۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
شيوه گزارش و شكل روايات كتاب يكسان نيست كه سبب آن، ميزان اهميت و كثرت حوادث، محتواى روايات و تأثير زمان بر آنها بوده است. | شيوه گزارش و شكل روايات كتاب يكسان نيست كه سبب آن، ميزان اهميت و كثرت حوادث، محتواى روايات و تأثير زمان بر آنها بوده است. | ||
مؤلف در چند جاى كتاب توضيح مىدهد كه چرا از بين همه اقوام و ملل دنيا فقط تاريخ شاهان | مؤلف در چند جاى كتاب توضيح مىدهد كه چرا از بين همه اقوام و ملل دنيا فقط تاريخ شاهان ایران را نوشته است. او مىگويد كه اقوام ديگر، تاريخ مشخص و پادشاهىِ پيوسته نداشتهاند تا بتوان بناى تاريخ را بر روزگار ملوكشان نهاد. | ||
شيوه تدوين مطالب (كنار هم قرار دادن روايات مختلف و گاه متضاد درباره يك واقعه) ارزش كتاب را براى محقق امروزى به مراتب بيشتر و امكان نقد و ارزيابى را براى او فراهم كرده است. | شيوه تدوين مطالب (كنار هم قرار دادن روايات مختلف و گاه متضاد درباره يك واقعه) ارزش كتاب را براى محقق امروزى به مراتب بيشتر و امكان نقد و ارزيابى را براى او فراهم كرده است. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
بخش تاريخ جهان، مشتمل است بر مقدمهاى درباره زمان و حدوث آن، داستان آفرينش، قصص انبيا از حضرت آدم(ع) تا حضرت مسيح(ع) و تاريخ | بخش تاريخ جهان، مشتمل است بر مقدمهاى درباره زمان و حدوث آن، داستان آفرينش، قصص انبيا از حضرت آدم(ع) تا حضرت مسيح(ع) و تاريخ ایرانيان از ابتدا تا پايان دوره ساسانى. | ||
در دوره باستانى | در دوره باستانى ایران، تاريخ يمن گنجانده شده است، در بخش راجع به حضرت مسيح(ع) فهرست شاهان روم آمده و در بخش راجع به ساسانيان اقوام و ملوك حيره ذكر شدهاند. | ||
نويسنده در بحث از آفرينش و پراكنده شدن فرزندان آدم بر روى زمين، احاديثى از پيامبر(ص) نقل كرده و براى تأييد آنها، آياتى از قرآن كريم آورده و توضيح داده است. وى در اين مبحث بيش از هر مبحث ديگرى در كتابش، نظر شخصى خود را بيان كرده است. | نويسنده در بحث از آفرينش و پراكنده شدن فرزندان آدم بر روى زمين، احاديثى از پيامبر(ص) نقل كرده و براى تأييد آنها، آياتى از قرآن كريم آورده و توضيح داده است. وى در اين مبحث بيش از هر مبحث ديگرى در كتابش، نظر شخصى خود را بيان كرده است. | ||
وى داستان آفرينش و تاريخ پيامبران بنىاسرائيل را عمدتاًً از قول راويان مسلمان و به استناد آيات قرآن شرح داده است. در اين بخش، مطالب صرفاً صبغه دينى داشته و پارهاى از آرا و عقايد اهل كتاب (اسرائيليات) اغلب از طريق راويانى؛ مانند «وَهْب بن مُنبِّه در آن راه يافته است. وى همچنين عقايد | وى داستان آفرينش و تاريخ پيامبران بنىاسرائيل را عمدتاًً از قول راويان مسلمان و به استناد آيات قرآن شرح داده است. در اين بخش، مطالب صرفاً صبغه دينى داشته و پارهاى از آرا و عقايد اهل كتاب (اسرائيليات) اغلب از طريق راويانى؛ مانند «وَهْب بن مُنبِّه در آن راه يافته است. وى همچنين عقايد ایرانيان را درباره آفرينش و اين كه برخى كيومرث را اولين انسان دانستهاند، به تفصيل بيان كرده است. | ||
نويسنده در قسمت تاريخ | نويسنده در قسمت تاريخ ایران، منابع خود را بيان نكرده و به ذكر «مطّلعان» يا «دانشوران پارسى» يا «قالوا» اكتفا كرده است. وى در اين بخش، صرفاً از منابع ایرانى استفاده كرده، از جمله در قسمتى كه درباره اسكندر گزارش داده است. طبرى در مورد ملوكالطوايف تحت نام «اشكانى» نام پادشاهان اشكانى را بدون هيچ تفصيلى درباره آنان آورده است. | ||
روايات كتاب درباره تاريخ ساسانى، بسيار مفصّلتر از دورههاى قبل و به نحو بارزى متضمن مطالب تاريخى است، گر چه مطالب غير واقعى و داستانى نيز دارد. نويسنده در اين قسمت نيز منابع خود را ذكر نكرده است، جز در مواردى كه از راويان مسلمان نقل قول مىكند. | روايات كتاب درباره تاريخ ساسانى، بسيار مفصّلتر از دورههاى قبل و به نحو بارزى متضمن مطالب تاريخى است، گر چه مطالب غير واقعى و داستانى نيز دارد. نويسنده در اين قسمت نيز منابع خود را ذكر نكرده است، جز در مواردى كه از راويان مسلمان نقل قول مىكند. | ||
