۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
# فصلهاى هشتم و نهم به تحقيق در اين امر اختصاص يافته است كه اسماعيليان در اوايل دوران فاطمى، دريافتشان از «ديگران» چگونه بوده است. در واقع، اسماعيليان، در هماهنگى با نظريه ادوارى خود در باره تاريخ قدسى بشر، كوشش جالبى به خرج دادند كه دينهاى بزرگى را كه مىشناختند، مانند يهوديت، مسيحيت، اديان زرتشتى و مانوى، در نظام تفكر گنوسى خود جاى دهند. پروفسور عظيم نانجى، شواهد برگزيدهاى را كه بهويژه از رسائل اخوانالصفا و نوشتههاى بعضى از متفكران اسماعيلى استخراج شده است، ارائه مىدهد كه چشمانداز اسماعيليان را از تاريخ اديان تعيين مىكند و از همه بالاتر، رهيافت تكثرگرا و غير جزمى آنها را نسبت به دينهاى ديگر نشان مىدهد. دكتر پل واكر، در بررسىاى كه مكمل اين مبحث است، تنها اثر شناختهشده اسماعيلى را در باره مللونحلنويسى فرقههاى اسلامى معرفى مىكند. اين اثر اخيراً كشف شده است و كتاب الشجرة نام دارد و تأليف يك داعى گمنام خراسانى به نام ابوتمام است كه در نيمه اول قرن چهارم / دهم مىزيسته است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/28 همان]</ref>. | # فصلهاى هشتم و نهم به تحقيق در اين امر اختصاص يافته است كه اسماعيليان در اوايل دوران فاطمى، دريافتشان از «ديگران» چگونه بوده است. در واقع، اسماعيليان، در هماهنگى با نظريه ادوارى خود در باره تاريخ قدسى بشر، كوشش جالبى به خرج دادند كه دينهاى بزرگى را كه مىشناختند، مانند يهوديت، مسيحيت، اديان زرتشتى و مانوى، در نظام تفكر گنوسى خود جاى دهند. پروفسور عظيم نانجى، شواهد برگزيدهاى را كه بهويژه از رسائل اخوانالصفا و نوشتههاى بعضى از متفكران اسماعيلى استخراج شده است، ارائه مىدهد كه چشمانداز اسماعيليان را از تاريخ اديان تعيين مىكند و از همه بالاتر، رهيافت تكثرگرا و غير جزمى آنها را نسبت به دينهاى ديگر نشان مىدهد. دكتر پل واكر، در بررسىاى كه مكمل اين مبحث است، تنها اثر شناختهشده اسماعيلى را در باره مللونحلنويسى فرقههاى اسلامى معرفى مىكند. اين اثر اخيراً كشف شده است و كتاب الشجرة نام دارد و تأليف يك داعى گمنام خراسانى به نام ابوتمام است كه در نيمه اول قرن چهارم / دهم مىزيسته است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/28 همان]</ref>. | ||
#فصل دهم، به بررسى اوضاع و احوال پيچيدهاى مىپردازد كه به شورش ضد سلجوقى اسماعيليان ايران به سركردگى حسن صباح، كه در تأسيس دعوت مستقل نزارى و دولت آن نيز نقشى اساسى داشت، منجر شد. در اين فصل، بهويژه كوشش شده است تا ريشههاى «اسماعيلى» و «ايرانى» اين قيام شناسانده شود و نيز اين ريشهها به سنتهاى اعتراض اجتماعى و دينى - سياسى قديمىتر رديابى گردد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/29 همان، ص 29]</ref>. | #فصل دهم، به بررسى اوضاع و احوال پيچيدهاى مىپردازد كه به شورش ضد سلجوقى اسماعيليان ايران به سركردگى حسن صباح، كه در تأسيس دعوت مستقل نزارى و دولت آن نيز نقشى اساسى داشت، منجر شد. در اين فصل، بهويژه كوشش شده است تا ريشههاى «اسماعيلى» و «ايرانى» اين قيام شناسانده شود و نيز اين ريشهها به سنتهاى اعتراض اجتماعى و دينى - سياسى قديمىتر رديابى گردد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/29 همان، ص 29]</ref>. | ||
#در فصل يازدهم، در بررسىاى كه مىتواند مكمل فصل دهم بشمار آيد، دكتر كارول هيلنبراند نگاه خود را به ديدگاهها و نحوه سلوك سلجوقيان نسبت به اسماعيليان الموت در دوران رهبرى حسن صباح معطوف مىدارد. وى بهدقت شواهد و مدارك تاريخنگارى مربوط را بهخصوص اخبار تواريخ عمومى، چون تاريخ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و يا [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن الجوزى]] | #در فصل يازدهم، در بررسىاى كه مىتواند مكمل فصل دهم بشمار آيد، دكتر كارول هيلنبراند نگاه خود را به ديدگاهها و نحوه سلوك سلجوقيان نسبت به اسماعيليان الموت در دوران رهبرى حسن صباح معطوف مىدارد. وى بهدقت شواهد و مدارك تاريخنگارى مربوط را بهخصوص اخبار تواريخ عمومى، چون تاريخ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و يا [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن الجوزى]] را بررسى مىكند و نيز توجه ما را به بعضى از تعصبات ضد اسماعيلى اين منابع كه تاكنون ناشناخته مانده بوده است، بهويژه در ارتباط با اخبار برخورد و مقابله سلجوقيان و اسماعيليان، جلب مىكند <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/29 همان]</ref>. | ||
#پروفسور ادمند بازورث بر پايه دانش وسيع خود از خراسان و سيستان يا نيمروز در مشرق ايران و تاريخهاى محلى آنجا، در فصل دوازدهم نظرى كلى به برخوردهاى ميان نزاريان قهستانى و همسايگان حكمرواى آنها در جنوب؛ يعنى ملوك نصرى سيستان و جانشينان آنها در دوره الموت مىافكند <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/29 همان، ص 29] - [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/30 30]</ref>. | #پروفسور ادمند بازورث بر پايه دانش وسيع خود از خراسان و سيستان يا نيمروز در مشرق ايران و تاريخهاى محلى آنجا، در فصل دوازدهم نظرى كلى به برخوردهاى ميان نزاريان قهستانى و همسايگان حكمرواى آنها در جنوب؛ يعنى ملوك نصرى سيستان و جانشينان آنها در دوره الموت مىافكند <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/29 همان، ص 29] - [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/30 30]</ref>. | ||
#در فصل سيزدهم، پروفسور حميد دباشى به بررسى شخصيت و منش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و ارتباط داشتن وى با اسماعيليان از نقطه نظر فيلسوف / وزيرى مىپردازد كه همزمان، توجهش هم به امر دانش و هم قدرت يا هم به فلسفه و هم به سياست معطوف است و از اين جهت نمودار يك حالت مهم در فرهنگ سياسى ايرانى است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/30 همان، ص 30]</ref>. | #در فصل سيزدهم، پروفسور حميد دباشى به بررسى شخصيت و منش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و ارتباط داشتن وى با اسماعيليان از نقطه نظر فيلسوف / وزيرى مىپردازد كه همزمان، توجهش هم به امر دانش و هم قدرت يا هم به فلسفه و هم به سياست معطوف است و از اين جهت نمودار يك حالت مهم در فرهنگ سياسى ايرانى است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/30 همان، ص 30]</ref>. |
ویرایش