متن انتقادی جوامع الحكايات و لوامع الروايات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'قابوس نامه' به 'قابوس‌نامه'
جز (جایگزینی متن - 'اميري فيروزکوهي، اميربانو(مصفا)' به 'امیری فیروزکوهی، امیربانو (مصفا)')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'قابوس نامه' به 'قابوس‌نامه')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۳: خط ۳۳:
}}
}}


'''جوامع الحكايات و لوامع الروايات'''، اثر [[عوفی، محمد بن محمد|سدیدالدین محمود عوفی]]، بزرگ‌ترین اثر قرن هفتم هجری ایران است که مشتمل بر معارف اسلامی و فرهنگ ایرانی و سندی از تاریخ تمدن و ادبیات و علوم انسانی است. این کتاب توسط [[اميري فيروزکوهي، اميربانو|امیربانو مصفا (کریمی)]] و مظاهر مصفا تصحیح و به نام متن انتقادی جوامع الحكايات و لوامع الروايات منتشر شده است.
'''جوامع الحكايات و لوامع الروايات'''، اثر [[عوفی، محمد بن محمد|سدیدالدین محمود عوفی]]، بزرگ‌ترین اثر قرن هفتم هجری ایران است که مشتمل بر معارف اسلامی و فرهنگ ایرانی و سندی از تاریخ تمدن و ادبیات و علوم انسانی است. این کتاب توسط [[امیری فیروزکوهی، امیربانو (مصفا)|امیربانو مصفا (کریمی)]] و مظاهر مصفا تصحیح و به نام متن انتقادی جوامع الحكايات و لوامع الروايات منتشر شده است.


نکته‌های اخلاقی، اجتماعی، دینی، تاریخی در این کتاب فراوان است. عوفی در داستان‌های این کتاب از رفتار اجتماعی و تعدی و تجاوز پادشاهان و امیران و حاکمان و بعضی از مدعیان شریعت و طریقت انتقاد کرده است. این کتاب یکی از متن‌های معتبر فارسی است و یک دوره تاریخ از آغاز آفرینش تا پایان دوره‌ خلفای عباسی را در بر می‌گیرد.
نکته‌های اخلاقی، اجتماعی، دینی، تاریخی در این کتاب فراوان است. عوفی در داستان‌های این کتاب از رفتار اجتماعی و تعدی و تجاوز پادشاهان و امیران و حاکمان و بعضی از مدعیان شریعت و طریقت انتقاد کرده است. این کتاب یکی از متن‌های معتبر فارسی است و یک دوره تاریخ از آغاز آفرینش تا پایان دوره‌ خلفای عباسی را در بر می‌گیرد.
خط ۵۵: خط ۵۵:
برقعى شمشیر برو راند و کارگر آمد و از دنیا رحلت کرد. برقعى پشیمان شد و دانست که غرض او عفت بوده است تا بر نفس او زنا نرود و جمله از آن حرکت پشیمان شدند و بدان دختر آفرین کردند»<ref>ر.ک: همان، ج3، قسمت دوم، ص680-681</ref>
برقعى شمشیر برو راند و کارگر آمد و از دنیا رحلت کرد. برقعى پشیمان شد و دانست که غرض او عفت بوده است تا بر نفس او زنا نرود و جمله از آن حرکت پشیمان شدند و بدان دختر آفرین کردند»<ref>ر.ک: همان، ج3، قسمت دوم، ص680-681</ref>


طبقه‏بندى منظم از بعضى منابع نشان می‌‏دهد که [[عوفی، محمد بن محمد|عوفى]] از چنین آثارى براى بیان مطالب واقعى استفاده کرده است؛ مثلاًدرباره تاریخ خلفا، تاریخچه (وقایع سالیانه) الطبرى پیوسته مورد استفاده وى قرار گرفته است. در باب پادشاهان قدیم ایران از غرر الثعالبى، شاهنامه فردوسى، تاریخ ملوک عجم (محتملا از خداینامه ابن مقفع) بهره گرفته است. مطالب مربوط به طاهریان، صفاریان و سامانیان مأخوذ از تاریخ ولات خراسان السلامى است. درباره غزنویان از سه منبع معتبر؛ یعنى تاریخ ناصرى، تاریخ یمینى العتبى و خلق الإنسان بیان‌الحق نیشابورى و براى آل بویه از تاریخ تاجى یا تاریخ دیالمه و جهت گزارش‌هاى مربوط به ایلک‌خانیه ماوراءالنهر از تاریخ ترکستان مجدالدین بن عدنان السرخکتى استفاده کرده است، ولى متأسفانه سه اثر اخیر از بین رفته است. در خصوص سیاست و اداره از [[سير الملوك (سیاست‌نامه)|سیاست‏نامه]] [[نظام‌الملک، حسن بن علی|خواجه نظام‌الملک]] و [[قابوس نامه|قابوسنامه]] [[عنصرالمعالی، کیکاوس بن اسکندر|عنصرالمعالى]] استفاده شده است. مطالب راجع به پیغمبر اکرم(ص) و صحابه و زندگى اولیا و بزرگان مذهب از [[السير و المغازي|کتاب المغازي]] [[ابن اسحاق، محمد|محمد بن اسحاق]]، [[ربيع الأبرار و نصوص الأخبار|ربيع الأبرار]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، [[الرسالة القشيرية|رساله القشيريه]] [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|قشیرى]]، [[أسرار التوحيد في مقامات الشيخ أبي سعيد|أسرار التوحيد]] [[محمد بن منور]]، تاریخ مشایخ خراسان، روضات العلماء، سير الصالحين و قصص الأنبیاء، به ترتیب تقدم و تأخر گرفته شده است.
طبقه‏بندى منظم از بعضى منابع نشان می‌‏دهد که [[عوفی، محمد بن محمد|عوفى]] از چنین آثارى براى بیان مطالب واقعى استفاده کرده است؛ مثلاًدرباره تاریخ خلفا، تاریخچه (وقایع سالیانه) الطبرى پیوسته مورد استفاده وى قرار گرفته است. در باب پادشاهان قدیم ایران از غرر الثعالبى، شاهنامه فردوسى، تاریخ ملوک عجم (محتملا از خداینامه ابن مقفع) بهره گرفته است. مطالب مربوط به طاهریان، صفاریان و سامانیان مأخوذ از تاریخ ولات خراسان السلامى است. درباره غزنویان از سه منبع معتبر؛ یعنى تاریخ ناصرى، تاریخ یمینى العتبى و خلق الإنسان بیان‌الحق نیشابورى و براى آل بویه از تاریخ تاجى یا تاریخ دیالمه و جهت گزارش‌هاى مربوط به ایلک‌خانیه ماوراءالنهر از تاریخ ترکستان مجدالدین بن عدنان السرخکتى استفاده کرده است، ولى متأسفانه سه اثر اخیر از بین رفته است. در خصوص سیاست و اداره از [[سير الملوك (سیاست‌نامه)|سیاست‏نامه]] [[نظام‌الملک، حسن بن علی|خواجه نظام‌الملک]] و [[قابوس‌نامه|قابوسنامه]] [[عنصرالمعالی، کیکاوس بن اسکندر|عنصرالمعالى]] استفاده شده است. مطالب راجع به پیغمبر اکرم(ص) و صحابه و زندگى اولیا و بزرگان مذهب از [[السير و المغازي|کتاب المغازي]] [[ابن اسحاق، محمد|محمد بن اسحاق]]، [[ربيع الأبرار و نصوص الأخبار|ربيع الأبرار]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، [[الرسالة القشيرية|رساله القشيريه]] [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|قشیرى]]، [[أسرار التوحيد في مقامات الشيخ أبي سعيد|أسرار التوحيد]] [[محمد بن منور]]، تاریخ مشایخ خراسان، روضات العلماء، سير الصالحين و قصص الأنبیاء، به ترتیب تقدم و تأخر گرفته شده است.


حکایات در باب شخصیت‏هاى معروف دیگر که خود قسمت مهمى از این کتاب را تشکیل می‌‏دهد از آثار گوناگون به دست آمده است؛ به‌عنوان مثال در باب شعرا از يتيمة الدهر ثعالبى، در باب زنان از سندبادنامه، بختیارنامه و کلیله و دمنه و در مورد معمرین از الشباب و الشيب المرزبانى که بعدها از میان رفته است استفاده شده است. در دو باب مربوط به صفات پسندیده و مذموم که شامل مطالب تاریخى بیشمارى است، از منابع متعددى استفاده کرده است. درباره‏ داستان‌هاى ماجراجویانه و مخاطره‏آمیز از فرج بعد الشدة التنوخى مایه گرفته. اطلاعات کیهان‏شناسى، نژادشناسى و آثار و رسوم باستانى از کتاب‌هاى مسالک و ممالک که متعددند برداشته شده است و مشکل است که بگوییم از کدام اثر یا آثار به‌خصوص استفاده شده است. در فصل تاریخ طبیعى و خواص فیزیکى اشیاء از [[كتاب الحيوان|کتاب الحيوان]] [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و کتاب شرف الزمان طاهر المروزى و رسالاتى که از علماى یونانى چون [[ارسطو]]، [[جالینوس]]، بطلمیوس و ذیمقراطیس ترجمه شده، بهره‏مند شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ج3، قسمت اول، صفحه پنجاه - پنجاه‌ویک</ref>
حکایات در باب شخصیت‏هاى معروف دیگر که خود قسمت مهمى از این کتاب را تشکیل می‌‏دهد از آثار گوناگون به دست آمده است؛ به‌عنوان مثال در باب شعرا از يتيمة الدهر ثعالبى، در باب زنان از سندبادنامه، بختیارنامه و کلیله و دمنه و در مورد معمرین از الشباب و الشيب المرزبانى که بعدها از میان رفته است استفاده شده است. در دو باب مربوط به صفات پسندیده و مذموم که شامل مطالب تاریخى بیشمارى است، از منابع متعددى استفاده کرده است. درباره‏ داستان‌هاى ماجراجویانه و مخاطره‏آمیز از فرج بعد الشدة التنوخى مایه گرفته. اطلاعات کیهان‏شناسى، نژادشناسى و آثار و رسوم باستانى از کتاب‌هاى مسالک و ممالک که متعددند برداشته شده است و مشکل است که بگوییم از کدام اثر یا آثار به‌خصوص استفاده شده است. در فصل تاریخ طبیعى و خواص فیزیکى اشیاء از [[كتاب الحيوان|کتاب الحيوان]] [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و کتاب شرف الزمان طاهر المروزى و رسالاتى که از علماى یونانى چون [[ارسطو]]، [[جالینوس]]، بطلمیوس و ذیمقراطیس ترجمه شده، بهره‏مند شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ج3، قسمت اول، صفحه پنجاه - پنجاه‌ویک</ref>