پرش به محتوا

الملاحم و الفتن في ظهور الغائب المنتظر (عجل‌الله‌فرجه): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '. '
جز (جایگزینی متن - 'سيد محمود مدنى بجستانى' به 'سيد محمود مدنى بجستانى ')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ')
خط ۶۷: خط ۶۷:
متأسفانه بسيارى از 170 روايتى كه درباره مهدويت‌اند، به پيامبر(ص) يا امامان ختم نمى‌شوند و تنها حدود 75 روايت از آن‌ها به پيامبر يا امامان ختم مى‌شوند و بقيه آن‌ها موقوف هستند و از افرادى غيرمعصوم روايت شده‌اند. بنابراين، تنها حدود 75 روايت؛ يعنى حدود يك ششم از كل كتاب، به بحث مهدويت مى‌پردازد كه روايات آن‌ها به معصوم نسبت داده شده است. البته، طريق آن، از وثاقت و اعتبار لازم را ندارد. اما مشكل جدى‌ترى كه بروز مى‌كند، اين است كه بسيارى از همين 75 روايتى كه به معصومان نسبت داده شده‌اند، از لحاظ تطابق با عقايد مسلّم شيعى درباره مهدويت و با تاريخى كه ما پشت سر نهاده‌ايم، با اشكال مواجه‌اند.
متأسفانه بسيارى از 170 روايتى كه درباره مهدويت‌اند، به پيامبر(ص) يا امامان ختم نمى‌شوند و تنها حدود 75 روايت از آن‌ها به پيامبر يا امامان ختم مى‌شوند و بقيه آن‌ها موقوف هستند و از افرادى غيرمعصوم روايت شده‌اند. بنابراين، تنها حدود 75 روايت؛ يعنى حدود يك ششم از كل كتاب، به بحث مهدويت مى‌پردازد كه روايات آن‌ها به معصوم نسبت داده شده است. البته، طريق آن، از وثاقت و اعتبار لازم را ندارد. اما مشكل جدى‌ترى كه بروز مى‌كند، اين است كه بسيارى از همين 75 روايتى كه به معصومان نسبت داده شده‌اند، از لحاظ تطابق با عقايد مسلّم شيعى درباره مهدويت و با تاريخى كه ما پشت سر نهاده‌ايم، با اشكال مواجه‌اند.


مشكل ديگر بسيارى از اين روايات، ناسازگارى آن‌ها با تاريخ است. به عبارت ديگر، در برخى از اين روايات، براى ظهور مهدى تاريخ مشخص شده است؛ مثلاً در روايتى از پيامبر(ص) نقل شده است كه «رأس سال 350 منادى از آسمان ندا مى‌دهد ... و مهدى در مكه ظهور مى‌كند ...»؛ در حالى كه اكنون سال 1427ق است و هنوز ندايى از آسمان شنيده نشده و مهدى نيز ظهور نكرده است. همچنين در پاره‌اى از اين روايات، ابراز شده است كه پس از پايان يافتن حكومت بنى‌عباس، مهدى ظهور مى‌كند، در حالى كه قرن‌ها پيش حكومت بنى‌عباس منقرض شده و از ظهور امام خبرى نيست. همچنين در پاره‌اى از اين روايات به سن مهدى در حين ظهور اشاره شده است و براى نمونه از سن پنجاه و يك سالگى براى حضرت سخن به ميان آمده است، در حالى كه در زمان نگارش كتاب و زمان ابن‌طاووس؛ يعنى هشت قرن پيش، بيش از پانصد سال از تولد امام مى‌گذشت، مگر اين كه چنين توجيه كنيم كه امام در هنگام ظهور 51 ساله به نظر مى‌رسد. البته باب توجيه فراخ است.
مشكل ديگر بسيارى از اين روايات، ناسازگارى آن‌ها با تاريخ است. به عبارت ديگر، در برخى از اين روايات، براى ظهور مهدى تاريخ مشخص شده است؛ مثلاً در روايتى از پيامبر(ص) نقل شده است كه «رأس سال 350 منادى از آسمان ندا مى‌دهد. .. و مهدى در مكه ظهور مى‌كند. ..»؛ در حالى كه اكنون سال 1427ق است و هنوز ندايى از آسمان شنيده نشده و مهدى نيز ظهور نكرده است. همچنين در پاره‌اى از اين روايات، ابراز شده است كه پس از پايان يافتن حكومت بنى‌عباس، مهدى ظهور مى‌كند، در حالى كه قرن‌ها پيش حكومت بنى‌عباس منقرض شده و از ظهور امام خبرى نيست. همچنين در پاره‌اى از اين روايات به سن مهدى در حين ظهور اشاره شده است و براى نمونه از سن پنجاه و يك سالگى براى حضرت سخن به ميان آمده است، در حالى كه در زمان نگارش كتاب و زمان ابن‌طاووس؛ يعنى هشت قرن پيش، بيش از پانصد سال از تولد امام مى‌گذشت، مگر اين كه چنين توجيه كنيم كه امام در هنگام ظهور 51 ساله به نظر مى‌رسد. البته باب توجيه فراخ است.


