پرش به محتوا

پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR59295J1.jpg | عنوان = پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = مصباح یزدی، محمد تقی (نويسنده) هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق (گردآورنده) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = /م5پ2 232/1 BP...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک'''، نوشته‌ی [[استاد محمدتقی مصباح]] (1313-1399ش)، مجتهد، فیلسوف و مفسر قرآن است. این کتاب، با هدف تقویت مبانی فکری مسلمانان و پاسخگویی به شبهات و حملات ایدئولوژیک علیه نظام اسلامی تألیف شده است.
'''پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک'''، نوشته‌ی استاد [[مصباح یزدی، محمدتقی|محمدتقی مصباح]] (1313-1399ش)، مجتهد، فیلسوف و مفسر قرآن است. این کتاب، با هدف تقویت مبانی فکری مسلمانان و پاسخگویی به شبهات و حملات ایدئولوژیک علیه نظام اسلامی تألیف شده است.
لازم به ذکر است که بخش سوم کتاب، با عنوان «پیرامون ایدئالیسم و رئالیسم»، به قلم دکتر احمد احمدی (معاصر) نگاشته شده است.
 
لازم به ذکر است که بخش سوم کتاب، با عنوان «پیرامون ایدئالیسم و رئالیسم»، به قلم دکتر [[احمد احمدی]] (معاصر) نگاشته شده است.


==اهمیت کتاب==
==اهمیت کتاب==
خط ۴۸: خط ۴۹:


شناخت (فصل دوم): این فصل، به مبحث «شناخت» و گونه‌های آن می‌پردازد و تلاش می‌کند معیاری برای بازشناسی صحت و سقم ادراکات ارائه دهد. شناخت به سه قسم کلی: سطحی (حسی)، علمی (تجربی) و فلسفی (عقلی) تقسیم می‌شود. در این بخش، نظریه شناخت مارکسیستی، که هرگونه شناخت را تنها بازتاب ماده می‌داند و به انکار وجود هرگونه درک غیر مادی می‌انجامد، مورد نقد قرار می‌گیرد. کتاب، استدلال می‌کند که ادراکات انسان تنها به حواس ظاهری محدود نمی‌شود، بلکه شامل قوای درونی و الهامات نیز می‌گردد. همچنین، به بحث «حقیقت مطلق و نسبی» پرداخته و بیان می‌کند که اگرچه برخی شناخت‌ها ممکن است در شرایط خاص نسبی باشند، اما حقایق بنیادی، مطلق و غیر قابل تغییرند. مفهوم «ادراک حضوری و حصولی» نیز تبیین می‌شود، که درک حضوری به معنای آگاهی بی‌واسطه و مستقیم از اشیا است<ref>ر.ک: همان، ص41-93</ref>.
شناخت (فصل دوم): این فصل، به مبحث «شناخت» و گونه‌های آن می‌پردازد و تلاش می‌کند معیاری برای بازشناسی صحت و سقم ادراکات ارائه دهد. شناخت به سه قسم کلی: سطحی (حسی)، علمی (تجربی) و فلسفی (عقلی) تقسیم می‌شود. در این بخش، نظریه شناخت مارکسیستی، که هرگونه شناخت را تنها بازتاب ماده می‌داند و به انکار وجود هرگونه درک غیر مادی می‌انجامد، مورد نقد قرار می‌گیرد. کتاب، استدلال می‌کند که ادراکات انسان تنها به حواس ظاهری محدود نمی‌شود، بلکه شامل قوای درونی و الهامات نیز می‌گردد. همچنین، به بحث «حقیقت مطلق و نسبی» پرداخته و بیان می‌کند که اگرچه برخی شناخت‌ها ممکن است در شرایط خاص نسبی باشند، اما حقایق بنیادی، مطلق و غیر قابل تغییرند. مفهوم «ادراک حضوری و حصولی» نیز تبیین می‌شود، که درک حضوری به معنای آگاهی بی‌واسطه و مستقیم از اشیا است<ref>ر.ک: همان، ص41-93</ref>.
توجه: دو بخش یادشده، به قلم محمدتقی مصباح یزدی است.
توجه: دو بخش یادشده، به قلم [[مصباح یزدی، محمدتقی|محمدتقی مصباح یزدی]] است.


پیرامون ایدئالیسم و رئالیسم (فصل سوم)، نوشته احمد احمدی: این فصل به بررسی دو مکتب مهم فلسفی «ایدئالیسم» و «رئالیسم» می‌پردازد و تفاوت‌های بنیادین آن‌ها را توضیح می‌دهد.
پیرامون ایدئالیسم و رئالیسم (فصل سوم)، نوشته [[احمد احمدی]]: این فصل به بررسی دو مکتب مهم فلسفی «ایدئالیسم» و «رئالیسم» می‌پردازد و تفاوت‌های بنیادین آن‌ها را توضیح می‌دهد.
این بخش، به‌تفصیل به مکاتب ایدئالیستی که افراد مختلف نظیر افلاطون، دکارت، بارکلی و هگل به آن معتقدند، می‌پردازد و نقدها و استدلال‌های خود را در برابر هریک از آن‌ها ارائه می‌دهد. همچنین، به نقد رویکرد مارکسیستی در انکار ایدئالیسم می‌پردازد و بیان می‌کند که تلاش مارکسیست‌ها برای نفی ایدئالیسم از طریق مادی‌گرایی دیالکتیکی، غالباً با خطاها و سفسطه‌های فکری همراه است. دیدگاه اسلام در این‌باره، که وجود واقعیتی فراتر از ماده را می‌پذیرد و به خالق و روح اعتقاد دارد، با هیچ‌یک از ایدئالیسم افراطی یا ماتریالیسم خام منطبق نیست<ref>ر.ک: همان، ص99-130</ref>.
 
این بخش، به‌تفصیل به مکاتب ایدئالیستی که افراد مختلف نظیر [[افلاطون]]، دکارت، بارکلی و هگل به آن معتقدند، می‌پردازد و نقدها و استدلال‌های خود را در برابر هریک از آن‌ها ارائه می‌دهد. همچنین، به نقد رویکرد مارکسیستی در انکار ایدئالیسم می‌پردازد و بیان می‌کند که تلاش مارکسیست‌ها برای نفی ایدئالیسم از طریق مادی‌گرایی دیالکتیکی، غالباً با خطاها و سفسطه‌های فکری همراه است. دیدگاه اسلام در این‌باره، که وجود واقعیتی فراتر از ماده را می‌پذیرد و به خالق و روح اعتقاد دارد، با هیچ‌یک از ایدئالیسم افراطی یا ماتریالیسم خام منطبق نیست<ref>ر.ک: همان، ص99-130</ref>.


علت و معلول (فصل چهارم): این فصل، مفهوم «علت و معلول» را در فلسفه اسلامی تبیین می‌کند و اهمیت آن را در فهم پدیده‌های جهان نشان می‌دهد؛ به نقد نظریه مارکسیستی می‌پردازد که به‌جای علت و معلول، به «تصادف» یا «تضاد» در پدیده‌ها اعتقاد دارد و این دیدگاه را از نظر عقلی و تجربی نابسنده می‌داند. کتاب بر این اصل تأکید دارد که هر پدیده‌ای معلول علتی است و هیچ چیز بدون علت به وجود نمی‌آید و این رابطه از قوانین کلی طبیعت است. این بخش انواع علت‌ها (مادی، فاعلی، غایی، صوری) را شرح داده و نقش هریک را در پدید آمدن معلول بررسی می‌کند. همچنین، بر ضرورت وجود علت فاعلی و تقدم زمانی آن بر معلول تأکید می‌کند و نظریه مارکسیستی «خود علت بودن ماده» و «سنتز» را نقد می‌نماید<ref>ر.ک: همان، ص133-161</ref>.
علت و معلول (فصل چهارم): این فصل، مفهوم «علت و معلول» را در فلسفه اسلامی تبیین می‌کند و اهمیت آن را در فهم پدیده‌های جهان نشان می‌دهد؛ به نقد نظریه مارکسیستی می‌پردازد که به‌جای علت و معلول، به «تصادف» یا «تضاد» در پدیده‌ها اعتقاد دارد و این دیدگاه را از نظر عقلی و تجربی نابسنده می‌داند. کتاب بر این اصل تأکید دارد که هر پدیده‌ای معلول علتی است و هیچ چیز بدون علت به وجود نمی‌آید و این رابطه از قوانین کلی طبیعت است. این بخش انواع علت‌ها (مادی، فاعلی، غایی، صوری) را شرح داده و نقش هریک را در پدید آمدن معلول بررسی می‌کند. همچنین، بر ضرورت وجود علت فاعلی و تقدم زمانی آن بر معلول تأکید می‌کند و نظریه مارکسیستی «خود علت بودن ماده» و «سنتز» را نقد می‌نماید<ref>ر.ک: همان، ص133-161</ref>.
خط ۵۸: خط ۶۰:


«دیالکتیک»<ref>ر.ک: همان، ص201- 281</ref> و «جهان‌بینی مادی»<ref>ر.ک: همان، ص283-385</ref>، عنوان سایر بخش‌های کتاب می‌باشد.
«دیالکتیک»<ref>ر.ک: همان، ص201- 281</ref> و «جهان‌بینی مادی»<ref>ر.ک: همان، ص283-385</ref>، عنوان سایر بخش‌های کتاب می‌باشد.
توجه: بخش‌های چهارم تا آخر نیز به قلم محمدتقی مصباح یزدی نوشته شده است.
توجه: بخش‌های چهارم تا آخر نیز به قلم محمدتقی مصباح یزدی نوشته شده است.