۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR86205J1.jpg | عنوان = دوران جدید عالم | عنوانهای دیگر = گفتمان انتقادی انقلاب اسلامی در شناخت تجدد بر اساس بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی | پدیدآورندگان | پدیدآوران = خام...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ره)' به '(ره)') |
||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
فصل اول با عنوان «دوران جدید عالم؛ وعدهای الهی و سنت تاریخی» به «موقعیتهای انقلاب اسلامی ایران در عصر جدید» اشاره دارد. | فصل اول با عنوان «دوران جدید عالم؛ وعدهای الهی و سنت تاریخی» به «موقعیتهای انقلاب اسلامی ایران در عصر جدید» اشاره دارد. | ||
«دوران امام خمینی(ره)» را با خصوصیات «گسترش باورهای مذهبی»، «متعالی شدن ارزش انسانها و حضور مؤثر تودههای میلیونی مردم» و «آزادی از سلطه و تصرف قدرتهای بزرگ» بهعنوان نام دیگر «شروع عصر جدید در جهان» معرفی میکند و به «اهداف انقلاب اسلامی» و «وظیفه پیروان امام (ره) در عصر جدید» میپردازد. | «دوران امام خمینی(ره)» را با خصوصیات «گسترش باورهای مذهبی»، «متعالی شدن ارزش انسانها و حضور مؤثر تودههای میلیونی مردم» و «آزادی از سلطه و تصرف قدرتهای بزرگ» بهعنوان نام دیگر «شروع عصر جدید در جهان» معرفی میکند و به «اهداف انقلاب اسلامی» و «وظیفه پیروان امام(ره) در عصر جدید» میپردازد. | ||
«عصر جدید» را «شکنندهتر و غیرقابلتحمل برای استکبار» و «دوران قرآن و فرصت استثنایی هدایت انسان» میداند و به «دوران جدید عالم و فروپاشی تمدن غرب» نیز اشاره شده است. <ref>متن کتاب، ص37-21</ref> | «عصر جدید» را «شکنندهتر و غیرقابلتحمل برای استکبار» و «دوران قرآن و فرصت استثنایی هدایت انسان» میداند و به «دوران جدید عالم و فروپاشی تمدن غرب» نیز اشاره شده است. <ref>متن کتاب، ص37-21</ref> | ||
| خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
در پایان سیل ویرانگر مادیگرایی و انحراف اخلاقی تمدن غرب و تلاش استعمار در انحصارطلبی در حوزهی علم و تمدن و محو دیگر تمدنها، موردبررسی قرار میگیرد. <ref>همان، ص۱63-149</ref> | در پایان سیل ویرانگر مادیگرایی و انحراف اخلاقی تمدن غرب و تلاش استعمار در انحصارطلبی در حوزهی علم و تمدن و محو دیگر تمدنها، موردبررسی قرار میگیرد. <ref>همان، ص۱63-149</ref> | ||
فصل سوم درباره عدم جدایی دین از سیاست و سکولاریسم و خداانگاری بشر جدید است که با بررسی مفهوم سکولاریسم و پیامدهای آن به نقد آن پرداخته و آن را یکی از بزرگترین مظاهر شرک و الحاد در عصر حاضر معرفی میکند. سپس انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را نفی سکولاریسم دانسته و با بررسی سکولاریسم در ایران (قبل و بعد از انقلاب)، امام خمینی (ره) را بنیانگذار اندیشه جداییناپذیری دین از سیاست برمیشمرد و بر نقش و جایگاه مهم خواص در پیوند دین با سیاست تاکید میورزد.<ref>همان، ص۱۸8-149</ref> | فصل سوم درباره عدم جدایی دین از سیاست و سکولاریسم و خداانگاری بشر جدید است که با بررسی مفهوم سکولاریسم و پیامدهای آن به نقد آن پرداخته و آن را یکی از بزرگترین مظاهر شرک و الحاد در عصر حاضر معرفی میکند. سپس انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را نفی سکولاریسم دانسته و با بررسی سکولاریسم در ایران (قبل و بعد از انقلاب)، امام خمینی(ره) را بنیانگذار اندیشه جداییناپذیری دین از سیاست برمیشمرد و بر نقش و جایگاه مهم خواص در پیوند دین با سیاست تاکید میورزد.<ref>همان، ص۱۸8-149</ref> | ||
در فصل چهارم با موضوع تجدد و اخلاق، به این نتیجه میرسد که فقدان معنویت، عامل هلاکت و نابودی دنیای متمدن غربی است و لیبرال دموکراسی غرب را گرفتار در انواع بحرانها دانسته و بزرگترین بلا و آفت امروز را چارچوب تمدنهای مادی دنیا برمیشمرد که سبب ویرانی بنیان خانواده در غرب شده است. <ref>همان، ص198-189</ref> | در فصل چهارم با موضوع تجدد و اخلاق، به این نتیجه میرسد که فقدان معنویت، عامل هلاکت و نابودی دنیای متمدن غربی است و لیبرال دموکراسی غرب را گرفتار در انواع بحرانها دانسته و بزرگترین بلا و آفت امروز را چارچوب تمدنهای مادی دنیا برمیشمرد که سبب ویرانی بنیان خانواده در غرب شده است. <ref>همان، ص198-189</ref> | ||