۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ذهبى' به 'ذهبى') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''الدارس فى تاريخ المدارس'''، تأليف | '''الدارس فى تاريخ المدارس'''، تأليف عبدالقادر بن محمد نعيمى دمشقى(متوفاى 978ق)، در باره اماكن تعليمى و م[[ذهبى]]، مانند مدارس، مساجد و خانقاهها و... دمشق است كه بيشتر اين اماكن، موقوفه بوده و متوليانى داشته است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
| خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
مدرسه اقباليه حنفيه و مدرسه اقباليه شافعيه از ديگر مدارسى است كه در شماره 31 و 89 از آنها نام برده شده است. مؤسس اين دو مدرسه، شخصى به نام جمال الدوله اقبال، يكى از خادمين صلاح الدين ايوبى و به قولى نور الدين زنگى بوده است. اين دو مدرسه قبلاً دو خانه متعلق به جمال الدين بود كه خانه بزرگتر را بر شافعىها و كوچكتر را بر حنفىها وقف كرد و اماكنى هم بهعنوان موقوفه به آنها اختصاص داد كه دو سوم آن، مخصوص مدرسه شافعى و يك سوم باقى به مدرسه حنفيه تعلق داشت. اقبال، در سال 603ق، درگذشت. | مدرسه اقباليه حنفيه و مدرسه اقباليه شافعيه از ديگر مدارسى است كه در شماره 31 و 89 از آنها نام برده شده است. مؤسس اين دو مدرسه، شخصى به نام جمال الدوله اقبال، يكى از خادمين صلاح الدين ايوبى و به قولى نور الدين زنگى بوده است. اين دو مدرسه قبلاً دو خانه متعلق به جمال الدين بود كه خانه بزرگتر را بر شافعىها و كوچكتر را بر حنفىها وقف كرد و اماكنى هم بهعنوان موقوفه به آنها اختصاص داد كه دو سوم آن، مخصوص مدرسه شافعى و يك سوم باقى به مدرسه حنفيه تعلق داشت. اقبال، در سال 603ق، درگذشت. | ||
برخى از ثروتمندان اهل خير شام نيز با هزينههاى شخصى به تأسيس مدارس اقدام كردند؛ از آن جمله است مدرسه رواحيه دمشق كه در كنار جامع اموى بود و به فرقه شافعيه اختصاص داشت و مدرسه رواحيه حلب. اين دو مدرسه را، «زكى ابو القاسم هبة الله بن | برخى از ثروتمندان اهل خير شام نيز با هزينههاى شخصى به تأسيس مدارس اقدام كردند؛ از آن جمله است مدرسه رواحيه دمشق كه در كنار جامع اموى بود و به فرقه شافعيه اختصاص داشت و مدرسه رواحيه حلب. اين دو مدرسه را، «زكى ابو القاسم هبة الله بن عبدالواحد بن رواحه حموى» كه در سال 632ق و يا به گفته [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در 623ق، درگذشته است، تأسيس كرد. بانى مدرسه چنان شرايط سختى براى فقها و استادان تعيين كرده بود كه به كار بستن برخى از آنها غير ممكن مىنمود؛ از جمله اينكه هيچ يهودى و نصرانى و حنبلىمذهب حشوى به اين مدرسه وارد نشود. | ||
بانوان يا به اصطلاح، «خاتونها»، نقش مهمى در ساخت اماكن فوق داشتهاند. در واقع فراهم ساختن امكانات تعليم و تربيت از طريق بناى مدارس، مساجد، خانقاهها و ساير مراكز آموزشى، از هدفهاى اساسى خاتونها در جهت برنامههاى حاكمان مسلمان بوده است. آنان با تأسيس مساجد و مدارس در سراسر قلمرو اسلامى، نقش مؤثرى در اعتلاى فرهنگى و دينى جوامع اسلامى، ايفا كردهاند و اين امر، نشان دهنده اهتمام آنان به امر آموزش و پرورش و توسعه دينى و فرهنگى مسلمانان است. خاتونها، دهها مسجد و مدرسه مهم تأسيس كردند كه«مدرسه خاتونيه» حنفيه خاتون، دختر معين الدين و همسر نور الدين زنگى در دمشق از آن جمله است كه در شماره 101 كتاب آمده است. | بانوان يا به اصطلاح، «خاتونها»، نقش مهمى در ساخت اماكن فوق داشتهاند. در واقع فراهم ساختن امكانات تعليم و تربيت از طريق بناى مدارس، مساجد، خانقاهها و ساير مراكز آموزشى، از هدفهاى اساسى خاتونها در جهت برنامههاى حاكمان مسلمان بوده است. آنان با تأسيس مساجد و مدارس در سراسر قلمرو اسلامى، نقش مؤثرى در اعتلاى فرهنگى و دينى جوامع اسلامى، ايفا كردهاند و اين امر، نشان دهنده اهتمام آنان به امر آموزش و پرورش و توسعه دينى و فرهنگى مسلمانان است. خاتونها، دهها مسجد و مدرسه مهم تأسيس كردند كه«مدرسه خاتونيه» حنفيه خاتون، دختر معين الدين و همسر نور الدين زنگى در دمشق از آن جمله است كه در شماره 101 كتاب آمده است. | ||
| خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
جزء دوم: در دو فصل اول اين جزء نيز به تفكيك، مدارس مالكىها و حنبلىها و در فصل سوم، مدارس ويژه طب معرفى شده است. در فصول بعد كتاب نيز خانقاهها، رباطات(خانههايى كه براى بينوايان مىساختند و وقف مىكردند)، زوايا و مقبرهها جداگانه ذكر شده است. | جزء دوم: در دو فصل اول اين جزء نيز به تفكيك، مدارس مالكىها و حنبلىها و در فصل سوم، مدارس ويژه طب معرفى شده است. در فصول بعد كتاب نيز خانقاهها، رباطات(خانههايى كه براى بينوايان مىساختند و وقف مىكردند)، زوايا و مقبرهها جداگانه ذكر شده است. | ||
اولين مدرسه طب كه معرفى شده، «دخواريه» است. مهذب الدين، | اولين مدرسه طب كه معرفى شده، «دخواريه» است. مهذب الدين، عبدالرحيم بن على، معروف به دخوار(متوفاى 628ق)، يكى از استادان بزرگ آموزش طب دمشق در قرن هفتم هجرى بوده است. نعيمى براى دخوار كار بزرگ و ارجمندى را ثبت كرده است و آن، بنيانگذارى نخستين مدرسه پزشكى ويژه در دمشق مىباشد كه دانشهاى پزشكى در آن تدريس مىشد و بنا بر وصيتش خانه او نيز پس از وفاتش در اختيار اين هدف قرار گرفت و تمام املاكش را وقف اين جهت كرد تا درآمدهاى آنها را صرف دانشجويان مدرسه و كارمزد مدرسان پزشكى و تشكيلات ادارى آن كنند. | ||
اما اين تمام مطلب نيست و در فصل هشتم كتاب، گزارش 121 مسجد دمشق را نيز مىتوان مشاهده نمود. در انتها نيز ذكر مساجد جامع دمشق به نقل از«شذرات الذهب» ابن عماد حنبلى در بخشى الحاقى آمده است. عمده مطالب كتاب نيز از همين منبع نقل شده است. | اما اين تمام مطلب نيست و در فصل هشتم كتاب، گزارش 121 مسجد دمشق را نيز مىتوان مشاهده نمود. در انتها نيز ذكر مساجد جامع دمشق به نقل از«شذرات الذهب» ابن عماد حنبلى در بخشى الحاقى آمده است. عمده مطالب كتاب نيز از همين منبع نقل شده است. | ||
ویرایش