۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
جز (جایگزینی متن - 'ملاصدرا' به 'ملاصدرا ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
المظاهر الإلهية في أسرار العلوم الكمالية، رسالهاى است موجز و استدلالى از صدر المتألهين، در مباحث حكمت متعاليه كه با روش فلسفى و شواهد از آيات و اخبار، به زبان عربى نوشته شده است. اين كتاب در واقع خلاصۀ همه مباحثى است كه آخوند در كتاب اسفار و ديگر كتب خود؛ همچون مبدا و معاد و شواهد الربوبيه مطرح كرده است. فصول و مطالب اين كتاب از آن رو كه مباحث مبدا و معاد را به رشته تحرير كشيده است، گويى آيينهاى از ظهور فيض ربانى و تجلى رحمانى را به نمايش مىگذارد و حكمت جويان را به سير و سفر در ظهورات اسماء و صفات مىبرد. به اعتقاد پروفسور هانرى كوربن، المظاهر الالهيه گزارشى است از مجموع مطالب فلسفى و كلامى از زاويه حيات معنوى. اين كتاب را مىتوان يكى از بهترين كارهاى ملاصدرا برشمرد، نه به سبب انبوه مسائل فلسفى، بلكه به سبب ظرافتها و ريزه كارىهايى كه در آن به كار رفته است. در عين حال يك دوره حكمت متعاليه و حكمت عرشيه و قدسيه است. | المظاهر الإلهية في أسرار العلوم الكمالية، رسالهاى است موجز و استدلالى از صدر المتألهين، در مباحث حكمت متعاليه كه با روش فلسفى و شواهد از آيات و اخبار، به زبان عربى نوشته شده است. اين كتاب در واقع خلاصۀ همه مباحثى است كه آخوند در كتاب اسفار و ديگر كتب خود؛ همچون مبدا و معاد و شواهد الربوبيه مطرح كرده است. فصول و مطالب اين كتاب از آن رو كه مباحث مبدا و معاد را به رشته تحرير كشيده است، گويى آيينهاى از ظهور فيض ربانى و تجلى رحمانى را به نمايش مىگذارد و حكمت جويان را به سير و سفر در ظهورات اسماء و صفات مىبرد. به اعتقاد پروفسور هانرى كوربن، المظاهر الالهيه گزارشى است از مجموع مطالب فلسفى و كلامى از زاويه حيات معنوى. اين كتاب را مىتوان يكى از بهترين كارهاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] برشمرد، نه به سبب انبوه مسائل فلسفى، بلكه به سبب ظرافتها و ريزه كارىهايى كه در آن به كار رفته است. در عين حال يك دوره حكمت متعاليه و حكمت عرشيه و قدسيه است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
المظاهر الالهيه داراى يك مقدمه و دو بخش (دو فن) و يك خاتمه است. هر يك از دو فن به هشت فصل كوچكتر (يا به تعبير كتاب هشت مظهر) تقسيم شده كه ظاهرا اشاره به هشت درب بهشت مىباشد. معناى مظهر در اصطلاح عرفاى مسلمان هر ممكن الوجودى است كه به قدرت و علم حق تعالى آفريده شده و آيينه ظهور و نماد اسماء و صفات خدا باشد و او را بشناسد. | المظاهر الالهيه داراى يك مقدمه و دو بخش (دو فن) و يك خاتمه است. هر يك از دو فن به هشت فصل كوچكتر (يا به تعبير كتاب هشت مظهر) تقسيم شده كه ظاهرا اشاره به هشت درب بهشت مىباشد. معناى مظهر در اصطلاح عرفاى مسلمان هر ممكن الوجودى است كه به قدرت و علم حق تعالى آفريده شده و آيينه ظهور و نماد اسماء و صفات خدا باشد و او را بشناسد. | ||
- ملاصدرا در سرآغاز مقدمه به تعريف حكمت به روش عرفا پرداخته و غايت حكمت را معرفت عقل هيولانى مىداند. وى قرآن را عين حكمت و همان نور و عقل بسيط مىداند؛ اما معتقد است رسيدن به حقايق پنهان اين جهان، بدون رياضت در كسب علم و عمل ميسر نيست. | - [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در سرآغاز مقدمه به تعريف حكمت به روش عرفا پرداخته و غايت حكمت را معرفت عقل هيولانى مىداند. وى قرآن را عين حكمت و همان نور و عقل بسيط مىداند؛ اما معتقد است رسيدن به حقايق پنهان اين جهان، بدون رياضت در كسب علم و عمل ميسر نيست. | ||
- فن اول كتاب به مباحث مبدا اختصاص يافته است. او در آغاز مظهر اول اين قسمت، غايت و هدف حكمت و قرآن كريم را، آموختن راه سفر طبيعى انسان و حركت و سير تكاملى بشر به سوى آخرت و وصول به خداوند ذى الكمال معرفى مىكند. اصول و مراحل عمده اين سفر را طى شش مرحله مىشمارد كه سه مرحلۀ آن بسيار مهم است. اين مراحل عبارتند از: 1- خداشناسى 2- شناخت صراط مستقيم و مراحل صعود به حق 3- شناخت معاد. سه مرحلۀ ديگر هم عبارتند از: پيامبر شناسى، شناخت كفار و راه باطل، آداب سفر و زاد و راحله. ملاصدرا بر اساس روش خود (كه از علوم جزئيه مىگريزد و به امور ارضى و ناسوتى نمىپردازد) از اين شش مقصد به سه مرحله و مقصد مهمتر (خداشناسى، راه شناسى، معاد شناسى) مىپردازد. صدرالمتالهين در اين اثر براى خداشناسى در كنار برهان صديقين، به راه ديگرى اشاره مىكند و آن شناخت خداوند از راه خودشناسى و شناخت حق از راه نفس است كه از حديث «من عرف نفسه عرف ربه» الهام گرفته و به آن بهاى بسيارى مىدهد. | - فن اول كتاب به مباحث مبدا اختصاص يافته است. او در آغاز مظهر اول اين قسمت، غايت و هدف حكمت و قرآن كريم را، آموختن راه سفر طبيعى انسان و حركت و سير تكاملى بشر به سوى آخرت و وصول به خداوند ذى الكمال معرفى مىكند. اصول و مراحل عمده اين سفر را طى شش مرحله مىشمارد كه سه مرحلۀ آن بسيار مهم است. اين مراحل عبارتند از: 1- خداشناسى 2- شناخت صراط مستقيم و مراحل صعود به حق 3- شناخت معاد. سه مرحلۀ ديگر هم عبارتند از: پيامبر شناسى، شناخت كفار و راه باطل، آداب سفر و زاد و راحله. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] بر اساس روش خود (كه از علوم جزئيه مىگريزد و به امور ارضى و ناسوتى نمىپردازد) از اين شش مقصد به سه مرحله و مقصد مهمتر (خداشناسى، راه شناسى، معاد شناسى) مىپردازد. صدرالمتالهين در اين اثر براى خداشناسى در كنار برهان صديقين، به راه ديگرى اشاره مىكند و آن شناخت خداوند از راه خودشناسى و شناخت حق از راه نفس است كه از حديث «من عرف نفسه عرف ربه» الهام گرفته و به آن بهاى بسيارى مىدهد. | ||
- فن دوم از اين كتاب به مباحث معاد اختصاص دارد. ملاصدرا به رهروى از عرفا و حكماى باستانى، از نفس انسانى به «شعلۀ ملكوتى» و «كلمۀ نوريه» تعبير مىكند، زيرا منشا حدوث آن ماده است؛ اما با سير و تكامل و قطورى كه در عوالم پيدا مىكند، مجرد مىگردد، لذا با مرگ از بين نمىرود؛ اما اين نفس چون در غالب انسانها به تجرد كامل نرسيده است، با بدنى كه از جنس اجسام دنيايى نمىباشد، در آخرت ادامه حيات مىدهد. صدرالمتالهين بر خلاف عدهاى از فلاسفه، به معاد جسمانى اعتقاد دارد و آخرت را همانند اين دنيا مىداند. با اين فرق كه آخرت جاى ثبات و قرار است و دنيا بىثبات و گذرا. او معاد جسمانى و روحانى را از اصول شريعت دانسته و منكر آن را كافر مىداند. او در اين باره مىگويد؛ «و من انكر هذا (المعاد الجسمانى) فقد انكر ركنا عظيما من الايمان فيكون كافرا عقلا و شرعا». | - فن دوم از اين كتاب به مباحث معاد اختصاص دارد. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به رهروى از عرفا و حكماى باستانى، از نفس انسانى به «شعلۀ ملكوتى» و «كلمۀ نوريه» تعبير مىكند، زيرا منشا حدوث آن ماده است؛ اما با سير و تكامل و قطورى كه در عوالم پيدا مىكند، مجرد مىگردد، لذا با مرگ از بين نمىرود؛ اما اين نفس چون در غالب انسانها به تجرد كامل نرسيده است، با بدنى كه از جنس اجسام دنيايى نمىباشد، در آخرت ادامه حيات مىدهد. صدرالمتالهين بر خلاف عدهاى از فلاسفه، به معاد جسمانى اعتقاد دارد و آخرت را همانند اين دنيا مىداند. با اين فرق كه آخرت جاى ثبات و قرار است و دنيا بىثبات و گذرا. او معاد جسمانى و روحانى را از اصول شريعت دانسته و منكر آن را كافر مىداند. او در اين باره مىگويد؛ «و من انكر هذا (المعاد الجسمانى) فقد انكر ركنا عظيما من الايمان فيكون كافرا عقلا و شرعا». | ||
== نسخه شناسى == | == نسخه شناسى == | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
نسخۀ حاضر در برنامه بر اساس برخى نسخ فوق با عنايت به نسخه چاپى آقاى [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]]، استاد دانشگاه مشهد، توسط آقاى سيد محمد خامنهاى تصحيح انتقادى شده و در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 188 صفحه به اضافۀ 318 صفحه مقدمه مصحح براى نخستين بار در سال 1378ش توسط سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى تهران منتشر گرديده است. | نسخۀ حاضر در برنامه بر اساس برخى نسخ فوق با عنايت به نسخه چاپى آقاى [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]]، استاد دانشگاه مشهد، توسط آقاى سيد محمد خامنهاى تصحيح انتقادى شده و در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 188 صفحه به اضافۀ 318 صفحه مقدمه مصحح براى نخستين بار در سال 1378ش توسط سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى تهران منتشر گرديده است. | ||
مصحح در مقدمه مفصل خود به بررسى سير حكمت پيش از اسلام و سير حكمت، پس از اسلام پرداخته و به اجمال شرح حال ملاصدرا را بيان كرده، سپس به معرفى كتاب حاظر مى پردازد و تصوير نسخ خطى آن را ارائه مىنمايد. | مصحح در مقدمه مفصل خود به بررسى سير حكمت پيش از اسلام و سير حكمت، پس از اسلام پرداخته و به اجمال شرح حال [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را بيان كرده، سپس به معرفى كتاب حاظر مى پردازد و تصوير نسخ خطى آن را ارائه مىنمايد. | ||
==منبع:== | ==منبع:== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
1- مقدمه مصحح آقاى سيد محمد خامنهاى. | 1- مقدمه مصحح آقاى سيد محمد خامنهاى. | ||
2- كتابشناسى جامع | 2- كتابشناسى جامع [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ، ناهيد باقرى خرمدشتى. | ||
ویرایش