عراقی، عبدالنبی: تفاوت میان نسخهها
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
جز (added Category:فقیهان شیعه using HotCat) |
||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۶: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:فروردین(1400)]] | [[رده:فروردین(1400)]] | ||
[[رده:فقیهان شیعه]] |
نسخهٔ ۲۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۵۸
نام | عراقی، عبدالنبی |
---|---|
نامهای دیگر | اراکی نجفی، عبدالنبی
عبدالنبی العراقی مجتهد عراقی، عبدالنبی نجفی عراقی، عبدالنبی وفسی العراقی، عبدالنبی عبدالنبى اراکى نجفى عبدالنبى مجتهد عراقى |
نام پدر | |
متولد | 1891 م |
محل تولد | |
رحلت | 1385 ق یا 1965 م |
اساتید | آخوند ملا محمد کاظم خراسانى |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE00208AUTHORCODE |
عبدالنبى عراقى (1307-1385ق)، فقیه، اصولی، مجتهد، نویسنده، قرن چهاردهم و از اساتید حوزه نجف و قم، و آثاری در فقه و کلام داشته است.
ولادت
او سال 1307ق در شب مبعث پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در شهر اراک و در خانواده اى مذهبى دیده به جهان گشود.
تحصیلات
خواندن و نوشتن را در مکتب شخصى به نام سید احمد و نیز نورعلى بگ مىآموزد. پس از آن، ادبیات را نزد میرزا محمود، از بستگان پدرى خود و نزد مرحوم میرزا هاشم و میرزا رضى و... فرا مىگیرد. وى سپس به شهر همدان هجرت مىکند و به مدت دو سال، در مدرسه مرحوم آخوند در این شهر - واقع در سرگذر به تحصیل خود ادامه مىدهد. آنگاه به زادگاه خود اراک باز مىگردد و حدود چهار سال در درس اساتید مشهور شهر خود شرکت مىکند.
در بیست سالگى، دروس سطح را به اتمام مىرساند و درس خارج را آغاز مىنماید. حدود دو سال در مجلس درس بزرگانى چون: آقا نورالدین عراقى، میرزا محمد علیخان زانوى ادب مىزند و در این مدت کوتاه، بهره وافر از محضر آنان مىبرد.
سال 1327ق، جهت تکمیل اندوختهها و طى مدارج علمى بالاتر، رهسپار نجف اشرف مىگردد و در حوزه نجف، گذشته از اینکه علوم ریاضى و هیئت و نجوم را نزد شیخ شمسالدین بخارایى مىآموزد، در درس مراجع و علماى بزرگ حوزه هم شرکت مىجوید.
اساتید
از دیگر اساتید وى در نجف عبارتند از:
- سید محسن عراقى (در کلام و حکمت)
- آخوند ملا محمد کاظم خراسانى، صاحب «کفایة الاصول» که دو سال از درس ایشان استفاده برده است.
- آقا سید محمد کاظم طباطبایى یزدى، صاحب «العروة الوثقی». آیتاللهاراکى در کتاب «خزائن» ضمن یادکردى از این استاد، مىنویسد حدود یک سال از درس فقه ایشان بهرهمند شده است.
- شیخ الشریعه اصفهانى، با اینکه ایشان بیش از پانزده سال، شیخ الشریعه اصفهانى را درک مىکند، ولى #:تنها در حدود هفت، هشت ماه در درس فقه وى حاضر مىشود.
- آقا ضیاءالدین عراقى که بیشترین تحصیلات وى نزد ایشان بوده است.
- آقا شیخ على قوچانى.
- آقا شیخ مهدى مازندرانى.
- میرزا حسین نائینى.
- آیتالله شیخ على گونآبادى.
آیتالله اراکى سه سال پس از جنگ جهانى، به جهت فوت پدر به ایران بازگشت و در زادگاه خود پنج ماه توقف کرد و به اقامه نماز جماعت، قضاوت و تدریس پرداخت. سپس مجدداً به نجف بازگشت و در مجموع، 45سال در آنجا اقامت گزید. در این مدت وى علاوه بر بهره جستن از درس اساتید قبلى خود، به تدریس خارج فقه و اصول هم پرداخت و شاگردان بسیارى را تحت تربیت و تعلیم قرار داد.
آیتاللّه شیخ عبدالنبى اراکى در سال 1340ق، به قصد زیارت حضرت ثامن الائمه(ع) به ایران بازگشت و به اتفاق مرحوم حائرى رهسپار مشهد گردید. به هنگام مراجعت، مرحوم آیتاللّه حائرى، مؤسس حوزه علمیه، از ایشان براى اقامت در قم دعوت مىکنند؛ ولى ایشان بنا به دعوت متولى مدرسه سپهدار، راهى زادگاه خود مى گردد و در آنجا به مدت یک سال به تدریس مشغول مىشود و در رأس علماى اراک قرار مىگیرد.
