شعر الهذليين في العصرين الجاهلي و الإسلامي: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(نام کمال زکی و یا واژه نویسنده و واژۀ «نیز» به متن افزوده شد.)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''شعر الهذلیین فی العصر الجاهلی و الإسلامی، نقدٌ و تاریخٌ '''، نوشته [[زک‍ی‌، اح‍م‍د ک‍م‍ال|احمد کمال زکی]] است. او شعر هُذَلیان را در دو دورۀ جاهلیت عرب و اسلامیت آن واکاوی نموده است.
'''شعر الهذلیین فی العصر الجاهلی و الإسلامی، نقدٌ و تاریخٌ'''، نوشته [[زک‍ی‌، اح‍م‍د ک‍م‍ال|احمد کمال زکی]] است. او شعر هُذَلیان را در دو دورۀ جاهلیت عرب و اسلامیت آن واکاوی نموده است.


دیوان شاعران قبیله هُذَل از ویژگی‌های ممتاز و یگانه‌ای برخوردار است و نیز با نشانه‌هایی که دارد، شاعرانش را در مکتب خاصی گِرد هم می‌آورد. اشعار هذلیان از دیرباز، دو گونه دسته‌بندی شده است؛ یکی، «دیوان هذلیان» است که هرچند بیشتر مجموعۀ آن اشعار در بستر زمان گُم گشته است، کسانی از قبیله‌های عرب به حفظ شعر هذلی کوشیده‌اند؛ دوم، اشعاری است که لا به لای آثار کهن یافت می‌شود. نویسنده، دسته اخیر را منبع پژوهش خود قرار داده است. در این گونۀ اخیر، اشعاری تعمیم‌پذیر و نیز اشعاری موجَز و مبهم دیده می‌شود که البته همین، نشانه‌ای از تأثیر هذیل در ضمیر و جان ادبی پیشینیان است. در عصر کنونی برخی مستشرقان، برخی نسخه‌های خطی را چاپ کرده‌اند همچنین مصریان نسخه‌ای را که دست «شنقیطی» بوده است، عرضه نموده‌اند. با این حال، برخی از ادیبان، هذلیان را مردمی بدون پبشینۀ تاریخی می‌انگارند که زیستشان بی‌ضابطه بوده است و از گذشته‌شان جز آنچه در برخی از شعر شاعران هُذلی آمده است، رد پایی نیست. از این رو، نویسنده خواسته است پیچیدگی‌ها و کاستی‌های تاریخی این قبیله را واکاوی کند.
دیوان شاعران قبیله هُذَل از ویژگی‌های ممتاز و یگانه‌ای برخوردار است و نیز با نشانه‌هایی که دارد، شاعرانش را در مکتب خاصی گِرد هم می‌آورد. اشعار هذلیان از دیرباز، دو گونه دسته‌بندی شده است؛ یکی، «دیوان هذلیان» است که هرچند بیشتر مجموعۀ آن اشعار در بستر زمان گُم گشته است، کسانی از قبیله‌های عرب به حفظ شعر هذلی کوشیده‌اند؛ دوم، اشعاری است که لا به لای آثار کهن یافت می‌شود. نویسنده، دسته اخیر را منبع پژوهش خود قرار داده است. در این گونۀ اخیر، اشعاری تعمیم‌پذیر و نیز اشعاری موجَز و مبهم دیده می‌شود که البته همین، نشانه‌ای از تأثیر هذیل در ضمیر و جان ادبی پیشینیان است. در عصر کنونی برخی مستشرقان، برخی نسخه‌های خطی را چاپ کرده‌اند همچنین مصریان نسخه‌ای را که دست «شنقیطی» بوده است، عرضه نموده‌اند. با این حال، برخی از ادیبان، هذلیان را مردمی بدون پبشینۀ تاریخی می‌انگارند که زیستشان بی‌ضابطه بوده است و از گذشته‌شان جز آنچه در برخی از شعر شاعران هُذلی آمده است، رد پایی نیست. از این رو، نویسنده خواسته است پیچیدگی‌ها و کاستی‌های تاریخی این قبیله را واکاوی کند.
خط ۳۳: خط ۳۳:
کتاب [[زک‍ی‌، اح‍م‍د ک‍م‍ال|کمال زکی]] در دو باب سامان یافته است: او در نخستین فصلِ باب اول به ریشه قبیله‌ای هذیل، اقامتگاه‌های هذلیان و مناقشه تاریخی بر سر زیستگاه ایشان از دوران جاهلیت عرب تا عصر اُمویان می‌پردازد. کمال زکی در فصل دوم نمایی از زیست اقتصادی و اجتماعی قبیله را ارائه می‌دهد تا شعر هُذَیل و تقسیم ثنائی آن بهتر فهمیده شود.
کتاب [[زک‍ی‌، اح‍م‍د ک‍م‍ال|کمال زکی]] در دو باب سامان یافته است: او در نخستین فصلِ باب اول به ریشه قبیله‌ای هذیل، اقامتگاه‌های هذلیان و مناقشه تاریخی بر سر زیستگاه ایشان از دوران جاهلیت عرب تا عصر اُمویان می‌پردازد. کمال زکی در فصل دوم نمایی از زیست اقتصادی و اجتماعی قبیله را ارائه می‌دهد تا شعر هُذَیل و تقسیم ثنائی آن بهتر فهمیده شود.


