پرش به محتوا

تاریخ طبری (ترجمه): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۶: خط ۶:
تاریخ الرسل و الملوک. فارسی
تاریخ الرسل و الملوک. فارسی
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[شهابی، علی‌اکبر]] (نويسنده)
[[شهابی، علی‌اکبر]] (نویسنده)


[[قرطبی، عریب بن سعد]] (نويسنده)
[[قرطبی، عریب بن سعد]] (نویسنده)


[[طبری، محمد بن جریر]] (نويسنده)
[[طبری، محمد بن جریر]] (نویسنده)


[[پاینده، ابوالقاسم]] (مترجم)
[[پاینده، ابوالقاسم]] (مترجم)
خط ۴۹: خط ۴۹:
تاريخ جهان، ترتيب سال‌شمار نداشته و ترتيب آن، موضوعى است، اگر چه در تنظيم مطالب، تقدم زمانى حفظ شده است.
تاريخ جهان، ترتيب سال‌شمار نداشته و ترتيب آن، موضوعى است، اگر چه در تنظيم مطالب، تقدم زمانى حفظ شده است.


هدف نويسنده، ذكر تاريخ شاهان و پيامبران الهى بوده و مطالب را با بحث درباره زمان و ماهيت و مقدار آن از ابتداى خلق آدم آغاز كرده است؛ در اين خصوص، بعد از نقل گزارش‌هاى مفصّل از راويان اخبار، به عقايد اديان و امت‌هاى گوناگون و آراى زردشتيان استناد شده است.
هدف نویسنده، ذكر تاريخ شاهان و پيامبران الهى بوده و مطالب را با بحث درباره زمان و ماهيت و مقدار آن از ابتداى خلق آدم آغاز كرده است؛ در اين خصوص، بعد از نقل گزارش‌هاى مفصّل از راويان اخبار، به عقايد اديان و امت‌هاى گوناگون و آراى زردشتيان استناد شده است.


قسمت اعظم مباحث، مجموعه‌اى از روايات گوناگون از راويان مختلف است كه به شكلِ معمولِ روايتِ خبر، نقل شده است، بدين صورت كه ابتدا سلسله راويان و سپس خبر گزارش مى‌شود؛ بنابراین كتاب، صرفاً نقلى بوده و مؤلف دخل و تصرفى در منابع خود نكرده و مطالب را بدون در نظر گرفتن صحت و سقم آن‌ها ضبط نموده است.
قسمت اعظم مباحث، مجموعه‌اى از روايات گوناگون از راويان مختلف است كه به شكلِ معمولِ روايتِ خبر، نقل شده است، بدين صورت كه ابتدا سلسله راويان و سپس خبر گزارش مى‌شود؛ بنابراین كتاب، صرفاً نقلى بوده و مؤلف دخل و تصرفى در منابع خود نكرده و مطالب را بدون در نظر گرفتن صحت و سقم آن‌ها ضبط نموده است.
خط ۵۵: خط ۵۵:
وى از يك سو با امانتدارى كامل و در نوع خود بى‌نظر، روايات متعدد و متنوع راجع به هر واقعه را آورده است؛ اما از سوى ديگر، مطالب غير واقعى، افسانه‌هاى حماسى و نيز خلط و سهوهايى در كتابش ديده مى‌شود؛ از اين رو بايد محتواى هر روايت بررسى و با روايات ديگر مقايسه و مختصات و مسائل آن معلوم گردد.
وى از يك سو با امانتدارى كامل و در نوع خود بى‌نظر، روايات متعدد و متنوع راجع به هر واقعه را آورده است؛ اما از سوى ديگر، مطالب غير واقعى، افسانه‌هاى حماسى و نيز خلط و سهوهايى در كتابش ديده مى‌شود؛ از اين رو بايد محتواى هر روايت بررسى و با روايات ديگر مقايسه و مختصات و مسائل آن معلوم گردد.


