تاریخ بناكتی: روضة اولى الالباب في معرفة التواريخ و الانساب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10053AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10053AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = |
نسخهٔ ۴ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۹
تاریخ بناكتی: روضة اولى الالباب فی معرفة التواریخ و الانساب | |
---|---|
پدیدآوران | شعار، جعفر (به کوشش) بناکتی، داود بن محمد (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | روضه اولی الالباب فی معرفه التواریخ و الانساب |
ناشر | انجمن آثار ملی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1348 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | ایران - تاریخ - متون قدیمی تا قرن 14
تاریخ جهان - متون قدیمی تا قرن 14 کشورهای اسلامی - تاریخ - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 35/63 /ب9ر9 1348 |
روضة اولى الالباب في معرفة التواريخ و الانساب، معروف به تاریخ بناكتی اثر ابوسليمان بناكتى است. اين اثر از روى نسخه فارسى كتاب، توسط محمود عبدالكريم على، به عربى ترجمه شده است. موضوع كتاب كه نگارش آن در 717ق317/م به انجام رسيده، تاريخ عمومى جهان از آفرينش آدم تا اوايل روزگار ايلخان مغول ابوسعيد بهادر خان 16 - 36ق است.
ساختار
از دو مقدمه براى مترجم و مؤلف تشكيل شده است. در ادامه، اصل كتاب كه شامل 9 قسم مىباشد، ترتيب يافته است.
گزارش محتوا
قسم اول كتاب دربردارنده شناخت انساب و تواريخ و شعب انبياء و اوصياء و حكماء از عهد آدم عليهالسلام تا آخر ايام ابراهيم خليل(ص) مىباشد كه شامل دو طبقه و تعداد آنها 20 نفر است.
قسم دوم، در ذكر ملوك فارس و مشاهير از انبياء و حكماء، كسانى كه در روزگارشان از ابتداى عهد كيومرث تا آخر ايام يزدگرد بن شهريار كه آخرين ملوك عجم بود، مىباشد.
قسم سوم، در بيان نسب مطهر سيد المرسلين و خاتم النبيين تا ابراهيم خليل و شرح احوال، شعب خلفاء و ائمه مهديين تا مستعصم كه آخرين خليفه عباسى بود، مىباشد.
قسم چهارم، در اخبار سلاطين و ملوكى است كه در ايام خلفاء بنىعباس مىزيستهاند و در ايران ملكى داشتهاند.
قسم پنجم، در ذكر ملوك بنىاسرائيل از عهد موسى عليهالسلام تا آخر ملوك آنان كه به بختنصر معروف بود، مىباشد كه 3 طائفه بودند و عدد آنان 59 طائفه مىباشد و مدت حكومتشان 941 سال و شش ماه بوده است.
قسم ششم، در تاريخ نصارى و افرنج و نسب مريم مادر عيسى تا داود عليهماالسلام و ذكر مملكت فرنج و قياصره و باباوات مىباشد. آنان خلفاء مسيح تا روزگار ما مىباشند.
قسم هفتم، در تاريخ هنود و صور اقاليم و ذكر مملكتهاى هند و ملوك آن از عهد باسديو تا سلطان علاءالدين است.
قسم هشتم در تاريخ خطا از عهد نيكوملكهم اول تا آخر ملوك آن شودى شو وسونام كه به تان خان معروف است و چنگيزخان و فرزندانش با او جنگيدند كه 36 طبقه مىباشند و تعداد آنها 305 مىباشد.
قسم آخر در تاريخ مغول و نسب چنگيزخان تا دووالان قوا و شرح ظهرو چنگيزخان و تسلط بر شهرهاى ايران و شعب بناهاى آن تا 25 شوال سال 717ه.ق است، مىباشد. مدت سلطنت آنان حدود 100 سال و شامل 4 طائفه از يك نسل كه تعداد آن 36 مىباشد.
شهرت بناكتى مرهون كتاب مشهورى است به نام روضة اولى الالباب في معرفة التواريخ و الانساب كه به تاريخ بناكتى نيز معروف شده است.
بخش اعظم تاريخ بناكتى، چنان كه نويسنده تصريح كرده، منتخبى است از جامعالتواريخ رشيدالدين فضلالله كه بناكتى آن را نظم جديدى داده است. برخى از محققان برآنند كه اين اثر به سبب مقام بلند مؤلف آن در دربار مغول؛ مشتمل بر آگاهىها و نكات بسيار ارزندهاى است كه در منابع ديگر يافت نمىشود؛ به ويژه بخش پايانى قسم شامل حوادث سالهاى 30 تا 17ق در عصر سلطان محمد اولجايتو، كهنترين اثرى دانسته شده كه درباره حكومت اين فرمانرواى مغول در دست است.
تقريباً نيمى از كتاب از آغاز قسم تا پايان قسم درباره اقوام غير مسلمان؛ مانند يهوديان، اروپايىها، هنديان، چينىها و مغولان است.
آگاهىهايى كه بناكتى از اين اقوام به دست مىدهد، گر چه بيشتر كوتاه و خشك است؛ ولى منصفانه و پر فايده، و از منابع معتبر عصر دانسته شده است و گويا منشأ اين اخبار، مسافران مختلفى بودند كه از دوردستها مىآمدند و بناكتى به سبب موقعيت خويش با آنها آشنا مىشده، و از اطلاعاتشان استفاده مىكرده است.
درباره تاريخ ختاى چين، بناكتى تصريح كرده است كه رشيدالدين دو تن از حكماى ختاى را كه بر تاريخ و دانشهاى ديگر آگاهى داشتند، احضار كرد و آنان را به تقرير تاريخ واداشت. بايد گفت: در جامع التواريخ رشيدالدين، تنها اشارهاى به تاريخ پادشاهان ختاى ديده مىشود، در حالى كه در تاريخ بناكتى 6 طبقه پادشاهى ختاى تا روى كار آمدن چنگيز و چيرگى مغولان بر آنها، شرح داده شده است.
در 677م مولر، هشتمين بخش؛ يعنى «تاريخ چينيان» اين كتاب را در برلين با عنوان نادرست «تاريخ چينيان عبدالله بيضاوى» منتشر كرد؛ آن گاه وستن همان را به انگليسى ترجمه كرد و در لندن به چاپ رساند؛ بعداً كاترمر متوجه اين اشتباه شد و نشان داد كه اين اثر بخشى از تاريخ بناكتى است.
دولتشاه نوشته است كه تاريخ بناكتى در تبارشناسى مردم ختاى، هند، يهود و امپراتوران روم سخنان بسيارى در بردارد و هيچ مورخى؛ مانند وى، اين مطالب را شرح نداده است. از پژوهندگان معاصر نيز براون معتقد است كه در هيچ كتاب تاريخى پيش از بناكتى، اين همه آگاهى و اشاره به سرزمينها، جمعيتها و رويدادهاى تاريخى كه خارج از دايره علم بيشتر مورخان اسلامى است، ديده نمىشود.
بخشهايى از تاريخ بناكتى به زبانهاى انگليسى و فرانسه و لاتين ترجمه و منتشر شده است.
وضعیت کتاب
يك فهرست؛ شامل محتويات كتاب در ابتداى آن ذكر گرديده است.
منابع مقاله
- متن و مقدمه كتاب.
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامى.
وابستهها
روضة أولی الألباب في معرفة التواریخ و الأنساب المشهور بتاریخ البناکتي (تعریب)