۱۱۸٬۷۳۶
ویرایش
جز (+) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =/ش9 ب402 108/5 BP | ||
| موضوع =حدیث - علم الدرایه - شهید ثانی، زین الدین بن علی، 911 - 966ق. البدایه فی علم الدرایه - نقد و تفسیر | | موضوع =حدیث - علم الدرایه - شهید ثانی، زین الدین بن علی، 911 - 966ق. البدایه فی علم الدرایه - نقد و تفسیر | ||
|ناشر | |ناشر | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==مقایسه ترجمه== | ==مقایسه ترجمه== | ||
*«متن عربی»: (و ضبطه) لما يرويه (بمعنى كونه حافظاً) له (متيقّظاً) غير مُغَفَّل (إنْ حدّث من حفظه؛ ضابطاً لكتابه) حافظاً له من الغَلَط و التصحيف و التحريف (إنْ حدّث منه؛ عارفاً بما يختلُّ به المعنى، إنْ روى به)؛ أي بالمعنى، حيث نُجوّزُه و في الحقيقة: اعتبارُ العدالة يغني عن هذا؛ لأنّ العدل لا يجازف برواية ما ليس بمضبوطٍ على الوجه المعتبَر و تخصيصُه تأكيد أو جَرْي على العادة. (و لا يشْتَرط) في الراوي (الذکورةُ) لأصالة عدم اشتراطها و إطباق السلف والخلف على الرواية عن المرأة<ref>ر.ک: متن کتاب، ص356</ref>. | *'''«متن عربی»:''' (و ضبطه) لما يرويه (بمعنى كونه حافظاً) له (متيقّظاً) غير مُغَفَّل (إنْ حدّث من حفظه؛ ضابطاً لكتابه) حافظاً له من الغَلَط و التصحيف و التحريف (إنْ حدّث منه؛ عارفاً بما يختلُّ به المعنى، إنْ روى به)؛ أي بالمعنى، حيث نُجوّزُه و في الحقيقة: اعتبارُ العدالة يغني عن هذا؛ لأنّ العدل لا يجازف برواية ما ليس بمضبوطٍ على الوجه المعتبَر و تخصيصُه تأكيد أو جَرْي على العادة. (و لا يشْتَرط) في الراوي (الذکورةُ) لأصالة عدم اشتراطها و إطباق السلف والخلف على الرواية عن المرأة<ref>ر.ک: متن کتاب، ص356</ref>. | ||
*«برگردان فارسی»: و نیز شرط است ضابط بودن راوى نسبت به آنچه که روایت مىکند؛ بدین معنى که حافظ حدیث باشد و نسبت به ضبط آن هشیار بوده و غافل نباشد، اگر از حفظ حدیث مىکند؛ نسبت به کتابت خود ضابط مىباشد و حافظ آن از غلط و تصحیف و تحریف باشد، اگر از کتاب حدیث مىکند و آشنا به آنچه که معناى حدیث اختلال پیدا مىکند باشد، درصورتىکه حدیث را به معنى روایت مىکند؛ آنجا که آن را جایز مىشماریم و در حقیقت اعتبار عدالت از این قید بىنیاز مىگرداند؛ چون عدالت با روایت چیزى که مضبوط بر وجه معتبر نیست، همساز نمىباشد و ذکر کردن این شرط بالخصوص جهت تأکید مطلب است، یا بهخاطر جریان بر طبق عادت است و در راوى، مذکر بودن شرط نمىشود؛ چون اصل، عدم اشتراط ذکوریت است و از گذشتگان و جانشینان آنان بر روایت از زن اجماع وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص357</ref>. | *'''«برگردان فارسی»:''' و نیز شرط است ضابط بودن راوى نسبت به آنچه که روایت مىکند؛ بدین معنى که حافظ حدیث باشد و نسبت به ضبط آن هشیار بوده و غافل نباشد، اگر از حفظ حدیث مىکند؛ نسبت به کتابت خود ضابط مىباشد و حافظ آن از غلط و تصحیف و تحریف باشد، اگر از کتاب حدیث مىکند و آشنا به آنچه که معناى حدیث اختلال پیدا مىکند باشد، درصورتىکه حدیث را به معنى روایت مىکند؛ آنجا که آن را جایز مىشماریم و در حقیقت اعتبار عدالت از این قید بىنیاز مىگرداند؛ چون عدالت با روایت چیزى که مضبوط بر وجه معتبر نیست، همساز نمىباشد و ذکر کردن این شرط بالخصوص جهت تأکید مطلب است، یا بهخاطر جریان بر طبق عادت است و در راوى، مذکر بودن شرط نمىشود؛ چون اصل، عدم اشتراط ذکوریت است و از گذشتگان و جانشینان آنان بر روایت از زن اجماع وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص357</ref>. | ||
* | *'''«مقایسه»:''' به نظر میرسد مترجم بهطور کلی توانسته پیام را برساند؛ البته متن عربی و ترجمه فارسی هر دو با زبان تخصصی نوشته شده است. | ||
* | *'''انتقاد:''' مترجم در ترجمه عبارت: «لأنّ العدل لا يجازف...»، «عدل» را به معنای مصدری، یعنی عدالت پنداشته و ناچار شده برای کلمه «یجازف»، ترجمهای را برگزیند (همساز بودن) که این ترجمه برای کلمه مذکور، در هیچ کتاب لغوی وجود ندارد. ایشان عبارت یادشده را چنین ترجمه فرمودهاند: «چون عدالت با روایت چیزى که مضبوط بر وجه معتبر نیست، «همساز» نمىباشد»؛ درحالیکه کلمه «عدل» در عبارت مزبور، معنای مصدری ندارد، بلکه به معنای «عادل» است و این استعمال در کتب رجالی بسیار شایع میباشد؛ مثلا مرحوم علامه، در مورد «معاوية بن حكيم بن معاوية بن عمار الدهني»، مینویسد: «ثقة جليل في أصحاب الرضا(ع)؛ قاله النجاشي و قال الكشي: إنه فطحي و هو «عدل» عالم»<ref>ر.ک: علامه حلی، ص274</ref>. از طرفی کلمه «يجازف» معنای «گزافهگویی و از روی حدس و تخمین سخن گفتن» را در بر دارد؛ بنابراین معنای درست عبارت مزبور چنین است: «زیرا انسان عادل، با روایت کردن چیزی که بهصورت معتبر، ثبت و ضبط نشده، گزافهگویی نمیکند». | ||
*'''پاسخ انتقاد:''' به نظر میرسد هرچند نقد مذکور وارد است ولی مترجم توانسته پیام را برساند و ترجمهاش اشتباه نیست. چگونه؟! با این توضیح: | |||
*مترجم، جمله مذکور را بر اساس دلالت التزامی آن ترجمه کرده است و بنابراین، ترجمه بیراه و اشتباه نیست. خلاصه: | |||
#ترجمه بر اساس دلالت مطابقی: همان است که منتقد نوشته است: «زیرا انسان عادل، با روایت کردن چیزی که بهصورت معتبر، ثبت و ضبط نشده، گزافهگویی نمیکند.» | |||
#ترجمه بر اساس دلالت التزامی: «چون عدالت با روایت چیزى که مضبوط بر وجه معتبر نیست، همساز نمىباشد.» | |||
#در نتیجه: عادل، گزافهگویی نمیکند. = عدالت با گزافهگویی نمیسازد. و: | |||
##ترجمه مترجم اشتباه نیست و پیام را رسانده و بر اساس دلالت التزامی برگردان کرده است. | |||
##انتقاد منتقد، دقیق است و بر طبق دلالت مطابقی جمله است. | |||
##هرچند ترجمه بر اساس دلالت التزامی جملات، غلط نیست ولی قانون اولی در ترجمه، برگردان پیامها بر اساس دلالت مطابقی جملات است؛ پس شایستهتر بود که مترجم، این جمله را نیز بر اساس دلالت مطابقی و مانند سایر جملات ترجمه میکرد. | |||
==کیفیت برگردان فارسی== | ==کیفیت برگردان فارسی== | ||
خط ۵۸: | خط ۶۶: | ||
[[رده:آثار کلی علم الحدیث]] | [[رده:آثار کلی علم الحدیث]] | ||
[[رده:علم الحدیث قرن 9 - 13]] | [[رده:علم الحدیث قرن 9 - 13]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1402]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ خرداد 1402 توسط محمد خردمند]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ خرداد 1402 توسط محمد خردمند]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ خرداد 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ خرداد 1402 توسط محسن عزیزی]] |