مشكل ديگرى كه اين روايات دارند؛ تناقض درونى آن‌هاست. بسيارى از اين روايات به لحاظ محتوا با يكديگر تناقض دارند. مثلاً در باب مدت زمان حكومت امام، در حالى كه بسيارى از اين روايات زمان حداقل هفت سال و حداكثر نه يا ده سال را تعيين مى‌كنند، برخى ديگر، از چهارده، سى و چهل سال خبر مى‌دهند.
مشكل ديگرى كه اين روايات دارند؛ تناقض درونى آن‌هاست. بسيارى از اين روايات به لحاظ محتوا با يكديگر تناقض دارند. مثلاً در باب مدت زمان حكومت امام، در حالى كه بسيارى از اين روايات زمان حداقل هفت سال و حداكثر نه يا ده سال را تعيين مى‌كنند، برخى ديگر، از چهارده، سى و چهل سال خبر مى‌دهند.
خط ۷۳: خط ۷۳:
بنابراين، از مجموع 75 روايتى كه از پيامبر(ص) و معصومان نقل شده و به موضوع مهدويت مى‌پردازد، بسيارى از آن‌ها از نظر محتوا با عقايد شيعى و تاريخ قطعى مطابقت نداشته و برخى از آن‌ها با يكديگر نيز ناسازگارند.
بنابراين، از مجموع 75 روايتى كه از پيامبر(ص) و معصومان نقل شده و به موضوع مهدويت مى‌پردازد، بسيارى از آن‌ها از نظر محتوا با عقايد شيعى و تاريخ قطعى مطابقت نداشته و برخى از آن‌ها با يكديگر نيز ناسازگارند.


از اين مجموعه كه بگذريم، بسيارى ديگر از اين هفتاد و پنج روايت به وصف كلى امام و حكومت، مانند اين كه مهدى از اهل‌بيت يا از فرزندان پيامبر يا از فرزندان فاطمه است و از رضايت مردم از اين حكومت و وفور نعمت‌ها، عدل‌گسترى در زمان حكومت مهدوى و ... مى‌پردازند كه ظاهرا مشكل جدى ندارند. بسيارى ديگر از اين روايات نيز به علائم ظهور مهدى، همچون خروج سفيانى، پرچم‌هاى سياهى كه از مشرق به حركت مى‌افتند، منادى كه از آسمان ندا مى‌دهد و ... كه اين نشانه‌ها هر چند در روايات شيعى و سنى وارد شده‌اند، در مورد بسيارى از آن‌ها ترديدهايى وجود دارند.
از اين مجموعه كه بگذريم، بسيارى ديگر از اين هفتاد و پنج روايت به وصف كلى امام و حكومت، مانند اين كه مهدى از اهل‌بيت يا از فرزندان پيامبر يا از فرزندان فاطمه است و از رضايت مردم از اين حكومت و وفور نعمت‌ها، عدل‌گسترى در زمان حكومت مهدوى و. .. مى‌پردازند كه ظاهرا مشكل جدى ندارند. بسيارى ديگر از اين روايات نيز به علائم ظهور مهدى، همچون خروج سفيانى، پرچم‌هاى سياهى كه از مشرق به حركت مى‌افتند، منادى كه از آسمان ندا مى‌دهد و. .. كه اين نشانه‌ها هر چند در روايات شيعى و سنى وارد شده‌اند، در مورد بسيارى از آن‌ها ترديدهايى وجود دارند.


بنابراين، در جمع‌بندى كلى از محتواى كتاب التشريف بالمنن نيز به اين نتيجه مى‌رسيم كه بسيارى از مطالب كتاب، اساسا ربطى به بحث مهدويت ندارند، و بسيارى از احاديثى كه به بحث مهدويت ارتباط دارند يا ندارند، از پيامبر و امامان صادر نشده‌اند و از اين‌رو، ارزش چندانى نمى‌توان براى آن‌ها قايل شد. بسيارى ديگر از رواياتى كه به بحث مهدويت مربوط بوده و به پيامبر يا امامان نيز نسبت داده شده‌اند، يا با عقايد مسلم شيعى در تضادند، يا با مسلمات تاريخى ناسازگارند يا محتواى آن‌ها با يكديگر تناقض دارند و برخى از آن‌ها هر چند در روايات شيعه و سنى، در ديگر كتاب‌ها وارد شده‌اند؛ اما مورد ترديد قرار دارند. تنها بخش اندكى از روايات اين كتاب را مى‌توان در ارتباط با مهدويت پذيرفت كه آن‌ها نيز به تبيين اوصاف كلى درباره امام و حكومت او مى‌پردازند و از اين رو، هر چند به لحاظ محتوا معتبرند؛ اما اطلاعات ارزشمند و ويژه‌اى در اختيار نمى‌نهند. افزون بر اين كه از اين امر نبايد غفلت ورزيد كه بر اساس بررسى منابع كتاب، حتى همين روايات دسته اخير نيز از لحاظ سند معتبر نيستند.
بنابراين، در جمع‌بندى كلى از محتواى كتاب التشريف بالمنن نيز به اين نتيجه مى‌رسيم كه بسيارى از مطالب كتاب، اساسا ربطى به بحث مهدويت ندارند، و بسيارى از احاديثى كه به بحث مهدويت ارتباط دارند يا ندارند، از پيامبر و امامان صادر نشده‌اند و از اين‌رو، ارزش چندانى نمى‌توان براى آن‌ها قايل شد. بسيارى ديگر از رواياتى كه به بحث مهدويت مربوط بوده و به پيامبر يا امامان نيز نسبت داده شده‌اند، يا با عقايد مسلم شيعى در تضادند، يا با مسلمات تاريخى ناسازگارند يا محتواى آن‌ها با يكديگر تناقض دارند و برخى از آن‌ها هر چند در روايات شيعه و سنى، در ديگر كتاب‌ها وارد شده‌اند؛ اما مورد ترديد قرار دارند. تنها بخش اندكى از روايات اين كتاب را مى‌توان در ارتباط با مهدويت پذيرفت كه آن‌ها نيز به تبيين اوصاف كلى درباره امام و حكومت او مى‌پردازند و از اين رو، هر چند به لحاظ محتوا معتبرند؛ اما اطلاعات ارزشمند و ويژه‌اى در اختيار نمى‌نهند. افزون بر اين كه از اين امر نبايد غفلت ورزيد كه بر اساس بررسى منابع كتاب، حتى همين روايات دسته اخير نيز از لحاظ سند معتبر نيستند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش