۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
کتاب دوستی با مقدمهای مفصل دربارۀ گرفتاری شعر فارسی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳۰ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۲۵
، ۳۰ اوتجایگزینی متن - ' ' به ''
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
بخشی از شعر «وسواس» این کتاب: | بخشی از شعر «وسواس» این کتاب: | ||
شب بود و شب، خاموشی و وسواس و | شب بود و شب، خاموشی و وسواس و وسواس،من در میان سایهها، تنها، | ||
وردی کهن را زیر لب تکرار میکردم. | وردی کهن را زیر لب تکرار میکردم. | ||
چشمان من گویی جدا از من، | چشمان من گویی جدا از من، با قیر شب در آتش حیرت، آهسته میشد آب، | ||
من هچنان در دیدن نادیدنی اصرار میکردم. | من هچنان در دیدن نادیدنی اصرار میکردم. | ||
گاهی چون کوهی میشدم، سنگین و | گاهی چون کوهی میشدم، سنگین و گاهی،ناچیزتر، خیلی سبکتراز پر کاهی | ||
احساس میکردم که انبوهی غبارم، | احساس میکردم که انبوهی غبارم، در چنگ بادی میروم، بادی پریشان، | ||
افشانده در تالار نابینایی شب، | افشانده در تالار نابینایی شب، بیزحمت گامی سپهر بیکران را میسپارم. | ||
اما دمی دیگر | اما دمی دیگر ناگه به زندان درونم باز میگشتم، پر میشدم از وحشت اعصار اندیشه | ||
با گردش تاریخ خود آغاز میگشتم.<ref>[https://literaturelib.com/books/3584 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | با گردش تاریخ خود آغاز میگشتم.<ref>[https://literaturelib.com/books/3584 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||