۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در مورد تاريخ دقيق وفات وى اختلاف وجود دارد.برخى منابع سال 1100 ق و بعضى سال 1103 ق را به عنوان سال وفات وى ذكر نمودهاند. | در مورد تاريخ دقيق وفات وى اختلاف وجود دارد.برخى منابع سال 1100 ق و بعضى سال 1103 ق را به عنوان سال وفات وى ذكر نمودهاند. | ||
اساتيد و شاگردان:در كتب تاريخى به شاگردان قاضى سعيد اشارۀ چندانىنشده است.اما [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعة]] ،محمد بن حسن على كه احتمالا نوۀ | اساتيد و شاگردان:در كتب تاريخى به شاگردان قاضى سعيد اشارۀ چندانىنشده است.اما [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعة]] ،محمد بن حسن على كه احتمالا نوۀ عبداللّه تسترى(م 1021 ق) | ||
بوده را نام برده است <ref> الذريعه،جلد 1 صفحه 417</ref> .محمد كريم و مهدى نامى كه شرح توحيد را بر مصنف آن قرائت كرده<ref> مقدمۀ كليد بهشت،محمد مشكوة</ref> | بوده را نام برده است <ref> الذريعه،جلد 1 صفحه 417</ref> .محمد كريم و مهدى نامى كه شرح توحيد را بر مصنف آن قرائت كرده<ref> مقدمۀ كليد بهشت،محمد مشكوة</ref> | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
حكمت را از مولى رجبعلى تبريزى(م 1080)در اصفهان و علوم دينى و عرفان را از ملا محسن فيض كاشانى(م 1091)فرا گرفت.اينكه آيا قاضى سعيد نزد ملا | حكمت را از مولى رجبعلى تبريزى(م 1080)در اصفهان و علوم دينى و عرفان را از ملا محسن فيض كاشانى(م 1091)فرا گرفت.اينكه آيا قاضى سعيد نزد ملا عبدالرزاق لاهيجى(م 1051)حكمة الاشراق را خوانده باشد،مورد اختلاف است. | ||
افندى در [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و به نقل از وى صاحب [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]و طرائق الحقائق<ref>الميرزا عبدالله الافندى الاصفهانى،[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و حياض الفضلاء، تحقيق السيد احمد الحسينى،قم 1401،ج 2،ص 284«و قد قرأ فى اوائل امره الحكميات فى قم على المولى | افندى در [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و به نقل از وى صاحب [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]و طرائق الحقائق<ref>الميرزا عبدالله الافندى الاصفهانى،[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و حياض الفضلاء، تحقيق السيد احمد الحسينى،قم 1401،ج 2،ص 284«و قد قرأ فى اوائل امره الحكميات فى قم على المولى عبدالرزاق اللاهيجى».</ref>، وى را شاگرد فياض به حساب آوردهاند.[[کربن، هانری|هانرى كربن]] و استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]]،قاضى سعيد را متأثّر از درس اشراق فياض دانستهاند.<ref> كربن،هانرى،تاريخ فلسفۀ اسلامى،ترجمه جواد طباطبايى،ج 2، ص 165.</ref> | ||
اما از آثار قاضى سعيد به رغم تصريح بر شاگرديش در محضر رجبعلى و فيض.تلمذ در محضر صاحب شوارق به دست نمىآيد،به علاوه ولادت قاضى تنها دو سال قبل از وفات فيض اتفاق افتاده،چگونه اين طفل دوساله به درك محضر استاد فياض،نائل آمده است؟ | اما از آثار قاضى سعيد به رغم تصريح بر شاگرديش در محضر رجبعلى و فيض.تلمذ در محضر صاحب شوارق به دست نمىآيد،به علاوه ولادت قاضى تنها دو سال قبل از وفات فيض اتفاق افتاده،چگونه اين طفل دوساله به درك محضر استاد فياض،نائل آمده است؟ | ||
خط ۲۷۴: | خط ۲۷۴: | ||
دوم:آثار قاضى سعيد علاوه بر ضعف عمومى مدرسۀ فلسفى مولى رجبعلى مشكل ديگرى نيز دچار است و آن ناهماهنگى فلسفه ملا رجبعلى و حكمت متعاليه است.قاضى | دوم:آثار قاضى سعيد علاوه بر ضعف عمومى مدرسۀ فلسفى مولى رجبعلى مشكل ديگرى نيز دچار است و آن ناهماهنگى فلسفه ملا رجبعلى و حكمت متعاليه است.قاضى | ||
سعيد بىتوجه به لوازم مبانى دو استاد خود كوشيده است تا نسبت به هردو استاد وفادار بماند.<ref> استاد آشتيانى در جلد سوم منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ص 17 و 18 نوشته است: «قاضى سعيد در مشرب فلسفه و عرفان تابع استاد عظيم خود علاّمه كاشانى ملا محسن فيض و او تلميذ محض و مقرّر بدون چون و چراى ملاصدرااست.چون قاضى از حوزۀ تدريس ملا | سعيد بىتوجه به لوازم مبانى دو استاد خود كوشيده است تا نسبت به هردو استاد وفادار بماند.<ref> استاد آشتيانى در جلد سوم منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ص 17 و 18 نوشته است: «قاضى سعيد در مشرب فلسفه و عرفان تابع استاد عظيم خود علاّمه كاشانى ملا محسن فيض و او تلميذ محض و مقرّر بدون چون و چراى ملاصدرااست.چون قاضى از حوزۀ تدريس ملا عبدالرزاق و معاصر وى ملا رجبعلى بهره برده است گاهى بر مبانى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]مناقشه مىنمايد كه برطبق مبانى و قواعدى(كه از باب تأثر زياد از استاد خود فيض)پذيرفته است و در واقع همۀ مطالب او بر آن قواعد استوار است،اين اشكالات بىاصل و غير وارد است. | ||
از اين جهت بعضى از اساتيد چندان توجّهى به او ننمودهاند و او را غير متضلّع در حكمت نظرى دانستهاند.به عقيدۀ حقير حق آن است كه او در حكمت متعاليه تضلّع و تخصّص تام نظير آخوند نورى و تلاميذ او ندارد؛ولى از باب اينكه مدّتها به درس فيض حاضر نشده است،قهرا كثيرى از مبانى اين حكمت را پذيرفته است...قاضى سعيد در تصوف بيشتر از فلسفۀ نظرى خبرگى دارد...». | از اين جهت بعضى از اساتيد چندان توجّهى به او ننمودهاند و او را غير متضلّع در حكمت نظرى دانستهاند.به عقيدۀ حقير حق آن است كه او در حكمت متعاليه تضلّع و تخصّص تام نظير آخوند نورى و تلاميذ او ندارد؛ولى از باب اينكه مدّتها به درس فيض حاضر نشده است،قهرا كثيرى از مبانى اين حكمت را پذيرفته است...قاضى سعيد در تصوف بيشتر از فلسفۀ نظرى خبرگى دارد...». | ||
</ref>اما در موارد اختلاف دو استاد از قبيل اصالت ماهيت يا وجود،حركت جوهرى،وجود ذهنى،اشتراك لفظى يا معنوى وجود،تركيب اتحادى ياانضمامى وجود و ماهيت و بحث صفات واجب مبانى ملارجبعلى را پذيرفته،غافل از اينكه پذيرش اين مبانى لوازمى دارد كه با ديگر مبانى حكمت متعاليه از اساس ناسازگار است. | </ref>اما در موارد اختلاف دو استاد از قبيل اصالت ماهيت يا وجود،حركت جوهرى،وجود ذهنى،اشتراك لفظى يا معنوى وجود،تركيب اتحادى ياانضمامى وجود و ماهيت و بحث صفات واجب مبانى ملارجبعلى را پذيرفته،غافل از اينكه پذيرش اين مبانى لوازمى دارد كه با ديگر مبانى حكمت متعاليه از اساس ناسازگار است. |
ویرایش