۱٬۱۲۴
ویرایش
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
این کتاب دارای 8 مقاله و 63 فصل است. مقاله اول در 4 فصل، از ظهور انبیا و بزرگان، نیز کیفیت قران کواکب در بروج اسد، سنبله... و احکام هر یک بحث کرده است. مثلاً اگر کواکب در مثلثه آتشى (حمل، اسد و قوس که هر سه دارای یک طبع هستند) با یکدیگر اقتران یابند، مشرق زمینیان اقتدار مىیابند؛ و اگر در مثلثه خاکى (ثور، سنبله، جدی) قران پدید آید مغرب زمینیان اقتدار مىیابند. مقاله دوم در 8 فصل، شامل علل انتقال حکومتها، موالید و زندگى و احوال بزرگان علمى و سیاسى و پیش بینى حوادث و وقایع سیاسى است. مقاله سوم در 6 فصل، از کیفیت اتصال کواکب و امتزاج آنها با یکدیگر در تحویل سال یا وقایع دیگر مانند موالید سخن گفته است، مثلاً وقتى مشتری در تسدیس یا تثلیث (دو «نظرِ» مودت و مسعود از «مشاکله نظری» یا «اتصال» سیارات که شامل مقارنه، تسدیس، تربیع، تثلیث و مقابله است) با زحل اقتران یابد (= قران یا مقارنه علیا)، حاکمان، اشراف و انبیا ظاهر مىشوند. مقاله چهارم در 12 فصل، درباره کیفیت شناخت دلالتهای بروج سخن گفته است. مقاله پنجم در 7 فصل، به بحث از شناخت دلالتهای کواکب به صورت انفرادی و توازی هر یک با بروج دیگر پرداخته است. مثلاً: توازی عطارد و برج جوزا دلالت بر جنگ بین مشرقیان و مغربیان و کثرت بیماری طاعون و مرگ و... دارد. مقاله ششم در 12 فصل، در کیفیت بازشناختن حوادث زمینى ناشى از تأثیرات کواکب علوی است که برخى بر بالای برخى دیگر حرکت مىکنند. مقاله هفتم در 12 فصل، به بحث از کیفیت دلالتهای برج آخر یا یکى از طوالع تحویل سالها در یکى از منازل کوکبها (در نجوم احکامى) پرداخته است. مقاله هشتم در 2 فصل، درباره کیفیت شناخت دلالت اجرام و کواکب علوی بر حوادث زمینى بحث کرده است. | این کتاب دارای 8 مقاله و 63 فصل است. مقاله اول در 4 فصل، از ظهور انبیا و بزرگان، نیز کیفیت قران کواکب در بروج اسد، سنبله... و احکام هر یک بحث کرده است. مثلاً اگر کواکب در مثلثه آتشى (حمل، اسد و قوس که هر سه دارای یک طبع هستند) با یکدیگر اقتران یابند، مشرق زمینیان اقتدار مىیابند؛ و اگر در مثلثه خاکى (ثور، سنبله، جدی) قران پدید آید مغرب زمینیان اقتدار مىیابند. مقاله دوم در 8 فصل، شامل علل انتقال حکومتها، موالید و زندگى و احوال بزرگان علمى و سیاسى و پیش بینى حوادث و وقایع سیاسى است. مقاله سوم در 6 فصل، از کیفیت اتصال کواکب و امتزاج آنها با یکدیگر در تحویل سال یا وقایع دیگر مانند موالید سخن گفته است، مثلاً وقتى مشتری در تسدیس یا تثلیث (دو «نظرِ» مودت و مسعود از «مشاکله نظری» یا «اتصال» سیارات که شامل مقارنه، تسدیس، تربیع، تثلیث و مقابله است) با زحل اقتران یابد (= قران یا مقارنه علیا)، حاکمان، اشراف و انبیا ظاهر مىشوند. مقاله چهارم در 12 فصل، درباره کیفیت شناخت دلالتهای بروج سخن گفته است. مقاله پنجم در 7 فصل، به بحث از شناخت دلالتهای کواکب به صورت انفرادی و توازی هر یک با بروج دیگر پرداخته است. مثلاً: توازی عطارد و برج جوزا دلالت بر جنگ بین مشرقیان و مغربیان و کثرت بیماری طاعون و مرگ و... دارد. مقاله ششم در 12 فصل، در کیفیت بازشناختن حوادث زمینى ناشى از تأثیرات کواکب علوی است که برخى بر بالای برخى دیگر حرکت مىکنند. مقاله هفتم در 12 فصل، به بحث از کیفیت دلالتهای برج آخر یا یکى از طوالع تحویل سالها در یکى از منازل کوکبها (در نجوم احکامى) پرداخته است. مقاله هشتم در 2 فصل، درباره کیفیت شناخت دلالت اجرام و کواکب علوی بر حوادث زمینى بحث کرده است. | ||
==نسخهها== | ==نسخهها== | ||
الف - نسخهای که در این مقاله از آن استفاده شده تحت عنوان رسالة في القرانات، ضمن مجموعه رسایل نجومى کتابخانه علىاصغر مهدوی در تهران موجود است. در این نسخه، هیچ اشارهای از مؤلف به نام اثر نشده و به رغم انتساب آن به ابومعشر که برای اثباتش دلایل قطعى در دست نداریم، بروکلمان و سوتر | الف - نسخهای که در این مقاله از آن استفاده شده تحت عنوان رسالة في القرانات، ضمن مجموعه رسایل نجومى کتابخانه علىاصغر مهدوی در تهران موجود است. در این نسخه، هیچ اشارهای از مؤلف به نام اثر نشده و به رغم انتساب آن به ابومعشر که برای اثباتش دلایل قطعى در دست نداریم، بروکلمان و سوتر طرفدار صحت انتساب آن به ابن بازیار هستند؛ | ||
ب - نسخهای دیگر در کتابخانه آستان قدس رضوی به نام احکام النجوم وجود دارد که به ظن قوی در اواخر سده 8 یا اوایل سده 9ق استنساخ شده است. در صدر کتاب، ابومعشر بلخى به صراحت به عنوان نویسنده نام برده شده در حالى که در پایان از ابن بازیار به عنوان نویسنده آن یاد شده است.<ref>ر.ک: ضيائى، علىاكبر، ج3، ص89-90 </ref> | ب - نسخهای دیگر در کتابخانه آستان قدس رضوی به نام احکام النجوم وجود دارد که به ظن قوی در اواخر سده 8 یا اوایل سده 9ق استنساخ شده است. در صدر کتاب، ابومعشر بلخى به صراحت به عنوان نویسنده نام برده شده در حالى که در پایان از ابن بازیار به عنوان نویسنده آن یاد شده است.<ref>ر.ک: ضيائى، علىاكبر، ج3، ص89-90 </ref> | ||
ویرایش