الفراسة: دليلك إلی معرفة أخلاق الناس و طبائعهم و كأنهم كتاب مفتوح: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'جـ' به 'ج') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
[[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] در مقاله دوم، به شمارش علامات امزجه کامله میپردازد، تا با شناخت آنها، شناخت مزاج اعتدال و اختلال میسر شود. مقاله سوم کتاب هم در بیان دلالت اعضای جزئیه بر احوال نفسیه است که در هفده فصل، بهصورت کامل بیان شده است و با پایان این فصول، مطالب کتاب پایان میپذیرد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص12</ref>. | [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] در مقاله دوم، به شمارش علامات امزجه کامله میپردازد، تا با شناخت آنها، شناخت مزاج اعتدال و اختلال میسر شود. مقاله سوم کتاب هم در بیان دلالت اعضای جزئیه بر احوال نفسیه است که در هفده فصل، بهصورت کامل بیان شده است و با پایان این فصول، مطالب کتاب پایان میپذیرد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص12</ref>. | ||
طبق تشخیص دکتر یوسف مراد، در کـتاب [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] آنـچه بـیشتر اصالت دارد، فصل ششم و هفتم مقاله اول است و نیز باب دوم و | طبق تشخیص دکتر یوسف مراد، در کـتاب [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] آنـچه بـیشتر اصالت دارد، فصل ششم و هفتم مقاله اول است و نیز باب دوم و سوم از مقاله دوم که در اینگونه کتب بهکلی تازگی دارد. | ||
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] عوامل اجتماعی را هم تا حدی وارد علم فراست کرده است؛ چنانکه گـوید: والاتـباران، بـرتریطلب و بلندجویند و گاه به سبب سرگرانی و غرور، از طلب دانش و آمـوختن حـرفهای سودمند، وامیمانند و خوار و نیازمند و ناتوان از کار درمیآیند، اما توانگران تسلططلبند و دیگران را خوار میشمرند و چون بـه کـسب مـال نایل شوند، خود را فـایز به همه خیرات میانگارند و عموم مردمان را نـسبت بـه خـویش حـسود مـیپندارند و در ایـن میان مالداران ریشهدار و اصیل از نودولتان نجیبترند؛ چنانکه [[امام علی علیهالسلام|علی بن ابیطالب(ع)]] فرموده است: «عليكم ببطون شبعت ثم جاعت فإن آثار الكرم فيها باقية و إياكم و بطونا جاعت ثم شبعت فإن آثار اللؤم فيها باقية». در مجموع، توانگران ستمگر هستند و با این باور که مال داشتن، ایشان را از منع و مجازات مصون میدارد. کسانی که برحسب اتفاق بر مالی دست یافتهاند، لذتجوی و لاابـالی و بررویهم خوشبینند. جوان، جاهجوی است و چندان مالدوست نیست. خوشباور است و بررویهم دلنازکتر و خوشبینتر و آزرمگینتر؛ چراکه به فطرت نزدیکتر است و از تجربت و سرد و گرمی چشیدگی روزگار دورتر و بـه هـمین قیاس و بررویهم پیران دیرباور هستند و محافظهکارتر و شکاکتر؛ یا حکمی نمیکنند و یا حکم به همان که بوده میکنند و غالبا با قید اگـر و شـاید حرف میزنند؛ لذا چون جوان در حـب و بـغض تندرو نیستند و نظر به آنکه سختیها کشیدهاند، به دست آوردن مال را از ثنای جمیل دوستتر دارند. و رویهمرفته احساس تعظیم کمتری نسبت به چیزها و کسان مـیکنند؛ چـراکه نظایر آن را بسیار دیـدهاند و تـرس بر ایشان غالب است. عاقبتاندیشترند و آرامتر؛ لذا عدالت و امیر عادل را خواهانند<ref>ر.ک: آذرنگ عبدالحسین و دیگران، ص132-133</ref>. | [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] عوامل اجتماعی را هم تا حدی وارد علم فراست کرده است؛ چنانکه گـوید: والاتـباران، بـرتریطلب و بلندجویند و گاه به سبب سرگرانی و غرور، از طلب دانش و آمـوختن حـرفهای سودمند، وامیمانند و خوار و نیازمند و ناتوان از کار درمیآیند، اما توانگران تسلططلبند و دیگران را خوار میشمرند و چون بـه کـسب مـال نایل شوند، خود را فـایز به همه خیرات میانگارند و عموم مردمان را نـسبت بـه خـویش حـسود مـیپندارند و در ایـن میان مالداران ریشهدار و اصیل از نودولتان نجیبترند؛ چنانکه [[امام علی علیهالسلام|علی بن ابیطالب(ع)]] فرموده است: «عليكم ببطون شبعت ثم جاعت فإن آثار الكرم فيها باقية و إياكم و بطونا جاعت ثم شبعت فإن آثار اللؤم فيها باقية». در مجموع، توانگران ستمگر هستند و با این باور که مال داشتن، ایشان را از منع و مجازات مصون میدارد. کسانی که برحسب اتفاق بر مالی دست یافتهاند، لذتجوی و لاابـالی و بررویهم خوشبینند. جوان، جاهجوی است و چندان مالدوست نیست. خوشباور است و بررویهم دلنازکتر و خوشبینتر و آزرمگینتر؛ چراکه به فطرت نزدیکتر است و از تجربت و سرد و گرمی چشیدگی روزگار دورتر و بـه هـمین قیاس و بررویهم پیران دیرباور هستند و محافظهکارتر و شکاکتر؛ یا حکمی نمیکنند و یا حکم به همان که بوده میکنند و غالبا با قید اگـر و شـاید حرف میزنند؛ لذا چون جوان در حـب و بـغض تندرو نیستند و نظر به آنکه سختیها کشیدهاند، به دست آوردن مال را از ثنای جمیل دوستتر دارند. و رویهمرفته احساس تعظیم کمتری نسبت به چیزها و کسان مـیکنند؛ چـراکه نظایر آن را بسیار دیـدهاند و تـرس بر ایشان غالب است. عاقبتاندیشترند و آرامتر؛ لذا عدالت و امیر عادل را خواهانند<ref>ر.ک: آذرنگ عبدالحسین و دیگران، ص132-133</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
رساله «الفـراسة عـند العرب» بهعنوان مقدمهای بر کتاب «الفراسة» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در چهار فـصل نگاشته شده | رساله «الفـراسة عـند العرب» بهعنوان مقدمهای بر کتاب «الفراسة» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در چهار فـصل نگاشته شده است. | ||
کتاب الفراسة فخر رازی را در یک نسخه دیگر، دکتر یوسف مراد بر اساس سه نسخه کمبریج و لندن و استانبول تصحیح نموده است. او به رساله مختصری کـه [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] بـه فـارسی در علم فراست نوشته است نیز نظر داشته | کتاب الفراسة فخر رازی را در یک نسخه دیگر، دکتر یوسف مراد بر اساس سه نسخه کمبریج و لندن و استانبول تصحیح نموده است. او به رساله مختصری کـه [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] بـه فـارسی در علم فراست نوشته است نیز نظر داشته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
[[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] در این کتاب، تلخیص وافیای از کتاب ارسطو ارائه کرده و زیادات مهمی نیز بر آن دارد. | [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] در این کتاب، تلخیص وافیای از کتاب ارسطو ارائه کرده و زیادات مهمی نیز بر آن دارد. |
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۹
الفراسة: دليلك إلی معرفة أخلاق الناس و طبائعهم و كأنهم كتاب مفتوح | |
---|---|
پدیدآوران | فخر رازی، محمد بن عمر (نویسنده) عاشور، مصطفي (محقق) |
ناشر | مکتبة القرآن |
مکان نشر | مصر - قاهره |
چاپ | 1 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 1300 /ف3ف4 / 798 BF |
الفراسة: دليلك إلی معرفة أخلاق الناس و طبائعهم و كأنهم كتاب مفتوح، اثر فخر رازی (554-606ق)، کتابی است یک جلدی به زبان عربی با موضوع طب و اخلاق. این اثر با تحقیق و تعلیقات مصطفی عاشور توسط مكتبة القرآن للطب و النشر و التوزيع قاهره، به چاپ رسیده است. فخر رازی در این اثر خواهان بیان میزان تأثیر خَلقیات انسانی بر روی خُلقیات اوست؛ به تعبیر دیگر میخواهد تأثیر چگونگی وضع جسمانی بر وضع اخلاقی انسان را بیان نماید. این مطلب، اساسا چیزی است که از آن به «فراست» تعبیر میکند.
ساختار
کتاب، در سه مقاله اصلی ارائه شده است؛ مقاله اول در هفت فصل، مقاله دوم در چهار باب و مقاله سوم در هفده فصل نوشته شده است.
گزارش محتوا
فخر رازی در این کتاب در سه مقاله از فراست برای ما صحبت میکند؛ وی در مقاله اول تعریف فراست و مزاج را برای ما ارائه میکند. سپس فضیلت علم فراست در قرآن و سنت و عقل را در عین توضیح اقسام این علم، بیان مینماید، تا اینکه به موضوع کتاب، یعنی «استدلال به احوال ظاهری جسم بر احوال باطنی روح انسان» میرسد. این نوع است که تعلیم و تعلم در آن جاری است. وی سپس اشاره واضحی به این میکند که وی هرگز متعرض غیر این نوع (از انواعی که فراست بر آنها اطلاق میشود) نخواهد شد. در ا ینجا، فخر رازی به شمارش اموری میپردازد که شناخت آنها در این علم، یعنی علم فراست، لازم است. وی درحالیکه اصل بحث را روی «صناعت قیافه» میبرد، وسایل استدلال و راههایی را که بهواسطه آنها شناخت اخلاق مردم، ممکن میشود، هم بیان مینماید. وی همچنین به بیان اموری میپردازد که رعایتش در هنگام مراجعه به این طرق، لازم است.
رازی در مقاله دوم، به شمارش علامات امزجه کامله میپردازد، تا با شناخت آنها، شناخت مزاج اعتدال و اختلال میسر شود. مقاله سوم کتاب هم در بیان دلالت اعضای جزئیه بر احوال نفسیه است که در هفده فصل، بهصورت کامل بیان شده است و با پایان این فصول، مطالب کتاب پایان میپذیرد[۱].
طبق تشخیص دکتر یوسف مراد، در کـتاب رازی آنـچه بـیشتر اصالت دارد، فصل ششم و هفتم مقاله اول است و نیز باب دوم و سوم از مقاله دوم که در اینگونه کتب بهکلی تازگی دارد.
فخر رازی عوامل اجتماعی را هم تا حدی وارد علم فراست کرده است؛ چنانکه گـوید: والاتـباران، بـرتریطلب و بلندجویند و گاه به سبب سرگرانی و غرور، از طلب دانش و آمـوختن حـرفهای سودمند، وامیمانند و خوار و نیازمند و ناتوان از کار درمیآیند، اما توانگران تسلططلبند و دیگران را خوار میشمرند و چون بـه کـسب مـال نایل شوند، خود را فـایز به همه خیرات میانگارند و عموم مردمان را نـسبت بـه خـویش حـسود مـیپندارند و در ایـن میان مالداران ریشهدار و اصیل از نودولتان نجیبترند؛ چنانکه علی بن ابیطالب(ع) فرموده است: «عليكم ببطون شبعت ثم جاعت فإن آثار الكرم فيها باقية و إياكم و بطونا جاعت ثم شبعت فإن آثار اللؤم فيها باقية». در مجموع، توانگران ستمگر هستند و با این باور که مال داشتن، ایشان را از منع و مجازات مصون میدارد. کسانی که برحسب اتفاق بر مالی دست یافتهاند، لذتجوی و لاابـالی و بررویهم خوشبینند. جوان، جاهجوی است و چندان مالدوست نیست. خوشباور است و بررویهم دلنازکتر و خوشبینتر و آزرمگینتر؛ چراکه به فطرت نزدیکتر است و از تجربت و سرد و گرمی چشیدگی روزگار دورتر و بـه هـمین قیاس و بررویهم پیران دیرباور هستند و محافظهکارتر و شکاکتر؛ یا حکمی نمیکنند و یا حکم به همان که بوده میکنند و غالبا با قید اگـر و شـاید حرف میزنند؛ لذا چون جوان در حـب و بـغض تندرو نیستند و نظر به آنکه سختیها کشیدهاند، به دست آوردن مال را از ثنای جمیل دوستتر دارند. و رویهمرفته احساس تعظیم کمتری نسبت به چیزها و کسان مـیکنند؛ چـراکه نظایر آن را بسیار دیـدهاند و تـرس بر ایشان غالب است. عاقبتاندیشترند و آرامتر؛ لذا عدالت و امیر عادل را خواهانند[۲].
وضعیت کتاب
رساله «الفـراسة عـند العرب» بهعنوان مقدمهای بر کتاب «الفراسة» فخر رازی در چهار فـصل نگاشته شده است.
کتاب الفراسة فخر رازی را در یک نسخه دیگر، دکتر یوسف مراد بر اساس سه نسخه کمبریج و لندن و استانبول تصحیح نموده است. او به رساله مختصری کـه رازی بـه فـارسی در علم فراست نوشته است نیز نظر داشته است[۳].
رازی در این کتاب، تلخیص وافیای از کتاب ارسطو ارائه کرده و زیادات مهمی نیز بر آن دارد.
تخریج احادیث کتاب، اشاره به شماره آیات و سورههایی که در کتاب آمده است. بیان موارد تصحیف یا تحریف در نسخه خطی کتاب، شرح الفاظ و اسالیبی که نیازمند به توضیح و بیان و ضبط داشته، بیان ربط میان فراست و مذاهب جدید و مواردی که مانند علم اخلاق و سیاست و جامعهشناسی به حیات انسانی مربوط است، وضع عناوین، وضع ملحقات درباره اصطلاحاتی که در کتاب آمده و... از جمله کارهایی است که محقق کتاب، انجام داده است[۴].
تصاویر صفحات اول و آخر نسخه خطی کتاب در صفحه 16 از مقدمه محقق بر کتاب، آمده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه محقق بر کتاب.
- آذرنگ عبدالحسین و دیگران، «معرفی کتاب»، مجله: «تحقیقات اسلامی »، تابستان 1366، شماره 4، صفحات 124 تا 141 (18 صفحه)، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز).