تاریخ منتظم ناصری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۵۶: خط ۵۶:




اين كتاب در دو بخش و سه جلد سامان يافته و طرحى تطبيقى براى گاه‌شمارى‌هاى هجرى و ميلادى عرضه كرده است. كسانى مانند اشرام، آربلى(المورد) و فريمن - گرنويل، جدول‌هاى گوناگونى براى دوره‌هاى هزار ساله و بيشتر از آن براى تطبيق گاه‌شمارى‌هاى ميلادى و هجرى قمرى فراهم آورده‌اند. عبد الغفار نجم الدوله نيز در ايران با سامان دادن جدولى، گاه‌شمارى‌ها را از سال نخست تا 1464ق براى تطبيق تاريخ‌هاى ميلادى با آنها تنظيم كرده، اما اين نخستين آشنايى ايرانيان با تطبيق گاه شمارى هجرى قمرى و ميلادى نيست، زيرا محمدحسن اعتماد السلطنه در همين كتاب (تاريخ منتظم ناصرى)، در برابر هر سال هجرى قمرى، سال ميلادى آن را از آغاز تا 1300ق، آورده است.  
اين كتاب در دو بخش و سه جلد سامان يافته و طرحى تطبيقى براى گاه‌شمارى‌هاى هجرى و ميلادى عرضه كرده است. كسانى مانند اشرام، آربلى(المورد) و فريمن - گرنويل، جدول‌هاى گوناگونى براى دوره‌هاى هزار ساله و بيشتر از آن براى تطبيق گاه‌شمارى‌هاى ميلادى و هجرى قمرى فراهم آورده‌اند. عبدالغفار نجم الدوله نيز در ايران با سامان دادن جدولى، گاه‌شمارى‌ها را از سال نخست تا 1464ق براى تطبيق تاريخ‌هاى ميلادى با آنها تنظيم كرده، اما اين نخستين آشنايى ايرانيان با تطبيق گاه شمارى هجرى قمرى و ميلادى نيست، زيرا محمدحسن اعتماد السلطنه در همين كتاب (تاريخ منتظم ناصرى)، در برابر هر سال هجرى قمرى، سال ميلادى آن را از آغاز تا 1300ق، آورده است.  


هر يك از گزارش‌ها، به تاريخ سال هجرى و ميلادى خود معنوَن شده‌اند. نويسنده، گزارش‌ها را چكيده كرده و هر جا از رويدادى سخن مى‌رود كه پيش‌تر آن را آورده، خواننده را بدان‌جا بازگردانده و پس از عنوان سال‌هاى پيش‌گفته، به جغرافياى گزارش (آسيا / اروپا و ...) اشاره كرده است تا زمينه براى خوانش متن فراهم‌تر آيد. حتى حوزه‌هاى جغرافيايى خُردتر نيز پس از نام قاره‌ها و پيش از متن گزارش ياد شده‌اند. مانند «اروپا - انگليس» يا «اروپا - روس».
هر يك از گزارش‌ها، به تاريخ سال هجرى و ميلادى خود معنوَن شده‌اند. نويسنده، گزارش‌ها را چكيده كرده و هر جا از رويدادى سخن مى‌رود كه پيش‌تر آن را آورده، خواننده را بدان‌جا بازگردانده و پس از عنوان سال‌هاى پيش‌گفته، به جغرافياى گزارش (آسيا / اروپا و ...) اشاره كرده است تا زمينه براى خوانش متن فراهم‌تر آيد. حتى حوزه‌هاى جغرافيايى خُردتر نيز پس از نام قاره‌ها و پيش از متن گزارش ياد شده‌اند. مانند «اروپا - انگليس» يا «اروپا - روس».
خط ۷۴: خط ۷۴:
تقويم سال‌هاى نوشته شدن هر يك از جلدها، در پايان آنها و جدولى از نام‌هاى شاهان قاجار در پى آن ديده مى‌شود. اين جدول، سال تولد و مرگ و زمان سلطنت آنان را در بر دارد و به دنبال آن، گزارشى درازدامن در باره «سلطنت عُظما»؛ يعنى وصف خانواده سلطنت، نام‌هاى اميران، رئيسان طايفه‌ها، اعيان، خانان و افراد شهير و ادارات دولتى (وزارت جنگ، اداره پليس، درب خانه، وزارت اعظم داخله و ماليه و عدليه و خارجه و وزارت دربار اعظم و دار الشوراى كبرا و وزارت علوم، وزارت فوايد عامه و دار الترجمه مباركه دولتى) آمده، اما به هر روى، وجود پاره‌اى از خطاهاى تاريخى در اين كتاب از ديد منتقدان دور نمانده است.  
تقويم سال‌هاى نوشته شدن هر يك از جلدها، در پايان آنها و جدولى از نام‌هاى شاهان قاجار در پى آن ديده مى‌شود. اين جدول، سال تولد و مرگ و زمان سلطنت آنان را در بر دارد و به دنبال آن، گزارشى درازدامن در باره «سلطنت عُظما»؛ يعنى وصف خانواده سلطنت، نام‌هاى اميران، رئيسان طايفه‌ها، اعيان، خانان و افراد شهير و ادارات دولتى (وزارت جنگ، اداره پليس، درب خانه، وزارت اعظم داخله و ماليه و عدليه و خارجه و وزارت دربار اعظم و دار الشوراى كبرا و وزارت علوم، وزارت فوايد عامه و دار الترجمه مباركه دولتى) آمده، اما به هر روى، وجود پاره‌اى از خطاهاى تاريخى در اين كتاب از ديد منتقدان دور نمانده است.  


خود نويسنده نيز گاهى به اختلاف ديدگاه مؤلفان يا خطاى آنان مانند اختلاف نظر مورخان ايرانى همچون صاحب تاريخ جهان‌گشاى نادرى با مؤلفان تواريخ فرنگ و تاريخ آل عثمان در باره سال خلع شدن طهماسب دوم صفوى، اشاره و هم‌چنين، ديدگاه مورخان ايرانى را در باره تاريخ قتل آقا محمد شاه قاجار، تأييد مى‌كند. اين كتاب، در بر دارنده برخى از آثار ويژه مانند تاريخ افغانى، نوشته شيخ عبد النبى منشى بهبهانى و رساله‌اى منسوب به سياحى اروپايى به نام عبرت‌نامه يا بصيرت‌نامه در شرح «اسباب زوال دولت صفويه» و تقويم تطبيقى هجرى قمرى و ميلادى از سال يكم هجرى تا 1300، است و از اين رو، مهم شمرده مى‌شود.
خود نويسنده نيز گاهى به اختلاف ديدگاه مؤلفان يا خطاى آنان مانند اختلاف نظر مورخان ايرانى همچون صاحب تاريخ جهان‌گشاى نادرى با مؤلفان تواريخ فرنگ و تاريخ آل عثمان در باره سال خلع شدن طهماسب دوم صفوى، اشاره و هم‌چنين، ديدگاه مورخان ايرانى را در باره تاريخ قتل آقا محمد شاه قاجار، تأييد مى‌كند. اين كتاب، در بر دارنده برخى از آثار ويژه مانند تاريخ افغانى، نوشته شيخ عبدالنبى منشى بهبهانى و رساله‌اى منسوب به سياحى اروپايى به نام عبرت‌نامه يا بصيرت‌نامه در شرح «اسباب زوال دولت صفويه» و تقويم تطبيقى هجرى قمرى و ميلادى از سال يكم هجرى تا 1300، است و از اين رو، مهم شمرده مى‌شود.


نويسنده به دليل نبود تقويم تطبيقى تا آن تاريخ در هيچ يك از «كتب فارسى و عربى و فرانسه معتبر كه به وضع منتظم ناصرى تأليف شده»، اهميت كتابش را مى‌دانسته است. برخى از نام‌هاى جغرافيايى جهان اسلام مانند فِز (فاس)، تولدو (طليطله)، كردو (قرطبه)، بر اثر بهره‌گيرى وى از كتاب‌هاى فرانسوى، با ضبط لاتينى در كتاب آمده‌اند. جلد اول تاريخ منتظم ناصرى را حَسّون البُراقى به عربى و ژوكوفسكى آن را به روسى ترجمه كرده است.  
نويسنده به دليل نبود تقويم تطبيقى تا آن تاريخ در هيچ يك از «كتب فارسى و عربى و فرانسه معتبر كه به وضع منتظم ناصرى تأليف شده»، اهميت كتابش را مى‌دانسته است. برخى از نام‌هاى جغرافيايى جهان اسلام مانند فِز (فاس)، تولدو (طليطله)، كردو (قرطبه)، بر اثر بهره‌گيرى وى از كتاب‌هاى فرانسوى، با ضبط لاتينى در كتاب آمده‌اند. جلد اول تاريخ منتظم ناصرى را حَسّون البُراقى به عربى و ژوكوفسكى آن را به روسى ترجمه كرده است.  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش