۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن تيميه' به 'ابن تيميه ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن قيم جوزيه' به 'ابن قيم جوزيه ') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
مؤلف در ادامه، قول حق را برگزيده و ادله آن را از آيات و روايات بيان مىكند. | مؤلف در ادامه، قول حق را برگزيده و ادله آن را از آيات و روايات بيان مىكند. | ||
بخش دوم كتاب، درباره «رؤيت» خداوند است. معتزله و شيعه اماميه معتقدند خداوند متعال در دنيا و آخرت به ديده سر ادارك نمىشود، ولى با قلب و دل و به چشم يقين رؤيت مىشود و اين عالىترين مراتب ايمان است كه از او به «عين اليقين» و شهود قلبى تعبير مىشود؛ لكن وهابيان و حنبليان بهطور عموم و تابعين مذهب اشعرى از حنفيه و مالكيه و شافعيه معتقدند كه خداوند متعال در دنيا يا در آخرت ديده مىشود؛ بهعنوان مثال، ابن قيم جوزيه مىگويد: «قرآن و سنت متواتر و اجماع صحابه و ائمه اسلام و اهل حديث و... بر اين عقيدهاند كه خداوند متعال در روز قيامت با چشم سر بهطور عيان رؤيت مىشود؛ همانگونهكه ماه شب چهارده و خورشيد هنگام ظهر را مىتوان ديد» <ref>ر.ك: همان ص18</ref>. | بخش دوم كتاب، درباره «رؤيت» خداوند است. معتزله و شيعه اماميه معتقدند خداوند متعال در دنيا و آخرت به ديده سر ادارك نمىشود، ولى با قلب و دل و به چشم يقين رؤيت مىشود و اين عالىترين مراتب ايمان است كه از او به «عين اليقين» و شهود قلبى تعبير مىشود؛ لكن وهابيان و حنبليان بهطور عموم و تابعين مذهب اشعرى از حنفيه و مالكيه و شافعيه معتقدند كه خداوند متعال در دنيا يا در آخرت ديده مىشود؛ بهعنوان مثال، [[ابنقیم جوزیه، محمد بن ابیبکر|ابن قيم جوزيه]] مىگويد: «قرآن و سنت متواتر و اجماع صحابه و ائمه اسلام و اهل حديث و... بر اين عقيدهاند كه خداوند متعال در روز قيامت با چشم سر بهطور عيان رؤيت مىشود؛ همانگونهكه ماه شب چهارده و خورشيد هنگام ظهر را مىتوان ديد» <ref>ر.ك: همان ص18</ref>. | ||
اماميه و معتزله براى نظريه خود كه نفى رؤيت خداوند است، به دليل عقلى، نقلى قرآنى و نقلى روايى تمسك جستهاند. از جمله دلائل نقلى قرآنى، اين آيه است: ''' «لا تدركه الأبصار و هو يدرك الأبصار و هو اللطيف الخبير» ''' <ref>انعام: 103</ref> و<ref>ر.ك: همان، ص20</ref> و از جمله دلايل نقلى روايى، روايت مسلم از عايشه است كه: «هركس گمان كند كه محمد پروردگارش را ديده، بر خداوند نسبت ناروا داده است» <ref>همان، ص21</ref>. | اماميه و معتزله براى نظريه خود كه نفى رؤيت خداوند است، به دليل عقلى، نقلى قرآنى و نقلى روايى تمسك جستهاند. از جمله دلائل نقلى قرآنى، اين آيه است: ''' «لا تدركه الأبصار و هو يدرك الأبصار و هو اللطيف الخبير» ''' <ref>انعام: 103</ref> و<ref>ر.ك: همان، ص20</ref> و از جمله دلايل نقلى روايى، روايت مسلم از عايشه است كه: «هركس گمان كند كه محمد پروردگارش را ديده، بر خداوند نسبت ناروا داده است» <ref>همان، ص21</ref>. |
ویرایش