابها و امكنه نيز خبرى نيست!


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    ==منابع مقاله==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[سقوط الدولة العباسية و دور الشيعة بين الحقيقة و الإتهام]]
    [[كيف ردّ الشيعة غزو المغول]]


    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18716 مطالعه کتاب ‏الشیخ نصیر الدین الطوسی و سقوط بغداد در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:سرگذشت‌نامه‌ها]]
    [[رده:سرگذشت‌‌نامه‌های فردی]]
    [[رده:علما و ائمه]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۱

    ‏الشیخ نصیرالدین الطوسی و سقوط بغداد
    الشیخ نصیرالدین الطوسی و سقوط بغداد
    پدیدآورانحسینی میلانی، علی (نویسنده)
    ناشرمرکز الأبحاث العقائدية
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1421 ق
    چاپ1
    شابک964-319-269-5
    موضوعطوسی، محمدبن حسن،۴۶۰ - ۳۸۵ ق -- سرگذشتنامه,مجتهدان و علما -- سرگذشتنامه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    BP۵۵/۳/ط۹ح۵
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الشيخ نصيرالدين الطوسي و سقوط بغداد از آثار آيت‌الله سيد‌ ‎على حسینى ميلانى (متولد نجف 1367ق) است كه در آن، ادعاى ابن تيميه در مورد نقش خواجه نصيرالدين طوسى در حمله و پيروزى مغول و انقراض دولت عباسيان و سقوط بغداد در سال 656ق را به صورت علمى بررسى كرده است. وى در اين اثر ثابت كرده است كه مدعاى او و نقش تخريبى و توطئه‌آميز خواجه در انقراض خلافت عباسى، تخيلى و نظر شخصى ابن تيميه است و از نظر تاريخ اسلام، هيچ سند و اعتبارى ندارد.

    ساختار

    اين كتاب، اثر مختصرى است و بخش و فصل ندارد و از مقدمه «مركز الأبحاث العقائدية» و نيز مقدمه مؤلف و چند بحث به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1- افتراى ابن تيميه بر خواجه نصيرالدين طوسى، 2- نصّ كلام ابن تيميه، 3- مراجعه در قضيه سقوط بغداد به شاهدان واقعه (شامل مراجعه به ابن الفوطى، ابن الطقطقى، أبو الفداء و...) و 4- ستايش خواجه نصيرالدين طوسى. در پایان نيز خاتمه آمده است. نویسنده در اين اثر، از روش تاريخ تحليلى بهره برده است.

    گزارش محتوا

    درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:

    فارس حَسّون در مقدمه‌اى كه به عنوان مقدمه بر اين كتاب نوشته، يادآور شده است كه ما همواره نيازمند تلاش بيشتر براى فهميدن عقايد و فهماندن بهتر آن هستيم كه لازمه‌اش التزام به برنامه‌ها و روش‌هاى علمى است به صورتى كه با زبان و ادبيات و پيشرفت‌هاى فنى امروزه سازگار باشد و ارتباط هميشگى بين مردم و ارزشهاى راستينش را برقرار سازد. به همين جهت، مركز بحث‌هاى اعتقادى كه وابسته و تابع دفتر مرجع عاليقدر حضرت آیت‌الله سيد‌ ‎على حسینى سيستانى است، تصميم گرفت كه با برنامه‌اى منظم تعدادى از گفتگوهاى علمى را براى ترويج انديشه اسلامى و شيعى برگزار كند تا زمينه فهم بهتر و نقد و بررسى فراهم گردد و بعد مجموعه آن مطالب را در اينترنت به صورت صوتى و كتبى منتشر كرد و اثر حاضر نيز ثمره يكى از اين مجالس علمى است كه به صورت كتاب منتشر مى‌شود.[۱]

    نویسنده سخن ابن تيميه را يادآور شده كه با الفاظى تند، خواجه نصيرالدين طوسى را متهم به الحاد و شرك كرده و او را عامل شكست دولت عباسيان و پيروزى مغول شمرده و آنگاه اين‌گونه پاسخ داده است: در مانند اين قضيه كه واقعه‌اى است كه در اواسط قرن هفتم هجرى روى داده، بايد به شاهدان واقعه مراجعه كنيم و همچنين به مورّخانى كه نزدیک آن دوره بوده‌اند. البته نمى‌گويم كه بايد به مورخان شيعه مراجعه كرد تا اشكال شود كه مى‌خواهد دانشمندان شيعه را از هر عيب و اشكالى تبرئه كند بلكه مى‌گويم بايد به مورخان اهل سنت مراجعه كرد.[۲]

    نویسنده تأكيد كرده است كه شايد بهترين كتاب كه ما مى‌توانيم به آن در اين زمينه در درجه اول مراجعه كنيم عبارت است از كتاب «الحوادث الجامعة» نوشته علّامه ابن الفوطى حنبلى بغدادى (متوفاى سال 723ق) او كه شاهد اين واقعه بوده و در آن حاضر شده و به اسارت گرفته شده و دانشمند و مورخ مورد اعتماد است و عالمان اهل سنت او را با احترام ياد مى‌كنند؛ در كتابش الحوادث الجامعة سقوط بغداد به دست هولاكو را توضيح داده ولى در آن هيچ ذكرى از خواجه نصيرالدين طوسى نكرده؛ در حالى كه واقعه سقوط بغداد در سال 656ق رخ داده و گفته مى‌شود كه ابن الفوطى كتابش را يك سال بعد يعنى در سال 657ق نوشته است.[۳]

    نویسنده با مراجعه به آثار شاهدان واقعه سقوط بغداد و يا كسانى كه نزدیک به آن دوره بوده‌اند (مانند: ذهبى، ابن خلدون، سيوطى و ياران ابن تيميه)، ثابت كرده است كه ادعاى ابن تيميه در مورد نقش منفى خواجه نصيرالدين طوسى در زوال دولت عباسى، نادرست است و هيچ اعتبارى از نظر علمى و يا مستند تاريخى ندارد.[۴]

    بر طبق گزارش نویسنده، ابوالفداء كه در 672ق متولد شده و در 732ق درگذشته و ولادتش نزدیک به واقعه سقوط بغداد (سال 656ق) بوده؛ درگیرى شیعیان و سنيان و غارت و قتل عام محله شيعه‌نشين كرخ را يادآور شده و حمله مغول و نقش مؤيد ابن العلقمى را در اين زمينه بيان كرده ولى هيچ اسمى از خواجه نصيرالدين طوسى نبرده است.[۵]

    نویسنده به‌طور مثال، در مورد ذهبى چنين نوشته است: ذهبى شاگرد ابن تيميه است هر چند با برخى از آراى او مخالفت مى‌كرد و همو منهاج ابن تيميه را به نام منهاج الإعتدال تلخيص كرده است؛ ذهبى در حوادث سال 656 قمرى نوشته است كه مؤيد ابن العلقمى با تاتار (مغول) مكاتبه داشت و آنان را تشويق كرده بود كه به سوى بغداد روى كنند به خاطر غارت و ذلّتى كه بر برادران شيعه‌اش وارد شده بود. ذهبى اين واقعه را همانند ابوالفداء نقل كرده است ولى در آن، خبرى و سخنى از خواجه نصيرالدين طوسى نيست.[۶]

    همچنين نویسنده ستايشهاى انديشمندان و مورخانى چون ابن كثير، ذهبى، ابوالفداء، و صفدى را آورده كه هر يك با عباراتى شخصيت اخلاقى خواجه نصيرالدين طوسى و فعالیت‌های ارزنده‌اش در ترويج علم و دين را ستوده‌اند.[۷]

    نویسنده در پایان، مطلبى را از نظر اخلاقى و روشى مورد توجه قرار داده و چنين نوشته است: شگفت‌آور است كه شما اگر کتاب‌هاى عالمان شيعه را در زمينه شرح‌حال و زندگی‌نامه دانشمندان و تاريخ مطالعه كنيد حتى يك كلمه از اين‌گونه از الفاظ ناشايست را كه ديگران نسبت به شیعیان مطرح كرده‌اند در آن آثار نمى‌بينيد. دانشمندان شيعه حتى نسبت به دشمنانشان هم با رعايت ادب و احترام سخن مى‌گويند کتاب‌ها را ببينيد و روشها را با هم مقايسه كنيد تا حقيقت را دريابيد.[۸]

    وضعيت كتاب

    اين اثر چون مختصر است فقط داراى فهرست مطالب است و با آنكه مستند به منابع تاريخى و شرح‌حال است ولى فهرست منابع برایش تنظيم نشده است. از فهرست‌هاى فنى ديگر مانند: اعلام و کتاب‌ها و امكنه نيز خبرى نيست!

    پانويس

    1. مقدمه مركز، ص5
    2. متن كتاب، ص15
    3. همان، ص15- 17
    4. همان، ص15- 30
    5. همان، ص19- 21
    6. همان، ص22
    7. همان، ص31- 36
    8. همان، ص37

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها