پرش به محتوا

سبک‌شناسی دانش رجال الحدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '''''''' به ''''')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:


== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==
'''سبك‌شناسى دانش رجال الحديث'''، تأليف '''[[محمدحسن ربانى]]'''، از جمله آثار تحقيقى معاصر در موضوع علم رجال است كه به زبان فارسى، مباحث مختلف رجالى را مورد نقد و بررسى قرار داده است.
'''سبك‌شناسى دانش رجال الحديث'''، تأليف [[محمدحسن ربانى]]، از جمله آثار تحقيقى معاصر در موضوع علم رجال است كه به زبان فارسى، مباحث مختلف رجالى را مورد نقد و بررسى قرار داده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۷: خط ۵۷:
همچنين اساس علم رجال الحديث را سه هدف مى‌داند كه عبارتند از:
همچنين اساس علم رجال الحديث را سه هدف مى‌داند كه عبارتند از:


1. بيان طرق و سلسله سندها تا قائل روايت: بيان طرق باعث مى‌شود تا حديث از ارسال خارج شده و معتبر گردد. [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] (رحمه اللّه) در كتاب «فهرست» خود اين‌گونه طرق را يادآور شده است و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] نيز در بخشى از موارد، به ذكر طرق پرداخته است؛ مثل آنچه كه در مورد عهدنامه مالك اشتر آورده است.
#بيان طرق و سلسله سندها تا قائل روايت: بيان طرق باعث مى‌شود تا حديث از ارسال خارج شده و معتبر گردد. [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] (رحمه اللّه) در كتاب «فهرست» خود اين‌گونه طرق را يادآور شده است و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] نيز در بخشى از موارد، به ذكر طرق پرداخته است؛ مثل آنچه كه در مورد عهدنامه مالك اشتر آورده است.
 
#بيان طبقه راوى: بخشى از هسته مركزى كتاب‌هاى علم رجال بر اين محور دور مى‌زند كه طبقه راوى را شناسايى نمايد؛ يعنى در چه عصر و دوره‌اى مى‌زيسته و از اصحاب و حواريين كدام امام محسوب مى‌شده است. دانستن راوى و طبقه او، به‌خوبى وقوع ارسال در سلسله سندها را آشكار مى‌كند و باعث مى‌شود تا از وقوع تدليس در سلسله سندها واقف شده و در احاديث موضوع و ضعيف واقع نشويم.
2. بيان طبقه راوى: بخشى از هسته مركزى كتاب‌هاى علم رجال بر اين محور دور مى‌زند كه طبقه راوى را شناسايى نمايد؛ يعنى در چه عصر و دوره‌اى مى‌زيسته و از اصحاب و حواريين كدام امام محسوب مى‌شده است. دانستن راوى و طبقه او، به‌خوبى وقوع ارسال در سلسله سندها را آشكار مى‌كند و باعث مى‌شود تا از وقوع تدليس در سلسله سندها واقف شده و در احاديث موضوع و ضعيف واقع نشويم.
#توثيق و تضعيف راويان: اين بخش، هسته مركزى و عمده كتاب‌هاى علم رجال را تشكيل مى‌دهد؛ زيرا، مؤلّفان اين كتب به شناسايى راويان و توثيق و تضعيف آنان پرداخته‌اند و با شناخت وثاقت و ضعف راوى، به روايت صحيح و غير صحيح پى مى‌بريم. اگر از چشم‌اندازى دور به حديث بنگريم، عواملى براى ضعف و اعتبار حديث وجود دارد كه بخشى از آنها به اسناد روايات و بخشى ديگر به متن روايات بازمى‌گردد <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20642/1/20 ر.ك: مقدمه، ص20]</ref>.
 
3. توثيق و تضعيف راويان: اين بخش، هسته مركزى و عمده كتاب‌هاى علم رجال را تشكيل مى‌دهد؛ زيرا، مؤلّفان اين كتب به شناسايى راويان و توثيق و تضعيف آنان پرداخته‌اند و با شناخت وثاقت و ضعف راوى، به روايت صحيح و غير صحيح پى مى‌بريم. اگر از چشم‌اندازى دور به حديث بنگريم، عواملى براى ضعف و اعتبار حديث وجود دارد كه بخشى از آنها به اسناد روايات و بخشى ديگر به متن روايات بازمى‌گردد <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20642/1/20 ر.ك: مقدمه، ص20]</ref>.


نويسنده در انتهاى مقدمه به تداخل علم رجال با پاره‌اى ديگر از دانش‌ها اشاره مى‌كند و در تبيين تفاوت علم تراجم با رجال پرداخته، مى‌نويسد: «علم تراجم به بيان زندگى‌نامه و حالات شخصيّت‌ها مى‌پردازد، چه راوى باشد و چه نباشد؛ ولى علم رجال براى شناخت راويان است، آن‌هم فقط از باب توثيق و تضعيف آنها». سپس 27 اثر در موضوع تراجم ياد كرده و در آخر چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند: «بنابراين، پاره‌اى از كتاب‌ها را بايد فهرست، پاره‌اى را تراجم و برخى ديگر را رجال ناميد. بعضى از كتاب‌هاى تراجم بر اساس طبقات و زمان تأليف شده است؛ مانند: «موسوعة طبقات الفقهاء» و برخى ديگر بر اساس حروف الفبا (عنوان، فاميل) تنظيم شده است؛ مثل: «الكنى و الألقاب»؛ ولى نوعا براساس حرف اوّل اسم عالم تأليف شده‌اند؛ مثل: «روضات الجنّات و أعيان الشيعة» <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20642/1/27 ر.ك: همان، ص27]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20642/1/25 25]</ref>.
نويسنده در انتهاى مقدمه به تداخل علم رجال با پاره‌اى ديگر از دانش‌ها اشاره مى‌كند و در تبيين تفاوت علم تراجم با رجال پرداخته، مى‌نويسد: «علم تراجم به بيان زندگى‌نامه و حالات شخصيّت‌ها مى‌پردازد، چه راوى باشد و چه نباشد؛ ولى علم رجال براى شناخت راويان است، آن‌هم فقط از باب توثيق و تضعيف آنها». سپس 27 اثر در موضوع تراجم ياد كرده و در آخر چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند: «بنابراين، پاره‌اى از كتاب‌ها را بايد فهرست، پاره‌اى را تراجم و برخى ديگر را رجال ناميد. بعضى از كتاب‌هاى تراجم بر اساس طبقات و زمان تأليف شده است؛ مانند: «موسوعة طبقات الفقهاء» و برخى ديگر بر اساس حروف الفبا (عنوان، فاميل) تنظيم شده است؛ مثل: «الكنى و الألقاب»؛ ولى نوعا براساس حرف اوّل اسم عالم تأليف شده‌اند؛ مثل: «روضات الجنّات و أعيان الشيعة» <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20642/1/27 ر.ك: همان، ص27]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20642/1/25 25]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش