پرش به محتوا

تاريخ حبيب السير في اخبار افراد بشر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ']]]]' به ']]'
جز (جایگزینی متن - 'ارسطو' به 'ارسطو')
جز (جایگزینی متن - ']]]]' به ']]')
خط ۷۹: خط ۷۹:
همين مطالب بود كه پيش اسلاف ما در قرون متمادى جزو حقايق مسلم تاريخى پذيرفته شده بود و آن را به‌عنوان وقايع و قضاياى محققه براى يكديگر، زبان به زبان و كتاب به كتاب، نقل و روايت مى‌كردند و در صحت اين قضايا، مخصوصا رواياتى كه به وجهى از وجوه با مبادى و كتب مذهبى مانند تورات و قرآن مجيد ارتباطى داشت، اصلا انكار و ترديد نداشتند تا به تحقيق و احتجاج محتاج باشند <ref>همان</ref>.
همين مطالب بود كه پيش اسلاف ما در قرون متمادى جزو حقايق مسلم تاريخى پذيرفته شده بود و آن را به‌عنوان وقايع و قضاياى محققه براى يكديگر، زبان به زبان و كتاب به كتاب، نقل و روايت مى‌كردند و در صحت اين قضايا، مخصوصا رواياتى كه به وجهى از وجوه با مبادى و كتب مذهبى مانند تورات و قرآن مجيد ارتباطى داشت، اصلا انكار و ترديد نداشتند تا به تحقيق و احتجاج محتاج باشند <ref>همان</ref>.


دليل قاطع و حجت بالغه ايشان در تصديق و نقل اين قضايا، رواياتى بود كه در كتب «[[سير الملوك]]»، «قصص انبياء»، «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]]]» و نوشته‌هاى اصمعى، واقدى، ابوحنيفه دينورى و امثال آن خوانده يا از مشايخ معتمد خويش شنيده بودند و عالى‌ترين درجه تثبت و تحقيقشان اين بود كه چيزى را بدون سند مشاهده يا قرائت كتب و سماع از شيوخ ننويسند و روات را جرح و تعديل كنند و موثق را از ناموثق تميز بدهند <ref>همان</ref>.
دليل قاطع و حجت بالغه ايشان در تصديق و نقل اين قضايا، رواياتى بود كه در كتب «[[سير الملوك]]»، «قصص انبياء»، «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]» و نوشته‌هاى اصمعى، واقدى، ابوحنيفه دينورى و امثال آن خوانده يا از مشايخ معتمد خويش شنيده بودند و عالى‌ترين درجه تثبت و تحقيقشان اين بود كه چيزى را بدون سند مشاهده يا قرائت كتب و سماع از شيوخ ننويسند و روات را جرح و تعديل كنند و موثق را از ناموثق تميز بدهند <ref>همان</ref>.


صاحب «حبيب السير» در مندرجات قسمت اول كتاب، آن درجه از تحقيق و تتبع را هم نداشته و فقط به نوشته‌هاى منظم مرتب قبل از خودش، مخصوصا كتاب «روضة الصفا» اعتماد و همان‌ها را نقل كرده و در منقولات خود، نهايت امانت و درستى را به خرج داده است؛ چندان‌كه خواننده اين كتاب چندان احتياجى به «روضة الصفا» نخواهد داشت و اگر «روضة الصفا» را خوانده باشد، از مطالعه اين كتاب هيچ لذت و تمتعى نخواهد برد <ref>همان</ref>.
صاحب «حبيب السير» در مندرجات قسمت اول كتاب، آن درجه از تحقيق و تتبع را هم نداشته و فقط به نوشته‌هاى منظم مرتب قبل از خودش، مخصوصا كتاب «روضة الصفا» اعتماد و همان‌ها را نقل كرده و در منقولات خود، نهايت امانت و درستى را به خرج داده است؛ چندان‌كه خواننده اين كتاب چندان احتياجى به «روضة الصفا» نخواهد داشت و اگر «روضة الصفا» را خوانده باشد، از مطالعه اين كتاب هيچ لذت و تمتعى نخواهد برد <ref>همان</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش