۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امام سجاد(ع)' به 'امام سجاد (ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
1- منظم نبودن بحثهاى كتاب: پراكندگى مطالب و نامنظم بودن آنها استفاده از كتاب را كمى دشوار نموده است. مباحث مربوط به عدل بخشى در جزء دوم و بخشى در جزء سوم بعد از اين كه فاصلۀ زيادى بين آنها افتاده است، مطرح مىشود.همچنين تقسيم مطالب به ابواب و فصول چندان منطقى به نظر نمىرسند. بابى كه به عنوان نفى رؤيت حضرت حق منعقد گشته در فصولش از وحدت و توحيد بحث مىشود و بعضى از فصول هم تحت هيچ بابى نيستند. | 1- منظم نبودن بحثهاى كتاب: پراكندگى مطالب و نامنظم بودن آنها استفاده از كتاب را كمى دشوار نموده است. مباحث مربوط به عدل بخشى در جزء دوم و بخشى در جزء سوم بعد از اين كه فاصلۀ زيادى بين آنها افتاده است، مطرح مىشود.همچنين تقسيم مطالب به ابواب و فصول چندان منطقى به نظر نمىرسند. بابى كه به عنوان نفى رؤيت حضرت حق منعقد گشته در فصولش از وحدت و توحيد بحث مىشود و بعضى از فصول هم تحت هيچ بابى نيستند. | ||
2-تأثر از معتزله: مولف در بحثهاى متعدد كلامى كه در اين كتاب مطرح شده است، از افكار و عقائد معتزله متأثر شده است. قاضى عبدالجبار در كتاب طبقات المعتزله كه [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] را از معتزله شمرده است، با توجه به اين كلمات است.[[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در بحث از كلام الهى و صفت تكلم قائل شده است كه اين صفت حادث است، بلكه او مىگويد: «اعلم ان الخلاف فى حدوث كلامه تعالى-مع الاعتراف بأنه من جنس كلامنا و از هو هذا المعقول المسموع» - «يكاد يقع من يحصل عن نفسه ...و انما قلنا ذلك لان امارات الحدوث فى الكلام اقوى و اظهر من امارات الحدوث فى الاجسام و الاعراض»[1]. او كلام الهى را از جنس كلام انسانى مىداند و براى اين مطلب دليل ذكر كرده است و از اين كه اين دو مثل هم هستنداستفاده مىكند كه كلام الهى حادث است! | 2-تأثر از معتزله: مولف در بحثهاى متعدد كلامى كه در اين كتاب مطرح شده است، از افكار و عقائد معتزله متأثر شده است. قاضى عبدالجبار در كتاب طبقات المعتزله كه [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] را از معتزله شمرده است، با توجه به اين كلمات است.[[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در بحث از كلام الهى و صفت تكلم قائل شده است كه اين صفت حادث است، بلكه او مىگويد: «اعلم ان الخلاف فى حدوث كلامه تعالى-مع الاعتراف بأنه من جنس كلامنا و از هو هذا المعقول المسموع» - «يكاد يقع من يحصل عن نفسه. ..و انما قلنا ذلك لان امارات الحدوث فى الكلام اقوى و اظهر من امارات الحدوث فى الاجسام و الاعراض»[1]. او كلام الهى را از جنس كلام انسانى مىداند و براى اين مطلب دليل ذكر كرده است و از اين كه اين دو مثل هم هستنداستفاده مىكند كه كلام الهى حادث است! | ||
==نسخهشناسى== | ==نسخهشناسى== |
ویرایش