پرش به محتوا

ابن هندو، علی بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:


==اساتید==
==اساتید==
وى در نيشابور دانشهاى يونانى و متون فلسفى را نزد ابوالحسن وائلى يا عامرى (د183ق) و سپس دانش پزشكى را نزد ابن خمار فراگرفت.
وى در نيشابور دانشهاى يونانى و متون فلسفى را نزد ابوالحسن وائلى يا عامرى (د183ق) و سپس دانش پزشكى را نزد ابن خمار فراگرفت.<ref> ر.ک: نصیری، محمدرضا، ج1، ص151</ref>


از زندگانى اجتماعى و دربارى او آگاهى‌هاى پراكنده و ناقصى به ما رسيده است كه پيوند آن‌ها به یکديگر آسان نمى‌نمايد. از آنجا كه خاندان وى در رى منزلتى داشته و نياكان او همه از كارگزاران سلطان بوده‌اند، مى‌توان حدس زد كه وى دانش‌هاى مقدماتى لازم برای تصدى مشاغل ديوانى، از جمله علوم ادبى و فن ترسل و نگارش را به خوبى آموخته بود و چنين به نظر مى‌رسد كه همه عمر خود را در ديوان‌هاى آل بویه و آل زيار گذرانيده باشد. وى همچنين از كاتبان سيده خاتون (419ق) بيوه فخر الدوله ديلمى بوده كه ابتدا به بهانه خردسالى فرزندش مجد الدوله سررشته امور مملكت را به دست گرفته و بعدها نيز در واقع، او بود كه به جاى مجد الدوله حكومت مى‌كرد.
از زندگانى اجتماعى و دربارى او آگاهى‌هاى پراكنده و ناقصى به ما رسيده است كه پيوند آن‌ها به یکديگر آسان نمى‌نمايد. از آنجا كه خاندان وى در رى منزلتى داشته و نياكان او همه از كارگزاران سلطان بوده‌اند، مى‌توان حدس زد كه وى دانش‌هاى مقدماتى لازم برای تصدى مشاغل ديوانى، از جمله علوم ادبى و فن ترسل و نگارش را به خوبى آموخته بود و چنين به نظر مى‌رسد كه همه عمر خود را در ديوان‌هاى آل بویه و آل زيار گذرانيده باشد. وى همچنين از كاتبان سيده خاتون (419ق) بيوه فخر الدوله ديلمى بوده كه ابتدا به بهانه خردسالى فرزندش مجد الدوله سررشته امور مملكت را به دست گرفته و بعدها نيز در واقع، او بود كه به جاى مجد الدوله حكومت مى‌كرد.


==مسافرت‎های ابن هندو==
==مسافرت‎های ابن هندو==
ابن هندو در روزگار وزارت فخر الملك ابوغالب بن خلف (401-407ق) وزير بهاء الدوله و سلطان‌الدوله به بغداد سفر كرد و او را ستود. وى گویا پيش از 400ق به دربار فرمانروايان زيارى گرگان، از جمله قابوس بن وشمگیر پيوسته است. وى پس از قدرت يافتن فلك المعالى منوچهر بن قابوس، او را به قصيده‌اى شيوا مدح گفت، ولى منوچهر كه از شعر و ادب عرب بهره‌اى نداشت، چيزى از آن اشعار در نيافت و شاعر را صله‌اى نبخشيد. ابن هندو نيز با قطعه شعر ديگرى او را هجو كرد و سپس از بيم جان، به نيشابور گريخت.
ابن هندو در روزگار وزارت فخر الملك ابوغالب بن خلف (401-407ق) وزير بهاء الدوله و سلطان‌الدوله به بغداد سفر كرد و او را ستود. وى گویا پيش از 400ق به دربار فرمانروايان زيارى گرگان، از جمله قابوس بن وشمگیر پيوسته است. وى پس از قدرت يافتن فلك المعالى منوچهر بن قابوس، او را به قصيده‌اى شيوا مدح گفت،<ref> ر.ک: نصیری، محمدرضا، ج1، ص151</ref> ولى منوچهر كه از شعر و ادب عرب بهره‌اى نداشت، چيزى از آن اشعار در نيافت و شاعر را صله‌اى نبخشيد. ابن هندو نيز با قطعه شعر ديگرى او را هجو كرد و سپس از بيم جان، به نيشابور گريخت.


به روايت [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]]، هنگامى كه مردم با سيد‌ ‎ابوطالب يحيى بن حسین، امام زيديه (421ق1030/م) بيعت كردند، ابن هندو اشعارى در این باب سرود و محلى این اشعار را نشانه تحولى در انديشه ابن هندو پنداشته است. روايت ديگرى از [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] حاكى از آن است كه ابوالفرج على بن حسین بن هندو در عهد شرف المعالى انوشيروان كه در 423ق1032/م وارث تاج و تخت شد، منشور قضاى آمل را به خط بسيار خوش نوشت. بجز این روايت، اطلاع ديگرى از ابن هندو در نيمه دوم عمر وى در دست نيست و احتمالا همین بى‌اطلاعى موجب پيدايش اقوال متناقضى درباره محل و تاريخ وفات او شده است چندانكه هيچ تاريخ دقيقى در این باب نمى‌توان عرضه كرد. چه بسا كه پس از همان سال‌هاى 410 و 420ق كه در برخى منابع، سال مرگ وى ذكر شده، وى بار ديگر به طبرستان بازگشته و جاه مقامى يافته و چنانكه در روايت ديگرى از [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] آمده، سرانجام در استرآباد وفات يافته و در منزلى كه ملك شخصى او بوده، به خاک سپرده شده باشد و با این ترتيب، حتى صحت تاريخ 455ق نيز كه در نامه دانشوران آمده، هرچند مأخذ آن برای ما شناخته نيست، چندان بعيد نخواهد بود.
به روايت [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]]، هنگامى كه مردم با سيد‌ ‎ابوطالب يحيى بن حسین، امام زيديه (421ق1030/م) بيعت كردند، ابن هندو اشعارى در این باب سرود و محلى این اشعار را نشانه تحولى در انديشه ابن هندو پنداشته است. روايت ديگرى از [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] حاكى از آن است كه ابوالفرج على بن حسین بن هندو در عهد شرف المعالى انوشيروان كه در 423ق1032/م وارث تاج و تخت شد، منشور قضاى آمل را به خط بسيار خوش نوشت. بجز این روايت، اطلاع ديگرى از ابن هندو در نيمه دوم عمر وى در دست نيست و احتمالا همین بى‌اطلاعى موجب پيدايش اقوال متناقضى درباره محل و تاريخ وفات او شده است چندانكه هيچ تاريخ دقيقى در این باب نمى‌توان عرضه كرد. چه بسا كه پس از همان سال‌هاى 410 و 420ق كه در برخى منابع، سال مرگ وى ذكر شده، وى بار ديگر به طبرستان بازگشته و جاه مقامى يافته و چنانكه در روايت ديگرى از [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] آمده، سرانجام در استرآباد وفات يافته و در منزلى كه ملك شخصى او بوده، به خاک سپرده شده باشد و با این ترتيب، حتى صحت تاريخ 455ق نيز كه در نامه دانشوران آمده، هرچند مأخذ آن برای ما شناخته نيست، چندان بعيد نخواهد بود.
خط ۸۳: خط ۸۳:


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
بخش ادبیات عرب، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378
#بخش ادبیات عرب، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378
 
#نصیری، محمدرضا، اثرآفرینان، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، چاپ دوم، 1384ش.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==