پرش به محتوا

موسوی خوانساری، سید احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آيت‌الله العظمى' به 'آيت‌الله '
جز (جایگزینی متن - 'آية الله' به 'آيت‌الله')
جز (جایگزینی متن - 'آيت‌الله العظمى' به 'آيت‌الله ')
خط ۴۲: خط ۴۲:
==تحصيلات:==
==تحصيلات:==


او تحت عنايت پدر و مادر دلسوز رشد و نما كرد و علوم مقدماتى را در زادگاه خود از محضر علماى آن سامان، به ويژه مرحوم آيت‌الله حاج سيد محمد حسن (متوفى1337 ه‍.ق) و دامادشان، مرحوم آيت‌الله حاج سيد على اكبر خوانسارى فرا گرفت. سپس جهت تكميل معلومات به حوزه اصفهان مهاجرت نمود و از محضر آيات عظام: مرحوم حاج مير محمد صادق مدرس، آخوند ملا عبدالكريم جزى و ميرزا محمد على تويسركانى فرا گرفت. آنگاه محض رفع عطش دانشجويى خويش، جهت تكميل معلومات به دار العلم نجف اشرف عزيمت نمود و در آن حوزه هزار ساله، دو سال در درس آيت‌الله [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]]  و چندين سال هم در درس مرحوم صاحب العروة و مرحوم آيت‌الله آقا ضياء الدين عراقى و اساتيد ديگر فقه و اصول شركت جست تا به مدارج عاليه علمى در بخش فقه، اصول، فلسفه و رياضيات نائل آمد. سپس در سال 1335 ه‍.ق با دست پر به ايران بازگشت و در اراك اقامت گزيد و از محضر پر فيض آيت‌الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى در اراك استفاده شايانى برد.  
او تحت عنايت پدر و مادر دلسوز رشد و نما كرد و علوم مقدماتى را در زادگاه خود از محضر علماى آن سامان، به ويژه مرحوم آيت‌الله حاج سيد محمد حسن (متوفى1337 ه‍.ق) و دامادشان، مرحوم آيت‌الله حاج سيد على اكبر خوانسارى فرا گرفت. سپس جهت تكميل معلومات به حوزه اصفهان مهاجرت نمود و از محضر آيات عظام: مرحوم حاج مير محمد صادق مدرس، آخوند ملا عبدالكريم جزى و ميرزا محمد على تويسركانى فرا گرفت. آنگاه محض رفع عطش دانشجويى خويش، جهت تكميل معلومات به دار العلم نجف اشرف عزيمت نمود و در آن حوزه هزار ساله، دو سال در درس آيت‌الله [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]]  و چندين سال هم در درس مرحوم صاحب العروة و مرحوم آيت‌الله آقا ضياء الدين عراقى و اساتيد ديگر فقه و اصول شركت جست تا به مدارج عاليه علمى در بخش فقه، اصول، فلسفه و رياضيات نائل آمد. سپس در سال 1335 ه‍.ق با دست پر به ايران بازگشت و در اراك اقامت گزيد و از محضر پر فيض آيت‌الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى در اراك استفاده شايانى برد.  


پس از آنكه آيت‌الله حائرى در سال 1340 ه‍.ق بنا به دعوت حوزه علميه قم، درآن شهر اقامت گزيد، مردم اراك از محضر ايشان درخواست نمودند كه مرحوم‌خوانسارى به جاى ايشان اقامه جماعت و رفع مراجعات مردم را بنمايد. مرحوم حائرى با اين امر موافقت كردند. پس از مدتى اقامت در اراك در يكى از جلسات از آيت‌الله مؤسس شنيده شد كه فرموده بودند كه ما مى‌خواستيم آقاى سيد احمد خوانسارى، اعلم علماى شيعه باشد، و لكن ايشان قناعت كردند كه اعلم علماى اراك باشند. محض شنيدن اين سخن كه حاكى از رضايت ضمنى آيت‌الله مؤسس در مورد حضور ايشان در قم بود، به قم مهاجرت و در اين شهر اقامت مى‌گزينند. پس از دو ماه از ورود ايشان، آيت‌الله حائرى محل اقامت نماز جماعت خود را در مدرسه فيضيه به ايشان تفويض، و در اولين جلسه جماعت، خود شخصا شركت نموده و نماز خود را به ايشان اقتدا مى‌كنند. به اين ترتيب عدالت و شايستگى معنوى ايشان را تاييد مى‌فرمايند.  
پس از آنكه آيت‌الله حائرى در سال 1340 ه‍.ق بنا به دعوت حوزه علميه قم، درآن شهر اقامت گزيد، مردم اراك از محضر ايشان درخواست نمودند كه مرحوم‌خوانسارى به جاى ايشان اقامه جماعت و رفع مراجعات مردم را بنمايد. مرحوم حائرى با اين امر موافقت كردند. پس از مدتى اقامت در اراك در يكى از جلسات از آيت‌الله مؤسس شنيده شد كه فرموده بودند كه ما مى‌خواستيم آقاى سيد احمد خوانسارى، اعلم علماى شيعه باشد، و لكن ايشان قناعت كردند كه اعلم علماى اراك باشند. محض شنيدن اين سخن كه حاكى از رضايت ضمنى آيت‌الله مؤسس در مورد حضور ايشان در قم بود، به قم مهاجرت و در اين شهر اقامت مى‌گزينند. پس از دو ماه از ورود ايشان، آيت‌الله حائرى محل اقامت نماز جماعت خود را در مدرسه فيضيه به ايشان تفويض، و در اولين جلسه جماعت، خود شخصا شركت نموده و نماز خود را به ايشان اقتدا مى‌كنند. به اين ترتيب عدالت و شايستگى معنوى ايشان را تاييد مى‌فرمايند.  
خط ۵۰: خط ۵۰:
==اقامت در تهران:==
==اقامت در تهران:==


پس از درگذشت آيت‌الله حاج آقا يحيى سجادى، امام جماعت مسجد سيد عزيز الله در محرم 1370 ه‍.ق، جمعى از اهالى تهران از مرجع بزرگ آيت‌الله العظمى بروجردى تقاضا مى‌كنند كه شخصيت بزرگى را به تهران اعزام نمايند تا در مسجد حاج سيد عزيز الله اقامه جماعت نموده و به امور دينى مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نمايد.  
پس از درگذشت آيت‌الله حاج آقا يحيى سجادى، امام جماعت مسجد سيد عزيز الله در محرم 1370 ه‍.ق، جمعى از اهالى تهران از مرجع بزرگ آيت‌الله بروجردى تقاضا مى‌كنند كه شخصيت بزرگى را به تهران اعزام نمايند تا در مسجد حاج سيد عزيز الله اقامه جماعت نموده و به امور دينى مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نمايد.  


مرحوم آيت‌الله بروجردى شخص با كفايت آيت‌الله خوانسارى را كه از نظر زهد، تقوا و مبارزه با هواى نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سيد عزيز الله تهران به اقامه نماز جماعت و تدريس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پر بركت خود را در خدمت به اسلام و حوزه‌هاى علمى سپرى نمودند.  
مرحوم آيت‌الله بروجردى شخص با كفايت آيت‌الله خوانسارى را كه از نظر زهد، تقوا و مبارزه با هواى نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سيد عزيز الله تهران به اقامه نماز جماعت و تدريس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پر بركت خود را در خدمت به اسلام و حوزه‌هاى علمى سپرى نمودند.  
خط ۶۰: خط ۶۰:
==مرجعيت عمومى:==  
==مرجعيت عمومى:==  


پس از درگذشت آيت‌الله العظمى بروجردى، جمع كثيرى از مردم ايران و برخى از كشورهاى مجاور، به ايشان رجوع و از رساله ايشان استفاده كردند، و در اواخر، مرجعيت ايشان عظيم‌تر و فراگيرتر گرديد، به حدى كه اداره مالى حوزه‌هاى علمى ايران و ساير بلاد، بيشتر بر دوش مبارك ايشان قرار داشت، و آنچنان از نظر امكانات مالى نيرومند و پرتوان بود كه شهريه‌اش چندين ماه پس از رحلت نيز استمرار داشت.  
پس از درگذشت آيت‌الله بروجردى، جمع كثيرى از مردم ايران و برخى از كشورهاى مجاور، به ايشان رجوع و از رساله ايشان استفاده كردند، و در اواخر، مرجعيت ايشان عظيم‌تر و فراگيرتر گرديد، به حدى كه اداره مالى حوزه‌هاى علمى ايران و ساير بلاد، بيشتر بر دوش مبارك ايشان قرار داشت، و آنچنان از نظر امكانات مالى نيرومند و پرتوان بود كه شهريه‌اش چندين ماه پس از رحلت نيز استمرار داشت.  


==فعاليتهاى سياسى:==
==فعاليتهاى سياسى:==
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
روح الله الموسوى الخمينى. 29 ديماه1363 ه‍.ش»  
روح الله الموسوى الخمينى. 29 ديماه1363 ه‍.ش»  


پيام آيت‌الله العظمى گلپايگانى:  
پيام آيت‌الله گلپايگانى:  


آيت‌الله العظمى گلپايگانى كه علاقه فراوان و ارتباط عميقى بين آن دو بزرگوار حاكم بود، در تلگراف تسليت چنين مى‌نويسد:  
آيت‌الله گلپايگانى كه علاقه فراوان و ارتباط عميقى بين آن دو بزرگوار حاكم بود، در تلگراف تسليت چنين مى‌نويسد:  


«بسم الله الرحمن الرحيم. ثلمة لا تسد و كسر لا يجبر. با كمال تاسف رحلت مرجع عاليقدر، بقية السلف و اسوه فضايل و تقوا و فقيه اهل بيت‌عليهم السلام حضرت آيت‌الله آقاى حاج سيد احمد خوانسارى (قدس سره) را به آستان اقدس بقية الله (ارواح العالمين له الفداء) و به محاضر علماى اعلام و حوزه‌هاى علميه و به عموم ملت مسلمان و شيعيان جهان تسليت عرض مى‌كنم.  
«بسم الله الرحمن الرحيم. ثلمة لا تسد و كسر لا يجبر. با كمال تاسف رحلت مرجع عاليقدر، بقية السلف و اسوه فضايل و تقوا و فقيه اهل بيت‌عليهم السلام حضرت آيت‌الله آقاى حاج سيد احمد خوانسارى (قدس سره) را به آستان اقدس بقية الله (ارواح العالمين له الفداء) و به محاضر علماى اعلام و حوزه‌هاى علميه و به عموم ملت مسلمان و شيعيان جهان تسليت عرض مى‌كنم.  
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
اين سخن نشانگر آن معنى است كه خود عمل منهاى سخن و نطق، سازنده است و كار ساز. آن فقيه بزرگوار چندان اهل سخن و بيان و نطق و گفتار نبود، اما عمل و تقواى بوذرى و زهد و پارسايى بحر العلومى، و قداست و نزاهت مقدس اردبيلى را در عصر ماديات و در مرز تزاحم اميال و شهوات نفسانى، يعنى قلب بازار تهران را داشت، به حدى كه با سيره عملى خويش مردم را به معنويت اسلام و حقانيت روحانيت و تقوى جلب مى‌نمود، نه با بيان و گفتار.  
اين سخن نشانگر آن معنى است كه خود عمل منهاى سخن و نطق، سازنده است و كار ساز. آن فقيه بزرگوار چندان اهل سخن و بيان و نطق و گفتار نبود، اما عمل و تقواى بوذرى و زهد و پارسايى بحر العلومى، و قداست و نزاهت مقدس اردبيلى را در عصر ماديات و در مرز تزاحم اميال و شهوات نفسانى، يعنى قلب بازار تهران را داشت، به حدى كه با سيره عملى خويش مردم را به معنويت اسلام و حقانيت روحانيت و تقوى جلب مى‌نمود، نه با بيان و گفتار.  


در اعلاميه آيت‌الله العظمى گلپايگانى نيز آثار سوز و حزن و تأثر موج مى زند. جايى كه در آغاز اعلاميه مى‌نويسد: «شكاف غير قابل انسداد و شكست غير قابل جبران به حريم دين و مرز روحانيت اسلام وارد آمده است كه هرگز قابل جبران نيست.» و آنگاه از وى به عنوان يادگار سلف و ذخيره گذشتگان و الگوى فضايل مخالف هوى و هوس و مطيع امر مولى و تارك دنيا و منقطع الى الله و جامع بين علم و عمل ياد مى‌كند، نشانه‌ها و اماراتى كه امام‌عليه السلام در مرجع تقليد تعيين فرموده‌اند، و نكته مهم‌تر آنجا است كه مى‌فرمايند: «ايشان بيش از نيم قرن با اين اوصاف و صفات،بين اقران و امثال مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران و نظاير بوده است.» طبيعى است رخنه‌اى كه با چنين ضايعه‌اى به اركان دژ اسلام رخ دهد، به اين زوديها قابل جبران نخواهد بود.  
در اعلاميه آيت‌الله گلپايگانى نيز آثار سوز و حزن و تأثر موج مى زند. جايى كه در آغاز اعلاميه مى‌نويسد: «شكاف غير قابل انسداد و شكست غير قابل جبران به حريم دين و مرز روحانيت اسلام وارد آمده است كه هرگز قابل جبران نيست.» و آنگاه از وى به عنوان يادگار سلف و ذخيره گذشتگان و الگوى فضايل مخالف هوى و هوس و مطيع امر مولى و تارك دنيا و منقطع الى الله و جامع بين علم و عمل ياد مى‌كند، نشانه‌ها و اماراتى كه امام‌عليه السلام در مرجع تقليد تعيين فرموده‌اند، و نكته مهم‌تر آنجا است كه مى‌فرمايند: «ايشان بيش از نيم قرن با اين اوصاف و صفات،بين اقران و امثال مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران و نظاير بوده است.» طبيعى است رخنه‌اى كه با چنين ضايعه‌اى به اركان دژ اسلام رخ دهد، به اين زوديها قابل جبران نخواهد بود.  


==منابع==
==منابع==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش