پرش به محتوا

حکمت عملی یا اخلاق مرتضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۷: خط ۶۷:
در ادامه، با متن اصلى كتاب كه متشكل از ده مقاله به قلم ميرزا مهدى الهى قمشه‌اى است، روبه‌رو مى‌شويم. اهم مطالب مقالات مزبور به اين شرح است:
در ادامه، با متن اصلى كتاب كه متشكل از ده مقاله به قلم ميرزا مهدى الهى قمشه‌اى است، روبه‌رو مى‌شويم. اهم مطالب مقالات مزبور به اين شرح است:


1. شناخت خدا، بالاترين شناخت‌هاست: اينكه هركس خدا را شناخت، به يكتايى و يگانگى او معترف مى‌شود و موحد حقيقى مى‌گردد و موحد حقيقى تمام توجه و شوق و عشق او به خداست و هر حاجتى را نيز تنها از خدا مى‌خواهد، بلكه حاجتى جز خدا ندارد و دلش از خدا هراسان و به او اميدوار است و تنها از خدا مى‌ترسد و به خدا توكل مى‌كند و هركس توكلش بر خدا بيشتر باشد، خداشناس‌تر است و در كارها اعتماد به غير خدا ندارد و در كليه امور توجهش به خدا مى‌شود <ref>ر.ك: متن كتاب، ص42</ref>.
#شناخت خدا، بالاترين شناخت‌هاست: اينكه هركس خدا را شناخت، به يكتايى و يگانگى او معترف مى‌شود و موحد حقيقى مى‌گردد و موحد حقيقى تمام توجه و شوق و عشق او به خداست و هر حاجتى را نيز تنها از خدا مى‌خواهد، بلكه حاجتى جز خدا ندارد و دلش از خدا هراسان و به او اميدوار است و تنها از خدا مى‌ترسد و به خدا توكل مى‌كند و هركس توكلش بر خدا بيشتر باشد، خداشناس‌تر است و در كارها اعتماد به غير خدا ندارد و در كليه امور توجهش به خدا مى‌شود <ref>ر.ك: متن كتاب، ص42</ref>.
 
#:مؤلف محترم معتقدند: چنين شناختى از خدا، بر گفتار و رفتار و كردار او اثر خواهد گذاشت و نتيجه آن، سنجيده سخن گفتن و ترحم و مهربانى و عذرپذيرى نسبت به نيك و بد و درخواست حاجت تنها از خداوند خواهد بود <ref>ر.ك: همان، ص46</ref>.
مؤلف محترم معتقدند: چنين شناختى از خدا، بر گفتار و رفتار و كردار او اثر خواهد گذاشت و نتيجه آن، سنجيده سخن گفتن و ترحم و مهربانى و عذرپذيرى نسبت به نيك و بد و درخواست حاجت تنها از خداوند خواهد بود <ref>ر.ك: همان، ص46</ref>.
#توحيد خدا و اخلاص به حق تعالى: به اين معنا كه او را از حد وصف عقل و ادراك فراتر بداند؛ به‌گونه‌اى كه دريابد كه هيچ‌يك از موجودات، توانايى درك او را نخواهند داشت و منقطع از همه خلق گردد تا به خالق راه يابد <ref>ر.ك: همان، ص54</ref>.
 
#:نويسنده در شرح اخلاص در عبادت، آن را بلندترين مقام ايمان مى‌داند و معتقد است: اينكه هيچ شائبه‌ى شرك و ريا در او نباشد و در او هواى نفس هيچ مداخله‌اى نكند و جز رضا و خشنودى حق در آن عمل هيچ منظورى نداشته باشد <ref>ر.ك: همان، ص57</ref>.
2. توحيد خدا و اخلاص به حق تعالى: به اين معنا كه او را از حد وصف عقل و ادراك فراتر بداند؛ به‌گونه‌اى كه دريابد كه هيچ‌يك از موجودات، توانايى درك او را نخواهند داشت و منقطع از همه خلق گردد تا به خالق راه يابد <ref>ر.ك: همان، ص54</ref>.
#ايمان به خدا و آثار ايمان كه عمل صالح و كار خير است براى زاد سفر به جهان آخرت: اينكه ايمان به خدا تنها لفظ و حرف بر زبان نيست، بلكه حقيقت ايمان، اول، معرفت و شناسايى خداست به قلب و به باطن ذات و مطابق قلب بر زبان نيز جارى سازد تا خلق را هم به ايمان دعوت كند كه چون زبان با قلب مطابق شد، سخن موثر خواهد بود <ref>ر.ك: همان، ص60</ref>.
 
#اوصاف و نشانه‌هاى اهل ايمان كه محبت به خدا و شوق به عالم مافوق‌الطبيعه است و مراتب يقين و اوصاف پاكان: نويسنده، صفات اهل يقين را توكل و تسليم و رضا و انس و محبت و عشق و وله و حيرت در جمال و جلال خدا مى‌داند <ref>ر.ك: همان، ص72</ref>.
نويسنده در شرح اخلاص در عبادت، آن را بلندترين مقام ايمان مى‌داند و معتقد است: اينكه هيچ شائبه‌ى شرك و ريا در او نباشد و در او هواى نفس هيچ مداخله‌اى نكند و جز رضا و خشنودى حق در آن عمل هيچ منظورى نداشته باشد <ref>ر.ك: همان، ص57</ref>.
#:ايشان نشانه ايمان شخص را وفاى به عهد مى‌داند و اينكه عشق و محبت به طاعت او داشته و از اطاعت شياطين انس و جن متنفر باشد و نيز وفا به خلق در تمام قول و عقود زواج و شركت و معاملات <ref>ر.ك: همان، ص72</ref>.
 
#:مؤلف معتقد است: مراتب ايمان، مختلف است، مانند نور كه از خورشيد تا نور چراغ همه نور است؛ اما تفاوت، به شدت و ضعف بسيار؛ همين گونه ايمان ضعيف تا ايمان قوى و اقوى كه مرتبه اكمل و افضل ايمان است، تفاوت رتبه بسيار خواهد داشت و افضل مراتب ايمان، مقام تسليم مى‌باشد كه آخرين مرتبه انسان و عالى‌ترين صفات اوست و نيكوتر از مقام تسليم در درجات ايمان و مقامات عرفانى، مقامى نيست <ref>ر.ك: همان، ص73</ref>.
3. ايمان به خدا و آثار ايمان كه عمل صالح و كار خير است براى زاد سفر به جهان آخرت: اينكه ايمان به خدا تنها لفظ و حرف بر زبان نيست، بلكه حقيقت ايمان، اول، معرفت و شناسايى خداست به قلب و به باطن ذات و مطابق قلب بر زبان نيز جارى سازد تا خلق را هم به ايمان دعوت كند كه چون زبان با قلب مطابق شد، سخن موثر خواهد بود <ref>ر.ك: همان، ص60</ref>.
#تربيت و تهذيب نفس ناطقه: نويسنده بر اين باور است كه هركس در باطن و در عالم صغير، موسى و فرعونى است و اگر بخواهد مقام كمال موسوى را دريابد، با فرعون نفس خودبين مخالفت كند وگرنه چون فرعون غرق درياى هلاك شود و اگر اطاعت موساى عقل و ايمان كند، مانند موسى به تحيت حضرت حق سرافراز گردد و در آسمان‌هاى عوالم عقلى با موسى هم‌پرواز شود <ref>ر.ك: همان، ص80</ref>.
 
#اخلاق فاضله و وفا و صفا و حفظ قول و عهد بين خدا و خلق: مؤلف، نتيجه حسن خلق را ملكه حكمت و سخاوت و عدالت و شجاعت و علو همت و غيره مى‌داند و معتقد است: اين مسئله، دليل شرافت ذاتى و عظمت روحى او و بودن وى از خاندان اصالت و نجابت است و به‌عكس، آن كس كه اخلاقش زشت است، دليل بدگوهرى و بى‌اصالتى است و اغلب از خاندانى پست‌همت و حقيرالنفس و بى‌شرافت و نجابت است <ref>ر.ك: همان، ص89</ref>.
4. اوصاف و نشانه‌هاى اهل ايمان كه محبت به خدا و شوق به عالم مافوق‌الطبيعه است و مراتب يقين و اوصاف پاكان: نويسنده، صفات اهل يقين را توكل و تسليم و رضا و انس و محبت و عشق و وله و حيرت در جمال و جلال خدا مى‌داند <ref>ر.ك: همان، ص72</ref>.
#حقيقت دنيا و فراغ نفوس قدسى از شواغل و موانع جسمانى عالم طبيعت: نويسنده، شرط وصول انسان به نعمت‌هاى ابدى و لذات حقيقى عالم آخرت را گذشتن از سر شهوات حرام دنيا مى‌داند <ref>ر.ك: همان، ص104-105</ref>.
 
#سعادت حقيقى و لذات روحانى و حب و ذكر و اشتياق به خدا: نويسنده، كسى را عاقل مى‌داند كه در طلب علم و ايمان و معرفت خداست در مقام عقل نظرى و به كار تزكيه و تربيت و تهذيب نفس است در عقل عملى؛ يعنى كسى كه در تكميل قوه دانش و كنش خود تا آنجا كه بتواند سعى كند <ref>ر.ك: همان، ص109</ref>.
ايشان نشانه ايمان شخص را وفاى به عهد مى‌داند و اينكه عشق و محبت به طاعت او داشته و از اطاعت شياطين انس و جن متنفر باشد و نيز وفا به خلق در تمام قول و عقود زواج و شركت و معاملات <ref>ر.ك: همان، ص72</ref>.
#احسان به خلق، به مال و جاه و قدرت و زبان و غيره.
 
#امور اجتماعى: سزاوار است عاقل از مستى ثروت و مال و مستى قدرت و جاه و مستى علم و دانش و مستى مدح و ثناى مردم و مستى و غرور جوانى دورى كند كه تمام اينها را بوى ناخوش و عفنى است كه عقل انسان را زائل مى‌كند و ادب و وقار انسانيت را سبك و خفيف مى‌سازد <ref>ر.ك: همان، ص126</ref>.
مؤلف معتقد است: مراتب ايمان، مختلف است، مانند نور كه از خورشيد تا نور چراغ همه نور است؛ اما تفاوت، به شدت و ضعف بسيار؛ همين گونه ايمان ضعيف تا ايمان قوى و اقوى كه مرتبه اكمل و افضل ايمان است، تفاوت رتبه بسيار خواهد داشت و افضل مراتب ايمان، مقام تسليم مى‌باشد كه آخرين مرتبه انسان و عالى‌ترين صفات اوست و نيكوتر از مقام تسليم در درجات ايمان و مقامات عرفانى، مقامى نيست <ref>ر.ك: همان، ص73</ref>.
 
5. تربيت و تهذيب نفس ناطقه: نويسنده بر اين باور است كه هركس در باطن و در عالم صغير، موسى و فرعونى است و اگر بخواهد مقام كمال موسوى را دريابد، با فرعون نفس خودبين مخالفت كند وگرنه چون فرعون غرق درياى هلاك شود و اگر اطاعت موساى عقل و ايمان كند، مانند موسى به تحيت حضرت حق سرافراز گردد و در آسمان‌هاى عوالم عقلى با موسى هم‌پرواز شود <ref>ر.ك: همان، ص80</ref>.
 
6. اخلاق فاضله و وفا و صفا و حفظ قول و عهد بين خدا و خلق: مؤلف، نتيجه حسن خلق را ملكه حكمت و سخاوت و عدالت و شجاعت و علو همت و غيره مى‌داند و معتقد است: اين مسئله، دليل شرافت ذاتى و عظمت روحى او و بودن وى از خاندان اصالت و نجابت است و به‌عكس، آن كس كه اخلاقش زشت است، دليل بدگوهرى و بى‌اصالتى است و اغلب از خاندانى پست‌همت و حقيرالنفس و بى‌شرافت و نجابت است <ref>ر.ك: همان، ص89</ref>.
 
7. حقيقت دنيا و فراغ نفوس قدسى از شواغل و موانع جسمانى عالم طبيعت: نويسنده، شرط وصول انسان به نعمت‌هاى ابدى و لذات حقيقى عالم آخرت را گذشتن از سر شهوات حرام دنيا مى‌داند <ref>ر.ك: همان، ص104-105</ref>.
 
8. سعادت حقيقى و لذات روحانى و حب و ذكر و اشتياق به خدا: نويسنده، كسى را عاقل مى‌داند كه در طلب علم و ايمان و معرفت خداست در مقام عقل نظرى و به كار تزكيه و تربيت و تهذيب نفس است در عقل عملى؛ يعنى كسى كه در تكميل قوه دانش و كنش خود تا آنجا كه بتواند سعى كند <ref>ر.ك: همان، ص109</ref>.
 
9. احسان به خلق، به مال و جاه و قدرت و زبان و غيره.
 
10. امور اجتماعى: سزاوار است عاقل از مستى ثروت و مال و مستى قدرت و جاه و مستى علم و دانش و مستى مدح و ثناى مردم و مستى و غرور جوانى دورى كند كه تمام اينها را بوى ناخوش و عفنى است كه عقل انسان را زائل مى‌كند و ادب و وقار انسانيت را سبك و خفيف مى‌سازد <ref>ر.ك: همان، ص126</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش