۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ابو سعيد | ابو سعيد عبدالحى بن ضحاك بن محمود گرديزى در شهر گرديز واقع در جنوب شرقى كابل و بر سر راه سابق غزنين به هندوستان قبل از سال 400 هجرى ولادت يافت ولى پس از چندى به شهر غزنين پايتخت حكومت غزنويان رفته و در آنجا سكونت اختيار نمود. | ||
وى محضر درس استاد ابوريحان بيرونى (متوفى 400 هجرى) را كه در همين ايام در غزنين مىزيسته درك كرده است. و به همين جهت كتاب تاريخ وى در بعضى از فصول شباهت بسيارى به سبك و شيوه آثار الباقيه دارد. | وى محضر درس استاد ابوريحان بيرونى (متوفى 400 هجرى) را كه در همين ايام در غزنين مىزيسته درك كرده است. و به همين جهت كتاب تاريخ وى در بعضى از فصول شباهت بسيارى به سبك و شيوه آثار الباقيه دارد. | ||
گرديزى تأليف كتاب تاريخ خويش را در سال 442 هجرى به نام عز الدوله و زين المله | گرديزى تأليف كتاب تاريخ خويش را در سال 442 هجرى به نام عز الدوله و زين المله عبدالرشيد بن محمود بن سبكتكين، سلطان عصر خويش به پايان رساند و نام آنرا از زين المله برگرفت و آنرا زين الاخبار ناميد. اين كتاب به نام مؤلف آن به تاريخ گرديزى نيز شهرت يافته است. | ||
==چاپهاى كتاب== | ==چاپهاى كتاب== | ||
تاكنون فقط دو نسخه خطى از اين كتاب كشف گرديده كه در كتابخانههاى كمبريج و آكسفورد انگلستان نگهدارى مىشوند. تاريخ نگارش نسخه قديمى آن مربوط به سال 930 يا 903 مىباشد زيرا آنچه اكنون پس از سالها بر روى جلد آن مىتوان خواند عدد 93 است كه احتمالا نقطهاى از آن حذف گرديده زيرا تاريخ 93 هجرى براى نگارش اين كتاب بىمورد است. نسخه بعدى در سال 1196 هجرى نوشته شده كه در واقع نسخه بدل همان نسخه نخستين محسوب مىشود. هر دو نسخه مقدارى نواقص و افتادگىهايى دارد كه كار تصحيح كتاب را با مشكل مواجه مىساخته است. لذا فصلهاى متفاوتى از آن كه مربوط به موضوع تحقيق محققين مختلف بوده است بر حسب ضرورت به طور جداگانه چاپ گرديده است. نخستين بار بار تولد، محقق روسى قسمتى از فصل «اندر معارف و انساب تركان» را در كتابى به عنوان شرح سفرى در آسياى مركزى به انديشه علمى در سال 1894 با ترجمه روسى چاپ كرده است. قسمتهاى ديگر زين الاخبار كه مربوط به تاريخ خراسان مىشود مجددا توسط محقق مزبور در كتاب تركستان پيش از دوره مغول در سال 1898 چاپ گرديد. مدتها بعد در سال 1928 قسمتى ديگر از اين كتاب كه مربوط به تاريخ طاهريان مىشود از فصل «اخبار امراى خراسان» توسط محمد ناظم هندى در برلين و سالها بعد در ايران چاپ گرديد. بخشى ديگر از آن كتاب را كه مربوط به عيدها و جشنها و رسمهاى مغان بود مجله سخن در سال 1325 چاپ نمود. در سال 1333 مرحوم [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] از فصل مربوط به ملوك ساسانيان تا پايان باب هفتم يعنى تا فصل «اندر استخراج تاريخها از يكديگر» چاپ و منتشر نمود. سرانجام دانشمندى افغانى به نام | تاكنون فقط دو نسخه خطى از اين كتاب كشف گرديده كه در كتابخانههاى كمبريج و آكسفورد انگلستان نگهدارى مىشوند. تاريخ نگارش نسخه قديمى آن مربوط به سال 930 يا 903 مىباشد زيرا آنچه اكنون پس از سالها بر روى جلد آن مىتوان خواند عدد 93 است كه احتمالا نقطهاى از آن حذف گرديده زيرا تاريخ 93 هجرى براى نگارش اين كتاب بىمورد است. نسخه بعدى در سال 1196 هجرى نوشته شده كه در واقع نسخه بدل همان نسخه نخستين محسوب مىشود. هر دو نسخه مقدارى نواقص و افتادگىهايى دارد كه كار تصحيح كتاب را با مشكل مواجه مىساخته است. لذا فصلهاى متفاوتى از آن كه مربوط به موضوع تحقيق محققين مختلف بوده است بر حسب ضرورت به طور جداگانه چاپ گرديده است. نخستين بار بار تولد، محقق روسى قسمتى از فصل «اندر معارف و انساب تركان» را در كتابى به عنوان شرح سفرى در آسياى مركزى به انديشه علمى در سال 1894 با ترجمه روسى چاپ كرده است. قسمتهاى ديگر زين الاخبار كه مربوط به تاريخ خراسان مىشود مجددا توسط محقق مزبور در كتاب تركستان پيش از دوره مغول در سال 1898 چاپ گرديد. مدتها بعد در سال 1928 قسمتى ديگر از اين كتاب كه مربوط به تاريخ طاهريان مىشود از فصل «اخبار امراى خراسان» توسط محمد ناظم هندى در برلين و سالها بعد در ايران چاپ گرديد. بخشى ديگر از آن كتاب را كه مربوط به عيدها و جشنها و رسمهاى مغان بود مجله سخن در سال 1325 چاپ نمود. در سال 1333 مرحوم [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] از فصل مربوط به ملوك ساسانيان تا پايان باب هفتم يعنى تا فصل «اندر استخراج تاريخها از يكديگر» چاپ و منتشر نمود. سرانجام دانشمندى افغانى به نام عبدالحى حبيبى كار دشوار تصحيح تمام كتاب را به عهده گرفت و بسيار دقيق و محققانه همراه با حاشيههاى ارزنده در سال 1346 در كابل به چاپ رساند. وى با توجه به چاپهاى قسمتهاى مختلف آن، از روى دو نسخه مكشوفه شروع به تصحيح نمود و از منابع ديگر مربوط به آن عصر از جمله آثار ابوريحان بيرونى درجه صحت كار خويش را بالا برد. گرديزى، عبدالحى: تاريخ گرديزى، به تصحيح و تحشيه عبدالحى حبيبى، انتشارات دنياى كتاب، تهران، 1363، صص 25-5 | ||
گرديزى قسمت اول از كتاب تاريخ خويش را به مسائل عمومى تاريخ ايران اختصاص داده و به سبك و شيوه تواريخ عمومى، تاريخ عالم را از اولين پادشاهان داستانى ايران آغاز كرده است. گرديزى همه عالم و جهان را ايران ميدانست: «اندر قديم رسم ديگرگون بود. از روزگار افريدون تا گاه اردشير بابكان، مر همه جهان را يك سپاه سالار بودى. و چون اردشير بيامد، جهان را چهار سپاه سالار كرد: يكى خراسان، دو ديگر مغرب، سوم نيمروز، چهارم آذربايجان.»همان، ص 211 | گرديزى قسمت اول از كتاب تاريخ خويش را به مسائل عمومى تاريخ ايران اختصاص داده و به سبك و شيوه تواريخ عمومى، تاريخ عالم را از اولين پادشاهان داستانى ايران آغاز كرده است. گرديزى همه عالم و جهان را ايران ميدانست: «اندر قديم رسم ديگرگون بود. از روزگار افريدون تا گاه اردشير بابكان، مر همه جهان را يك سپاه سالار بودى. و چون اردشير بيامد، جهان را چهار سپاه سالار كرد: يكى خراسان، دو ديگر مغرب، سوم نيمروز، چهارم آذربايجان.»همان، ص 211 | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
