پرش به محتوا

نثر الدر في المحاضرات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو'
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله')
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
خط ۴۷: خط ۴۷:




«نثر الدرر فى المحاضرات»، كتابى است به زبان عربى، نوشته ابو سعد آوى، در باره آداب، نكته‌ها و ظرايف.
«نثر الدرر فى المحاضرات»، كتابى است به زبان عربى، نوشته ابوسعد آوى، در باره آداب، نكته‌ها و ظرايف.


نام كتاب، به‌صورت‌هاى زير نيز ذكر شده است:
نام كتاب، به‌صورت‌هاى زير نيز ذكر شده است:
خط ۷۵: خط ۷۵:
مؤلف، در جلد اول(فصل اوّل) كتاب كه آيات قرآن كريم، احاديث رسول الله(ص) و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) را شامل است، به خاطر رعايت حرمت و احترام آنها از پرداختن به هزل و مطايبه چشم پوشيده است، ولى در بقيه فصول به اين موارد پرداخته است.
مؤلف، در جلد اول(فصل اوّل) كتاب كه آيات قرآن كريم، احاديث رسول الله(ص) و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) را شامل است، به خاطر رعايت حرمت و احترام آنها از پرداختن به هزل و مطايبه چشم پوشيده است، ولى در بقيه فصول به اين موارد پرداخته است.


يك ويژگى ديگر كتاب، اين است كه ابو سعد آوى، هنگام نقل گفته‌ها، اخبار و احاديث، به دو مطلب توجه بيشترى داشته است:
يك ويژگى ديگر كتاب، اين است كه ابوسعد آوى، هنگام نقل گفته‌ها، اخبار و احاديث، به دو مطلب توجه بيشترى داشته است:


1. برجستگى شخصيت صاحبان اقوال، گفتار و اخبار را پايه نقل آنها قرار داده،  نه موضوع آنها را؛
1. برجستگى شخصيت صاحبان اقوال، گفتار و اخبار را پايه نقل آنها قرار داده،  نه موضوع آنها را؛
خط ۸۱: خط ۸۱:
2. در نقل اخبار و به‌خصوص احاديث نبوى، ذوق ادبى خود را در انتخاب احاديث ملاك قرار داده است و به جنبه صحت اسناد احاديث توجهى نداشته است.
2. در نقل اخبار و به‌خصوص احاديث نبوى، ذوق ادبى خود را در انتخاب احاديث ملاك قرار داده است و به جنبه صحت اسناد احاديث توجهى نداشته است.


در باره مورد اول، ابو سعد، پس از ذكر آيات قرآن، ابتدا احاديث نبوى، سپس مواعظ و خطب حضرت على(ع) و پس از آن، كلام ائمه شيعه(ع) را نقل كرده، آن‌گاه به نقل گفتار بنى عباس(به غير از خلفا) پرداخته است. وى، اين روش را در سراسر كتاب خود رعايت كرده است. اكثر اخبار و گفته‌هايى كه ابو سعد نقل كرده، جز جنبه فصاحت و بلاغت ادبى، ارتباط خاصى با هم ندارند، البته همين‌ها در فهم شخصيت صاحبان آنها بسيار مفيد است.
در باره مورد اول، ابوسعد، پس از ذكر آيات قرآن، ابتدا احاديث نبوى، سپس مواعظ و خطب حضرت على(ع) و پس از آن، كلام ائمه شيعه(ع) را نقل كرده، آن‌گاه به نقل گفتار بنى عباس(به غير از خلفا) پرداخته است. وى، اين روش را در سراسر كتاب خود رعايت كرده است. اكثر اخبار و گفته‌هايى كه ابوسعد نقل كرده، جز جنبه فصاحت و بلاغت ادبى، ارتباط خاصى با هم ندارند، البته همين‌ها در فهم شخصيت صاحبان آنها بسيار مفيد است.


ابو سعد آوى، در جلد يكم«نثر الدر»، براى نخستين بار به ابتكارى بسيار جالب پرداخته و يك فهرست موضوعى براى آيات قرآن كريم سامان داده است. اين، در حالى است كه برخى از پژوهش‌گران، كهن‌ترين فهرست‌ها و كشف الآيات قرآن كريم را مربوط به قرن نهم هجرى دانسته‌اند كه به همت شهاب الدين احمد بن محمد مدون نيشابورى تدوين يافته است. آوى، هدف نگارش خود را از اين فهرست، در مقدمه كتاب، چنين بيان داشته: «تا نويسندگان و خطيبان بتوانند نوشته‌ها و گفته‌هاى خود را با آيات قرآنى بيارايند و كلام خود را رونق و اعتبار دهند».
ابو سعد آوى، در جلد يكم«نثر الدر»، براى نخستين بار به ابتكارى بسيار جالب پرداخته و يك فهرست موضوعى براى آيات قرآن كريم سامان داده است. اين، در حالى است كه برخى از پژوهش‌گران، كهن‌ترين فهرست‌ها و كشف الآيات قرآن كريم را مربوط به قرن نهم هجرى دانسته‌اند كه به همت شهاب الدين احمد بن محمد مدون نيشابورى تدوين يافته است. آوى، هدف نگارش خود را از اين فهرست، در مقدمه كتاب، چنين بيان داشته: «تا نويسندگان و خطيبان بتوانند نوشته‌ها و گفته‌هاى خود را با آيات قرآنى بيارايند و كلام خود را رونق و اعتبار دهند».


برخى از عنوان‌هايى كه ابو سعد آوى، آيات قرآن را بر اساس آنها تقسيم‌بندى كرده، عبارت است از:
برخى از عنوان‌هايى كه ابوسعد آوى، آيات قرآن را بر اساس آنها تقسيم‌بندى كرده، عبارت است از:


الآيات التى ذكر فيها التقوى؛
الآيات التى ذكر فيها التقوى؛
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
الصدقات.
الصدقات.


كار ابو سعد آوى در تقسيم‌بندى آيات اگر چه كامل نيست و همه موضوعات قرآن و نيز همه آيات مربوط به آنها، در فهرست او نيامده است، امّا بدون شك كارى است بديع، ابتكارى و نو كه در نوع خود بى‌سابقه بوده است و تا آن‌جا كه اطلاع داريم حتى مؤلفان بعدى آن را دنبال نكرده‌اند.
كار ابوسعد آوى در تقسيم‌بندى آيات اگر چه كامل نيست و همه موضوعات قرآن و نيز همه آيات مربوط به آنها، در فهرست او نيامده است، امّا بدون شك كارى است بديع، ابتكارى و نو كه در نوع خود بى‌سابقه بوده است و تا آن‌جا كه اطلاع داريم حتى مؤلفان بعدى آن را دنبال نكرده‌اند.


باب دوم از جلد اول، برخى از كلمات رسول گرامى اسلام(ص) را شامل است. ابو سعد آوى، احاديث نبوى را بيشتر، از كتاب‌هاى«صحاح ستة» نقل كرده است و در پاره‌اى از موارد نيز از منابع شيعى، مانند مسند زيد بن على، مسند امام رضا(ع) و مسند الفردوس ديلمى سود جسته است.
باب دوم از جلد اول، برخى از كلمات رسول گرامى اسلام(ص) را شامل است. ابوسعد آوى، احاديث نبوى را بيشتر، از كتاب‌هاى«صحاح ستة» نقل كرده است و در پاره‌اى از موارد نيز از منابع شيعى، مانند مسند زيد بن على، مسند امام رضا(ع) و مسند الفردوس ديلمى سود جسته است.


باب سوم، مشتمل بر قسمتى از خطبه‌ها و كلمات حضرت على(ع) است. باب چهارم، برخى از گفتارهاى ائمه شيعه(ع) را در بر دارد كه آوى در باره آنها نوشته: «هم سلالة النبوة و اولو الامر و ارباب الحق، فيهم محط الرسالة و مقر الامامة و مهبط الوحى و مقتبس العلم و منار الاسلام و معلم الدين و شعار الايمان».
باب سوم، مشتمل بر قسمتى از خطبه‌ها و كلمات حضرت على(ع) است. باب چهارم، برخى از گفتارهاى ائمه شيعه(ع) را در بر دارد كه آوى در باره آنها نوشته: «هم سلالة النبوة و اولو الامر و ارباب الحق، فيهم محط الرسالة و مقر الامامة و مهبط الوحى و مقتبس العلم و منار الاسلام و معلم الدين و شعار الايمان».


باب پنجم، حاوى برخى از اقوال جماعتى از بنى هاشم است، از جمله گفتار عبد المطلب، زبير بن عبد المطلب، ابو طالب، عباس بن عبد المطلب، عقيل بن ابى طالب، محمد بن على بن ابى طالب(ابن الحنفية)، ابن عباس، عبدالله بن جعفر بن ابى طالب، على بن عبدالله بن عباس و...
باب پنجم، حاوى برخى از اقوال جماعتى از بنى هاشم است، از جمله گفتار عبد المطلب، زبير بن عبد المطلب، ابوطالب، عباس بن عبد المطلب، عقيل بن ابى طالب، محمد بن على بن ابى طالب(ابن الحنفية)، ابن عباس، عبدالله بن جعفر بن ابى طالب، على بن عبدالله بن عباس و...


جلد دوم(فصل دوم)«نثر الدر»، مشتمل بر گفتار خلفاى راشدين(غير از حضرت على(ع))، برخى از صحابه و عمر بن عبد العزيز است، سپس ابوابى را در هزل و شوخى آورده است.آوى، در مقدمه جلد دوم، چنين نوشته كه قصد دارد در اين جلد، جد را با هزل و مواعظ را با مضاحك بياميزد تا موجب آرامش خاطر خواننده شود، طبع و ذوق او را بپروراند و خاطر او را شاد كند، زيرا به تعبير خود او، «القلب اذا اكره عمى و الخاطر اذا ملّ كلّ».
جلد دوم(فصل دوم)«نثر الدر»، مشتمل بر گفتار خلفاى راشدين(غير از حضرت على(ع))، برخى از صحابه و عمر بن عبد العزيز است، سپس ابوابى را در هزل و شوخى آورده است.آوى، در مقدمه جلد دوم، چنين نوشته كه قصد دارد در اين جلد، جد را با هزل و مواعظ را با مضاحك بياميزد تا موجب آرامش خاطر خواننده شود، طبع و ذوق او را بپروراند و خاطر او را شاد كند، زيرا به تعبير خود او، «القلب اذا اكره عمى و الخاطر اذا ملّ كلّ».
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
ابو سعد آوى، در جمع‌آورى اين اقوال و اخبار، عقايد شيعى خود را زياد تأثير نداده، ازاين‌رو حتى به ذكر اقوال و اخبار معاندان و دشمنان علويان، مثل معاوية بن ابى سفيان و متوكل عباسى پرداخته است؛ گويا هدف وى از اين تأليف، تنها جمع‌آورى گفته‌ها و اخبار بوده است.
ابو سعد آوى، در جمع‌آورى اين اقوال و اخبار، عقايد شيعى خود را زياد تأثير نداده، ازاين‌رو حتى به ذكر اقوال و اخبار معاندان و دشمنان علويان، مثل معاوية بن ابى سفيان و متوكل عباسى پرداخته است؛ گويا هدف وى از اين تأليف، تنها جمع‌آورى گفته‌ها و اخبار بوده است.


بخش دوم از جلد سوم، در هزل و مطايبه است. ابو سعد آوى، گفته‌هاى شخصيت‌هاى مشهور در هزل و مطايبه‌گويى را جمع‌آورى كرده است، از جمله گفتار ابى العيناء(191 - 287ق)، ابى الحارث جمين، مزبد مدينى و ابو عبدالله محمد بن عمرو الجماز بصرى(م 250ق) را نقل كرده است، سپس باب‌هاى دهم تا سيزدهم را به ترتيب به«نوادر المجانين»، «نوادر البخلاء»، «كلام الشطار و من يجرى مجراهم و نوادرهم» و«العى و مكاتبات الحمقى» پرداخته است.
بخش دوم از جلد سوم، در هزل و مطايبه است. ابوسعد آوى، گفته‌هاى شخصيت‌هاى مشهور در هزل و مطايبه‌گويى را جمع‌آورى كرده است، از جمله گفتار ابى العيناء(191 - 287ق)، ابى الحارث جمين، مزبد مدينى و ابوعبدالله محمد بن عمرو الجماز بصرى(م 250ق) را نقل كرده است، سپس باب‌هاى دهم تا سيزدهم را به ترتيب به«نوادر المجانين»، «نوادر البخلاء»، «كلام الشطار و من يجرى مجراهم و نوادرهم» و«العى و مكاتبات الحمقى» پرداخته است.


جلد چهارم(فصل چهارم)، بيشتر، به گفتار زنان در هر دو موضوع جدّ و هزل اختصاص دارد. ابو سعد آوى، در پرداختن به گفتار زنان، شخصيت آنها را پايه و اساس قرار داده است، نه موضوع كلام آنها را؛ به همين خاطر، وى، گفتار حضرت فاطمه زهرا(س) بر ديگران مقدّم داشته و سپس به گفتار عايشه و ديگران پرداخته است.
جلد چهارم(فصل چهارم)، بيشتر، به گفتار زنان در هر دو موضوع جدّ و هزل اختصاص دارد. ابوسعد آوى، در پرداختن به گفتار زنان، شخصيت آنها را پايه و اساس قرار داده است، نه موضوع كلام آنها را؛ به همين خاطر، وى، گفتار حضرت فاطمه زهرا(س) بر ديگران مقدّم داشته و سپس به گفتار عايشه و ديگران پرداخته است.


جلد پنجم(فصل پنجم)، مشتمل بر بيست و دو باب است و مطالب متنوعى را شامل است. خطبه‌هايى از برخى خطيبان عصر اموى و عباسى، مانند زياد و فرزندش عبيد اللّه، حجاج بن يوسف ثقفى(م 95ق)، گفتار احنف(ضحاك بن قيس بن معاويه)، گفتار مهلب بن صفره ازدى عتكى بصرى(م 83ق)، گفتار ابو مسلم خراسانى(م 136ق)، گفتار جماعتى از امرا، فصول الكتّاب و الوزراء و توقيعات و نكت من كلامهم و نوادر لهم، نكته‌هايى مستحسنه از قاضيان، گفتار حسن بصرى و نكته‌هايى از كلام شيعه عناوين باب‌هاى اوّل تا دهم اين جلد است.
جلد پنجم(فصل پنجم)، مشتمل بر بيست و دو باب است و مطالب متنوعى را شامل است. خطبه‌هايى از برخى خطيبان عصر اموى و عباسى، مانند زياد و فرزندش عبيد اللّه، حجاج بن يوسف ثقفى(م 95ق)، گفتار احنف(ضحاك بن قيس بن معاويه)، گفتار مهلب بن صفره ازدى عتكى بصرى(م 83ق)، گفتار ابومسلم خراسانى(م 136ق)، گفتار جماعتى از امرا، فصول الكتّاب و الوزراء و توقيعات و نكت من كلامهم و نوادر لهم، نكته‌هايى مستحسنه از قاضيان، گفتار حسن بصرى و نكته‌هايى از كلام شيعه عناوين باب‌هاى اوّل تا دهم اين جلد است.


باب يازدهم، مطالب بديع و بسيار جالبى را در باره خوارج در بر دارد.ابو سعد آوى، در اين باب، قسمتى از نوشته‌هاى صاحب(ظاهرا صاحب ابو القاسم اسماعيل بن أبى الحسن عبّاد بن العباس، ملقّب به كافى الكفاة، صاحب كتاب‌هاى«المحيط»، «الكافى»، «الوزراء»، متولد 326 و متوفاى 385ق) را در باره اصناف خوارج نقل كرده و از القاب طوايف و فرقه‌هاى بسيارى از خوارج ياد كرده كه از جمله اين طوايف، «الأزارقة»، «النجدية»، «الاباضية»، «الصفرية»، «العطوية»، «العجاردة»، «الميمونية»، «الخلفية»، «الحمزية»، «الخازمية»، «المعلومية»، «المجهولية»، «الصلتية»، «الثعالبة»، «الاخنسية» و برخى طويف ديگر را مى‌توان نام برد.
باب يازدهم، مطالب بديع و بسيار جالبى را در باره خوارج در بر دارد.ابو سعد آوى، در اين باب، قسمتى از نوشته‌هاى صاحب(ظاهرا صاحب ابوالقاسم اسماعيل بن أبى الحسن عبّاد بن العباس، ملقّب به كافى الكفاة، صاحب كتاب‌هاى«المحيط»، «الكافى»، «الوزراء»، متولد 326 و متوفاى 385ق) را در باره اصناف خوارج نقل كرده و از القاب طوايف و فرقه‌هاى بسيارى از خوارج ياد كرده كه از جمله اين طوايف، «الأزارقة»، «النجدية»، «الاباضية»، «الصفرية»، «العطوية»، «العجاردة»، «الميمونية»، «الخلفية»، «الحمزية»، «الخازمية»، «المعلومية»، «المجهولية»، «الصلتية»، «الثعالبة»، «الاخنسية» و برخى طويف ديگر را مى‌توان نام برد.


عناوين باب‌هاى دوازدهم تا بيست و دوم چنين است: «الغلط و التصحيف»، «نوادر المخنثين»، «نوادر اللاطة»، «نوادر البغائين»، «نوادر حجا»، «نوادر اشعب»، «نوادر السؤال»، «نوادر المعلمين»، «نوادر الصبيان»، «نوادر للعبيد و المماليك».
عناوين باب‌هاى دوازدهم تا بيست و دوم چنين است: «الغلط و التصحيف»، «نوادر المخنثين»، «نوادر اللاطة»، «نوادر البغائين»، «نوادر حجا»، «نوادر اشعب»، «نوادر السؤال»، «نوادر المعلمين»، «نوادر الصبيان»، «نوادر للعبيد و المماليك».


جلد ششم(فصل ششم)، مشتمل بر 16 باب است. ابو سعد آوى، در مقدمه‌اى كه بر اين فصل نگاشته، عناوين هر كدام را ذكر كرده است. اين عناوين به ترتيب، «نكت من فصيح كلام العرب و خطبهم»، «فقر و حكم للاعراب»، «ادعية مختارة و كلام للسؤال من الاعراب و غيرهم»، «امثال العرب»(اين باب، خود كتاب كامل و مستقلّى به حساب مى‌آيد. ابو سعد آوى، در مقدمه اين باب نوشته كه اكثر امثالى كه در اين بخش ذكر شده با كلماتى بر وزن«أفعل» آغاز مى‌شود، زيرا كاربرد آنها در محاورات مردم بيشتر است و بيشتر به آن حاجت مى‌افتد.)، «النجوم و الانواء و منازل القمر على مذهب العرب»(اين باب نيز خود كتاب كامل و مستقلى است. ابو سعد آوى، در مقدمه اين باب نوشته كه وى در اين بخش منازل ماه و آنچه عرب در باره آنها گفته، نزول ماه، صورت‌هاى فلكى و برج‌ها و... را به تفصيل شرح داده است)، «اسجاع الكهنة»(مطالب بديع و جالبى در اين بخش ذكر شده است)، «أوابد العرب»، «وصايا العرب»، «فى اسامى افراس العرب»، «فى اسامى سيوف العرب»، «نوادر الاعراب»، «امثال العامة»، «نوادر اصحاب الشراب و السكارى»، «فى الكذب»، «نوادر المجان»، «نوادر فى الفساء و الضراط».
جلد ششم(فصل ششم)، مشتمل بر 16 باب است. ابوسعد آوى، در مقدمه‌اى كه بر اين فصل نگاشته، عناوين هر كدام را ذكر كرده است. اين عناوين به ترتيب، «نكت من فصيح كلام العرب و خطبهم»، «فقر و حكم للاعراب»، «ادعية مختارة و كلام للسؤال من الاعراب و غيرهم»، «امثال العرب»(اين باب، خود كتاب كامل و مستقلّى به حساب مى‌آيد. ابوسعد آوى، در مقدمه اين باب نوشته كه اكثر امثالى كه در اين بخش ذكر شده با كلماتى بر وزن«أفعل» آغاز مى‌شود، زيرا كاربرد آنها در محاورات مردم بيشتر است و بيشتر به آن حاجت مى‌افتد.)، «النجوم و الانواء و منازل القمر على مذهب العرب»(اين باب نيز خود كتاب كامل و مستقلى است. ابوسعد آوى، در مقدمه اين باب نوشته كه وى در اين بخش منازل ماه و آنچه عرب در باره آنها گفته، نزول ماه، صورت‌هاى فلكى و برج‌ها و... را به تفصيل شرح داده است)، «اسجاع الكهنة»(مطالب بديع و جالبى در اين بخش ذكر شده است)، «أوابد العرب»، «وصايا العرب»، «فى اسامى افراس العرب»، «فى اسامى سيوف العرب»، «نوادر الاعراب»، «امثال العامة»، «نوادر اصحاب الشراب و السكارى»، «فى الكذب»، «نوادر المجان»، «نوادر فى الفساء و الضراط».


جلد هفتم(فصل هفتم)، مشتمل بر26 باب است كه از آن جمله است:
جلد هفتم(فصل هفتم)، مشتمل بر26 باب است كه از آن جمله است:
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:




1. ذكايى ساوى، مرتضى، ابو سعد آوى و نثر الدر، آينه پژوهش، مرداد و شهريور 1372، ش 20، ص 31 - 38؛
1. ذكايى ساوى، مرتضى، ابوسعد آوى و نثر الدر، آينه پژوهش، مرداد و شهريور 1372، ش 20، ص 31 - 38؛


2. آذرنوش، آذرتاش، دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 1، ص 70؛
2. آذرنوش، آذرتاش، دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 1، ص 70؛
۶۱٬۱۸۹

ویرایش