۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صدرالمتألهين شيرازى' به 'صدرالمتألهين شيرازى ') |
جز (جایگزینی متن - 'ملاصدرا' به 'ملاصدرا ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
«مجموعه رسائل فلسفى صدر المتألهين» مجموعه 18 رساله است كه چهارده رساله از اين مجموعه بهطور قطع از آثار حكيم بزرگ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] (979- 1050ق) مىباشد كه در مورد موضوعات كلامى و فلسفى است، ولى دو تفسير -از سوره توحيد- منسوب به اوست اما ثابت نشده است و در مورد دو رساله آخرى نيز به يقين مىتوان گفت كه از آثار ملاصدرا نيست. كتاب با تحقيق و تصحيح [[ناجی اصفهانی، حامد|حامد ناجى اصفهانى]] به زبان فارسى منتشر شده است. | «مجموعه رسائل فلسفى صدر المتألهين» مجموعه 18 رساله است كه چهارده رساله از اين مجموعه بهطور قطع از آثار حكيم بزرگ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] (979- 1050ق) مىباشد كه در مورد موضوعات كلامى و فلسفى است، ولى دو تفسير -از سوره توحيد- منسوب به اوست اما ثابت نشده است و در مورد دو رساله آخرى نيز به يقين مىتوان گفت كه از آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] نيست. كتاب با تحقيق و تصحيح [[ناجی اصفهانی، حامد|حامد ناجى اصفهانى]] به زبان فارسى منتشر شده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
پس از مقدمه مصحح، به ترتيب رسالههاى چهاردهگانه قطعى و بعد دو رساله منسوب به ملاصدرا و در آخر نيز دو رسالهاى كه قطعاً از ملاصدرا نيست، آمده است. | پس از مقدمه مصحح، به ترتيب رسالههاى چهاردهگانه قطعى و بعد دو رساله منسوب به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و در آخر نيز دو رسالهاى كه قطعاً از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] نيست، آمده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
1. رساله اتحاد عاقل و معقول: اين رساله از نگارشهاى مسلم صدرالمتألهين است كه اكثر ارباب تراجم و كتابشناسان صدرا بدان اشاره نمودهاند. مطالب اين وجيزه بهطور مبسوطترى در «اسفار» ج 3، ص 278 به بعد موجود است و در مواضعى چند، بحثهايى افزون دارد كه مىتوان از فصل اول مقاله دوم نام برد كه به نحو استطرادى قاعده «بسيط الحقيقة كلّ الأشياء» را طرح نموده و رابطه آن را با مسأله اتحاد عاقل و معقول بيان داشته است و در فصل سوم از همين مقاله براى تأييد مرام خود به عبارات بيشترى از شيخ يونانى استشهاد كرده است. نظر به اينكه اين رساله پس از «اسفار» نگارش يافته و خالى از جدلها و اطنابهاى اسفار است در خور دقّت و استفاده وافر است <ref>مقدمه مصحح، ص 21</ref>. | 1. رساله اتحاد عاقل و معقول: اين رساله از نگارشهاى مسلم صدرالمتألهين است كه اكثر ارباب تراجم و كتابشناسان صدرا بدان اشاره نمودهاند. مطالب اين وجيزه بهطور مبسوطترى در «اسفار» ج 3، ص 278 به بعد موجود است و در مواضعى چند، بحثهايى افزون دارد كه مىتوان از فصل اول مقاله دوم نام برد كه به نحو استطرادى قاعده «بسيط الحقيقة كلّ الأشياء» را طرح نموده و رابطه آن را با مسأله اتحاد عاقل و معقول بيان داشته است و در فصل سوم از همين مقاله براى تأييد مرام خود به عبارات بيشترى از شيخ يونانى استشهاد كرده است. نظر به اينكه اين رساله پس از «اسفار» نگارش يافته و خالى از جدلها و اطنابهاى اسفار است در خور دقّت و استفاده وافر است <ref>مقدمه مصحح، ص 21</ref>. | ||
2. اجوبه مسائل ملا شمساى گيلانى: اين رساله پاسخ به پنج پرسش حكيم متألّه قرن يازدهم ملا شمساى گيلانى است. ظاهر پرسشهاى مؤدّبانه و از طرفى وجود ترديد در ساختار پرسشها، نشانگر اين است كه ملا شمسا آثارى چند از ملاصدرا را مطالعه نموده و اشكالاتى در مبانى فكرى حكمت متعاليه صدرا ديده، لهذا آنها را شايان توجه و ذكر پنداشته است؛ و شايد به همين جهت نيز صدرا پاسخى مختصر به هر سؤال داده است. اين رساله از آثار ارزنده صدر المتألهين است و به جهت اينكه سائل، تشكيكات ارزندهاى در مبانى صدرايى وارد كرده و پاسخى شافى و وافى شنيده داراى اهميّت بهسزايى است. در صحّت انتساب اين رساله به حكيم صدرا هيچگونه ترديدى وجود ندارد <ref>همان، ص 22 و 23</ref>. | 2. اجوبه مسائل ملا شمساى گيلانى: اين رساله پاسخ به پنج پرسش حكيم متألّه قرن يازدهم ملا شمساى گيلانى است. ظاهر پرسشهاى مؤدّبانه و از طرفى وجود ترديد در ساختار پرسشها، نشانگر اين است كه ملا شمسا آثارى چند از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را مطالعه نموده و اشكالاتى در مبانى فكرى حكمت متعاليه صدرا ديده، لهذا آنها را شايان توجه و ذكر پنداشته است؛ و شايد به همين جهت نيز صدرا پاسخى مختصر به هر سؤال داده است. اين رساله از آثار ارزنده صدر المتألهين است و به جهت اينكه سائل، تشكيكات ارزندهاى در مبانى صدرايى وارد كرده و پاسخى شافى و وافى شنيده داراى اهميّت بهسزايى است. در صحّت انتساب اين رساله به حكيم صدرا هيچگونه ترديدى وجود ندارد <ref>همان، ص 22 و 23</ref>. | ||
3. اجوبه مسائل ملا مظفر حسين كاشانى: اين رساله پاسخى است به پرسشهاى پنجگانه ملا مظفر حسين كاشانى پيرامون مسائل نفس. سائل اين رساله يكى از فلاسفه قرن يازدهم هجرى و از شاگردان مير ابوالقاسم فندرسكى(ره) مىباشد و داراى طبع شعر بوده و اشعارى چند از وى در دست است و در همان روزگار ... به دليل دارا بودن ذوق تصوّف مورد تكفير قرار گرفته است. حكيم صدرا در اين رساله بهطور مستوفى پاسخهايى به سؤالات وى داده است <ref>همان، ص 24</ref>. | 3. اجوبه مسائل ملا مظفر حسين كاشانى: اين رساله پاسخى است به پرسشهاى پنجگانه ملا مظفر حسين كاشانى پيرامون مسائل نفس. سائل اين رساله يكى از فلاسفه قرن يازدهم هجرى و از شاگردان مير ابوالقاسم فندرسكى(ره) مىباشد و داراى طبع شعر بوده و اشعارى چند از وى در دست است و در همان روزگار ... به دليل دارا بودن ذوق تصوّف مورد تكفير قرار گرفته است. حكيم صدرا در اين رساله بهطور مستوفى پاسخهايى به سؤالات وى داده است <ref>همان، ص 24</ref>. | ||
4. اجوبه مسائل نصيريه: نويسنده در مورد اين رساله نوشته است كه حكيم بزرگ خواجه نصيرالدين طوسى براى معاصرش جناب شمسالدين خسروشاهى سه پرسش فلسفى را طرح كرده ولى او جواب نداده است. ملاصدرا افزوده است كه حال من به فضل الهى به آن پاسخ مىدهم. اين رساله از آثار مسلّم حكيم صدرا مىباشد و اكثر تراجم صدرا بدان اشاره كردهاند، و مضامين رساله شاهدى گويا بر انتساب آن به مرحوم آخوند مىباشد. در اهميت اين سه سؤال همين بس كه مىتوان به جزم و يقين حكم كرد كه اگر اين سه سؤال توسّط محقق طوسى طرح نشده بود، صدرا به بعضى از مبانى اساسى فلسفى خود دست نمىيازيد، و در هر حال اگر اين سه سؤال علت تامّهاى براى نياز به طرح مسائل نوين و ابتكارى فلسفه صدرا نباشد، به عنوان يك انگيزه كارساز مسلّما قابل طرح است، و لذا دقّت در اين رساله حائز اهميت بسزايى است، زيرا رهنمايى بهسوى مسأله جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس و از طرفى كليدى براى رهيابى به سوى حركت جوهريه و مبانى خاصه آن است <ref>همان، ص 25 و 26</ref>. | 4. اجوبه مسائل نصيريه: نويسنده در مورد اين رساله نوشته است كه حكيم بزرگ خواجه نصيرالدين طوسى براى معاصرش جناب شمسالدين خسروشاهى سه پرسش فلسفى را طرح كرده ولى او جواب نداده است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] افزوده است كه حال من به فضل الهى به آن پاسخ مىدهم. اين رساله از آثار مسلّم حكيم صدرا مىباشد و اكثر تراجم صدرا بدان اشاره كردهاند، و مضامين رساله شاهدى گويا بر انتساب آن به مرحوم آخوند مىباشد. در اهميت اين سه سؤال همين بس كه مىتوان به جزم و يقين حكم كرد كه اگر اين سه سؤال توسّط محقق طوسى طرح نشده بود، صدرا به بعضى از مبانى اساسى فلسفى خود دست نمىيازيد، و در هر حال اگر اين سه سؤال علت تامّهاى براى نياز به طرح مسائل نوين و ابتكارى فلسفه صدرا نباشد، به عنوان يك انگيزه كارساز مسلّما قابل طرح است، و لذا دقّت در اين رساله حائز اهميت بسزايى است، زيرا رهنمايى بهسوى مسأله جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس و از طرفى كليدى براى رهيابى به سوى حركت جوهريه و مبانى خاصه آن است <ref>همان، ص 25 و 26</ref>. | ||
5. رساله اصالت جعل وجود: اين رساله از آثار مسلّم صدرالمتألهين است كه هيچ يك از ارباب تراجم و شرححالنويسان صدرا از آن نامى به ميان نياوردهاند. در صحّت انتساب اين رساله به صدرا علاوه بر انتساب كاتب، ديباچه كتاب دليلى محكم است، زيرا صدرا در ديباچه نام خود را ذكر مىنمايد: «فيقول الفقير المستهين محمّد، الشهير بصدر الدين». علاوه بر اين، مندرجات رساله پس از مقايسه با كتاب «مشاعر» صدرا شاهدى گويا بر صحّت انتساب است. اين مسأله از اصول زيربنايى فلسفه صدراست و صدرا در اين رساله سيزده دليل و در «مشاعر» هشت دليل بر اثبات اصالت جعل وجود اقامه كرده است <ref>همان، ص 27</ref>. | 5. رساله اصالت جعل وجود: اين رساله از آثار مسلّم صدرالمتألهين است كه هيچ يك از ارباب تراجم و شرححالنويسان صدرا از آن نامى به ميان نياوردهاند. در صحّت انتساب اين رساله به صدرا علاوه بر انتساب كاتب، ديباچه كتاب دليلى محكم است، زيرا صدرا در ديباچه نام خود را ذكر مىنمايد: «فيقول الفقير المستهين محمّد، الشهير بصدر الدين». علاوه بر اين، مندرجات رساله پس از مقايسه با كتاب «مشاعر» صدرا شاهدى گويا بر صحّت انتساب است. اين مسأله از اصول زيربنايى فلسفه صدراست و صدرا در اين رساله سيزده دليل و در «مشاعر» هشت دليل بر اثبات اصالت جعل وجود اقامه كرده است <ref>همان، ص 27</ref>. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
17. رساله وجود: اين رساله از رسايلى است كه بعضى از فهرستنگاران از صدرا دانستهاند، لكن به اطمينان مىتوان اذعان داشت كه اين رساله از صدرا نيست <ref>همان، ص 46</ref>. | 17. رساله وجود: اين رساله از رسايلى است كه بعضى از فهرستنگاران از صدرا دانستهاند، لكن به اطمينان مىتوان اذعان داشت كه اين رساله از صدرا نيست <ref>همان، ص 46</ref>. | ||
18. رساله حل شبهه جذر الأصم: اين رساله از رسايلى است كه به غلط به صدرا منتسب گرديده و پارهاى از تراجم آن را از صدرا دانستهاند. در حالى كه نوشته سيد صدر الدين دشتكى است نه صدر الدين محمد شيرازى مشتهر به ملا صدرا <ref>همان، ص 49</ref>. يكى از مسائل مطرح در دوران زندگى و فعاليت علمى | 18. رساله حل شبهه جذر الأصم: اين رساله از رسايلى است كه به غلط به صدرا منتسب گرديده و پارهاى از تراجم آن را از صدرا دانستهاند. در حالى كه نوشته سيد صدر الدين دشتكى است نه صدر الدين محمد شيرازى مشتهر به ملا صدرا <ref>همان، ص 49</ref>. يكى از مسائل مطرح در دوران زندگى و فعاليت علمى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ، عبارت از شبهه جذر اصمّ يا پارادوكس دروغگو بوده است و در حالى كه بسيارى از انديشمندان آن روزگار مانند استادش ميرداماد به اين مطلب توجه كرده و درباره آن پژوهش كردهاند ولى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] عنايتى به اين موضوع نكرده است. استاد دكتر احد فرامرز قراملكى توضيح داده است كه همين نكته مىتواند نظريه «ميان رشتهاى بودن» روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را تأييد كند <ref>فرامرز قراملكى، احد، ص 51- 52</ref>. | ||
19. به نظر مىرسد كه شايسته بود مصحح محترم به آوردن رسالههاى چهاردهگانه نخستين كه قطعاً از آثار | 19. به نظر مىرسد كه شايسته بود مصحح محترم به آوردن رسالههاى چهاردهگانه نخستين كه قطعاً از آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ست؛ اكتفا مىكرد و دو رساله منسوب بعدى و بويژه دو رساله آخرى كه يقيناً نوشته ديگران است را در اينجا نمىآورد. اگر نظر ايشان به حفظ اين رسالههاى چهارگانه است مىشود در كتابى ديگر منتشر كرد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
1. مقدمه مصحح و متن كتاب. | 1. مقدمه مصحح و متن كتاب. | ||
2. فرامرز قراملكى، احد، روششناسى فلسفه | 2. فرامرز قراملكى، احد، روششناسى فلسفه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ، بنياد حكمت اسلامى صدرا، چاپ اول، تهران، 1388ش. | ||
ویرایش