۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر | |نام های دیگر | ||
|data-type='authorOtherNames'| | |data-type='authorOtherNames'| ابوبکر بیهقی | ||
احمد البیهقی | احمد البیهقی | ||
بیهقی، | بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
ابو بكر احمد بن حسين، محدث و فقيه شافعى سدۀ پنجم. در 384 در خسروجرد به دنيا آمد. اصل خاندانش از شامگاه نيشابور بود ([[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]]، ج 1، ص 439؛ذهبى، 1388- 1390، ج 3، ص 1132؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ج 6، ص 354؛قس [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، ج 10، ص 58، كه تولد وى را در 387 مىداند؛على بيهقى، ص 184). از كودكى به تحصيل علم و حفظ احاديث مبادرت كرد و از پانزده سالگى نزد محمد بن حسين علوى (متوفى 410)به فراگيرى حديث پرداخت. همچنين وى در حديث از شاگردان بزرگ و برجستۀ [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] بود، اگر چه گفتهاند كه در انواع دانشهاى ديگر بر وى برترى داشته است. او از حاكم، بيش از ديگر مشايخ خود نقل خبر كرده است (صريفينى، ص 127؛ ياقوت حموى، ج 1، ص 805؛ذهبى، 1406، ج 18، ص 164؛ همو، 1388-1390، ج 3، ص 1133؛اسنوى، ج 1، ص 98؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، ج 1، ص 75-76؛على بيهقى، ص 183؛[[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، ص 266؛قس ابن عماد، ج 3، ص 305، كه مىنويسد وى از ابى الحسن-محمد بن حسين-علوى بيشتر روايت كرده است). | ابو بكر احمد بن حسين، محدث و فقيه شافعى سدۀ پنجم. در 384 در خسروجرد به دنيا آمد. اصل خاندانش از شامگاه نيشابور بود ([[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]]، ج 1، ص 439؛ذهبى، 1388- 1390، ج 3، ص 1132؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ج 6، ص 354؛قس [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، ج 10، ص 58، كه تولد وى را در 387 مىداند؛على بيهقى، ص 184). از كودكى به تحصيل علم و حفظ احاديث مبادرت كرد و از پانزده سالگى نزد محمد بن حسين علوى (متوفى 410)به فراگيرى حديث پرداخت. همچنين وى در حديث از شاگردان بزرگ و برجستۀ [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] بود، اگر چه گفتهاند كه در انواع دانشهاى ديگر بر وى برترى داشته است. او از حاكم، بيش از ديگر مشايخ خود نقل خبر كرده است (صريفينى، ص 127؛ ياقوت حموى، ج 1، ص 805؛ذهبى، 1406، ج 18، ص 164؛ همو، 1388-1390، ج 3، ص 1133؛اسنوى، ج 1، ص 98؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، ج 1، ص 75-76؛على بيهقى، ص 183؛[[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، ص 266؛قس ابن عماد، ج 3، ص 305، كه مىنويسد وى از ابى الحسن-محمد بن حسين-علوى بيشتر روايت كرده است). | ||
بيهقى براى فراگيرى علوم و حديث به شهرهاى متعددى در خراسان، عراق، حجاز و جبال سفر كرد (على بيهقى؛ذهبى، 1388-1390، همانجاها؛سبكى، ج 4، ص 8) و از اساتيد بسيارى علم آموخت. شمار شيوخ و اساتيد وى را افزون از صد تن دانستهاند كه همگى از بزرگان قرن چهارم و نيمۀ اول قرن پنجم بودند. فقه را از | بيهقى براى فراگيرى علوم و حديث به شهرهاى متعددى در خراسان، عراق، حجاز و جبال سفر كرد (على بيهقى؛ذهبى، 1388-1390، همانجاها؛سبكى، ج 4، ص 8) و از اساتيد بسيارى علم آموخت. شمار شيوخ و اساتيد وى را افزون از صد تن دانستهاند كه همگى از بزرگان قرن چهارم و نيمۀ اول قرن پنجم بودند. فقه را از ابوالفتح ناصر بن حسين عمرى (متوفى 444) و ابوالقاسم فورانى، كه خود شاگرد بيهقى در علم حديث بود، فراگرفت ([[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، همانجا؛سبكى، ج 4، ص 9؛على بيهقى، ص 184). | ||
