۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن بن بشر بن هارون' به 'ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن بن بشر بن هارون') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
</div> | </div> | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
'''تحصيل نظائر القرآن'''، تألیف [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن بن بشر بن هارون]]، معروف به حکیم ترمذی است. ترمذی این کتاب را با تمسک به مبادی باطنی و تجربه روحی در باب وجوه و نظایر قرآن نوشته و کوشیده است تا یک کلمه واحد قرآنی را با الفاظ متفاوتی که نماینده وجوه مختلف آن در قرآن است، توضیح دهد یا ترجمه کند<ref>مجتبایی، فتحالله، ج21، ص242</ref>. | '''تحصيل نظائر القرآن'''، تألیف [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن بن بشر بن هارون]]، معروف به حکیم ترمذی است. [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ترمذی]] این کتاب را با تمسک به مبادی باطنی و تجربه روحی در باب وجوه و نظایر قرآن نوشته و کوشیده است تا یک کلمه واحد قرآنی را با الفاظ متفاوتی که نماینده وجوه مختلف آن در قرآن است، توضیح دهد یا ترجمه کند<ref>مجتبایی، فتحالله، ج21، ص242</ref>. | ||
کتاب توسط حسنی نصر زیدان تحقیق و تصحیح شده است. | کتاب توسط حسنی نصر زیدان تحقیق و تصحیح شده است. | ||
| خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مصحح در مقدمه، ضمن ارائه شرح حال مختصری از نویسنده و توثیق وی و نیز توضیح اسلوب و روش کار نویسنده، به این نکته اشاره کرده است که علت تألیف ترمذی، این بود که میدید بعضی، کتابهای وجوه قرآن نوشتهاند و میگویند: یک کلمه، وجوه متباین زیادی دارد؛ مثلا کلمه ذکر، یک جا به معنای نماز و در جاهای دیگر، به معنای موعظه، شرف و همچنین به معنای قرآن، به کار رفته است و ترمذی با تألیف این اثر، به مقابله با این نظریه رفته است. وی همه این معانی را به ریشه کلمه، ارتباط میدهد<ref>ر.ک: فائز، قاسم، ص43</ref>. | مصحح در مقدمه، ضمن ارائه شرح حال مختصری از نویسنده و توثیق وی و نیز توضیح اسلوب و روش کار نویسنده، به این نکته اشاره کرده است که علت تألیف [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ترمذی]] ، این بود که میدید بعضی، کتابهای وجوه قرآن نوشتهاند و میگویند: یک کلمه، وجوه متباین زیادی دارد؛ مثلا کلمه ذکر، یک جا به معنای نماز و در جاهای دیگر، به معنای موعظه، شرف و همچنین به معنای قرآن، به کار رفته است و [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ترمذی]] با تألیف این اثر، به مقابله با این نظریه رفته است. وی همه این معانی را به ریشه کلمه، ارتباط میدهد<ref>ر.ک: فائز، قاسم، ص43</ref>. | ||
علم «وجوه قرآن» در دامن علم تفسیر قرآن پرورش یافته است و بیانگر آن است که بعضی از کلمات قرآن در جاهای مختلف، معانی متفاوت دارند. این معانی، بعضی حقیقیاند و بعضی مجازی، برخی استعاریاند و برخی کنایی و گروهی ذکر مصداقند. اینگونه الفاظ را «نظائر» یا «اشباه» و معانی آن را «وجوه» میخوانند<ref>همان، ص38</ref>. | علم «وجوه قرآن» در دامن علم تفسیر قرآن پرورش یافته است و بیانگر آن است که بعضی از کلمات قرآن در جاهای مختلف، معانی متفاوت دارند. این معانی، بعضی حقیقیاند و بعضی مجازی، برخی استعاریاند و برخی کنایی و گروهی ذکر مصداقند. اینگونه الفاظ را «نظائر» یا «اشباه» و معانی آن را «وجوه» میخوانند<ref>همان، ص38</ref>. | ||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اولین کسانی که متوجه این پدیده در زبان و قرآن شدهاند، مفسرانند که ذیل بعضی آیات، وجوه کلمات را بیان کردهاند و بعضی از آنها، قسمتی از کتاب خود را به این موضوع اختصاص داده و افراد زیادی نیز کتاب مستقلی در اینباره نوشتهاند که اثر حاضر، از جمله آنها میباشد<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | اولین کسانی که متوجه این پدیده در زبان و قرآن شدهاند، مفسرانند که ذیل بعضی آیات، وجوه کلمات را بیان کردهاند و بعضی از آنها، قسمتی از کتاب خود را به این موضوع اختصاص داده و افراد زیادی نیز کتاب مستقلی در اینباره نوشتهاند که اثر حاضر، از جمله آنها میباشد<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | ||
ترمذی با اندیشه و ایده وجوه گوناگون برای واژههای قرآنی مخالف است و به جنبه زبانی در تفسیر تصریح میورزد و با توجه به اینکه در گذشته بیشتر تفاسیر، روایی بوده است، برخی معتقدند که وی تفسیر به رأی مینماید. وی درباره روش کار خود، چنین میگوید: «اگر در این کتاب که در باب نظایر قرآن نوشته شده بنگریم، درمییابیم که یک واژه بر چند وجه تفسیر میشود و دلیل آن، اختلاف الفاظ در تفسیر آن میباشد و منشأ همه اینها، یک کلمه بیش نیست که شعبه شعبه شده است؛ حتی واژگانی که حالتهای ظاهر و آشکار داشتند متفاوت گشتند و قرآن به آن واژگان بهخاطر حادثهای در آن وقت اشاره نموده است»<ref>ر.ک: سطلانی رنانی، مهدی، ص329</ref>. | [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ترمذی]] با اندیشه و ایده وجوه گوناگون برای واژههای قرآنی مخالف است و به جنبه زبانی در تفسیر تصریح میورزد و با توجه به اینکه در گذشته بیشتر تفاسیر، روایی بوده است، برخی معتقدند که وی تفسیر به رأی مینماید. وی درباره روش کار خود، چنین میگوید: «اگر در این کتاب که در باب نظایر قرآن نوشته شده بنگریم، درمییابیم که یک واژه بر چند وجه تفسیر میشود و دلیل آن، اختلاف الفاظ در تفسیر آن میباشد و منشأ همه اینها، یک کلمه بیش نیست که شعبه شعبه شده است؛ حتی واژگانی که حالتهای ظاهر و آشکار داشتند متفاوت گشتند و قرآن به آن واژگان بهخاطر حادثهای در آن وقت اشاره نموده است»<ref>ر.ک: سطلانی رنانی، مهدی، ص329</ref>. | ||
این کتاب، به تعبیر فراگیر در گرایش فکری بشارت میدهد؛ زیرا تعدد معانی را بهخاطر وجود رابطه آشکار بین همه آنها نفی کرده است؛ اما در خصوص وجوه و نظایر، انقلابی نسبت به نوشتههای پیشین شمرده میشود<ref>همان</ref>. | این کتاب، به تعبیر فراگیر در گرایش فکری بشارت میدهد؛ زیرا تعدد معانی را بهخاطر وجود رابطه آشکار بین همه آنها نفی کرده است؛ اما در خصوص وجوه و نظایر، انقلابی نسبت به نوشتههای پیشین شمرده میشود<ref>همان</ref>. | ||
ترمذی تلاش کرده است تا نظریهاش را بر بسیاری از واژگان وجوه تطبیق دهد و تعدد آن واژگان در این کتاب به 81 واژه رسیده است؛ به عقیده برخی، این انقلاب به توقف روند تألیف به شیوه قدیم در این علم (شیوه مقاتل) نینجامیده و به نظر میرسد که میان مفسران چندان رواج نیافته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ترمذی]] تلاش کرده است تا نظریهاش را بر بسیاری از واژگان وجوه تطبیق دهد و تعدد آن واژگان در این کتاب به 81 واژه رسیده است؛ به عقیده برخی، این انقلاب به توقف روند تألیف به شیوه قدیم در این علم (شیوه مقاتل) نینجامیده و به نظر میرسد که میان مفسران چندان رواج نیافته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
برخی از واژگان بررسیشده در این کتاب عبارتند از: الهدی؛ الكفر؛ الشرك؛ سواء؛ المرض؛ الفساد؛ المشي؛ اللباس؛ السوء؛ الخزي و... مثلا در مورد واژه «الهدی» چنین آمده است: | برخی از واژگان بررسیشده در این کتاب عبارتند از: الهدی؛ الكفر؛ الشرك؛ سواء؛ المرض؛ الفساد؛ المشي؛ اللباس؛ السوء؛ الخزي و... مثلا در مورد واژه «الهدی» چنین آمده است: | ||
ویرایش