أسباب نزول القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
    جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
    خط ۴۸: خط ۴۸:
    واحدى بنا را بر نقل سند روايت نهاده است، ولى بخش قابل توجهى از روايات را به شكل كلى بدون ذكر راویان (مثلاًمى‌گوید: و روى مجاهد عن [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، يا مى‌گوید: و قال [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]) يا بدون ذكر قائل نقل مى‌كند (مثلاًمى‌گوید: و نزلت في كذا).
    واحدى بنا را بر نقل سند روايت نهاده است، ولى بخش قابل توجهى از روايات را به شكل كلى بدون ذكر راویان (مثلاًمى‌گوید: و روى مجاهد عن [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، يا مى‌گوید: و قال [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]) يا بدون ذكر قائل نقل مى‌كند (مثلاًمى‌گوید: و نزلت في كذا).


    روش واحدى در نقل روايات مختلف اسباب نزول، همان روش محدثين مى‌باشد؛ يعنى هيچ‌گونه اظهار نظرى راجع به مضمون يا سند روايت، نمى‌نمايد. بنابراين رواياتى با سند ضعيف و همچنين مضامين موهون نظير قصه غرانيق، قصه مسحور شدن پيامبر(ص)، منقطع شدن وحى به سبب وجود ميته سگ در خانه پيامبر(ص)، در لابه‌لاى روايات منقول در أسباب النزول واحدى مشاهده مى‌شود.
    روش واحدى در نقل روايات مختلف اسباب نزول، همان روش محدثين مى‌باشد؛ يعنى هيچ‌گونه اظهار نظرى راجع به مضمون يا سند روايت، نمى‌نمايد. بنابراین رواياتى با سند ضعيف و همچنين مضامين موهون نظير قصه غرانيق، قصه مسحور شدن پيامبر(ص)، منقطع شدن وحى به سبب وجود ميته سگ در خانه پيامبر(ص)، در لابه‌لاى روايات منقول در أسباب النزول واحدى مشاهده مى‌شود.


    از خصوصيات أسباب النزول واحدى اين است كه سعى نموده داستان‌هاى تاريخى گذشتگان را به‌عنوان شأن نزول، نقل ننمايد و تا حدود زيادى در اين امر موفق شده است؛ بدين جهت داستان اصحاب كهف، موسى(ع) و خضر(ع)، ذوالقرنين، حضرت سليمان(ع)، ملكه سبا... را نياورده است؛ گرچه در سوره فيل، داستان ابرهه را به‌عنوان شأن نزول مى‌نگارد، امّا شايد مرادش يادآورى واقعه باشد، نه شأن نزول.
    از خصوصيات أسباب النزول واحدى اين است كه سعى نموده داستان‌هاى تاريخى گذشتگان را به‌عنوان شأن نزول، نقل ننمايد و تا حدود زيادى در اين امر موفق شده است؛ بدين جهت داستان اصحاب كهف، موسى(ع) و خضر(ع)، ذوالقرنين، حضرت سليمان(ع)، ملكه سبا... را نياورده است؛ گرچه در سوره فيل، داستان ابرهه را به‌عنوان شأن نزول مى‌نگارد، امّا شايد مرادش يادآورى واقعه باشد، نه شأن نزول.

    نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۰۹

    أسباب نزول القرآن
    أسباب نزول القرآن
    پدیدآورانواحدی، علی بن احمد (نویسنده) زغلول، کمال بسیونی (محقق)
    ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1419 ق یا 1998 م
    چاپ1
    موضوعاحادیث

    قرآن - تاریخ - احادیث

    قرآن - شان نزول

    قرآن - شان نزول - احادیث

    قرآن - شان نزول - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏70‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏و‎‏2‎‏الف‎‏5‎‏ ‎‏1370
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    أسباب نزول القرآن، اثر ابوالحسن على بن احمد واحدى نيشابورى (متوفاى سال 468ق) است. مصنف، «أسباب النزول» را به ترتيب سوره‌هاى قرآن از آيه تسميه سوره حمد تا انتهاى قرآن پى گرفته و ذيل هر آيه سبب و شأن نزول آن را از راویان مختلف نقل نموده است؛ البته أسباب النزول واحدى شامل تمامى آيات قرآن نيست و تنها شأن نزول آياتى را كه توانسته جمع‌آورى كند و يا براى او روايتى نقل شده را احصا نموده است. وى از مجموع سور قرآن، راجع به 82 سوره، 883 مورد سبب نزول نقل كرده است.

    «أسباب النزول» حاصل زحمات حدود 40 ساله مصنف و از اولين کتاب‌هاى مدون موجود در اين علم مى‌باشد.

    مصنف در انگيزه تأليف مى‌نویسد: «ابن سيرين مى‌گوید: درباره آيه‌اى از قرآن از عبيد سؤال كردم، عبيد گفت: از خدا بپرهيز و گفتار محكم برگو، كسانى كه عالم به شأن نزول آيات بودند، از بين رفتند و امروز هركس خبرى درباره شأن نزول آيات اختراع مى‌كند و دروغ و افترائى كه منشأ و پايه آن بر نادانى است، در آن باره مى‌گوید، بدون توجه به اينكه هركسى كه مرتكب لغزش در نقل خبر مى‌شود، جايگاهش جهنم مى‌باشد.

    همين مطلب بود كه مرا وادار كرد كه کتابى به رشته تحرير درآورم كه جامع تمام اسباب نزول قرآن باشد؛ تا پویندگان اين علم و كسانى كه در باب نزول آيات قرآن سخن مى‌گویند، به اين کتاب مراجعه كنند و حقيقت را دريابند و از دروغ گفتن بى‌نياز شوند».

    روش واحدى در أسباب النزول

    روش واحدى، نقل روايات مختلف از راویان مختلف است؛ يعنى ابتدا روايات پيامبر(ص)، سپس روايات صحابه و بعد از آن روايات تابعين را نقل مى‌كند. البته بايد دانست كه اينكه گفته مى‌شود: تعداد روايت معصوم(ع) در أسباب النزول حدود 20% مى‌باشد و 80% باقى‌مانده را روايات صحابه و تابعين تشكيل مى‌دهد، نسبت به كتب شيعه مى‌باشد و روايات منقول از پيامبر(ص) و احيانا حضرت على(ع) در كتب اسباب نزول و تفاسير اهل سنت، بسيار كمتر از 20% مى‌باشد.

    واحدى بنا را بر نقل سند روايت نهاده است، ولى بخش قابل توجهى از روايات را به شكل كلى بدون ذكر راویان (مثلاًمى‌گوید: و روى مجاهد عن ابن عباس، يا مى‌گوید: و قال ابن عباس) يا بدون ذكر قائل نقل مى‌كند (مثلاًمى‌گوید: و نزلت في كذا).

    روش واحدى در نقل روايات مختلف اسباب نزول، همان روش محدثين مى‌باشد؛ يعنى هيچ‌گونه اظهار نظرى راجع به مضمون يا سند روايت، نمى‌نمايد. بنابراین رواياتى با سند ضعيف و همچنين مضامين موهون نظير قصه غرانيق، قصه مسحور شدن پيامبر(ص)، منقطع شدن وحى به سبب وجود ميته سگ در خانه پيامبر(ص)، در لابه‌لاى روايات منقول در أسباب النزول واحدى مشاهده مى‌شود.

    از خصوصيات أسباب النزول واحدى اين است كه سعى نموده داستان‌هاى تاريخى گذشتگان را به‌عنوان شأن نزول، نقل ننمايد و تا حدود زيادى در اين امر موفق شده است؛ بدين جهت داستان اصحاب كهف، موسى(ع) و خضر(ع)، ذوالقرنين، حضرت سليمان(ع)، ملكه سبا... را نياورده است؛ گرچه در سوره فيل، داستان ابرهه را به‌عنوان شأن نزول مى‌نگارد، امّا شايد مرادش يادآورى واقعه باشد، نه شأن نزول.

    او با اينكه شافعى‌مذهب است، در پاره‌اى آيات شأن نزول را مطابق روايت شيعى نقل كرده است؛ مانند آيه 274 بقره، سوره آل عمران آيه مباهله، سوره مائده آيات 55 و 67، آيه سقاية الحاج سوره توبه، سوره احزاب آيه 33، سوره مجادله آيه نجوى و سوره دهر آيه 8. البته آياتى كه در شأن حضرت على(ع) نازل شده، بيش از اينها مى‌باشد؛ منتهى همين مقدار را هم سيوطى در «لباب النقول»، اين‌گونه نقل نكرده است.

    كيفيت نقل أسباب النزول

    روش واحدى نقل گزارشى اسباب نزول‌ها بدون كوچك‌ترين تحليل مى‌باشد. از جهتى نيز بيشتر به شكل تفصيلى، وقايع را گزارش كرده و كمتر به خلاصه‌گویى پرداخته است؛ شايد اين تفصيل، ناشى از اهتمام واحدى به نقش اسباب نزول در فهم قرآن باشد. ايشان معتقدند كه تفسير آيه بدون دانستن سبب نزول آن ممكن نيست و از ميان علوم قرآنى از ضرورت و اهميت بيشترى، برخوردار است.

    واحدى علاوه بر شأن نزول آيات در اين کتاب، بحث مستدلى در مورد اولين آيه و سوره‌اى كه فرو فرستاده شده و آخرين آيه و سوره‌اى كه نازل گرديده و اختلافى كه در آنهاست، نحوه نزول وحى، تشخيص آيات و سوره‌هاى مكى و مدنى، گفتارى درباره «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» و سوره فاتحة الکتاب و...مطرح كرده است.

    ترجمه أسباب النزول

    کتاب أسباب النزول واحدى را امام برهان‌ الدين ابراهيم بن عمر جعبرى (متوفاى 732ق)، با حذف اسانيد مختصر نموده، بدون اينكه ذكرى از أسباب النزول واحدى نمايد. سيوطى نيز در لباب النقول استفاده شايانى از اين کتاب نموده است.

    كمال بسيونى السيد زعلول، به تحقيق اين کتاب پرداخته و امور زير را عهده‌دار شده است:

    - شماره‌گذارى موارد أسباب النزول بر طبق آيات؛

    - شماره‌گذارى تك‌تك اسباب نزول نقل‌شده؛

    - مشخص نمودن و ذكر منبع احاديث و آثار نقل‌شده؛

    - بررسى و نقد احاديث و آثار از حيث ضعف سند با ذكر علت ضعف؛

    - بررسى و بحث اسانيدى كه مصنف ذكر نكرده است؛

    - ذكر طرق احاديثى كه به شكل مرسل نقل شده است؛

    - تهيه فهرست‌هاى فنى جهت رجوع به آيات و احاديث ذكرشده.

    کتاب أسباب النزول واحدى داراى ترجمه‌اى به قلم دكتر محمدجعفر اسلامى، نيز مى‌باشد كه چاپ دوم آن در سال 1371 توسط مترجم در دو جلد، به بازار کتاب عرضه شده است، كه ضمن آن ترجمه‌اى از «لباب النقول» سيوطى در پاورقى، با مقايسه أسباب النزول، ارائه شده است. اين ترجمه داراى مقدمه‌اى مختصر در معرفى واحدى و أسباب النزول او و سيوطى و لباب النقول اوست.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. الواحدي و منهجه في التفسير، دكتر جودة محمد محمد المهدي، به همت وزارت اوقاف مصر.
    3. ريحانة الأدب ميرزا محمد مدرس، ج6، انتشارات خيام، تهران، چاپ سوم، سال 1369.
    4. روضات الجنات سيد محمدباقر خوانسارى، ج5، انتشارات اسماعيليان، قم.
    5. دانشنامه قرآنى و قرآن‌پژوهى، به كوشش بهاء الدين خرمشاهى، جلد اول، چاپ اول، پاييز 1377، تهران، چاپ دوستان.
    6. مقدمه ترجمه أسباب النزول، دكتر محمدجعفر اسلامى، چاپ ديبا، تهران، چاپ دوم، سال 1371.
    7. فصلنامه پژوهش‌هاى قرآنى، شماره 1، بهار 1374، نشريه دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم.
    8. مباحث في علوم القرآن، دكتر صبحى صالح، انتشارات شريف رضى، قم، 1372.

    وابسته‌ها

    شأن نزول آیات