پرش به محتوا

حسینی طهرانی، سید محمدحسین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '( ' به '('
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ')
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(')
خط ۴۱: خط ۴۱:




علامه آیت‌الله حاج سيد محمد حسين حسينى طهرانى فرزند مرحوم آیت‌الله حاج سيد محمد صادق حسينى طهرانى در بيست و چهارم محرم الحرام سال 1345 ه ق در طهران در خانواده تقوا و ورع ديده به جهان گشود؛ دوران كودكى و نوجوانى را تحت رعايت پدر بزرگوارشان طى نموده و تحصيلات خود را در مقطع آموزش متوسطه در رشته مكانيك با موفقيتى چشمگير به اتمام رسانيد؛ در آن زمان از ميان هجده پيشنهادى كه جهت ادامه تحصيل درخارج و اخذ مسئوليت هاى مهم در زمينه هاى مختلف به ايشان داده شده بود طلبگى را اختيار نموده و در سفرى به مشهد الرضا ( عليه السلام) بدست دائى پدرشان مرحوم آقا ميرزا محمد طهرانى (صاحب كتاب مستدرك البحار) معمم شدند و در مراجعت با تهيه ما يحتاج اوليه جهت شروع دروس خود، در سنه 1364 ه ق به صوب قم حركت نمودند.  
علامه آیت‌الله حاج سيد محمد حسين حسينى طهرانى فرزند مرحوم آیت‌الله حاج سيد محمد صادق حسينى طهرانى در بيست و چهارم محرم الحرام سال 1345 ه ق در طهران در خانواده تقوا و ورع ديده به جهان گشود؛ دوران كودكى و نوجوانى را تحت رعايت پدر بزرگوارشان طى نموده و تحصيلات خود را در مقطع آموزش متوسطه در رشته مكانيك با موفقيتى چشمگير به اتمام رسانيد؛ در آن زمان از ميان هجده پيشنهادى كه جهت ادامه تحصيل درخارج و اخذ مسئوليت هاى مهم در زمينه هاى مختلف به ايشان داده شده بود طلبگى را اختيار نموده و در سفرى به مشهد الرضا (عليه السلام) بدست دائى پدرشان مرحوم آقا ميرزا محمد طهرانى (صاحب كتاب مستدرك البحار) معمم شدند و در مراجعت با تهيه ما يحتاج اوليه جهت شروع دروس خود، در سنه 1364 ه ق به صوب قم حركت نمودند.  


ايشان در سير علمى خود در حوزه‌ى قم از محضر اساتيدى چون آیت‌الله حاج شيخ عبدالجواد سدهى، آیت‌الله حاج سيد رضا بهاء الدينى، آیت‌الله سيد محمد داماد، آیت‌الله سيد محمد حجت و آیت‌الله حاج آقا حسين بروجردى استفاده‌هاى شايانى بردند و از همان دوران ابتدائى تحصيل در زمره اولين تلامذه سند الايمان و الايقان، فخر العلماء و عماد الفقهاء حضرت علامه طباطبائى ( قدس الله نفسه الزكيه) در آمدند و تحت تربيت علمى و سلوكى ايشان قرار گرفتند.  
ايشان در سير علمى خود در حوزه‌ى قم از محضر اساتيدى چون آیت‌الله حاج شيخ عبدالجواد سدهى، آیت‌الله حاج سيد رضا بهاء الدينى، آیت‌الله سيد محمد داماد، آیت‌الله سيد محمد حجت و آیت‌الله حاج آقا حسين بروجردى استفاده‌هاى شايانى بردند و از همان دوران ابتدائى تحصيل در زمره اولين تلامذه سند الايمان و الايقان، فخر العلماء و عماد الفقهاء حضرت علامه طباطبائى (قدس الله نفسه الزكيه) در آمدند و تحت تربيت علمى و سلوكى ايشان قرار گرفتند.  


== هجرت به نجف ==
== هجرت به نجف ==




پس از هفت سال تلاش علمى و مجاهدات عملى در حوزه علميه قم و نيل به درجه اجتهاد، جهت تكميل دروس خويش عزم هجرت به آستان مولى الموحدين اميرالمومنين على ( عليه السلام)را مى‌نمايند و در اين راستا از محضر استادشان مرحوم علامه طباطبائى كسب تكليف كرده؛ مرحوم علامه در ضمن نامه‌اى با بيانى بديع خطاب به ايشان مى‌فرمايند: «... ولى با اين همه چنانچه قلبتان هم قاعدتا بايد شهادت بدهد، هيچگاه صورت پر مهر جنابعالى فراموش بنده نمى‌شود؛ و لولا اينكه موضوع آستان عرش بنيان حضرت امير(ع) بود، بنده هيچگونه راى به مسافرت جنابعالى نه در مقام شور ونه به حسب تصور نمى‌دادم، بهر حال و اجمالا دل بنده پيوسته پيش شماست. ..» (حريم قدس ص 108)
پس از هفت سال تلاش علمى و مجاهدات عملى در حوزه علميه قم و نيل به درجه اجتهاد، جهت تكميل دروس خويش عزم هجرت به آستان مولى الموحدين اميرالمومنين على (عليه السلام)را مى‌نمايند و در اين راستا از محضر استادشان مرحوم علامه طباطبائى كسب تكليف كرده؛ مرحوم علامه در ضمن نامه‌اى با بيانى بديع خطاب به ايشان مى‌فرمايند: «... ولى با اين همه چنانچه قلبتان هم قاعدتا بايد شهادت بدهد، هيچگاه صورت پر مهر جنابعالى فراموش بنده نمى‌شود؛ و لولا اينكه موضوع آستان عرش بنيان حضرت امير(ع) بود، بنده هيچگونه راى به مسافرت جنابعالى نه در مقام شور ونه به حسب تصور نمى‌دادم، بهر حال و اجمالا دل بنده پيوسته پيش شماست. ..» (حريم قدس ص 108)


بارى، ايشان با عزيمت به نجف اشرف قريب مدت هفت سال از محضر علماء اعلام آیت‌الله حاج شيخ حسين حلى (رحمه الله)، آیت‌الله خويى (رحمه الله) و آیت‌الله شاهرودى بهره برده و دروس فقه و اصول و تفسير خود را به اتمام مى‌رسانند.  
بارى، ايشان با عزيمت به نجف اشرف قريب مدت هفت سال از محضر علماء اعلام آیت‌الله حاج شيخ حسين حلى (رحمه الله)، آیت‌الله خويى (رحمه الله) و آیت‌الله شاهرودى بهره برده و دروس فقه و اصول و تفسير خود را به اتمام مى‌رسانند.  
خط ۵۹: خط ۵۹:




اوقات بر اين منوال سپرى مى‌شد تا آن كه دست تقدير در نيمه شعبان سنه 1376 ه ق افق جديدى از بحار معرفت به رويش گشود و برگ زرين ديگرى بر اوراق حيات جاودانه اش بيفزود؛ او به ملاقات فريد عصر و حسنه دهر، مولى الاولياء و قدوة العرفاء، الذى لم يات بمثله الزمان، حضرت حاج سيد هاشم حداد ( قدس الله نفسه الزكية) مشرف مى‌شود؛ در بدو ورود بر ايشان در آن دكان محقر آهنگرى و نعل سازى با بيانى سراسر تواضع، عشق و شور و شوق و بهاء و بهجت عرضه مى‌دارد:«آمده‌ام تا نعلى هم به پاى من بكوبيد» (روح مجرد ص 27) كلامى‌كه جز با استقرار نور معرفت و بصيرت در قلب و ضمير انسان، بر لسان جارى نمى‌شود !
اوقات بر اين منوال سپرى مى‌شد تا آن كه دست تقدير در نيمه شعبان سنه 1376 ه ق افق جديدى از بحار معرفت به رويش گشود و برگ زرين ديگرى بر اوراق حيات جاودانه اش بيفزود؛ او به ملاقات فريد عصر و حسنه دهر، مولى الاولياء و قدوة العرفاء، الذى لم يات بمثله الزمان، حضرت حاج سيد هاشم حداد (قدس الله نفسه الزكية) مشرف مى‌شود؛ در بدو ورود بر ايشان در آن دكان محقر آهنگرى و نعل سازى با بيانى سراسر تواضع، عشق و شور و شوق و بهاء و بهجت عرضه مى‌دارد:«آمده‌ام تا نعلى هم به پاى من بكوبيد» (روح مجرد ص 27) كلامى‌كه جز با استقرار نور معرفت و بصيرت در قلب و ضمير انسان، بر لسان جارى نمى‌شود !


بارى، از ان لحظه به مدت بيست و هشت سال تمام با اين ابرمرد ميدان توحيد ومعرفت و يگانه ى راه سلوك و تجريد مراوده داشته و در سفر و حضر ملازم و مصاحب با ايشان بود تا جايى كه در اثر تعالى علمى و عملى از طرف استاد خود ملقب به سيد الطائفتين ( سيد دو طائفه ى اهل علم و اهل معرفت)گرديد؛ كه شرح پاره‌اى از مصاحبات و مراودات خويش را با ايشان در كتاب قويم خود «روح مجرد» به رشته تحرير در آورده است.  
بارى، از ان لحظه به مدت بيست و هشت سال تمام با اين ابرمرد ميدان توحيد ومعرفت و يگانه ى راه سلوك و تجريد مراوده داشته و در سفر و حضر ملازم و مصاحب با ايشان بود تا جايى كه در اثر تعالى علمى و عملى از طرف استاد خود ملقب به سيد الطائفتين (سيد دو طائفه ى اهل علم و اهل معرفت)گرديد؛ كه شرح پاره‌اى از مصاحبات و مراودات خويش را با ايشان در كتاب قويم خود «روح مجرد» به رشته تحرير در آورده است.  


== مراجعت به ايران ==
== مراجعت به ايران ==




در سال 1377 ق در راستاى اجراى دستور مرحوم حاج شيخ محمد جواد انصارى همدانى ( رضوان الله عليه) كه در آن اوقات بنا به سفارش مرحوم حداد ( رحمة الله عليه) تحت تربيت ايشان قرار داشت، به صوب ايران مراجعت نموده و عهده دار تمشيت امور مسجد قائم طهران مى‌شوند و على رغم ميل باطنى و شخصى و تنها جهت انقياد در برابر ارشادات اساتيد خود به دستگيرى و ارشاد نفوس مستعده و قابل، از تمامى طبقات اجتماعى مبادرت مى‌ورزند.  
در سال 1377 ق در راستاى اجراى دستور مرحوم حاج شيخ محمد جواد انصارى همدانى (رضوان الله عليه) كه در آن اوقات بنا به سفارش مرحوم حداد (رحمة الله عليه) تحت تربيت ايشان قرار داشت، به صوب ايران مراجعت نموده و عهده دار تمشيت امور مسجد قائم طهران مى‌شوند و على رغم ميل باطنى و شخصى و تنها جهت انقياد در برابر ارشادات اساتيد خود به دستگيرى و ارشاد نفوس مستعده و قابل، از تمامى طبقات اجتماعى مبادرت مى‌ورزند.  


بارها در زمستان سرد و برف و يخبندان به جهت ضيق مالى و نبود امكانات مسافت يك فرسخى بين منزل و مسجد قائم طهران را پياده طى نمودند و برمى‌گشتند و باز براى نماز مغرب و عشا همين مسير را مى‌پيمودند و اين در حالى بود كه به كسالت رماتيسم مفصلى مبتلا بودند، مى‌فرمودند: «شبها در اثر اين رفت و آمد از شدت درد تا صبح نمى‌خوابيدم و پايم را روى منقل كرسى مى‌گذاردم تا گرم شود و از درد و الم آن كاسته گردد» (مهر فروزان ص 41)؛
بارها در زمستان سرد و برف و يخبندان به جهت ضيق مالى و نبود امكانات مسافت يك فرسخى بين منزل و مسجد قائم طهران را پياده طى نمودند و برمى‌گشتند و باز براى نماز مغرب و عشا همين مسير را مى‌پيمودند و اين در حالى بود كه به كسالت رماتيسم مفصلى مبتلا بودند، مى‌فرمودند: «شبها در اثر اين رفت و آمد از شدت درد تا صبح نمى‌خوابيدم و پايم را روى منقل كرسى مى‌گذاردم تا گرم شود و از درد و الم آن كاسته گردد» (مهر فروزان ص 41)؛
خط ۷۸: خط ۷۸:




سر انجام در روز نهم صفرالخير سنه 1416 ق اين آفتاب درخشان سماء توحيد، علم و عمل، بصيرت و ايمان و اخلاص و ورع در سن هفتاد و يك سالگى در مشهد مقدس رضوى ( عليه آلاف التحيه و الثناء) در اثر كسالت پارگى شريان آئورت، دار فانى را وداع گفته و با افول در مغرب هجران، عالم اسلام را در ماتم فقدان خود فرو برد و عاشقان و پيروان منهاج راستينش را حسرت زده نمود و در جوار مولايش على بن موسى الرضا ( عليه السلام) آرام گرفت.
سر انجام در روز نهم صفرالخير سنه 1416 ق اين آفتاب درخشان سماء توحيد، علم و عمل، بصيرت و ايمان و اخلاص و ورع در سن هفتاد و يك سالگى در مشهد مقدس رضوى (عليه آلاف التحيه و الثناء) در اثر كسالت پارگى شريان آئورت، دار فانى را وداع گفته و با افول در مغرب هجران، عالم اسلام را در ماتم فقدان خود فرو برد و عاشقان و پيروان منهاج راستينش را حسرت زده نمود و در جوار مولايش على بن موسى الرضا (عليه السلام) آرام گرفت.


== اساتيد او در سير و سلوك ==
== اساتيد او در سير و سلوك ==




استاد علامه طباطبائى ( رحمة الله عليه).
استاد علامه طباطبائى (رحمة الله عليه).


مرحوم آیت‌الله حاج شيخ عباس هاتف قوچانى ( رحمة الله عليه).
مرحوم آیت‌الله حاج شيخ عباس هاتف قوچانى (رحمة الله عليه).


مرحوم آیت‌الله حاج سيد جمال الدين گلپايگانى ( رحمة الله عليه).
مرحوم آیت‌الله حاج سيد جمال الدين گلپايگانى (رحمة الله عليه).


مرحوم آیت‌الله حاج شيخ محمد جواد انصارى همدانى ( رحمة الله عليه).
مرحوم آیت‌الله حاج شيخ محمد جواد انصارى همدانى (رحمة الله عليه).


و عارف بالله و بامر الله حضرت حاج سيد هاشم حداد ( قدس الله نفسه الزكية).
و عارف بالله و بامر الله حضرت حاج سيد هاشم حداد (قدس الله نفسه الزكية).


== اساتيد او در علوم حوزوى ==
== اساتيد او در علوم حوزوى ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش