۱٬۷۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
گفتار دوم: نظریه دیدبانی (تأسیس فلسفه مضاف تاریخی - منطقی): در این گفتار، نظریه «دیدبانی» بهعنوان یک نوآوری در عرصه علوم معرفی میشود که به معنای یک مدل جامع و نظاممند برای تبیین و تعریف مفاهیم، پیشفرضها، متغیرها و فرضیههای موضوع است<ref>ر.ک: همان، ص65، 71</ref>. روش تحقیق پیشنهادشده برای این نظریه، روش توصیفی - تحلیلی است که بر مبنای گردآوری اطلاعات و داوری تحلیلی بنا شده است<ref>ر.ک: همان، ص67</ref>. منظور نگارنده از تئوری دیدبانی، فلسفه مضاف به علوم و واقعیتها با رویکرد تاریخی – منطقی است که تحول فرامسئلهای در علوم را فراهم میسازد و آنها را از رکود و سکون بیرون میسازد<ref>ر.ک: همان، ص82</ref>. | گفتار دوم: نظریه دیدبانی (تأسیس فلسفه مضاف تاریخی - منطقی): در این گفتار، نظریه «دیدبانی» بهعنوان یک نوآوری در عرصه علوم معرفی میشود که به معنای یک مدل جامع و نظاممند برای تبیین و تعریف مفاهیم، پیشفرضها، متغیرها و فرضیههای موضوع است<ref>ر.ک: همان، ص65، 71</ref>. روش تحقیق پیشنهادشده برای این نظریه، روش توصیفی - تحلیلی است که بر مبنای گردآوری اطلاعات و داوری تحلیلی بنا شده است<ref>ر.ک: همان، ص67</ref>. منظور نگارنده از تئوری دیدبانی، فلسفه مضاف به علوم و واقعیتها با رویکرد تاریخی – منطقی است که تحول فرامسئلهای در علوم را فراهم میسازد و آنها را از رکود و سکون بیرون میسازد<ref>ر.ک: همان، ص82</ref>. | ||
گفتار سوم (چیستی فلسفه فلسفه اسلامی): فلسفه فلسفه اسلامی عبارت از دانش فرانگرانه، پسینی و درجه دوم حکمت اسلامی و گرایشها و رویکردها و رهیافتهای گوناگون آن با رویکرد تاریخی – منطقی جهت دستیابی به فلسفه بایسته است؛ بنابراین، موضوع این دانش فرانگرانه عبارت از هویت جمعی و تاریخی فلسفه اسلامی تحققیافته و پسینی با رویکردهای گوناگون آن، همچون حکمت مشایی، حکمت اشراقی، حکمت یمانی، حکمت صدرایی و غیره و رهیافتهای شخصیتهای برجسته حکمت اسلامی است<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>. هدف اصلی این رشته، توصیف و تحلیل مکاتب و گرایشهای فلسفه اسلامی و ارزیابی و کشف آسیبها و تواناییهای آنها بهمنظور اثبات ضرورت تحول این دانش عقلی و دستیابی به تعریف و ساختار نوین | گفتار سوم (چیستی فلسفه فلسفه اسلامی): فلسفه فلسفه اسلامی عبارت از دانش فرانگرانه، پسینی و درجه دوم حکمت اسلامی و گرایشها و رویکردها و رهیافتهای گوناگون آن با رویکرد تاریخی – منطقی جهت دستیابی به فلسفه بایسته است؛ بنابراین، موضوع این دانش فرانگرانه عبارت از هویت جمعی و تاریخی فلسفه اسلامی تحققیافته و پسینی با رویکردهای گوناگون آن، همچون حکمت مشایی، حکمت اشراقی، حکمت یمانی، حکمت صدرایی و غیره و رهیافتهای شخصیتهای برجسته حکمت اسلامی است<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>. هدف اصلی این رشته، توصیف و تحلیل مکاتب و گرایشهای فلسفه اسلامی و ارزیابی و کشف آسیبها و تواناییهای آنها بهمنظور اثبات ضرورت تحول این دانش عقلی و دستیابی به تعریف و ساختار نوین ایدهآل برای حکمت اسلامی است<ref>ر.ک: همان، ص115</ref>. در این گفتار بیان شده است که میتوان مسائل فلسفه فلسفه اسلامی را به شرح ذیل بیان کرد: | ||
# تعریف و موضوع فلسفه اسلامی؛ | # تعریف و موضوع فلسفه اسلامی؛ | ||
# چیستی و امکان اسلامیت فلسفه؛ | # چیستی و امکان اسلامیت فلسفه؛ | ||