كتاب در اين بخش، به دليل تنوع منابع (اعم از | كتاب در اين بخش، به دليل تنوع منابع (اعم از ایرانى و غيرایرانى) و تفصيل مطالب با جزئيات بالنسبه دقيق، بر تواريخ هم زمان آن برترى دارد. به علاوه، نويسنده از نقل مطالبى كه منشأ شعوبى و رنگ حماسى دارند، احتراز كرده است، از جمله حكاياتى را كه برخى تواريخ راجع به دربار و زندگى خصوصى پادشاهان؛ مثلاً خسرو پرويز، آوردهاند، نياورده است. | ||
وى در تاريخ يمن، داستان «تُبَّع» و داستان فتح قلعه «الحَضْر» در عهد اردشير بابكان و نيز توجيهات م[[ذهبى]] راجع به علايم و آثار زوال حكومت | وى در تاريخ يمن، داستان «تُبَّع» و داستان فتح قلعه «الحَضْر» در عهد اردشير بابكان و نيز توجيهات م[[ذهبى]] راجع به علايم و آثار زوال حكومت ایران در عهد خسرو پرويز، از روايات متنوع اسلامى بهره بسيار برده؛ اما درباره آخرين شاهان ساسانى مقارن فتوح مسلمانان، اين كار را نكرده است. | ||
بخش تاريخ اسلام، با زندگى رسول اكرم(ص) آغاز شده و تا پايان سال 302ق ادامه مىيابد. نويسنده تمدن اسلامى را كلى واحد دانسته و بدون در نظر گرفتن تمايزات جغرافيايى، زبانى و قومى روايات خود را بيان كرده است. | بخش تاريخ اسلام، با زندگى رسول اكرم(ص) آغاز شده و تا پايان سال 302ق ادامه مىيابد. نويسنده تمدن اسلامى را كلى واحد دانسته و بدون در نظر گرفتن تمايزات جغرافيايى، زبانى و قومى روايات خود را بيان كرده است. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
روايات فتوح در كتاب غالباً طولانىاند و سبک بيان و موضوعات متنوع معلوم مىدارد كه گزارشهایى از راويان مختلف است. اين گزارشها در قرن اول و دوم از جمع روايات پراكنده درباره فتح يك ناحيه يا جنگ بزرگ تدوين شده است. | روايات فتوح در كتاب غالباً طولانىاند و سبک بيان و موضوعات متنوع معلوم مىدارد كه گزارشهایى از راويان مختلف است. اين گزارشها در قرن اول و دوم از جمع روايات پراكنده درباره فتح يك ناحيه يا جنگ بزرگ تدوين شده است. | ||
به سبب اهميت فتوح سواد (جنگهاى بزرگ مسلمانان با | به سبب اهميت فتوح سواد (جنگهاى بزرگ مسلمانان با ایرانيان) و نتايج آن، شرح اين جنگها مفصّل است كه ایرانى بودن مؤلف و انگيزه او در جمعآورى انبوه روايات راجع به فتوح ایران، عامل بسيار مهمى در اين امر بوده است. اين مطلب از مقايسه آنها با حجم كمتر روايات راجع به فتوح شام روشن مىشود. | ||
مطالب راجع به خلفاى بنىاميه و بنىعباس نيز منسجم است و مطالب آنها از منابع نزدیک به حوادث اخذ شدهاند. به احتمال زياد، منابع طبرى براى حوادث نزدیک به زمان حيات وى و حوادث معاصرش، اخبار رايج در بغداد بوده است، زيرا وى منابع خود را در شكل «ذُكِرَ»، «ذَكَرَ لى بعضُ اصحابى»، «اخبرنا جماعه من اهل الخبر» نوشته و كمتر نام راويان را ذكر كرده است. به علاوه وقايع اين سالها به اختصار گزارش شده است. مىتوان گفت كه از زمان خلافت معتصم فقط حوادث بسيار مهم و دامنهدار، مثل قيام بابك خرمدين در آذربايجان يا قيام زنگيان در خوزستان و بينالنهرين، به تفصيل گزارش شده است. | مطالب راجع به خلفاى بنىاميه و بنىعباس نيز منسجم است و مطالب آنها از منابع نزدیک به حوادث اخذ شدهاند. به احتمال زياد، منابع طبرى براى حوادث نزدیک به زمان حيات وى و حوادث معاصرش، اخبار رايج در بغداد بوده است، زيرا وى منابع خود را در شكل «ذُكِرَ»، «ذَكَرَ لى بعضُ اصحابى»، «اخبرنا جماعه من اهل الخبر» نوشته و كمتر نام راويان را ذكر كرده است. به علاوه وقايع اين سالها به اختصار گزارش شده است. مىتوان گفت كه از زمان خلافت معتصم فقط حوادث بسيار مهم و دامنهدار، مثل قيام بابك خرمدين در آذربايجان يا قيام زنگيان در خوزستان و بينالنهرين، به تفصيل گزارش شده است. | ||
روايات كتاب، درباره بعضى قيامها، مثل قيامهاى | روايات كتاب، درباره بعضى قيامها، مثل قيامهاى ایرانيان در عهد بنىعباس، قيام زنگيان و برخى قيامهاى شيعى، يك طرفه و تعصبآميز است با اين حال، لحن روايات نويسنده درباره خلفاى اموى و عباسى بىطرفانه مىباشد. وى مطالب بسيارى را ذكر كرده است كه ممكن بود مخالف منافع خلفا يا در نظر آنان شنيع باشد؛ از جمله ضعف و ناتوانى دستگاه خلافت و بىكفايتى خلفاى بعد از معتصم، زندگى خصوصى خلفا كه گاه مطابق احكام اسلام نبوده و رواياتى حاكى از ستم آنهاست. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش