پرش به محتوا

فائق المقال في الحدیث و الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'احمد بن عبدالرضا بصرى' به 'احمد بن عبدالرضا بصرى ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:


1. در مقدمه بخش احياء التراث در مركز تحقيقات دارالحديث كه در تاريخ 12 تير 1380ش در قم نوشته شده، با اشاره به اهميت شناسايى و فهم روايات معصومين(ع) و پيروى از آن و اهتمام دانشمندان شيعه و سنى به علوم حديث، افزوده شده است: «... يكى از عالمان شيعه كه خداوند او را در زمينه تأليف در موضوع علم درايه و رجال موفق كرده، شيخ حافظ مهذب‌الدين [[بصری، احمد بن عبدالرضا|احمد بن عبدالرضا بصرى]] ، از شاگردان محدّث بزرگ شيخ حرّ صاحب [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]] است كه كتاب حاضر را فراهم آورده است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5-6</ref>.
#در مقدمه بخش احياء التراث در مركز تحقيقات دارالحديث كه در تاريخ 12 تير 1380ش در قم نوشته شده، با اشاره به اهميت شناسايى و فهم روايات معصومين(ع) و پيروى از آن و اهتمام دانشمندان شيعه و سنى به علوم حديث، افزوده شده است: «... يكى از عالمان شيعه كه خداوند او را در زمينه تأليف در موضوع علم درايه و رجال موفق كرده، شيخ حافظ مهذب‌الدين [[بصری، احمد بن عبدالرضا|احمد بن عبدالرضا بصرى]] ، از شاگردان محدّث بزرگ شيخ حرّ صاحب [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]] است كه كتاب حاضر را فراهم آورده است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5-6</ref>.
 
#در مقدمه مصحح كه آن را در 23 بهمن 1379ش نوشته، نويسنده و آثارش را به‌صورت اختصار شناسانده و بعد تأكيد كرده است: «... كتاب حاضر يكى از مهم‌ترين تأليفات نويسنده در دو علم درايه و رجال است كه نخست در چند فصل درباره درايه و مسائل مرتبط به آن سخن گفته و بعد بر اساس رجال كشّى و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و رجال [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و فهرست و خلاصة الأقوال، رجال ثقه را ذكر كرده و بعد از آن، مشهوران با كنيه و... را آورده است.
2. در مقدمه مصحح كه آن را در 23 بهمن 1379ش نوشته، نويسنده و آثارش را به‌صورت اختصار شناسانده و بعد تأكيد كرده است: «... كتاب حاضر يكى از مهم‌ترين تأليفات نويسنده در دو علم درايه و رجال است كه نخست در چند فصل درباره درايه و مسائل مرتبط به آن سخن گفته و بعد بر اساس رجال كشّى و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و رجال [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و فهرست و خلاصة الأقوال، رجال ثقه را ذكر كرده و بعد از آن، مشهوران با كنيه و... را آورده است.
#:نويسنده در اين اثر از كتاب جامع المقال في ما يتعلّق بأحوال الحديث و الرجال، تأليف شيخ فخرالدين طريحى، تأثير پذيرفته و از آن بسيار بهره برده است و به نظر مى‌رسد كه در زمان تأليف اين كتاب، كتاب طريحى در نزد نويسنده بوده چون طريحى در سال 1053ق، نگارش كتابش را به پايان برده و نويسنده اين كتاب، در سال 1085ق. سپس مصحح كتاب، نسخه‌هاى خطى كتاب حاضر را معرفى كرده و روش تصحيح خودش را توضيح داده است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص7-11</ref>.
 
#:گفتنى است كه نام مصحح كتاب بر روى جلد و صفحه شناسنامه و نيز در پايان مقدمه مصحح <ref>مقدمه كتاب، ص11</ref> به‌صورت «غلامحسين قيصريّه‌ها» ثبت شده، ولى در مقدمه ناشر به‌صورت «غلامحسين قيصرى» <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص6</ref> آمده است.
نويسنده در اين اثر از كتاب جامع المقال في ما يتعلّق بأحوال الحديث و الرجال، تأليف شيخ فخرالدين طريحى، تأثير پذيرفته و از آن بسيار بهره برده است و به نظر مى‌رسد كه در زمان تأليف اين كتاب، كتاب طريحى در نزد نويسنده بوده چون طريحى در سال 1053ق، نگارش كتابش را به پايان برده و نويسنده اين كتاب، در سال 1085ق. سپس مصحح كتاب، نسخه‌هاى خطى كتاب حاضر را معرفى كرده و روش تصحيح خودش را توضيح داده است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص7-11</ref>.
#علم درايه، علمى است كه در آن از متن حديث، كيفيّت تحمّلش، آداب و راه‌هاى نقل آن (راه‌هاى درست و نادرست) بحث مى‌شود.
 
#:حديث، كلامى است كه قول يا فعل يا تقرير معصوم(ع) را حكايت مى‌كند و اطلاقش بر مطالبى كه از غير معصوم(ع) وارد شده، مجاز است <ref>متن كتاب، ص19</ref>.
گفتنى است كه نام مصحح كتاب بر روى جلد و صفحه شناسنامه و نيز در پايان مقدمه مصحح <ref>مقدمه كتاب، ص11</ref> به‌صورت «غلامحسين قيصريّه‌ها» ثبت شده، ولى در مقدمه ناشر به‌صورت «غلامحسين قيصرى» <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص6</ref> آمده است.
#صحابى بنا بر نظر صحيح‌تر عبارت است از: كسى كه با پيامبر(ص) مصاحبت كرده درحالى‌كه ايمان آورده و با ايمان از دنيا رفته است و راه شناختش عبارت است از تواتر، شهرت، استفاضه و خبر دادن افراد ثقه. شماره آنان محصور نيست. گفته شده كه پيامبر اكرم(ص) در حالى از دنيا رفت كه 114 هزار صحابى داشت.
 
#:تابعى، كسى است كه صحابى را ادراك كرده، ولى پيامبر(ص) را نديده است. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] پادشاه حبشه و سويد بن عطيّه و ابومسلم خولانى و ربيعة بن زراره و احنف بن قيس و... از جمله تابعيان شمرده شده‌اند. اينان كسانى هستند كه زمان جاهليت و اسلام را ادراك كردند، ولى با پيامبر(ص) ديدارى نداشتند و گاه به آنها مُخَضرَمين هم گفته مى‌شود؛ يعنى كسانى كه محروم شدند و نتوانستند به شرف مصاحبت با پيامبر(ص) نايل شوند... <ref>ر.ك: همان، ص43</ref>.
3. علم درايه، علمى است كه در آن از متن حديث، كيفيّت تحمّلش، آداب و راه‌هاى نقل آن (راه‌هاى درست و نادرست) بحث مى‌شود.
#بدان كه [[شيخ صدوق]] در موارد بسيارى، «محمّد بن يعقوب الكليني عن محمّد بن إسماعيل عن الفضل بن شاذان» را استعمال مى‌كند؛ پس ظاهرش آن است كه بر عكس پندار برخى، منظورش «محمّد بن اسماعيل بندقى نيشابورى» است؛ نه «محمّد بن اسماعيل بن بزيع» و نه «محمّد بن اسماعيل بن احمد بن بشير برمكى» و نه «محمّد بن اسماعيل بن ميمون زعفرانى». همچنين برخلاف پندار بعضى، آنجا كه [[شيخ صدوق]] «محمّد بن الحسن»، مى‌گويد، ظاهرش محمّد بن حسن صفّار است، نه ابن الوليد <ref>همان، ص206</ref>.
 
حديث، كلامى است كه قول يا فعل يا تقرير معصوم(ع) را حكايت مى‌كند و اطلاقش بر مطالبى كه از غير معصوم(ع) وارد شده، مجاز است <ref>متن كتاب، ص19</ref>.
 
4. صحابى بنا بر نظر صحيح‌تر عبارت است از: كسى كه با پيامبر(ص) مصاحبت كرده درحالى‌كه ايمان آورده و با ايمان از دنيا رفته است و راه شناختش عبارت است از تواتر، شهرت، استفاضه و خبر دادن افراد ثقه. شماره آنان محصور نيست. گفته شده كه پيامبر اكرم(ص) در حالى از دنيا رفت كه 114 هزار صحابى داشت.
 
تابعى، كسى است كه صحابى را ادراك كرده، ولى پيامبر(ص) را نديده است. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] پادشاه حبشه و سويد بن عطيّه و ابومسلم خولانى و ربيعة بن زراره و احنف بن قيس و... از جمله تابعيان شمرده شده‌اند. اينان كسانى هستند كه زمان جاهليت و اسلام را ادراك كردند، ولى با پيامبر(ص) ديدارى نداشتند و گاه به آنها مُخَضرَمين هم گفته مى‌شود؛ يعنى كسانى كه محروم شدند و نتوانستند به شرف مصاحبت با پيامبر(ص) نايل شوند... <ref>ر.ك: همان، ص43</ref>.
 
5. بدان كه [[شيخ صدوق]] در موارد بسيارى، «محمّد بن يعقوب الكليني عن محمّد بن إسماعيل عن الفضل بن شاذان» را استعمال مى‌كند؛ پس ظاهرش آن است كه بر عكس پندار برخى، منظورش «محمّد بن اسماعيل بندقى نيشابورى» است؛ نه «محمّد بن اسماعيل بن بزيع» و نه «محمّد بن اسماعيل بن احمد بن بشير برمكى» و نه «محمّد بن اسماعيل بن ميمون زعفرانى». همچنين برخلاف پندار بعضى، آنجا كه [[شيخ صدوق]] «محمّد بن الحسن»، مى‌گويد، ظاهرش محمّد بن حسن صفّار است، نه ابن الوليد <ref>همان، ص206</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش