۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':') |
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان') |
||
| خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
او در اصفهان مشغول وعظ و تبليغ گشت و در اندك زمانى از وعاظ مشهور شد. به علت جو استبدادى كه ظلالسلطان در اصفهان برقرار كرده بود، سيد جمال در 1319 ق به تبريز رفت و در مورد اهميت قانون و مزاياى حكومت قانونى خطابههايى ايراد نمود. | او در اصفهان مشغول وعظ و تبليغ گشت و در اندك زمانى از وعاظ مشهور شد. به علت جو استبدادى كه ظلالسلطان در اصفهان برقرار كرده بود، سيد جمال در 1319 ق به تبريز رفت و در مورد اهميت قانون و مزاياى حكومت قانونى خطابههايى ايراد نمود. | ||
در بازگشت به اصفهان پس از انتشار كتاب «روياى صادقه» با همكارى شيخ احمد مجد الاسلام | در بازگشت به اصفهان پس از انتشار كتاب «روياى صادقه» با همكارى شيخ احمد مجد الاسلام کرمانى و ميرزا نصراللَّه ملك المتكلمين، مورد كينهى ظلالسلطان قرار گرفت. بار ديگر به تبريز رفت و در آنجا مورد توجه محمدعلى شاه وليعهد قرار گرفت. سپس به تهران آمد و به تشويق محافل آزادى خواهان شبها در مسجد شاه (مسجد امام خمينى) به وعظ و خطابه پرداخت. وى در اوايل مشروطيت در مساجد و انجمنها به طرفدارى از مشروطه سخنرانى مىكرد و به همين جهت مورد توجه مردم واقع شده بود. پارهاى از سخنرانىهاى او به صورت روزنامهاى به نام «الجمال» چاپ شد. در زمان به توپ بستن مجلس، به شاه عبدالعظيم رفت و از آنجا به قصد عتبات عازم همدان شد. | ||
وى به واسطه سابقه دوستى، ورود خود را به ميرزا محسنخان مظفرالملك، حاكم همدان، ابلاغ كرد. او نيز اين مساله را به دربار تهران گزارش داد. لذا امير افخم همدانى، حاكم بروجرد، از طرف دربار مأمور شد تا سيد جمالالدين را به بروجرد ببرد. سيد جمال مدتى در بروجرد زندانى بود و عاقبت توسط عمال محمدعلى شاه قاجار مسموم و خفه گرديد و در قبرستان يخچال اين شهر دفن شد. بعدها اين قبرستان به جماليه معروف گرديد. در «كارنامهى بزرگان» سال درگذشت وى 1336 ق ذكر شده است. | وى به واسطه سابقه دوستى، ورود خود را به ميرزا محسنخان مظفرالملك، حاكم همدان، ابلاغ كرد. او نيز اين مساله را به دربار تهران گزارش داد. لذا امير افخم همدانى، حاكم بروجرد، از طرف دربار مأمور شد تا سيد جمالالدين را به بروجرد ببرد. سيد جمال مدتى در بروجرد زندانى بود و عاقبت توسط عمال محمدعلى شاه قاجار مسموم و خفه گرديد و در قبرستان يخچال اين شهر دفن شد. بعدها اين قبرستان به جماليه معروف گرديد. در «كارنامهى بزرگان» سال درگذشت وى 1336 ق ذكر شده است. | ||
| خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
در بخش سوم كتاب گزارشاتى از منبر سيد ذكر شده است. اين گزارشات خلاصهاى است، از گفتههاى وى كه عدهاى از ماموران طرف دولت، در مجالس وعظ و ارشاد آن حقيقتگوى بىباك حاشر مىشدند و آن را مىنوشتند تا تحت كنترل بوده باشد. | در بخش سوم كتاب گزارشاتى از منبر سيد ذكر شده است. اين گزارشات خلاصهاى است، از گفتههاى وى كه عدهاى از ماموران طرف دولت، در مجالس وعظ و ارشاد آن حقيقتگوى بىباك حاشر مىشدند و آن را مىنوشتند تا تحت كنترل بوده باشد. | ||
در بخش پايانى كتاب حاضر متن كامل كتاب روياى صادقه (با همكارى مجدالاسلام | در بخش پايانى كتاب حاضر متن كامل كتاب روياى صادقه (با همكارى مجدالاسلام کرمانى و ميرزا نصراللَّه ملكالمتكلمين) ذكرشده است. چهار پنجم اين كتاب نگارش وى مىباشد. | ||
روياى صادقه به تحقيق پس از نوشتههاى ملكم نخستين اثر انقلابى در ايران است كه به شيوهاى بديع و دلنشين و خواندنى نوشته شده و گرچه مطالب آن به اوضاع اجتماعى اصفهان و احوال و افكار برخى از بزرگان دينى و دولتى آن سامان محدود و منحصر است، چون با اوضاع كلى اجتماعى سراسر ايران منطبق بوده اثر عام يافته است. | روياى صادقه به تحقيق پس از نوشتههاى ملكم نخستين اثر انقلابى در ايران است كه به شيوهاى بديع و دلنشين و خواندنى نوشته شده و گرچه مطالب آن به اوضاع اجتماعى اصفهان و احوال و افكار برخى از بزرگان دينى و دولتى آن سامان محدود و منحصر است، چون با اوضاع كلى اجتماعى سراسر ايران منطبق بوده اثر عام يافته است. | ||
ویرایش