مدارك العروة (اشتهاردي): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'في‌الدين' به 'في‌ الدين'
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهل‌بيت')
جز (جایگزینی متن - 'في‌الدين' به 'في‌ الدين')
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| تصویر =NUR00395J1.jpg
| تصویر =NUR00395J1.jpg
| عنوان =مدارک العروة (اشتهاردی)
| عنوان =مدارک العروة (اشتهاردی)
| عنوان‌های دیگر =الـعروه الوثقی. شرح
| عنوان‌های دیگر =العروه الوثقی. شرح
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم]] (نويسنده)
[[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم]] (نویسنده)


[[اشتهاردی، علی پناه]] (نويسنده)
[[اشتهاردی، علی پناه]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏183‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ی‎‏4‎‏ ‎‏ع‎‏4022‎‏ ‎‏1376
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏183‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ی‎‏4‎‏ ‎‏ع‎‏4022‎‏ ‎‏1376
خط ۱۸: خط ۱۸:
| سال نشر = 1417 ق  
| سال نشر = 1417 ق  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE395AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00395AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =30
| تعداد جلد =30
| کتابخانۀ دیجیتال نور =00395
| کتابخوان همراه نور =00395
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''مدارك العروة'''، يكى از چندين شرحى است كه بر كتاب شريف عروة الوثقاى مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] نوشته شده است.
 
'''مدارک العروة'''، يكى از چندين شرحى است كه بر كتاب شريف عروة الوثقاى مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] نوشته شده است.


اين كتاب را آیت‌الله [[اشتهاردی، علی‌پناه|على پناه اشتهاردى]] به زبان عربى و در سى جلد تأليف نموده و مقدمه‌اى كه بر آن نوشته مصادف با رحلت بنيان‌گذار جمهورى اسلامى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) است كه خود به اين موضوع اشاره كرده‌اند.
اين كتاب را آیت‌الله [[اشتهاردی، علی‌پناه|على پناه اشتهاردى]] به زبان عربى و در سى جلد تأليف نموده و مقدمه‌اى كه بر آن نوشته مصادف با رحلت بنيان‌گذار جمهورى اسلامى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) است كه خود به اين موضوع اشاره كرده‌اند.


ايشان هم‌چنين چند شرح مهم از شروع عروه را نام برده و شرحى از زندگى مؤلف عروه و نيز زندگى‌نامه خود را قبل از ورود به مباحث كتاب آورده است.
ايشان هم‌چنين چند شرح مهم از شروح عروه را نام برده و شرحى از زندگى مؤلف عروه و نيز زندگى‌نامه خود را قبل از ورود به مباحث كتاب آورده است.


شروحى كه بر عروه نوشته شده‌اند، غالبا در دو قالب تعلقيات درس بزرگانى كه متن درسشان عروه بوده و نوشتن شرح به صورت ابتدايى مى‌باشد كه كتاب حاضر از قسم دوم است.
شروحى كه بر عروه نوشته شده‌اند، غالباً  در دو قالب تعلقيات درس بزرگانى كه متن درسشان عروه بوده و نوشتن شرح به صورت ابتدايى مى‌باشد كه كتاب حاضر از قسم دوم است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
كتاب [[العروة الوثقی]] را [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] از بحث تقليد شروع كرده و با بحث وصيت به پايان برده است.
كتاب [[العروة الوثقی]] را [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] از بحث تقليد شروع كرده و با بحث وصيت به پايان برده است.


ايشان براى هر باب فقهى مسائل و فروعاتى را مطرح كرده‌اند كه شارح اقدام به بيان مدارك و مآخذ اين مسائل نموده است.
ايشان براى هر باب فقهى مسائل و فروعاتى را مطرح كرده‌اند كه شارح اقدام به بيان مدارک و مآخذ اين مسائل نموده است.


باب اجتهاد و تقليد داراى هفتاد و دو مسئله، باب طهارت كه در دو فصل است، ابتدا درباره آنها مسائلى مطرح شده و سپس به بحث نجاسات رسيده است.
باب اجتهاد و تقليد داراى هفتاد و دو مسئله، باب طهارت كه در دو فصل است، ابتدا درباره آنها مسائلى مطرح شده و سپس به بحث نجاسات رسيده است.
خط ۵۹: خط ۶۱:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
مسائل اجتهاد و تقليد  
مسائل اجتهاد و تقليد  


خط ۶۹: خط ۶۹:
ايشان در مبحث تقليد با استناد به چند آيه، دنبال بيان حكم شرعى آن بوده، بعد مسئله اجتهاد را پيش كشيده و راجع به آن ادله‌اى را طرح مى‌نمايد.
ايشان در مبحث تقليد با استناد به چند آيه، دنبال بيان حكم شرعى آن بوده، بعد مسئله اجتهاد را پيش كشيده و راجع به آن ادله‌اى را طرح مى‌نمايد.


از جلمه ادله مورد اشاره در اين بخش آيه 122 سوره التوبة است كه مى‌فرمايد: '''«فلو لا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في‌الدين و لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلهم يحذرون»'''.
از جلمه ادله مورد اشاره در اين بخش آيه 122 سوره التوبة است كه مى‌فرمايد: '''«فلو لا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في‌ الدين و لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلهم يحذرون»'''.


از اخبار هم آن دسته از روايات كه دلالت بر لزوم يادگيرى علوم اهل‌بيت عليهم‌السلام و تعليم آنها به مردم مى‌كنند، شاهد اين مسئله هستند.
از اخبار هم آن دسته از روايات كه دلالت بر لزوم يادگيرى علوم اهل‌بيت عليهم‌السلام و تعليم آنها به مردم مى‌كنند، شاهد اين مسئله هستند.
خط ۷۹: خط ۷۹:
كتاب طهارت  
كتاب طهارت  


باب طهارت كه از جلد دوم كتاب شروع مى‌شود با مقدمه‌اى از سوى شارح آغاز شده كه در آن مقدمه راجع به اشخاص ذكر شده در متن، توضيحاتى را بيان نموده است. اين افراد عبارتند از: [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]، [[ابن‌بابویه، محمد بن علی|صدوق]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]].
باب طهارت كه از جلد دوم كتاب شروع مى‌شود با مقدمه‌اى از سوى شارح آغاز شده كه در آن مقدمه راجع به اشخاص ذكر شده در متن، توضيحاتى را بيان نموده است. اين افراد عبارتند از: [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]، [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|صدوق]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]].


ايشان، نكاتى را نيز در مورد [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]] ذكر كرده و وارد ديباچه مى‌شود و در آن‌جا شكر الهى را با شناخت عبادات و عمل بدانها ميسر مى‌داند.
ايشان، نكاتى را نيز در مورد [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]] ذكر كرده و وارد ديباچه مى‌شود و در آن‌جا شكر الهى را با شناخت عبادات و عمل بدانها ميسر مى‌داند.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
شارح در ابتداى جلد چهارم كه تتمه باب طهارت است مقدمه‌اى دارد كه در آن با اشاره به حديث تفقه، به فضيلت علم و اقسام آن اشاره نموده است.
شارح در ابتداى جلد چهارم كه تتمه باب طهارت است مقدمه‌اى دارد كه در آن با اشاره به حديث تفقه، به فضيلت علم و اقسام آن اشاره نموده است.


وى نخست حديثى از پيامبر(ص) را در مورد شخصى كه مردم اطرافش جمع شده بودند و او از انساب عرب برايشان مى‌گفت، نقل مى‌كند كه پيامبر(ص) در مورد چنين علمى فرمود: اين علمى است كه ندانستنش ضررى به انسان نمى‌رساند.
وى نخست حديثى از پيامبر(ص) را در مورد شخصى كه مردم اطرافش جمع شده بودند و او از انساب عرب برایشان مى‌گفت، نقل مى‌كند كه پيامبر(ص) در مورد چنين علمى فرمود: اين علمى است كه ندانستنش ضررى به انسان نمى‌رساند.


علم واقعى به سه صورت است: آية محكمة، فريضة عادلة، سنة قائمة و ما خلاهن فهو فضل كه در تفسير اين علوم به ترتيب گفته‌اند مراد علم توحيد، علم اخلاق و علم فقه مى‌باشد.
علم واقعى به سه صورت است: آية محكمة، فريضة عادلة، سنة قائمة و ما خلاهن فهو فضل كه در تفسير اين علوم به ترتيب گفته‌اند مراد علم توحيد، علم اخلاق و علم فقه مى‌باشد.


از باب طهارت نيز اولين فصلى كه نقل شده، موجبات وضو و نواقض آن مى‌باشد كه شارح در اين‌جا راجع به وجوب وضو مطالبى را بيان نموده و سپس وارد بيان مدارك مسئله اول شده است.
از باب طهارت نيز اولين فصلى كه نقل شده، موجبات وضو و نواقض آن مى‌باشد كه شارح در اين‌جا راجع به وجوب وضو مطالبى را بيان نموده و سپس وارد بيان مدارک مسئله اول شده است.


در جلد پنجم هم كه باز ادامه باب طهارت است، غسل مطرح شده و ابتدا از مسائل غسل جنابت آغاز شده است. اولين مسئله اين فصل مستحب نفسى و واجب غيرى بودن غسل جنابت براى اهداف واجبه، مانند خواندن نماز، گرفتن روزه، خواندن عزائم و... مى‌باشد.
در جلد پنجم هم كه باز ادامه باب طهارت است، غسل مطرح شده و ابتدا از مسائل غسل جنابت آغاز شده است. اولين مسئله اين فصل مستحب نفسى و واجب غيرى بودن غسل جنابت براى اهداف واجبه، مانند خواندن نماز، گرفتن روزه، خواندن عزائم و... مى‌باشد.
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
مبحث تيمم هم دهمين جلد را به خود اختصاص داده است.
مبحث تيمم هم دهمين جلد را به خود اختصاص داده است.


بيان آنچه تيمم بر آن صحيح است، شرطيت پاك بودن آنچه بر آن تيمم مى‌شود، كيفيت تيمم و احكام تيمم، فصول تيمم در اين بخش هستند.
بيان آنچه تيمم بر آن صحيح است، شرطيت پاک بودن آنچه بر آن تيمم مى‌شود، کیفیت تيمم و احكام تيمم، فصول تيمم در اين بخش هستند.


در جلد يازدهم مبحث صلات شروع مى‌شود. در مقدمه اين بحث شارح مى‌گويد: ماتن چهل و شش فصل براى صلات ترتيب داده كه در نهايت با يك خاتمه پايان مى‌پذيرد.
در جلد يازدهم مبحث صلات شروع مى‌شود. در مقدمه اين بحث شارح مى‌گويد: ماتن چهل و شش فصل براى صلات ترتيب داده كه در نهايت با يك خاتمه پايان مى‌پذيرد.
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
باب حج: جلدهاى بيست و چهار، بيست و پنج و بيست و شش راجع به حج بوده و فصول مختلفى از اين باب را در بر گرفته‌اند.
باب حج: جلدهاى بيست و چهار، بيست و پنج و بيست و شش راجع به حج بوده و فصول مختلفى از اين باب را در بر گرفته‌اند.


ماتن، ابتدا توضيحات مفصلى راجع به اين فريضه مهم الهى بيان مى‌نمايد كه همراه با اشاراتى به آيات كريمه قرآن مى‌باشند.
ماتن، ابتدا توضيحات مفصلى راجع به اين فريضه مهم الهى بيان مى‌نمايد كه همراه با اشاراتى به آيات كريمه قرآن مى‌باشند.


اولين آيه‌اى كه در تمام آثار فقهى درباره حج بدان اشاره مى‌شود آيه 97 سوره آل عمران است كه مى‌فرمايد: '''«و لله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا»'''.
اولين آيه‌اى كه در تمام آثار فقهى درباره حج بدان اشاره مى‌شود آيه 97 سوره آل عمران است كه مى‌فرمايد: '''«و لله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا»'''.
خط ۲۰۵: خط ۲۰۵:
باب اجاره  
باب اجاره  


اجاره، موضوع مطرح شده در جلد بيست و هفتم مدارك العروة است. اين باب داراى هفت فصل و يك خاتمه مى‌باشد.
اجاره، موضوع مطرح شده در جلد بيست و هفتم مدارک العروة است. اين باب داراى هفت فصل و يك خاتمه مى‌باشد.


در اين فصول اشاره‌اى به اركان اجاره، عقد لازم بودن اجاره، مالك شدن مستأجر منفعت را در اجاره اعيان، امانت بودن عين مستأجره در دست مستأجر، كفايت مالكيت موجر نسبت به منفعت در صحت اجاره، عدم جواز اجاره زمين براى كاشت گندم و جو و تنازع واقع شده ميان موجر و مستأجر، شده است.
در اين فصول اشاره‌اى به اركان اجاره، عقد لازم بودن اجاره، مالك شدن مستأجر منفعت را در اجاره اعيان، امانت بودن عين مستأجره در دست مستأجر، كفايت مالكيت موجر نسبت به منفعت در صحت اجاره، عدم جواز اجاره زمين براى كاشت گندم و جو و تنازع واقع شده ميان موجر و مستأجر، شده است.
خط ۲۴۵: خط ۲۴۵:
مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] در كتاب خود؛ يعنى [[العروة الوثقی]] به كتاب‌هاى طلاق و حدود و ديات و قصاص و... نپرداخته است.
مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] در كتاب خود؛ يعنى [[العروة الوثقی]] به كتاب‌هاى طلاق و حدود و ديات و قصاص و... نپرداخته است.


كتاب بعدى كتاب وصيت است كه آخرين باب عروه و شرح آن را تشكيل مى‌دهد. شارح مى‌گويد: اين كتاب در آثار قدما غالبا به كتاب وصايا تعبير مى‌شود و علت صيغه جمع بودنش در واقع اشاره به اقسام وصيت است. ايشان در ادامه به چند روايت اشاره مى‌نمايد كه در راستاى ترغيب به وصيت مى‌باشند؛ از جمله، اين روايت از پيامبر(ص) است كه مى‌فرمايد: «الوصية حق على كل مسلم» يا اين روايت كه مى‌فرمايد: «لا ينبغي لامرء مسلم أن يبيت ليلة إلا و وصيته تحت رأسه». اين باب داراى يازده مسئله مى‌باشد كه اولين مسئله‌اش در مورد وصيت عهديه است كه گفته‌اند نياز به قبول ندارد. ماتن در آخرين بخش باب، هشت مسئله هم راجع به موصى‌به عنوان نموده كه پايان‌بخش كتاب مى‌باشند.
كتاب بعدى كتاب وصيت است كه آخرين باب عروه و شرح آن را تشكيل مى‌دهد. شارح مى‌گويد: اين كتاب در آثار قدما غالباً  به كتاب وصايا تعبير مى‌شود و علت صيغه جمع بودنش در واقع اشاره به اقسام وصيت است. ايشان در ادامه به چند روايت اشاره مى‌نمايد كه در راستاى ترغيب به وصيت مى‌باشند؛ از جمله، اين روايت از پيامبر(ص) است كه مى‌فرمايد: «الوصية حق على كل مسلم» يا اين روايت كه مى‌فرمايد: «لا ينبغي لامرء مسلم أن يبيت ليلة إلا و وصيته تحت رأسه». اين باب داراى يازده مسئله مى‌باشد كه اولين مسئله‌اش در مورد وصيت عهديه است كه گفته‌اند نياز به قبول ندارد. ماتن در آخرين بخش باب، هشت مسئله هم راجع به موصى‌به عنوان نموده كه پايان‌بخش كتاب مى‌باشند.
 
 
 


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]