شيوه نقل نويسنده، معلوم مى‌دارد كه وى از منابع مكتوب استفاده كرده است. او هر گاه از منابعى استفاده كرده كه اجازه نقل حديث از آن‌ها داشته، با بيان «حَدِّثنا»، «أَخبَرنا»، «كَتَبَ الىّ» گزارش داده است و هر گاه از منابعى سود جسته كه اجازه نقل حديث نداشته، با ذكر «قالوا»، «حَدّثوا»، «رُوِىَ» و «ذُكِرَ» گزارش آورده است.
شيوه نقل نویسنده، معلوم مى‌دارد كه وى از منابع مكتوب استفاده كرده است. او هر گاه از منابعى استفاده كرده كه اجازه نقل حديث از آن‌ها داشته، با بيان «حَدِّثنا»، «أَخبَرنا»، «كَتَبَ الىّ» گزارش داده است و هر گاه از منابعى سود جسته كه اجازه نقل حديث نداشته، با ذكر «قالوا»، «حَدّثوا»، «رُوِىَ» و «ذُكِرَ» گزارش آورده است.


وى گاه مطلبى را از يك روايت با ذكر «امّا» بيان كرده كه احتمالاً تفسير و تعبير خود او از محتواى يك روايت بوده است.
وى گاه مطلبى را از يك روايت با ذكر «امّا» بيان كرده كه احتمالاً تفسير و تعبير خود او از محتواى يك روايت بوده است.
خط ۷۲: خط ۷۲:
در دوره باستانى ایران، تاريخ يمن گنجانده شده است، در بخش راجع به حضرت مسيح(ع) فهرست شاهان روم آمده و در بخش راجع به ساسانيان اقوام و ملوك حيره ذكر شده‌اند.
در دوره باستانى ایران، تاريخ يمن گنجانده شده است، در بخش راجع به حضرت مسيح(ع) فهرست شاهان روم آمده و در بخش راجع به ساسانيان اقوام و ملوك حيره ذكر شده‌اند.


نويسنده در بحث از آفرينش و پراكنده شدن فرزندان آدم بر روى زمين، احاديثى از پيامبر(ص) نقل كرده و براى تأييد آن‌ها، آياتى از قرآن كريم آورده و توضيح داده است. وى در اين مبحث بيش از هر مبحث ديگرى در كتابش، نظر شخصى خود را بيان كرده است.
نویسنده در بحث از آفرينش و پراكنده شدن فرزندان آدم بر روى زمين، احاديثى از پيامبر(ص) نقل كرده و براى تأييد آن‌ها، آياتى از قرآن كريم آورده و توضيح داده است. وى در اين مبحث بيش از هر مبحث ديگرى در كتابش، نظر شخصى خود را بيان كرده است.


وى داستان آفرينش و تاريخ پيامبران بنى‌اسرائيل را عمدتاًً از قول راويان مسلمان و به استناد آيات قرآن شرح داده است. در اين بخش، مطالب صرفاً صبغه دينى داشته و پاره‌اى از آرا و عقايد اهل كتاب (اسرائيليات) اغلب از طريق راويانى؛ مانند «وَهْب بن مُنبِّه در آن راه يافته است. وى همچنين عقايد ایرانيان را درباره آفرينش و اين كه برخى كيومرث را اولين انسان دانسته‌اند، به تفصيل بيان كرده است.
وى داستان آفرينش و تاريخ پيامبران بنى‌اسرائيل را عمدتاًً از قول راويان مسلمان و به استناد آيات قرآن شرح داده است. در اين بخش، مطالب صرفاً صبغه دينى داشته و پاره‌اى از آرا و عقايد اهل كتاب (اسرائيليات) اغلب از طريق راويانى؛ مانند «وَهْب بن مُنبِّه در آن راه يافته است. وى همچنين عقايد ایرانيان را درباره آفرينش و اين كه برخى كيومرث را اولين انسان دانسته‌اند، به تفصيل بيان كرده است.


نويسنده در قسمت تاريخ ایران، منابع خود را بيان نكرده و به ذكر «مطّلعان» يا «دانشوران پارسى» يا «قالوا» اكتفا كرده است. وى در اين بخش، صرفاً از منابع ایرانى استفاده كرده، از جمله در قسمتى كه درباره اسكندر گزارش داده است. طبرى در مورد ملوك‌الطوايف تحت نام «اشكانى» نام پادشاهان اشكانى را بدون هيچ تفصيلى درباره آنان آورده است.
نویسنده در قسمت تاريخ ایران، منابع خود را بيان نكرده و به ذكر «مطّلعان» يا «دانشوران پارسى» يا «قالوا» اكتفا كرده است. وى در اين بخش، صرفاً از منابع ایرانى استفاده كرده، از جمله در قسمتى كه درباره اسكندر گزارش داده است. طبرى در مورد ملوك‌الطوايف تحت نام «اشكانى» نام پادشاهان اشكانى را بدون هيچ تفصيلى درباره آنان آورده است.


روايات كتاب درباره تاريخ ساسانى، بسيار مفصّل‌تر از دوره‌هاى قبل و به نحو بارزى متضمن مطالب تاريخى است، گر چه مطالب غير واقعى و داستانى نيز دارد. نويسنده در اين قسمت نيز منابع خود را ذكر نكرده است، جز در مواردى كه از راويان مسلمان نقل قول مى‌كند.
روايات كتاب درباره تاريخ ساسانى، بسيار مفصّل‌تر از دوره‌هاى قبل و به نحو بارزى متضمن مطالب تاريخى است، گر چه مطالب غير واقعى و داستانى نيز دارد. نویسنده در اين قسمت نيز منابع خود را ذكر نكرده است، جز در مواردى كه از راويان مسلمان نقل قول مى‌كند.


كتاب در اين بخش، به دليل تنوع منابع (اعم از ایرانى و غيرایرانى) و تفصيل مطالب با جزئيات بالنسبه دقيق، بر تواريخ هم زمان آن برترى دارد. به علاوه، نويسنده از نقل مطالبى كه منشأ شعوبى و رنگ حماسى دارند، احتراز كرده است، از جمله حكاياتى را كه برخى تواريخ راجع به دربار و زندگى خصوصى پادشاهان؛ مثلاً خسرو پرويز، آورده‌اند، نياورده است.
كتاب در اين بخش، به دليل تنوع منابع (اعم از ایرانى و غيرایرانى) و تفصيل مطالب با جزئيات بالنسبه دقيق، بر تواريخ هم زمان آن برترى دارد. به علاوه، نویسنده از نقل مطالبى كه منشأ شعوبى و رنگ حماسى دارند، احتراز كرده است، از جمله حكاياتى را كه برخى تواريخ راجع به دربار و زندگى خصوصى پادشاهان؛ مثلاً خسرو پرويز، آورده‌اند، نياورده است.


وى در تاريخ يمن، داستان «تُبَّع» و داستان فتح قلعه «الحَضْر» در عهد اردشير بابكان و نيز توجيهات م[[ذهبى]] راجع به علايم و آثار زوال حكومت ایران در عهد خسرو پرويز، از روايات متنوع اسلامى بهره بسيار برده؛ اما درباره آخرين شاهان ساسانى مقارن فتوح مسلمانان، اين كار را نكرده است.
وى در تاريخ يمن، داستان «تُبَّع» و داستان فتح قلعه «الحَضْر» در عهد اردشير بابكان و نيز توجيهات م[[ذهبى]] راجع به علايم و آثار زوال حكومت ایران در عهد خسرو پرويز، از روايات متنوع اسلامى بهره بسيار برده؛ اما درباره آخرين شاهان ساسانى مقارن فتوح مسلمانان، اين كار را نكرده است.


بخش تاريخ اسلام، با زندگى رسول اكرم(ص) آغاز شده و تا پايان سال 302ق ادامه مى‌يابد. نويسنده تمدن اسلامى را كلى واحد دانسته و بدون در نظر گرفتن تمايزات جغرافيايى، زبانى و قومى روايات خود را بيان كرده است.
بخش تاريخ اسلام، با زندگى رسول اكرم(ص) آغاز شده و تا پايان سال 302ق ادامه مى‌يابد. نویسنده تمدن اسلامى را كلى واحد دانسته و بدون در نظر گرفتن تمايزات جغرافيايى، زبانى و قومى روايات خود را بيان كرده است.


وى روايات راجع به زندگى رسول اكرم(ص) را با دقتى كه معمول تفسير قرآن و احكام دينى است، نقل كرده كه سبب آن، وقوف وى به عنوان فقيه و محدّث بر سيره ايشان و نيز اهميت آن نزد فقها، بوده است.
وى روايات راجع به زندگى رسول اكرم(ص) را با دقتى كه معمول تفسير قرآن و احكام دينى است، نقل كرده كه سبب آن، وقوف وى به عنوان فقيه و محدّث بر سيره ايشان و نيز اهميت آن نزد فقها، بوده است.
خط ۹۸: خط ۹۸:
روايات راجع به دوره خلفاى نخستين، طولانى است و از اواخر دوره بنى‌اميه به تدريج از تنوع روايات كاسته مى‌شود. ذيل هر سال اغلب يك حادثه، از جمله واقعه كربلا ذيل سال 61ق گزارش شده است؛ اما گاه ذيل يك سال، چند حادثه سياسى و نظامىِ جداگانه و گاه ذيل دو سال، يك حادثه ذكر شده، مانند سال 42ق و 43ق كه گزارش جنگ خوارج است. از دوران بعد از خلافت معتصم عباسى (218-227) ذيل هر سال حوادث معدودى به اختصار آمده است.
روايات راجع به دوره خلفاى نخستين، طولانى است و از اواخر دوره بنى‌اميه به تدريج از تنوع روايات كاسته مى‌شود. ذيل هر سال اغلب يك حادثه، از جمله واقعه كربلا ذيل سال 61ق گزارش شده است؛ اما گاه ذيل يك سال، چند حادثه سياسى و نظامىِ جداگانه و گاه ذيل دو سال، يك حادثه ذكر شده، مانند سال 42ق و 43ق كه گزارش جنگ خوارج است. از دوران بعد از خلافت معتصم عباسى (218-227) ذيل هر سال حوادث معدودى به اختصار آمده است.


نويسنده در تدوين تاريخ خلفا، از منابع مورخان استفاده كرده، البته از كتاب‌هاى آنان نام نبرده و فقط رواياتشان را با ذكر كامل راويان نقل كرده است.
نویسنده در تدوين تاريخ خلفا، از منابع مورخان استفاده كرده، البته از كتاب‌هاى آنان نام نبرده و فقط رواياتشان را با ذكر كامل راويان نقل كرده است.


با وجود تنوع راويان در اين بخش، از سال 11ق تا 127ق، بيشترين روايات از ابومِخْنَف لوط بن يحيى اَزْدى (متوفى 157) است و نويسنده، تك‌نگارى دقيق و مفصّل او با نام مقتل‌الحسين را در روايات خود حفظ كرده است. البته طبرى تا سال 132ق باز هم از ابومخنف، اما نه مكرر، روايت كرده است. بيشترين روايات درباره دوران فتوح نيز از سيف بن عمر (متوفى 170-193ق) است. طبرى روايات ابومخنف را از طريق عمر بن شبَّه (متوفى 264ق) و مداينى (متوفى 215 تا 235ق) و هشام بن محمد كلبى (متوفى 206) و روايات سيف بن عمر را از طريق يحيى بن السَّرى نقل نموده است.
با وجود تنوع راويان در اين بخش، از سال 11ق تا 127ق، بيشترين روايات از ابومِخْنَف لوط بن يحيى اَزْدى (متوفى 157) است و نویسنده، تك‌نگارى دقيق و مفصّل او با نام مقتل‌الحسين را در روايات خود حفظ كرده است. البته طبرى تا سال 132ق باز هم از ابومخنف، اما نه مكرر، روايت كرده است. بيشترين روايات درباره دوران فتوح نيز از سيف بن عمر (متوفى 170-193ق) است. طبرى روايات ابومخنف را از طريق عمر بن شبَّه (متوفى 264ق) و مداينى (متوفى 215 تا 235ق) و هشام بن محمد كلبى (متوفى 206) و روايات سيف بن عمر را از طريق يحيى بن السَّرى نقل نموده است.


روايات فتوح در كتاب غالباً طولانى‌اند و سبک بيان و موضوعات متنوع معلوم مى‌دارد كه گزارش‌هایى از راويان مختلف است. اين گزارش‌ها در قرن اول و دوم از جمع روايات پراكنده درباره فتح يك ناحيه يا جنگ بزرگ تدوين شده است.
روايات فتوح در كتاب غالباً طولانى‌اند و سبک بيان و موضوعات متنوع معلوم مى‌دارد كه گزارش‌هایى از راويان مختلف است. اين گزارش‌ها در قرن اول و دوم از جمع روايات پراكنده درباره فتح يك ناحيه يا جنگ بزرگ تدوين شده است.
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
مطالب راجع به خلفاى بنى‌اميه و بنى‌عباس نيز منسجم است و مطالب آن‌ها از منابع نزدیک به حوادث اخذ شده‌اند. به احتمال زياد، منابع طبرى براى حوادث نزدیک به زمان حيات وى و حوادث معاصرش، اخبار رايج در بغداد بوده است، زيرا وى منابع خود را در شكل «ذُكِرَ»، «ذَكَرَ لى بعضُ اصحابى»، «اخبرنا جماعه من اهل الخبر» نوشته و كمتر نام راويان را ذكر كرده است. به علاوه وقايع اين سال‌ها به اختصار گزارش شده است. مى‌توان گفت كه از زمان خلافت معتصم فقط حوادث بسيار مهم و دامنه‌دار، مثل قيام بابك خرمدين در آذربايجان يا قيام زنگيان در خوزستان و بين‌النهرين، به تفصيل گزارش شده است.
مطالب راجع به خلفاى بنى‌اميه و بنى‌عباس نيز منسجم است و مطالب آن‌ها از منابع نزدیک به حوادث اخذ شده‌اند. به احتمال زياد، منابع طبرى براى حوادث نزدیک به زمان حيات وى و حوادث معاصرش، اخبار رايج در بغداد بوده است، زيرا وى منابع خود را در شكل «ذُكِرَ»، «ذَكَرَ لى بعضُ اصحابى»، «اخبرنا جماعه من اهل الخبر» نوشته و كمتر نام راويان را ذكر كرده است. به علاوه وقايع اين سال‌ها به اختصار گزارش شده است. مى‌توان گفت كه از زمان خلافت معتصم فقط حوادث بسيار مهم و دامنه‌دار، مثل قيام بابك خرمدين در آذربايجان يا قيام زنگيان در خوزستان و بين‌النهرين، به تفصيل گزارش شده است.


روايات كتاب، درباره بعضى قيام‌ها، مثل قيام‌هاى ایرانيان در عهد بنى‌عباس، قيام زنگيان و برخى قيام‌هاى شيعى، يك طرفه و تعصب‌آميز است با اين حال، لحن روايات نويسنده درباره خلفاى اموى و عباسى بى‌طرفانه مى‌باشد. وى مطالب بسيارى را ذكر كرده است كه ممكن بود مخالف منافع خلفا يا در نظر آنان شنيع باشد؛ از جمله ضعف و ناتوانى دستگاه خلافت و بى‌كفايتى خلفاى بعد از معتصم، زندگى خصوصى خلفا كه گاه مطابق احكام اسلام نبوده و رواياتى حاكى از ستم آن‌هاست.
روايات كتاب، درباره بعضى قيام‌ها، مثل قيام‌هاى ایرانيان در عهد بنى‌عباس، قيام زنگيان و برخى قيام‌هاى شيعى، يك طرفه و تعصب‌آميز است با اين حال، لحن روايات نویسنده درباره خلفاى اموى و عباسى بى‌طرفانه مى‌باشد. وى مطالب بسيارى را ذكر كرده است كه ممكن بود مخالف منافع خلفا يا در نظر آنان شنيع باشد؛ از جمله ضعف و ناتوانى دستگاه خلافت و بى‌كفايتى خلفاى بعد از معتصم، زندگى خصوصى خلفا كه گاه مطابق احكام اسلام نبوده و رواياتى حاكى از ستم آن‌هاست.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش