۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
«دستور الوزاره» تاليف محمود بن محمد بن حسين اصفهانى متوفى قرن ششم يا هفتم قمرى است. وى اين كتاب را به زبان فارسى براى عميد الدين | «دستور الوزاره» تاليف محمود بن محمد بن حسين اصفهانى متوفى قرن ششم يا هفتم قمرى است. وى اين كتاب را به زبان فارسى براى عميد الدين ابونصر اسعد ابرزى كه وزيرى دانشمند و مسلط به زبان عربى و فارسى بوده، تهيه و تنظيم كرده است تا آن را در امر وزارت و مملكتدارى، چراغ راه باشد. نويسنده مطالب كتاب را با حكايات اخلاقى و اندرزى و معمولاً مربوط به زندگانى امرا، خلفا، وزيران و دستياران مملكتى همراه كرده، تا از حكايات خوش فرجام به نيكى تحريص شوند و از قصص بد سر انجام عبرت گيرند و تنبه يابند. | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
اين اثر همانند بسيارى از نمونهها و نظاير خود، عمدتاً جنبه اخلاقى و تهذيبى دارد و براى تلطيف خلق و خوى امير و وزير و درباريان به ذكر احوال پيامبر اسلام و اصحاب و ياران و حسنين پرداخته و نيز از نوادر حكايات خلفا استشهاد مىكند و از اين جهت كتاب بيش از آنچه به سنخ كتابهاى تاريخى نزديك شود به طراز كتب اخلاقى و پندنامهها مطرز مىگردد. | اين اثر همانند بسيارى از نمونهها و نظاير خود، عمدتاً جنبه اخلاقى و تهذيبى دارد و براى تلطيف خلق و خوى امير و وزير و درباريان به ذكر احوال پيامبر اسلام و اصحاب و ياران و حسنين پرداخته و نيز از نوادر حكايات خلفا استشهاد مىكند و از اين جهت كتاب بيش از آنچه به سنخ كتابهاى تاريخى نزديك شود به طراز كتب اخلاقى و پندنامهها مطرز مىگردد. | ||
استشهاد فراوان از آيات قرآن و اخبار و احاديث پيامبر و صحابه، و اشعار فارسى به ويژه نظامى و عربى مخصوصاً [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، متنبى، | استشهاد فراوان از آيات قرآن و اخبار و احاديث پيامبر و صحابه، و اشعار فارسى به ويژه نظامى و عربى مخصوصاً [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، متنبى، ابونواس، نشان از آگاهى مؤلف به علوم دينى و ادبى و تاريخى حكايت دارد و از اين حيث، مانند بسيارى كتب از اين دست نظير تحفه الملوك، آثار الوزراء عقيلى، جوامع الحكايات، سياستنامه است. | ||
آخر باب دهم كتاب ناتمام مانده است و بدون اشاره به نام كاتب و تاريخ كتابت با اين جمله: «شريف و وضيع ...» تمام مىشود. | آخر باب دهم كتاب ناتمام مانده است و بدون اشاره به نام كاتب و تاريخ كتابت با اين جمله: «شريف و وضيع ...» تمام مىشود. |
ویرایش