۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در انتها، موقعیت و مقام شعر در اسلام و تشیع، مورد بحث قرار گرفته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص9-25</ref>. | در انتها، موقعیت و مقام شعر در اسلام و تشیع، مورد بحث قرار گرفته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص9-25</ref>. | ||
از آنجا که مذهب شیعه و پیدایش آن در مقدمه، بهتفصیل یاد شده، در فصل اول، تنها به نقل شماری از اشعار پرداخته شده که کلمه «شیعه» در آنها آمده و توجه شاعر را به این مذهب و باورهایش میرساند. این شاعران عبارتند از: ناصرخسرو | از آنجا که مذهب شیعه و پیدایش آن در مقدمه، بهتفصیل یاد شده، در فصل اول، تنها به نقل شماری از اشعار پرداخته شده که کلمه «شیعه» در آنها آمده و توجه شاعر را به این مذهب و باورهایش میرساند. این شاعران عبارتند از: [[ناصر خسرو|ناصرخسرو قبادیانی]]، [[منوچهری، احمد بن قوص|منوچهری دامغانی]]، [[لامعی گرگانی]]، [[ادیب صابر، صابر بن اسماعیل|ادیب صابر ترمذی]]، [[قوامی رازی، بدرالدین|قوامی رازی]]، [[سوزنی سمرقندی، محمد بن علی|سوزنی سمرقندی]]، [[سیفالدین اسفرنگی]] و [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدین محمد مولوی]]<ref>ر.ک: متن کتاب، ص27-29</ref>. | ||
شاعران پارسیزبان از آغاز به غدیر خم و نصب [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] بهعنوان «وصی»، «ولی» و «افضلیت» آن حضرت، اشاراتی دارند. در فصل دوم، برحسب تقدم و تأخر زمانی، به اشعاری که پیرامون واقعه قدیر خم میباشد، اشاره شده است. این اشعار، متعلق به: کسایی | شاعران پارسیزبان از آغاز به غدیر خم و نصب [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] بهعنوان «وصی»، «ولی» و «افضلیت» آن حضرت، اشاراتی دارند. در فصل دوم، برحسب تقدم و تأخر زمانی، به اشعاری که پیرامون واقعه قدیر خم میباشد، اشاره شده است. این اشعار، متعلق به: [[کسایی مروزی]]، بندار رازی، [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]]، [[ناصر خسرو|ناصرخسرو قبادیانی]]، [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی غزنوی]]، [[قوامی رازی، بدرالدین|قوامی رازی]]، [[معزی امیر نیشابوری]]، [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار]]، [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|بابا افضل کاشانی]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدین محمد مولوی]]، [[ابن یمین، محمود بن یمینالدین|ابن یمین فریومدی]]، [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان ساوجی]]، [[نعمتالله ولی، نعمتالله بن عبدالله|شاه نعمتالله ولی]] و [[لاهیجی، محمد بن یحیی|اسیری لاهیجی]] است.<ref>ر.ک: همان، ص30-40</ref>. | ||
در فصل سوم، اشعاری که در موضوع امامت میباشند، آمده است. نویسنده، مهمترین اصل اعتقادی تشیع را امامت و ولایت را رکن اصلی، متمم و مقوم آن دانسته و معتقد است آنچه در مورد ولایت نبویه میگویند، در ولایت مندرج در امامت نیز میآید؛ زیرا ولایت مندرج در امامت نزد شیعه امامیه، همان ولایت نبویه است که پس از سپری شدن دوران نبوت، به عترت معصوم پیامبر(ص) واگذار شده است. از جمله شاعرانی که شعرشان در این فصل آمده، عبارتند از: امیر معزی، قوامی رازی، سیفالدین اسفرنگی، امامی هروی، همام تبریزی، [[نزاری قهستانی، سعدالدین بن شمسالدین|نزاری قهستانی]]، اوحدی | در فصل سوم، اشعاری که در موضوع امامت میباشند، آمده است. نویسنده، مهمترین اصل اعتقادی تشیع را امامت و ولایت را رکن اصلی، متمم و مقوم آن دانسته و معتقد است آنچه در مورد ولایت نبویه میگویند، در ولایت مندرج در امامت نیز میآید؛ زیرا ولایت مندرج در امامت نزد شیعه امامیه، همان ولایت نبویه است که پس از سپری شدن دوران نبوت، به عترت معصوم پیامبر(ص) واگذار شده است. از جمله شاعرانی که شعرشان در این فصل آمده، عبارتند از: امیر معزی، قوامی رازی، سیفالدین اسفرنگی، امامی هروی، همام تبریزی، [[نزاری قهستانی، سعدالدین بن شمسالدین|نزاری قهستانی]]، [[اوحدی مراغهای]]، [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی|خواجوی کرمانی]]، قاسم انوار، شاه داعی، محمد بن حسام خوسفی و عبدالرحمن جامی<ref>ر.ک: همان، ص41-49</ref>. | ||
به اعتقاد شیعه، لطف بر خداوند واجب است و آن عبارت است از چیزی که بندگان مکلف خدا، بهوسیله آن، با اطاعت از خدا، به او نزدیک شوند و از فعل معاصی دور شوند؛ بدین جهت شیعه «عدل» و «امامت» را از اصول مذهب میشمارد و بدان معتقد است. در فصل چهارم، به شعر شاعران پارسیزبانی که با توجه به مسائل کلامی و اعتقادی، در اشعار خود به «عدل الهی» و اینکه عدل، بنیاد جهان است، اشاراتی دارند، پرداخته شده است. از جمله این شاعران، میتوان به: قوامی رازی، [[اثیرالدین اخسیکتی]] و امیرخسرو دهلوی اشاره کرد<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>. | به اعتقاد شیعه، لطف بر خداوند واجب است و آن عبارت است از چیزی که بندگان مکلف خدا، بهوسیله آن، با اطاعت از خدا، به او نزدیک شوند و از فعل معاصی دور شوند؛ بدین جهت شیعه «عدل» و «امامت» را از اصول مذهب میشمارد و بدان معتقد است. در فصل چهارم، به شعر شاعران پارسیزبانی که با توجه به مسائل کلامی و اعتقادی، در اشعار خود به «عدل الهی» و اینکه عدل، بنیاد جهان است، اشاراتی دارند، پرداخته شده است. از جمله این شاعران، میتوان به: قوامی رازی، [[اثیرالدین اخسیکتی]] و امیرخسرو دهلوی اشاره کرد<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>. | ||