از ديگر اساتيد و مشايخ او مىتوان از اينان نام برد: أبو عبد الرحمان [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]] (303-412)، مؤلف طبقات الصوفيه؛عبد الملك بن أبى عثمان خركوشى نيشابورى (متوفى 407)، مؤلف شرف النّبى؛سهل بن محمد صعلوكى (متوفى 404) ؛و ابن فورك انصارى اصفهانى (332-406)، فقيه، مفسّر، اصولى، اديب و نحوى و رجالى مشهور (صريفينى، ص 127- 128؛احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 16- 31؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1132، همو، 1406، ج 18، ص 164-165). بيهقى دانش اصول را نيز فراگرفته بود. وى حافظهاى بسيار قوى داشت و در حفظ حديث و استوارى در آن، يگانۀ روزگار خويش بود (ذهبى، 1406، ج 18، ص 167؛ همو، 1388-1390، ج 3، ص 1133؛على بيهقى، ص 183؛ ياقوت حموى، همانجا). | از ديگر اساتيد و مشايخ او مىتوان از اينان نام برد: أبو عبد الرحمان [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]] (303-412)، مؤلف طبقات الصوفيه؛عبد الملك بن أبى عثمان خركوشى نيشابورى (متوفى 407)، مؤلف شرف النّبى؛سهل بن محمد صعلوكى (متوفى 404) ؛و ابن فورك انصارى اصفهانى (332-406)، فقيه، مفسّر، اصولى، اديب و نحوى و رجالى مشهور (صريفينى، ص 127- 128؛احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 16- 31؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1132، همو، 1406، ج 18، ص 164-165). بيهقى دانش اصول را نيز فراگرفته بود. وى حافظهاى بسيار قوى داشت و در حفظ حديث و استوارى در آن، يگانۀ روزگار خويش بود (ذهبى، 1406، ج 18، ص 167؛ همو، 1388-1390، ج 3، ص 1133؛على بيهقى، ص 183؛ ياقوت حموى، همانجا). | ||
به نوشتۀ [[اسنوی، عبد الرحیم بن حسن|اسنوى]] (همانجا)، بيهقى در پايان سفرهاى علمى خود به خسروجرد رفت و اولين اثرش را در 406 نگاشت (قس ذهبى، 1406، ج 18، ص 165). سپس در 441، براى نشر علم به نيشابور دعوت شد و به املاى كتاب معرفة السنن و الآثار خود پرداخت و سرانجام در 458 در اين شهر درگذشت (سبكى، ج 4، ص 9، 11، [[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]]؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، همانجاها؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ج 12، ص 94؛ذهبى 1388-1390، ج 3، ص 1134؛قس ياقوت حموى، همانجا، كه تاريخ فوت او را 454 نوشته است). بيهقى شاگردان زيادى داشته است كه برخى از آنها عبارتاند از: | به نوشتۀ [[اسنوی، عبد الرحیم بن حسن|اسنوى]] (همانجا)، بيهقى در پايان سفرهاى علمى خود به خسروجرد رفت و اولين اثرش را در 406 نگاشت (قس ذهبى، 1406، ج 18، ص 165). سپس در 441، براى نشر علم به نيشابور دعوت شد و به املاى كتاب معرفة السنن و الآثار خود پرداخت و سرانجام در 458 در اين شهر درگذشت (سبكى، ج 4، ص 9، 11، [[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]]؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، همانجاها؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ج 12، ص 94؛ذهبى 1388-1390، ج 3، ص 1134؛قس ياقوت حموى، همانجا، كه تاريخ فوت او را 454 نوشته است). بيهقى شاگردان زيادى داشته است كه برخى از آنها عبارتاند از: ابوعلى انصارى؛ نوۀ او ابوالحسن عبيد الله بن محمد بن احمد؛ابو عبدالله فزارى؛ ابوالقاسم شحامى؛ابو المعالى محمد بن اسماعيل فارسى؛ عبد المنعم قشيرى؛و پسر بزرگ بيهقى، اسماعيل كه مؤلف تاريخ بيهق (على بيهقى) از او حديث شنيده است ([[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، ج 1، ص 76؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1135؛همو، 1406، ج 18، ص 169؛على بيهقى، ص 184). [[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]] از جمله افرادى است كه ده نفر از شاگردان بيهقى را ديده و از آنها حديث شنيده است (همانجا). برخى اسناد روايى ذهبى (متوفى 748) نيز به بيهقى منتهى مىشود (ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1134؛براى آگاهى از تأثير آثار بيهقى در نوشتههاى بعد از وى نهاية الارب نويرى؛طبقات الشافعيه سبكى؛السيرة النبوية [[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]؛الروضة رافعى؛صبح الاعشى قلقشندى؛مفتاح السعادة طاشكوپرى زاده؛تاريخ ابنوردى؛ابجد العلوم قنّوجى). | ||
بيهقى در عين وسعت دايرۀ حديث شناسى از برخى آثار برجستۀ اهل سنت مانند سنن نسائى، ابن ماجه و ترمذى بى بهره بوده، اگر چه از سنن أبى داوود، با اسناد عالى مطلع بوده است (ذهبى، 1406، ج 18، ص 165؛سبكى، ج 4، ص 9). | بيهقى در عين وسعت دايرۀ حديث شناسى از برخى آثار برجستۀ اهل سنت مانند سنن نسائى، ابن ماجه و ترمذى بى بهره بوده، اگر چه از سنن أبى داوود، با اسناد عالى مطلع بوده است (ذهبى، 1406، ج 18، ص 165؛سبكى، ج 4، ص 9). | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
7) شعب الايمان (الجامع المصنف فى شعب الايمان). | 7) شعب الايمان (الجامع المصنف فى شعب الايمان). | ||
نوشتهاى فراگير كه بيهقى آن را بر شيوۀ منهاج الدين فى شعب الايمان حسين بن حسن حليمى (متوفى 403)، در بيان شاخههاى ايمانى به رشتۀ تحرير درآورده است. اساس اين كتاب، بر مبناى حديثى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم است. | نوشتهاى فراگير كه بيهقى آن را بر شيوۀ منهاج الدين فى شعب الايمان حسين بن حسن حليمى (متوفى 403)، در بيان شاخههاى ايمانى به رشتۀ تحرير درآورده است. اساس اين كتاب، بر مبناى حديثى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم است. ابوجعفر عمر قزوينى (متوفى 699)، آن را تلخيص كرده و مختصر شعب الايمان، نام نهاده است. اين كتاب در شش مجلد و در بعضى نسخههاى خطى سه مجلد است (احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 41-42؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص 6). | ||
8) احكام القرآن. بيهقى سخنان شافعى در بيان معانى قرآن را در اين اثر گردآورده است. اين كتاب همانند احكام القرآن احمد بن على رازى جصّاص است و سبكى (ج 2، ص 97) آن را از آثار بديع بيهقى دانسته است. احكام القرآن در مصر به چاپ رسيده است (احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 43؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص 7). | 8) احكام القرآن. بيهقى سخنان شافعى در بيان معانى قرآن را در اين اثر گردآورده است. اين كتاب همانند احكام القرآن احمد بن على رازى جصّاص است و سبكى (ج 2، ص 97) آن را از آثار بديع بيهقى دانسته است. احكام القرآن در مصر به چاپ رسيده است (احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 43؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص 7). |
ویرایش