الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="boxTitle"><big>'''[[ | <div class="boxTitle"><big>'''[[الإمام الصادق و المذاهب الأربعة]]'''</big></div> | ||
[[پرونده: | [[پرونده:NUR00908J1.jpg|بندانگشتی|الإمام الصادق و المذاهب الأربعة |175px]] | ||
''' | '''الإمام الصادق و المذاهب الأربعة مع الإضافات و تحقيقات جديدة''' اثر [[حیدر، اسد|اسد حيدر]]، پژوهشى است پيرامون [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و مذاهب چهارگانه اهل سنت و مقايسه آنها با مكتب تشيع، كه به زبان عربى نوشته شده است. | ||
نويسنده، كتاب را به انگيزه بحث و تحقيق در باب مذاهب اسلامى و چگونگى تكوين آنها و نيز در مذهب اهل بيت(ع) و جايگاه آن در شريعت و قانونگذارى اسلامى، به نگارش درآورده است. | |||
اين كتاب، در واقع دائرة المعارف كوچكى است در تاريخ، فقه، حديث و سياست اسلامى و بهطور خاص شيعى. نويسنده محقق و متتبع آن، كوشيده است به مثابه يك پژوهشگر شيعى، به نقد و بررسى و تحليل تاريخى موضوع مورد نظر خود بنشيند و از عقايد و آراء شيعى در برابر خردهگيرىها و انتقادهاى وارده بر اين طايفه، عالمانه دفاع كند. | |||
وسعت تحقيق و بهرهجويى از منابع مختلف و كهن، بهخصوص از منابع اهل سنت، براى مدلل كردن نظريات شيعى و مدعاهاى نويسنده در كتاب حاضر، چندان است كه مىتوان آن را با «[[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]]» [[علامه امينى]] در موضوع خود، مقايسه كرد. تقريباً هيچ مطلبى نيست كه نويسنده بدون ارائه حداقل يك سند نگاشته باشد، هر چند كه گاه متأسفانه مآخذ را ذكر نكرده است. | |||
امتياز ديگر كتاب، بررسى و تحقيق عالمانه و منصفانه نويسنده است كه در حد قابل قبولى صورت گرفته است. با اينكه نويسنده يك عالم شيعى است و در تشيع نيز كاملاً راسخ و استوار است، در عين حال، كوشيده است كه در دفاع از تشيع و يا در نقد و رد عقايد و آراى ديگر مذاهب فقهى و يا كلامى اسلامى، جانب اعتدال و انصاف علمى را نگه دارد و تلاش كرده است كه سخنى بىدليل نگويد و ادعايى سست و بىسند مطرح نكند. احتمالاً همين انگيزه و دغدغه نويسنده سبب شده است كه در هركجا، و لو به عنوان يك جمله معترضه و كاملاً حاشيهاى، نكتهاى و مطلبى طرح مىكند، توضيح و استدلالى نيز براى آن نكته در پى مىآورد و اين در حالى است كه نويسنده در نظر دارد كه در جاى خود به تفصيل به آن مطلب بپردازد؛ هر چند كه اين شيوه خود بر اطناب و بىنظمى كتاب افزوده است. | |||
محقق آگاه زندگى [[امام صادق]](ع) را به نمايش مىگذارد و با تبيين همه جانبه شخصيت او نشان مىدهد كه امام(ع)، صرفنظر از اعتقاد خاص شيعى نسبت به آن بزرگوار، در زمان خود آگاهترين و عاليترين عالمان امت و از نظر صلاحيتهاى فكرى، اخلاقى، علمى و سياسى براى رهبرى امت، مناسبترين و لا يقترين فرد بوده است، اما به دلايلى وى از پذيرفتن رهبرى سياسى و زعامت جامعه تن مىزند و به رهبرى فكرى و معنوى بسنده مىكند؛ در عين حال، منصور دوانيقى صرفا به خاطر اينكه خطر بالقوه امام تبديل به خطر بالفعل نگردد و شخصيت عظيم او روزى پرچمدار رهايى و محور مخالفان نشود، آن همه سختىها را بر امام روا مىدارد و سرانجام وى را به شهادت مىرساند. بر اساس اين تحليل مستند تاريخى، انگيزه مخالفت خلفاى اموى، به ويژه منصور با [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، چيزى جز جاهطلبى و قدرتپرستى نبوده و تمامى كوشش اين بوده است كه قدرت غاصبانه و ظالمانه آنان، پايدار بماند و لذا براى تحقق اين هدف، از هيچ جنايتى فروگذار نكردند...... | |||
<div class="mw-ui-button">[[ | <div class="mw-ui-button">[[الإمام الصادق و المذاهب الأربعة|'''ادامه''']]</div> |
نسخهٔ ۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۳:۱۴
الإمام الصادق و المذاهب الأربعة مع الإضافات و تحقيقات جديدة اثر اسد حيدر، پژوهشى است پيرامون امام صادق(ع) و مذاهب چهارگانه اهل سنت و مقايسه آنها با مكتب تشيع، كه به زبان عربى نوشته شده است.
نويسنده، كتاب را به انگيزه بحث و تحقيق در باب مذاهب اسلامى و چگونگى تكوين آنها و نيز در مذهب اهل بيت(ع) و جايگاه آن در شريعت و قانونگذارى اسلامى، به نگارش درآورده است.
اين كتاب، در واقع دائرة المعارف كوچكى است در تاريخ، فقه، حديث و سياست اسلامى و بهطور خاص شيعى. نويسنده محقق و متتبع آن، كوشيده است به مثابه يك پژوهشگر شيعى، به نقد و بررسى و تحليل تاريخى موضوع مورد نظر خود بنشيند و از عقايد و آراء شيعى در برابر خردهگيرىها و انتقادهاى وارده بر اين طايفه، عالمانه دفاع كند.
وسعت تحقيق و بهرهجويى از منابع مختلف و كهن، بهخصوص از منابع اهل سنت، براى مدلل كردن نظريات شيعى و مدعاهاى نويسنده در كتاب حاضر، چندان است كه مىتوان آن را با «الغدير» علامه امينى در موضوع خود، مقايسه كرد. تقريباً هيچ مطلبى نيست كه نويسنده بدون ارائه حداقل يك سند نگاشته باشد، هر چند كه گاه متأسفانه مآخذ را ذكر نكرده است.
امتياز ديگر كتاب، بررسى و تحقيق عالمانه و منصفانه نويسنده است كه در حد قابل قبولى صورت گرفته است. با اينكه نويسنده يك عالم شيعى است و در تشيع نيز كاملاً راسخ و استوار است، در عين حال، كوشيده است كه در دفاع از تشيع و يا در نقد و رد عقايد و آراى ديگر مذاهب فقهى و يا كلامى اسلامى، جانب اعتدال و انصاف علمى را نگه دارد و تلاش كرده است كه سخنى بىدليل نگويد و ادعايى سست و بىسند مطرح نكند. احتمالاً همين انگيزه و دغدغه نويسنده سبب شده است كه در هركجا، و لو به عنوان يك جمله معترضه و كاملاً حاشيهاى، نكتهاى و مطلبى طرح مىكند، توضيح و استدلالى نيز براى آن نكته در پى مىآورد و اين در حالى است كه نويسنده در نظر دارد كه در جاى خود به تفصيل به آن مطلب بپردازد؛ هر چند كه اين شيوه خود بر اطناب و بىنظمى كتاب افزوده است.
محقق آگاه زندگى امام صادق(ع) را به نمايش مىگذارد و با تبيين همه جانبه شخصيت او نشان مىدهد كه امام(ع)، صرفنظر از اعتقاد خاص شيعى نسبت به آن بزرگوار، در زمان خود آگاهترين و عاليترين عالمان امت و از نظر صلاحيتهاى فكرى، اخلاقى، علمى و سياسى براى رهبرى امت، مناسبترين و لا يقترين فرد بوده است، اما به دلايلى وى از پذيرفتن رهبرى سياسى و زعامت جامعه تن مىزند و به رهبرى فكرى و معنوى بسنده مىكند؛ در عين حال، منصور دوانيقى صرفا به خاطر اينكه خطر بالقوه امام تبديل به خطر بالفعل نگردد و شخصيت عظيم او روزى پرچمدار رهايى و محور مخالفان نشود، آن همه سختىها را بر امام روا مىدارد و سرانجام وى را به شهادت مىرساند. بر اساس اين تحليل مستند تاريخى، انگيزه مخالفت خلفاى اموى، به ويژه منصور با امام صادق(ع)، چيزى جز جاهطلبى و قدرتپرستى نبوده و تمامى كوشش اين بوده است كه قدرت غاصبانه و ظالمانه آنان، پايدار بماند و لذا براى تحقق اين هدف، از هيچ جنايتى فروگذار نكردند......