آیتاللّه اراکى به سال 1346ق بنا به دعوت مرحوم سید ابوالحسن اصفهانى جهت تدریس در حوزه نجف، به عتبات هجرت مىکند و در مسجد هندى به تدریس مىپردازد. این امر همچنان ادامه مىیابد تا در سال 1366ق که فرزند ایشان (آقا نورالدین) مریض مىشود و طبق دستور اطباى نجف، به ایران باز مىگردد؛ اما این بار در قم رحل اقامت مىفکند و در مسجد عشقعلى به اقامه جماعت و تدریس اشتغال مىورزد و پس از آن در مسجد واقع در خیابان اعتضادالدوله، امامت و تدریس مىنماید.
وى علاوه بر آگاهى به فقه و اصول و کلام، در علوم غریبه و تعبیر خواب نیز مهارت داشت.
ایشان از بزرگان ذیل که هر یک از مراجع یا فقهاى نامدار زمان خویش بودهاند، جواز اجتهاد دریافت کرده بودند:
- آیتاللّه آقا ضیاء عراقى.
- آیتاللّه شیخ مهدى مازندرانى.
- آیتاللّه کاظم شیرازى.
- آیتاللّه شیخ على خراسانى.
- آیتاللّه سید ابوالحسن اصفهانى
شاگردان
- حاج سید محمد على کاظمینى بروجردى.
- حاج سید شفیع واحدى رشتى.
- محمدحسین آل طاهر خمینى.
- سید على اکبر موسوى (داماد معظم له).
- حاج شیخ قدرت اللّه وجدانى فخر.
- حاج سید محمد على روحانى قمى.
- میرزا على اصغر باقرى همدانى.
- حاج میرزا نصرت بناربانى.
- میرزا على اکبر فقیهى.
- شیخ ابوالقاسم نحوى.
وفات
و پس از عمرى زهد و پارسایى، تلاش و کوشش و تبلیغ و ترویج فرهنگ ناب تشیع در رجب 1385ق مطابق با آبان 1344 چشم از جهان فروبست و بهسوى دیار باقى شتافت. و در جوار کریمه اهلبیت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.
آثار
- «رساله عمليه»، كه در سال 1366 قمرى، پس از رحلت آيت الله سيد ابوالحسن اصفهانى در نجف به چاپ رسيد.
- «معالم الزلفى»، در شرح كتاب «عروة الوثقى»، كه 25 جلد مى باشد و تاكنون يك جلد آن چاپ شده است.
- «افاضة القدير» در طهارت عصير.
- «انيس المقلدين»، رساله عمليه، طبع قم، 1372.
- «غوالى اللئالى»؛ در فروع علم اجمالى - اين كتاب، تقريرات بحث ايشان به قلم مرحوم آقا ميرزا محمود اراكى است كه در سال 1369 چاپ شده و يك صد و پنجاه و هشت فرع دارد.
- «روح الايمان»؛ فقط يك جلد است كه در سال 1350 در نجف به چاپ رسيده است و در قم نيز به سعى و اهتمام حاج محمدعلى نمازيخواه تجديد طبع شد. اين كتاب در روانشناسى و نفسانيات انسان است و حقيقت ايمان را آن طورى كه دين مقدس اسلام دستور داده، معرفى مى نمايد.
- «اعلام العامة فى صحة الحج مع ابناء العامة»، كه در سال 1354 به طبع رسيده است.
- «كتاب المحاكمات»؛ دو جلد است. اين اثر، به نقد و بررسى آراء و نظريات مرحوم ميرزا نايينى، و مقايسه آن با آراى برخى علماى ديگرى مى پردازد. به قلم استاد آيت الله ملكوتى است.
- «رسالة زيارت عاشورا»؛ به «نام كنز مخفى» در سال 1372 در تهران چاپ شده كه فعلاً كمياب است.
- «حاشيه بر وسيله»؛
- «حاشيه بر تبصره علامه»؛
- «حاشية فتوائيه بر عروه»؛
- «كتاب طهارة»؛
- «كتاب صلوة»؛
- «كتاب بيع»؛
- «كتاب الخيارات»؛
- «رساله فى قبول توبة المرتد مطلقا»؛
- «رسالة فارسیة و شرائط المراجع العامة»؛
- «رسالة فى الحيض».
- «رسالة درر المنظومة فى الحقائق»؛ در «خزائن نبويه»، جلد اول، ص 171 درباره اين كتاب مى گويد: «در «دررالمنظومه» سى و نه دليل اقامه نمودم بر وجود امام زمان روحى له الفداه.» و در ص 172 مى نويسد: «در «درر المنظومه» حدود صد دليل عقلى و نقلى اقامه نمودم بر رسالت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله».
- «ارشاد الامّة فى عدم اجزاء صلاة الجمعة» كه در سال 1356 در نجف به طبع رسيده است.
- «رسالة فى قاعدة لاضرر» و رساله ديگرى در اين قاعده.
- «كتاب الاقرار».
- «رسالة فى النفاس».
- «رسالة فى الرضاع».
- «رسالة فى الاستحاضة».
- «رسالة فى حكم تلقيح النسوان».
- «رسالة منية الطالب فى لزوم القيام عند ذكر الغائب روحى له الفداه».
- «رسالة فى حكم راديو».
- «رسالة الثانوية».
- «رسالة فى حكم سترالنسوان».
- «رسالة فى الدرهم و الدينار الشرعى».
- «رسالة فى مناسك الحج على نمط مخصوص».
- «رسالة فى حكم حلق اللحية».
- «رسالة فى صلوة ذوى الاعذار».
- «رسالة فى اعجاز القرآن».
- «رسالة غريبة فى حقيقة النفس».
- «رسالة فى فضيلة العلم و بيان المراد منه».
- «رسالة فى الدعاء سيفى».
- «رسالة فى الهيئة و رسالة الحساب».
- «كتاب فى شرح الفية ابن مالك».
- «كتاب درر المنطقيه».
- «كتاب اعتقادات الاثنى عشريه فى الكلام».
- «رسالة فى نبذة من الآيات والاخبار».
- «رسائل متفرقة فى الفقه والاصول».
- «كتاب شهاب العتيد فى ردّ ابن ابى الحديد».
- «كتاب الحاشية على المكاسب الشيخ».
- «حاشية صغير على المكاسب».
- «كتاب تحف العقول»؛ كه سه جلد و يك دوره اصول است.
- «كتاب نهاية المأمول فى شرح كفاية الاصول»؛ اين كتاب دو جلد و هر جلد آن معادل صلوة جواهر است.
- «حاشية على الكفاية».
- «رسالة فى شرح عدة اشعار حكماء و عرفاء».
- «حاشية استدلالية»؛ حاشيه بر جلد اول عروه.
- «حاشية على تقريرات استاد النائينى فى دورة الاصول».
- «كتاب فوائد قميه»؛ تقرير بحث ايشان است و در 1373 در قم طبع شده است.
- «رسالة الهداية فى ان الشهادة بالولاية جزء فى الاذان والاقامة».
- «حاشية على مصباح الانوار فى حل مشكلات الاخبار»؛ اثر سيد عبدالله شبر.
- «حاشيه بر جلد دوم عروة».
- «رسالة فى اربعين حديث».
- رسالة فى كون المنجزات من الاصل».
- «رسالة فى ارث الزوج والزوجة».
- «رسالة فى الجبر والتفويض».
- «رسالة فى اليد المضمونة».
- «رسالة فى المعاد».
- «رسالة فى اثبات الحجة علیهمالسلام».
- «رسالة فى الترتب».
- «رسالة فى البرزخ».
- «رسالة فى الاجتهاد والتقليد».
- «رسالة فى اثبات الصانع».
- «رسالة فى الولاية».
- «رسالة فى اتصال اجازات المشايخ بالمعصومين».
- «رسالة فى الرسالة».
- «رسالة فى شرعية افعال الصبى».
- «رسالة فى جبل قاف و اسراره المكنونة».
- «رسالة فى اليد المسموعة».
- «رسالة فى حقيقة الانسان».
- «رسالة فى الحسن والقبح».
- «رسالة فى حكم النسوان عند الاجانب».
- «رسالة فى حكم تلقيح النسوان».
- «رسالة فى شرح بعض اشعار العرفاء».
- «روح الايمان»؛ در كلام و حقيقت انسان. طبع نجف، خرداد 1350 وى در كشكول مى نويسد: «فانه كتاب لم يسبق مثله فى الاسلام كتاب كريم».
- «ايقاظ البشر فى اجزاء اضطرارى المشعر»؛ طبع نجف، 1355.
- «منهج الرشاد فى الاصول الدين»؛ رساله عمليه است. طبع تهران، 1375.
- «ذخيرة العباد»؛ رساله عمليه است. چاپ قم، 1368.
منابع مقاله
پایگاه حوزه