بخش آخر كتاب زين الاخبار پيرامون معارف و انساب اقوام مختلف مىباشد. فصلى از اين بخش به اصل و نسبت تركان و طوائف مختلف و فرهنگ و رسوم هر يك از اين طوائف و همچنين مناطق مسكونى آنها در آسياى شرقى اختصاص يافته است. در فصلهاى جداگانه ديگرى از همين بخش معارف و انساب هندوان و روميان نيز مورد بحث قرار گرفته است. | بخش آخر كتاب زين الاخبار پيرامون معارف و انساب اقوام مختلف مىباشد. فصلى از اين بخش به اصل و نسبت تركان و طوائف مختلف و فرهنگ و رسوم هر يك از اين طوائف و همچنين مناطق مسكونى آنها در آسياى شرقى اختصاص يافته است. در فصلهاى جداگانه ديگرى از همين بخش معارف و انساب هندوان و روميان نيز مورد بحث قرار گرفته است. | ||
گرديزى در تأليف تاريخ خويش از منابع كتبى و شفاهى استفاده كرده است چنانكه در صفحه 399 مىنويسند: «و چنين گويند ثقات» و در صفحه بعد آورده است: «و چنين شنيدم از بعضى ثقات» و يا اينكه در صفحات 546 و 545 مىنويسد: «چنين گويد: عبيد اللّه بن خرداد به اندر كتاب اخبار كه او كرده است» و «چنين گويد: ابوعمرو | گرديزى در تأليف تاريخ خويش از منابع كتبى و شفاهى استفاده كرده است چنانكه در صفحه 399 مىنويسند: «و چنين گويند ثقات» و در صفحه بعد آورده است: «و چنين شنيدم از بعضى ثقات» و يا اينكه در صفحات 546 و 545 مىنويسد: «چنين گويد: عبيد اللّه بن خرداد به اندر كتاب اخبار كه او كرده است» و «چنين گويد: ابوعمرو عبداللّه ابن المقفع اندر كتاب ربيع الدنيا» و در صفحه 612 مىنويسد: «و چنين گويد: ابوعبد اللّه جيهانى اندر كتاب تواريخ كه او كرده است» و جايى ديگر مىنويسد: «كاش تاريخ ولات خراسان ابوعلى الحسن السلامى را اكنون در دست مىداشتيم» | ||
سلامى مورخ و شاعرى بود كه در ميانه قرن چهارم هجرى در اوج شهرت بود و در جوار واليان خراسان، ابوبكر چغانى و پسرش ابوعلى، از بخت برخوردار بود. در حال حاضر تنها مستخرجاتى از آن كتاب از طريق آثارى چون گرديزى، ابن الاثير و تقريظ بر تاريخ يمينى عتبى به دست ما رسيده است.باسورث، كليفورد ادموند: تاريخ غزنويان، ترجمه [[انوشه، حسن|حسن انوشه]]، تهران، امير كبير، 65-1364، ج 1، ص 11 در هر صورت گرديزى از كتاب سلامى نيز سود جسته است.همان، ص 8 | سلامى مورخ و شاعرى بود كه در ميانه قرن چهارم هجرى در اوج شهرت بود و در جوار واليان خراسان، ابوبكر چغانى و پسرش ابوعلى، از بخت برخوردار بود. در حال حاضر تنها مستخرجاتى از آن كتاب از طريق آثارى چون گرديزى، ابن الاثير و تقريظ بر تاريخ يمينى عتبى به دست ما رسيده است.باسورث، كليفورد ادموند: تاريخ غزنويان، ترجمه [[انوشه، حسن|حسن انوشه]]، تهران، امير كبير، 65-1364، ج 1، ص 11 در هر صورت گرديزى از كتاب سلامى نيز سود جسته است.همان، ص 8 |
ویرایش