۱۴۶٬۲۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (س)' به '(س)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' :' به ':') |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
شب هشتم در ارتباط با علم و خطبههای امام علی(ع) بحث را ادامه میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص113.</ref> | شب هشتم در ارتباط با علم و خطبههای امام علی(ع) بحث را ادامه میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص113.</ref> | ||
شب نهم درباه فضائل نفسانی حضرت مطالبی را در یقین، قوه حافظه، تعطف، حق، غنی، عفو، حکمت، زهد، عفت، تواضع، حلم، مواساه و رسیدگی به دیگران، کرم، عدل، عبادت و خوشرویی همراه با صلابت با استناد به منابع روایی مطرح شده است. در رابطه با یقین مستند به جلد نهم «[[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]]» [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] نقل شده است که امام علی(ع) غلامی به نام قنبر داشت که آنحضرت را بسیار دوست میداشت و هرگاه امام بیرون میرفت به جهت محافظ به دنبال ایشان با شمشیر میرفت. شبی امام او را دید و از او سبب این کار را پرسید. قنبر گفت بر جان شما بیمناکم لذا در پی شما راه میافتم. امام او را نهیب زد که از اهل آسمان مرا محافظت میکنی یا اهل زمین، گفت از اهل زمین، فرمود: اهل زمین نمیتوانند به من آسیبی برسانند مگر آنکه خداوند از آسمان اذن بدهد پس برگرد. <ref>ر. : همان، ص133-160</ref> | شب نهم درباه فضائل نفسانی حضرت مطالبی را در یقین، قوه حافظه، تعطف، حق، غنی، عفو، حکمت، زهد، عفت، تواضع، حلم، مواساه و رسیدگی به دیگران، کرم، عدل، عبادت و خوشرویی همراه با صلابت با استناد به منابع روایی مطرح شده است. در رابطه با یقین مستند به جلد نهم «[[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]]» [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] نقل شده است که امام علی(ع) غلامی به نام قنبر داشت که آنحضرت را بسیار دوست میداشت و هرگاه امام بیرون میرفت به جهت محافظ به دنبال ایشان با شمشیر میرفت. شبی امام او را دید و از او سبب این کار را پرسید. قنبر گفت بر جان شما بیمناکم لذا در پی شما راه میافتم. امام او را نهیب زد که از اهل آسمان مرا محافظت میکنی یا اهل زمین، گفت از اهل زمین، فرمود: اهل زمین نمیتوانند به من آسیبی برسانند مگر آنکه خداوند از آسمان اذن بدهد پس برگرد. <ref>ر.: همان، ص133-160</ref> | ||
در شب دهم از خصائص و فضائل حضرت امیر(ع) مانند رد الشمس، طیر مشوی، پیمان برادری با پیامبر(ص) و... به همراه منابع و مصادر روایات آنها، بحث شده است.<ref>ر.ک: همان، ص161-192.</ref> | در شب دهم از خصائص و فضائل حضرت امیر(ع) مانند رد الشمس، طیر مشوی، پیمان برادری با پیامبر(ص) و... به همراه منابع و مصادر روایات آنها، بحث شده است.<ref>ر.ک: همان، ص161-192.</ref> | ||
| خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
نویسنده در شبهای دوازدهم به وفات پیامبر(ص) و وصیت ایشان به [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]]، مصیبت حضرت زهرا(س)، ازدواج حضرت بعد از ایشان، فرزندان حضرت و شب سیزدهم به خانهنشینی علی(ع)، میپردازد. <ref>ر.ک: همان، ص216-244</ref> | نویسنده در شبهای دوازدهم به وفات پیامبر(ص) و وصیت ایشان به [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]]، مصیبت حضرت زهرا(س)، ازدواج حضرت بعد از ایشان، فرزندان حضرت و شب سیزدهم به خانهنشینی علی(ع)، میپردازد. <ref>ر.ک: همان، ص216-244</ref> | ||
قزوینی در شب چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم به اختصار به برخی از جنگهای امام چون جنگ جمل، صفین و نهروان نیز پرداخته است. در جنگ صفین سپاه علوی به فتح نزدیک شد و معاویه به خطر افتاد و تنها راه برونرفت را خدعه و مکر دید و در شب به اصحابش فرمان داد که قرآنها را سرنیزه کنند. صبح که شد اهل عراق پانصد قرآن را بر سر نیزه دیدند که شامیان بوسیله آن ترک جنگ را طلب میکردند. اصحاب علی(ع) با این حربه دچار اختلاف شدند. امام فرمود که این کلمه حقی است که از آن باطل اراده شده است. کار به جایی رسید که امام فرمود: من دیروز [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین]] بودم و امروز مأمورم و دیروز نهی میکردم و امروز نهی میشوم. و در نهایت خدعه معاویه و عمروعاص کارگر افتاد. <ref>ر. : همان، ص244-298</ref> | قزوینی در شب چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم به اختصار به برخی از جنگهای امام چون جنگ جمل، صفین و نهروان نیز پرداخته است. در جنگ صفین سپاه علوی به فتح نزدیک شد و معاویه به خطر افتاد و تنها راه برونرفت را خدعه و مکر دید و در شب به اصحابش فرمان داد که قرآنها را سرنیزه کنند. صبح که شد اهل عراق پانصد قرآن را بر سر نیزه دیدند که شامیان بوسیله آن ترک جنگ را طلب میکردند. اصحاب علی(ع) با این حربه دچار اختلاف شدند. امام فرمود که این کلمه حقی است که از آن باطل اراده شده است. کار به جایی رسید که امام فرمود: من دیروز [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین]] بودم و امروز مأمورم و دیروز نهی میکردم و امروز نهی میشوم. و در نهایت خدعه معاویه و عمروعاص کارگر افتاد. <ref>ر.: همان، ص244-298</ref> | ||
در شب هفدهم، به شبیخونهای سهگانه معاویه اشاره دارد. <ref>ر.ک: همان، ص299-311</ref> | در شب هفدهم، به شبیخونهای سهگانه معاویه اشاره دارد. <ref>ر.ک: همان، ص299-311</ref> | ||