دومین یادنامه علامه طباطبائی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[احمدی، احمد]] (نویسنده) | [[احمدی، احمد]] (نویسنده) | ||
[[صاوی، | [[صلاح صاوی، رمضان]] (نویسنده) | ||
[[کنگره فرهنگی به مناسبت سالگرد رحلت | [[کنگره فرهنگی به مناسبت سالگرد رحلت مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی (دومین: 1363: تهران)]] (گردآورنده) | ||
[[فان اس، ژوزف]] (نویسنده) | [[فان اس، ژوزف]] (نویسنده) |
نسخهٔ ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۲۷
دومین یادنامه علامه طباطبائی | |
---|---|
پدیدآوران | فلاطوری، جواد (نویسنده)
عریبی، محمد یاسین (نویسنده) احمدی، احمد (نویسنده) صلاح صاوی، رمضان (نویسنده) کنگره فرهنگی به مناسبت سالگرد رحلت مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی (دومین: 1363: تهران) (گردآورنده) فان اس، ژوزف (نویسنده) خلیفه سلطانی، ایرج (مترجم) دایبر، هانس (نویسنده) مایر، اگبرت (نویسنده) اعوانی، شهین (مترجم) حسنزاده آملی، حسن (نویسنده) اعوانی، غلامرضا (نویسنده) مصباح یزدی، محمدتقی (نویسنده) پازوکی، شهرام (مترجم) داوری، رضا (نویسنده) موسوی تبریزی، محسن (نویسنده) جعفری تبریزی، محمدتقی (نویسنده) محمدی گیلانی، محمد (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | یادنامه علامه طباطبائی |
ناشر | مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1363 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | اسلام - مقالهها و خطابهها
طباطبایی، محمد حسین، 1281 - 1360 - مقالهها و خطابهها طباطبایی، محمد حسین، 1281 - 1360 - کنگرهها طباطبایی، محمد حسین، 1281 - 1360 - یادنامهها فلسفه اسلامی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 55/3 /ط2ک9 |
دومين يادنامه علامه طباطبائى، حاوى مقالاتى است كه در كنگره علامه طباطبايى به پاس تجليل از مقام وى، در دومين سال از رحلت اين عالم، توسط عدهاى از علما و بزرگان ارائه شده و به همت مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى انجمن اسلامى حكمت و فلسفه ايران گردآورى، چاپ و منتشر شده است.
كتاب با شعرى از صلاح الصاوي با عنوان «العشق دائن و مدان» آغاز شده است. سپس چهارده مقاله از علما و بزرگان آمده كه چهار مقاله پايانى آن از تأليفات علماى غير ايرانى است.
ده مقاله اول آن از حضرات آيات و بزرگانى چون حسنزاده آملى، محمد محمدى گيلانى، احمد احمدى، رضا داورى اردكانى، محمدتقى جعفرى، عبدالجواد فلاطورى، غلامرضا اعوانى، محمدتقى مصباح، جعفر سبحانى و سيد محسن موسوى تبريزى است.
مقاله يازدهم با عنوان «تأثير تفكر فلسفى يونان در مراحل نخستين علم كلام اسلامى»، اثر ژوزف فان اس است كه توسط ايرج خليفه سلطانى ترجمه شده است.
مقاله دوازدهم «مسئله تعليم فلسفه به اهل مدينه در نظر فارابى»، اثر هانز دايبر است كه توسط شهرام پازوكى ترجمه شده است.
مقاله سيزدهم، «نتايج متعارض تفكر افلوطين»، نوشته اگبرت ماير است كه با كوشش شهين اعوانى به فارسى ترجمه شده است.
مقاله چهاردهم «احكام تحليلى و تأليفى يا معانى ذاتى و لازم»، تأليف محمد ياسين عريبى است كه توسط شهرام پازوكى ترجمه شده است.
بيشتر مقالات كتاب، بحثهاى فلسفى يا بحثهايى است كه با فلسفه مرتبط است و چون اينگونه بحثها، بحثهايى است دقيق، عميق و دامنهدار، گزارش درباره محتواى مقالات مزبور در اين مختصر ميسر نيست.
نهمين مقاله با نام «جامعيت علامه طباطبايى»، تأليف آيتالله سبحانى مىباشد. ايشان با يادآورى اينكه برخى از بزرگان همچون سيبويه، تكبعدى هستند و برخى ديگر چون شيخ مفيد و شيخ طوسى و... داراى بعدهاى متعددى مىباشند، مىگويد: علامه طباطبايى نيز چون شيخ مفيد و شيخ طوسى داراى ابعاد متعددى بودند و هرگز نمىتوان بعد فكرى و روحى او را در علم و دانش خاصى خلاصه كرد و به شخصيت او از زاويه واحدى نگريست[۱]
سپس به ابعاد علمى ايشان اشاره مىكند؛ ابعادى چون بعد تفسيرى، فلسفى، اخلاقى و علمى، فقهى و اصولى، حديثى، رياضى و فلكى و ادبى.
ايشان پيرامون بعد اخلاقى و عرفانى علامه چنين مىنويسد:
وى از نظر عرفان علمى و عملى در درجه بسيار ممتازى قرار داشت. كتابهاى «تمهيد القواعد» ابن تركه و «فتوحات» محيالدين و «شرح فصوص» را بهدقت خوانده و هضم كرده بود. گذشته از اين، زير نظر استاد سير و سلوك بزرگى، مانند حاج ميرزا علىآقاى قاضى رشد و پرورش يافته بود[۲]
مؤلف در پايان اين مقاله، دو خصيصه از خصيصههاى اخلاقى و روحى علامه طباطبايى را متذكر مىشوند:
- حفظ مفاهيم اسلامى: علامه طباطبايى هرگز اجازه نمىداد كه مفاهيم اسلامى با انديشههاى غربى و شرقى آميخته شود و براى همين انگيزه بود كه كتاب «وحى يا شعور مرموز» را نگاشت و اين موقعى بود كه يكى از متفكران هندى با ايشان پيرامون وحى به بحث نشست و اصرار داشت كه پيامبران را مصلحان بزرگ اجتماعى و وحى آنها را از طريق نبوغ توجيه كند....
- ولايت خاندان رسالت: محبت خاندان رسالت، خميره حضرت استاد بود. او نسبت به امامان معصوم، عشق مىروزيد و در مقابل سخنان آنان، سراسر خضوع و تسليم بود. حتى آنجا كه خبرى از نظر سند و يا مضمون نارسا بود، آن را بهگونهاى ظريف كنار مىگذاشت و..[۳]
پانويس
منابع مقاله
متن كتاب.