او در باب دوم، فن شعری هذلیان را به زندگی آنان پیوند می‌دهد؛ بدین‌گونه که در فصل اول از دیوان‌ها و عنصر و راویان اشعار سخن می‌گوید. فصل دوم نیز در باره خَلق معانی شعری شاعران عرب است. در فصل سوم به نقد و شرح ویژگی‌های فنی شعر پرداخته ‌شده است. نویسنده در پژوهش خود به مکتبی از شعری هذَلی می‌رسد که واژه‌های غریب، تصویرسازی‌ها، اندوه عاطفی و داستان‌پردازی تخاصمی از ویژگی‌های آن است. در فصل چهارم او بحث لغوی گسترده‌ای را به منظور ارزیابی شعر و کاربردی که نزد ادیبان برای استشهاد و نیز مرجعیتی که در تفسیر اشعار غریب دارد، ارائه می‌دهد؛ فصل پنجم، پژوهشی تطبیقی میان دو شاعر برجسته‌ای است که شعر خود را با دو شیوه ممتاز از یکدیگر سروده‌اند. یکی «ابو ذُئَیب» (درگذشته ۲۸ق) است که یکجانشین بادیه بوده است و دیگری «ابو خراش» (درگذشته ۲۰ق) است که نمونۀ برجسته‌ای از یک راهزن عیّارپیشه است. نویسنده، در این باره از شیوه‌های تاریخی و نقدی بهره جسته است.<ref>ر.ک: همان، ص: ل</ref>‏
او در باب دوم، فن شعری هذلیان را به زندگی آنان پیوند می‌دهد؛ بدین‌گونه که در فصل اول از دیوان‌ها و عنصر و راویان اشعار سخن می‌گوید. فصل دوم نیز در باره خَلق معانی شعری شاعران عرب است. در فصل سوم به نقد و شرح ویژگی‌های فنی شعر پرداخته ‌شده است. نویسنده در پژوهش خود به مکتبی از شعری هذَلی می‌رسد که واژه‌های غریب، تصویرسازی‌ها، اندوه عاطفی و داستان‌پردازی تخاصمی از ویژگی‌های آن است. در فصل چهارم او بحث لغوی گسترده‌ای را به منظور ارزیابی شعر و کاربردی که نزد ادیبان برای استشهاد و نیز مرجعیتی که در تفسیر اشعار غریب دارد، ارائه می‌دهد؛ فصل پنجم، پژوهشی تطبیقی میان دو شاعر برجسته‌ای است که شعر خود را با دو شیوه ممتاز از یکدیگر سروده‌اند. یکی «ابو ذُئَیب» (درگذشته ۲۸ق) است که یکجانشین بادیه بوده است و دیگری «[[ابو خراش]]» (درگذشته ۲۰ق) است که نمونۀ برجسته‌ای از یک راهزن عیّارپیشه است. نویسنده، در این باره از شیوه‌های تاریخی و نقدی بهره جسته است.<ref>ر.ک: همان، ص: ل</ref>‏


==پانویس ==
==پانویس ==