آل احمد، جلال: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۷: خط ۷:
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    | data-type="authorOtherNames" | س‍ادات آل‌اح‍م‍د، ج‍لال‌ال‍دی‍ن‌
    | data-type="authorOtherNames" | س‍ادات آل‌اح‍م‍د، ج‍لال‌ال‍دی‍ن‌
    ک‍دخ‍دا رس‍ت‍م‌
    ک‍دخ‍دا رس‍ت‍م‌
    ک‍ن‍دوک‍اوچ‍ی‌
    ک‍ن‍دوک‍اوچ‍ی‌
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    | data-type="authorfatherName" |سيد‌ ‎احمد حسینى طالقانى
    | data-type="authorfatherName" |سید‌ ‎احمد حسینى طالقانى
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    خط ۲۹: خط ۲۷:
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    | data-type="authorWritings" |[[سفر فرنگ]]
    | data-type="authorWritings" |[[سفر فرنگ]]
    [[سفر آمریکا]]
    [[سفر آمریکا]]
    [[خسی در میقات]]
    [[خسی در میقات]]
    [[سفر به ولایت عزراییل]]


    [[سفر به ولایت عزراییل]]


    [[جزیره خارک درّ یتیم خلیج فارس]]
    [[جزیره خارک درّ یتیم خلیج فارس]]
    |- class="articleCode"
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    خط ۴۳: خط ۳۸:
    |}
    |}
    </div>{{اشتباه نشود| آل احمد، شمس}}
    </div>{{اشتباه نشود| آل احمد، شمس}}
    '''جلال‌الدین سادات آل احمد''' (۱۳۰۲-۱۳۴۸ش)، معروف به جلال آل احمد، نویسنده و مترجم، روشنفکر دینی
    [[محدث، سید میرهاشم|میرهاشم محدث]] خواهر زاده او می‌باشد.


    '''جلال‌الدين سادات آل احمد'''(۱۳۰۲-۱۳۴۸ش)، معروف به جلال آل احمد، نویسنده و مترجم، روشنفکر دینی
    ==ولادت ==
     
    او فرزند سید‌ ‎احمد حسینى طالقانى، در محله سید‌ ‎نصر‌الدین، از محله‌هاى قدیمى شهر تهران به دنیا آمد. او، در سال 1302، پس از هفت دختر متولد شد و نهمین فرزند پدر و دومین پسر خانواده بود. وی پسر عموی [[طالقانی، سید محمود|آیت‌الله طالقانی]] بود. پدرش در کسوت روحانیت بود و ازاین‌رو جلال دوران کودکى را در محیطى مذهبى گذراند. تمام سعى پدر این بود که از جلال، برای مسجد و منبرش جانشینى بپرورد.
    [[محدث، میرهاشم|میرهاشم محدث]] خواهر زاده او می باشد.
     
    == ولادت ==
    او فرزند سيد‌ ‎احمد حسینى طالقانى، در محله سيد‌ ‎نصر‌الدين، از محله‌هاى قديمى شهر تهران به دنيا آمد. او، در سال 1302، پس از هفت دختر متولد شد و نهمین فرزند پدر و دومین پسر خانواده بود. وی پسر عموی آیت‌الله طالقانی بود. پدرش در كسوت روحانیت بود و ازاين‌رو جلال دوران كودكى را در محيطى مذهبى گذراند. تمام سعى پدر این بود كه از جلال، برای مسجد و منبرش جانشينى بپرورد.


    ==تحصیلات==
    ==تحصیلات==
     
    جلال، پس از اتمام دوره دبستان، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد، اما پدر که تحصیل فرزند را در مدارس دولتى نمى‌پسندید و پیش‌بینى مى‌کرد که آن درس‌ها، فرزندش را از راه دین و حقیقت منحرف مى‌کند، با او مخالفت کرد. دبستان را که تمام کرد، دیگر نگذاشتند که درس بخواند، ولى او در کلاس‌هاى شبانه دارالفنون شرکت کرد و توانست آن را به پایان برساند. پس از ختم تحصیل دبیرستانى، پدر او را به نجف نزد برادر بزرگش سید‌ ‎محمدتقى فرستاد تا در آن‌جا به تحصیل در علوم دینى بپردازد، البته او خود به قصد تحصیل در بیروت به این سفر رفت، اما در نجف ماندگار شد. این سفر، چند ماه بیشتر دوام نیاورد و جلال به ایران بازگشت.
    جلال، پس از اتمام دوره دبستان، تحصيل در دبيرستان را آغاز كرد، اما پدر كه تحصيل فرزند را در مدارس دولتى نمى‌پسنديد و پيش‌بينى مى‌كرد كه آن درس‌ها، فرزندش را از راه دين و حقيقت منحرف مى‌كند، با او مخالفت كرد. دبستان را كه تمام كرد، ديگر نگذاشتند كه درس بخواند، ولى او در كلاس‌هاى شبانه دارالفنون شركت كرد و توانست آن را به پایان برساند. پس از ختم تحصيل دبيرستانى، پدر او را به نجف نزد برادر بزرگش سيد‌ ‎محمدتقى فرستاد تا در آن‌جا به تحصيل در علوم دينى بپردازد، البته او خود به قصد تحصيل در بيروت به این سفر رفت، اما در نجف ماندگار شد. این سفر، چند ماه بيشتر دوام نياورد و جلال به ایران بازگشت.
    پس از بازگشت از سفر، آثار شک و تردید و بى‌اعتقادى به مذهب در او مشاهده شد که بازتاب‌هاى منفى خانواده را به دنبال داشت.
     
    آل احمد، در سال 1323، به حزب توده ایران پیوست و عملاً از تفکرات مذهبى دست شست. دوران پرحرارت بلوغ که شک و تردید لازمه آن دوره از زندگى بود، اوج‌گیرى حرکت‌هاى چپ‌گرایانه حزب توده ایران و توجه جوانان پرشور آن زمان به شعارهاى تند و انقلابى آن حزب و درگیرى جنگ جهانى دوم، عواملى بودند که باعث تغییر مسیر فکرى وى شدند.
    پس از بازگشت از سفر، آثار شك و ترديد و بى‌اعتقادى به مذهب در او مشاهده شد كه بازتاب‌هاى منفى خانواده را به دنبال داشت.
    در سال 1324، با چاپ داستان «زیارت» در مجله سخن به دنیاى نویسندگى قدم گذاشت و در همان سال، این داستان در کنار چند داستان کوتاه دیگر در مجموعه «دید و بازدید» به چاپ رسید. آل احمد، در نوروز سال 1324 برای افتتاح حزب توده و اتحادیه کارگران وابسته به حزب، به آبادان سفر کرد. آل احمد که از دانش‌سراى عالى در رشته ادبیات فارسی فارغ التحصیل شده بود، تحصیل در دوره دکتراى ادبیات فارسی را نیز ادامه داد، اما در اواخر تحصیل از ادامه آن دورى جست و به قول خودش، «از آن بیمارى (دکتر شدن) شفا یافت». به علت فعالیت مداومش در حزب توده، مسئولیت‌هاى چندى را پذیرفت.
     
    در سال 1326، به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در همان سال، به رهبرى خلیل ملکى و 10 تن دیگر از حزب توده جدا شد. آنها از رهبرى حزب و مشى آن انتقاد می‌کردند و نمى‌توانستند بپذیرند که یک حزب ایرانى، آلت دست کشور بیگانه باشد. در این سال با همراهى گروهى از هم‌فکرانش طرح استعفاى دسته‌جمعى خود را نوشتند.
    آل احمد، در سال 1323، به حزب توده ایران پيوست و عملاً از تفكرات مذهبى دست شست. دوران پرحرارت بلوغ كه شك و ترديد لازمه آن دوره از زندگى بود، اوج‌گيرى حركت‌هاى چپ‌گرايانه حزب توده ایران و توجه جوانان پرشور آن زمان به شعارهاى تند و انقلابى آن حزب و درگيرى جنگ جهانى دوم، عواملى بودند كه باعث تغيير مسير فكرى وى شدند.
    در سال 1326، کتاب «از رنجى که مى‌بریم» چاپ شد که مجموعه 10 قصه کوتاه بود و در سال بعد، «سه تار» به چاپ رسید. پس از این سال‌ها آل احمد به ترجمه روى آورد. در این دوره، به ترجمه آثار «ژید» و «کامو»، «سارتر» و «داستایوسکى» پرداخت و در همین دوره با دکتر [[سيمین دانشور|سیمین دانشور]] ازدواج کرد.
     
    در سال 1324، با چاپ داستان «زيارت» در مجله سخن به دنياى نویسندگى قدم گذاشت و در همان سال، این داستان در كنار چند داستان كوتاه ديگر در مجموعه «ديد و بازديد» به چاپ رسيد. آل احمد، در نوروز سال 1324 برای افتتاح حزب توده و اتحاديه كارگران وابسته به حزب، به آبادان سفر كرد. آل احمد كه از دانش‌سراى عالى در رشته ادبيات فارسی فارغ التحصيل شده بود، تحصيل در دوره دكتراى ادبيات فارسی را نيز ادامه داد، اما در اواخر تحصيل از ادامه آن دورى جست و به قول خودش، «از آن بيمارى (دكتر شدن) شفا يافت». به علت فعاليت مداومش در حزب توده، مسئولیت‌هاى چندى را پذيرفت.
     
    در سال 1326، به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در همان سال، به رهبرى خليل ملكى و 10 تن ديگر از حزب توده جدا شد. آنها از رهبرى حزب و مشى آن انتقاد می‌كردند و نمى‌توانستند بپذيرند كه یک حزب ایرانى، آلت دست كشور بيگانه باشد. در این سال با همراهى گروهى از هم‌فكرانش طرح استعفاى دسته‌جمعى خود را نوشتند.
     
    در سال 1326، کتاب «از رنجى كه مى‌بريم» چاپ شد كه مجموعه 10 قصه كوتاه بود و در سال بعد، «سه تار» به چاپ رسيد. پس از این سال‌ها آل احمد به ترجمه روى آورد. در این دوره، به ترجمه آثار «ژيد» و «كامو»، «سارتر» و «داستايوسكى» پرداخت و در همین دوره با دكتر سيمین دانشور ازدواج كرد.
     


    ==آثار==
    ==آثار==
     
    وی در طى سال‌هاى 1333 و 1334، «اورازان»، «تات‌نشین‌هاى بلوک زهرا»، «هفت مقاله» و ترجمه «مائده‌هاى زمینى» را منتشر کرد و در سال 1337، «مدیر مدرسه» و «سرگذشت کندوها» را به چاپ سپرد. دو سال بعد، «جزیره خارک، در یتیم خلیج» را چاپ کرد، سپس از سال 40 تا 43، «نون و القلم»، «سه مقاله دیگر»، «کارنامه سه ساله»، «غرب‌زدگى»، «سفر روس»، «سنگى بر گورى» را نوشت و در سال 45، «خسى در میقات» را چاپ کرد و هم «کرگدن» نمایش‌نامه‌اى از اوژان یونسکو را. «در خدمت و خیانت روشن‌فکران» و «نفرین زمین» و ترجمه «عبور از خط»، از آخرین آثار اوست.
    وی در طى سال‌هاى 1333 و 1334، «اورازان»، «تات‌نشين‌هاى بلوك زهرا»، «هفت مقاله» و ترجمه «مائده‌هاى زمینى» را منتشر كرد و در سال 1337، «مدير مدرسه» و «سرگذشت كندوها» را به چاپ سپرد. دو سال بعد، «جزيره خارك، در يتيم خليج» را چاپ كرد، سپس از سال 40 تا 43، «نون و القلم»، «سه مقاله ديگر»، «كارنامه سه ساله»، «غرب‌زدگى»، «سفر روس»، «سنگى بر گورى» را نوشت و در سال 45، «خسى در میقات» را چاپ كرد و هم «كرگدن» نمايش‌نامه‌اى از اوژان يونسكو را. «در خدمت و خيانت روشن‌فكران» و «نفرين زمین» و ترجمه «عبور از خط»، از آخرين آثار اوست.
    آل احمد، در صحنه مطبوعات نیز حضور فعالانه مستمرى داشت و در مجلات و روزنامه‌ها فعالیت مى‌کرد.
     
    {{نویسندگان}}
    آل احمد، در صحنه مطبوعات نيز حضور فعالانه مستمرى داشت و در مجلات و روزنامه‌ها فعاليت مى‌كرد.
     
     
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[سفر فرنگ]]
    [[سفر فرنگ]]


    خط ۸۳: خط ۶۴:
    [[خسی در میقات]]
    [[خسی در میقات]]


    [[سفر به ولایت عزراییل]]  
    [[سفر به ولایت عزراییل]]
     
    [[در خدمت و خیانت روشنفکران]]


    [[جزیره خارک درّ یتیم خلیج فارس]]
    [[جزیره خارک درّ یتیم خلیج فارس]]


    [[دست‌های آلوده]]
    [[دو رساله و دو نامه: عزاداری‌های نامشروع، اسرائیل عامل امپریالیسم؛ اسرائیل عام امپریالیسم]]
     
    [[دید و بازدید]]  


    [[از رنجی که می‌بریم]]  
    [[از رنجی که می‌بریم]]


    [[غرب زدگی]]  
    [[غرب زدگی]]


    [[قمار باز]]  
    [[قمار باز]]


    [[مدیر مدرسه]]  
    [[دست‌های آلوده]]


    [[اورازان]]  
    [[دید و بازدید]]


    [[پنج داستان]]  
    [[مدیر مدرسه]]


    [[یک چاه و دو چاله]]  
    [[اورازان]]


    [[نفرین زمین]]  
    [[پنج داستان]]


    [[سه تار]]  
    [[یک چاه و دو چاله]]


    [[زن زیادی]]  
    [[نفرین زمین]]


    [[نون و القلم]]  
    [[سه تار]]


    [[در خدمت و خیانت روشنفکران]]  
    [[زن زیادی]]


    [[سرگذشت کندوها]]  
    [[نون و القلم]]


    [[داستان‌های آسمانی]]  
    [[سرگذشت کندوها]]


    [[سوء تفاهم]]  
    [[داستان‌های آسمانی]]


    [[داستان‌های سیاست]]  
    [[سوء تفاهم]]


    [[هفت مقاله]]  
    [[داستان‌های سیاست]]


    [[داستان‌های بی ملاک]]  
    [[هفت مقاله]]


    [[جلال از چشم برادر]]  
    [[داستان‌های بی ملاک]]


    [[تات نشین‌های بلوک زهرا]]  
    [[جلال از چشم برادر]]


    [[در خدمت و خيانت روشنفکران]]  
    [[تات نشین‌های بلوک زهرا]]


    [[نزعة التغریب]]  
    [[نزعة التغریب]]


    [[دو رساله و دو نامه: عزاداری‌های نامشروع، اسرائیل عامل امپریالیسم؛ اسرائیل عام امپریالیسم]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:درگذشتگان 1348‏]]
    [[رده:نویسندگان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۳

    آل‌احمد، جلال
    نام آل‌احمد، جلال
    نام‌های دیگر س‍ادات آل‌اح‍م‍د، ج‍لال‌ال‍دی‍ن‌

    ک‍دخ‍دا رس‍ت‍م‌ ک‍ن‍دوک‍اوچ‍ی‌

    نام پدر سید‌ ‎احمد حسینى طالقانى
    متولد 1302ش
    محل تولد تهران
    رحلت 1348ش
    اساتید
    برخی آثار سفر فرنگ

    سفر آمریکا خسی در میقات سفر به ولایت عزراییل


    جزیره خارک درّ یتیم خلیج فارس

    کد مؤلف AUTHORCODE02875AUTHORCODE

    جلال‌الدین سادات آل احمد (۱۳۰۲-۱۳۴۸ش)، معروف به جلال آل احمد، نویسنده و مترجم، روشنفکر دینی میرهاشم محدث خواهر زاده او می‌باشد.

    ولادت

    او فرزند سید‌ ‎احمد حسینى طالقانى، در محله سید‌ ‎نصر‌الدین، از محله‌هاى قدیمى شهر تهران به دنیا آمد. او، در سال 1302، پس از هفت دختر متولد شد و نهمین فرزند پدر و دومین پسر خانواده بود. وی پسر عموی آیت‌الله طالقانی بود. پدرش در کسوت روحانیت بود و ازاین‌رو جلال دوران کودکى را در محیطى مذهبى گذراند. تمام سعى پدر این بود که از جلال، برای مسجد و منبرش جانشینى بپرورد.

    تحصیلات

    جلال، پس از اتمام دوره دبستان، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد، اما پدر که تحصیل فرزند را در مدارس دولتى نمى‌پسندید و پیش‌بینى مى‌کرد که آن درس‌ها، فرزندش را از راه دین و حقیقت منحرف مى‌کند، با او مخالفت کرد. دبستان را که تمام کرد، دیگر نگذاشتند که درس بخواند، ولى او در کلاس‌هاى شبانه دارالفنون شرکت کرد و توانست آن را به پایان برساند. پس از ختم تحصیل دبیرستانى، پدر او را به نجف نزد برادر بزرگش سید‌ ‎محمدتقى فرستاد تا در آن‌جا به تحصیل در علوم دینى بپردازد، البته او خود به قصد تحصیل در بیروت به این سفر رفت، اما در نجف ماندگار شد. این سفر، چند ماه بیشتر دوام نیاورد و جلال به ایران بازگشت. پس از بازگشت از سفر، آثار شک و تردید و بى‌اعتقادى به مذهب در او مشاهده شد که بازتاب‌هاى منفى خانواده را به دنبال داشت. آل احمد، در سال 1323، به حزب توده ایران پیوست و عملاً از تفکرات مذهبى دست شست. دوران پرحرارت بلوغ که شک و تردید لازمه آن دوره از زندگى بود، اوج‌گیرى حرکت‌هاى چپ‌گرایانه حزب توده ایران و توجه جوانان پرشور آن زمان به شعارهاى تند و انقلابى آن حزب و درگیرى جنگ جهانى دوم، عواملى بودند که باعث تغییر مسیر فکرى وى شدند. در سال 1324، با چاپ داستان «زیارت» در مجله سخن به دنیاى نویسندگى قدم گذاشت و در همان سال، این داستان در کنار چند داستان کوتاه دیگر در مجموعه «دید و بازدید» به چاپ رسید. آل احمد، در نوروز سال 1324 برای افتتاح حزب توده و اتحادیه کارگران وابسته به حزب، به آبادان سفر کرد. آل احمد که از دانش‌سراى عالى در رشته ادبیات فارسی فارغ التحصیل شده بود، تحصیل در دوره دکتراى ادبیات فارسی را نیز ادامه داد، اما در اواخر تحصیل از ادامه آن دورى جست و به قول خودش، «از آن بیمارى (دکتر شدن) شفا یافت». به علت فعالیت مداومش در حزب توده، مسئولیت‌هاى چندى را پذیرفت. در سال 1326، به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در همان سال، به رهبرى خلیل ملکى و 10 تن دیگر از حزب توده جدا شد. آنها از رهبرى حزب و مشى آن انتقاد می‌کردند و نمى‌توانستند بپذیرند که یک حزب ایرانى، آلت دست کشور بیگانه باشد. در این سال با همراهى گروهى از هم‌فکرانش طرح استعفاى دسته‌جمعى خود را نوشتند. در سال 1326، کتاب «از رنجى که مى‌بریم» چاپ شد که مجموعه 10 قصه کوتاه بود و در سال بعد، «سه تار» به چاپ رسید. پس از این سال‌ها آل احمد به ترجمه روى آورد. در این دوره، به ترجمه آثار «ژید» و «کامو»، «سارتر» و «داستایوسکى» پرداخت و در همین دوره با دکتر سیمین دانشور ازدواج کرد.

    آثار

    وی در طى سال‌هاى 1333 و 1334، «اورازان»، «تات‌نشین‌هاى بلوک زهرا»، «هفت مقاله» و ترجمه «مائده‌هاى زمینى» را منتشر کرد و در سال 1337، «مدیر مدرسه» و «سرگذشت کندوها» را به چاپ سپرد. دو سال بعد، «جزیره خارک، در یتیم خلیج» را چاپ کرد، سپس از سال 40 تا 43، «نون و القلم»، «سه مقاله دیگر»، «کارنامه سه ساله»، «غرب‌زدگى»، «سفر روس»، «سنگى بر گورى» را نوشت و در سال 45، «خسى در میقات» را چاپ کرد و هم «کرگدن» نمایش‌نامه‌اى از اوژان یونسکو را. «در خدمت و خیانت روشن‌فکران» و «نفرین زمین» و ترجمه «عبور از خط»، از آخرین آثار اوست. آل احمد، در صحنه مطبوعات نیز حضور فعالانه مستمرى داشت و در مجلات و روزنامه‌ها فعالیت مى‌کرد.

    وابسته‌ها