۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق(ع)' به 'امام صادق (ع)') |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
#:نمونههاى روايى در اين باب فراوان است؛ از آن جمله: در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]] ذيل آيه | #:نمونههاى روايى در اين باب فراوان است؛ از آن جمله: در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]] ذيل آيه | ||
#:{{متن قرآن|وسقاهم ربّهم شرابا طهورا|سوره=انسان|آیه=۲۲}} | #:{{متن قرآن|وسقاهم ربّهم شرابا طهورا|سوره=انسان|آیه=۲۲}} | ||
#:از [[امام صادق | #:از [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] روايت مىكند: «يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه إذ لا طاهر من تدنّس بشيء من الأكوان إلا الله» <ref>مجمع، ج411/5، ذيل آيه 22 سوره انسان</ref>. | ||
#:در اين آيه شريفه «سقى» به خداوند نسبت داده شده؛ چه عيبى دارد اگر كسى در مقام جزع، ناله، گريه و زارى خدا را ساقى بنامد و بگويد قطرهاى از محبت خودت را به ما بچشان. | #:در اين آيه شريفه «سقى» به خداوند نسبت داده شده؛ چه عيبى دارد اگر كسى در مقام جزع، ناله، گريه و زارى خدا را ساقى بنامد و بگويد قطرهاى از محبت خودت را به ما بچشان. | ||
#:انسان مىبايست زبان هر كسى را مطابق اصطلاحشان بفهمد و نمىتواند از طريق معجمهاى لغوى و قواميس آن اصطلاحات را بيان كند؛ مثلا معنعن كه در اصطلاح علم حديث به كار مىرود نمىتوان با مراجعه به كتابهاى لغت آن را تبيين كرده و نمىتوان با محدث جنگيد كه شما لفظ معنعن را از كجا آوردهايد؟ اين اصطلاح است. بايد معناى اصطلاح را از اهل آن شنيد و فهميد.{{شعر}} | #:انسان مىبايست زبان هر كسى را مطابق اصطلاحشان بفهمد و نمىتواند از طريق معجمهاى لغوى و قواميس آن اصطلاحات را بيان كند؛ مثلا معنعن كه در اصطلاح علم حديث به كار مىرود نمىتوان با مراجعه به كتابهاى لغت آن را تبيين كرده و نمىتوان با محدث جنگيد كه شما لفظ معنعن را از كجا آوردهايد؟ اين اصطلاح است. بايد معناى اصطلاح را از اهل آن شنيد و فهميد.{{شعر}} | ||
#:{{ب|''هر كسى را اصطلاحى دادهايم''|2=''هر كسى را سيرتى بنهادهايم ''}} | #:{{ب|''هر كسى را اصطلاحى دادهايم''|2=''هر كسى را سيرتى بنهادهايم ''}} | ||
#:{{ب|''هنديان را اصطلاح هند مدح''|2=''سنديان را اصطلاح سند مدح ''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''هنديان را اصطلاح هند مدح''|2=''سنديان را اصطلاح سند مدح ''}}{{پایان شعر}} | ||
#:در آيه شريفه، «طهور» بر وزن «فعول»، صيغه مبالغه است؛ يعنى پاك است و پاككننده. چه جور پاك كننده است؟ در آن حديث عرشى شريف [[امام صادق | #:در آيه شريفه، «طهور» بر وزن «فعول»، صيغه مبالغه است؛ يعنى پاك است و پاككننده. چه جور پاك كننده است؟ در آن حديث عرشى شريف [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] بيان شده: «أي يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه». سبحان الله! چه بيان آسمانى و بلندى. بنده در نوشتههايم ادعا كردم و گفتهام در بيان غايت قصواى طهارت انسانى حرفى بدين پايه... از هيچ عارفى، نه ديدهام، نه شنيدهام و نه خواندهام. اين كتاب فتوحات، مصباح، فصوص و شروح آن و كلمات قصار و اشعار عرفا همه در دسترس ماست، در هيچيك چنين مطلب لطيف و بلندى بيان نشده است... | ||
#علم حروف: اين آقايان كه تفسير انفسى بر قرآن نوشتند، بايد دانست كه آنان به علم حروف عجيب عنايت دارند. علم حروف، خود عالمى است كه اصلا حروف را فرمودند: امم. اين سلسله بسيارى از رمز و رازهاى قرآن را بر اساس اين دانش شريف بيان مىكنند. | #علم حروف: اين آقايان كه تفسير انفسى بر قرآن نوشتند، بايد دانست كه آنان به علم حروف عجيب عنايت دارند. علم حروف، خود عالمى است كه اصلا حروف را فرمودند: امم. اين سلسله بسيارى از رمز و رازهاى قرآن را بر اساس اين دانش شريف بيان مىكنند. | ||
#:كسى كه علم حروف را نخوانده، نمىتواند با آنان دربيفتد. خداى رحمت كند استاد مرحوم [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] را كه مىفرمود: آقا اينها ديوانه كه نبودند. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، دهدار و بسيارى ديگر از دانشمندان را بنگريد كه در آثار خود چقدر در ارتباط با علم حروف بحث و گفتار دارند و جناب سيد حيدر آملى، در تفسير خود كه تفسير انفسى است، بسيار به علم حروف عنايت دارد... | #:كسى كه علم حروف را نخوانده، نمىتواند با آنان دربيفتد. خداى رحمت كند استاد مرحوم [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] را كه مىفرمود: آقا اينها ديوانه كه نبودند. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، دهدار و بسيارى ديگر از دانشمندان را بنگريد كه در آثار خود چقدر در ارتباط با علم حروف بحث و گفتار دارند و جناب سيد حيدر آملى، در تفسير خود كه تفسير انفسى است، بسيار به علم حروف عنايت دارد... |
ویرایش