پرش به محتوا

آفاق فکرت در سپهر فطرت؛ گفتگوی حامد زارع با غلامرضا اعوانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ''
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
خط ۳۴: خط ۳۴:
بی‌تردید باید [[اعوانی، غلامرضا|غلامرضا اعوانی]] را در زمرۀ چهره‌های حکمی و در ادامۀ نگرش و روش [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] رتبه‌بندی کرد. اعوانی نه‌تنها به حقانیت و جامعیت حکمت الهی در برابر فلسفه‌های اسلامی و غربی باور دارد، بلکه ابرام مثال‌زدنی بر این باور خود دارد. شاید به همین دلیل است که بیان و زبان او در طول سنواتی که از تأثیرگذاری او بر مجامع فکری می‌گذرد تقریباً ثابت و بدون تغییر مانده است. این ثبات اثبات پایمردی در راهی است که اعوانی آن را راه راستین و به بیان دقیق‌تر یگانه راه راستین می‌داند. بدین ترتیب غلامرضا اعوانی با گام گذاشتن در مسیر سلوک [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] به مثابۀ سرسلسلۀ افلاطونیان پارس، نمایندۀ نگاه حکمایی در سپهر فلسفی ایران معاصر ارزیابی می‌شود. طبیعی است که همواره در برابر این نگاه حکمایی و افلاطونی، نگاه عقلایی و ارسطویی صف‌آرایی کرده است. نگاهی که [[ابراهیمی دینانی، غلامحسین|غلامحسین ابراهیمی دینانی]] دیگر چهرۀ شاخص اندیشۀ فلسفی معاصر، نمایندۀ آن است و بارها جلسات خصوصی‌ای که با حضور این دو نمایندۀ شاخص نگاه حکمایی و عقلایی تشکیل شده، به صحنۀ رویارویی فکری و حتی جدال جدی حکمت و فکرت تبدیل کرده است.
بی‌تردید باید [[اعوانی، غلامرضا|غلامرضا اعوانی]] را در زمرۀ چهره‌های حکمی و در ادامۀ نگرش و روش [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] رتبه‌بندی کرد. اعوانی نه‌تنها به حقانیت و جامعیت حکمت الهی در برابر فلسفه‌های اسلامی و غربی باور دارد، بلکه ابرام مثال‌زدنی بر این باور خود دارد. شاید به همین دلیل است که بیان و زبان او در طول سنواتی که از تأثیرگذاری او بر مجامع فکری می‌گذرد تقریباً ثابت و بدون تغییر مانده است. این ثبات اثبات پایمردی در راهی است که اعوانی آن را راه راستین و به بیان دقیق‌تر یگانه راه راستین می‌داند. بدین ترتیب غلامرضا اعوانی با گام گذاشتن در مسیر سلوک [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] به مثابۀ سرسلسلۀ افلاطونیان پارس، نمایندۀ نگاه حکمایی در سپهر فلسفی ایران معاصر ارزیابی می‌شود. طبیعی است که همواره در برابر این نگاه حکمایی و افلاطونی، نگاه عقلایی و ارسطویی صف‌آرایی کرده است. نگاهی که [[ابراهیمی دینانی، غلامحسین|غلامحسین ابراهیمی دینانی]] دیگر چهرۀ شاخص اندیشۀ فلسفی معاصر، نمایندۀ آن است و بارها جلسات خصوصی‌ای که با حضور این دو نمایندۀ شاخص نگاه حکمایی و عقلایی تشکیل شده، به صحنۀ رویارویی فکری و حتی جدال جدی حکمت و فکرت تبدیل کرده است.


[[اعوانی، غلامرضا|غلامرضا اعوانی]] در منش و روش خود به حکمت پایبند است. هر امری را در چارچوب حکمت به سنجش می‌گیرد. او دین و علم را نیز از منظر حکمت به رسمیت می‌شناسد و به همین سبب در نظام فکری خود دچار تنش میان مسائل علمی در مواجهه با باورهای دینی نمی‌شود. البته این یگانگی علم و دین نزد او دلیلی بر عدم پیچیدگی تفکرش نیست و به نظر می‌رسد [[اعوانی، غلامرضا|اعوانی]] با وجود سادگی، یکی از پچیده‌ترین متفکران معاصر ایران محسوب می‌شود. چه اینکه به اعتقاد او باطن دین مبتنی بر علم و حکمت است و دین درصدد است تا فهم انسان را هدایت کند. از دیدگاه [[اعوانی، غلامرضا|اعوانی]] آنجا که انسان هدایت‌پذیر شود، درست نقطه و جایگاهی است که به علم رسیده است. بدین ترتیب می‌توان مشاهده کرد که یگانگی علم و دین نزد او دارای مراتب است و این در حالی است که حکمت به مثابۀ راه راستین فهم دین و علم، ذاتی مبتنی بر معرفت دارد. اگر گوهر دین و علم را نیز معرفت بدانیم، متوجه پیچیدگی نگرش [[اعوانی، غلامرضا|اعوانی]] با وجود سادگی آن خواهیم شد.
[[اعوانی، غلامرضا|غلامرضا اعوانی]] در منش و روش خود به حکمت پایبند است. هر امری را در چارچوب حکمت به سنجش می‌گیرد. او دین و علم را نیز از منظر حکمت به رسمیت می‌شناسد و به همین سبب در نظام فکری خود دچار تنش میان مسائل علمی در مواجهه با باورهای دینی نمی‌شود. البته این یگانگی علم و دین نزد او دلیلی بر عدم پیچیدگی تفکرش نیست و به نظر می‌رسد [[اعوانی، غلامرضا|اعوانی]] با وجود سادگی، یکی از پچیده‌ترین متفکران معاصر ایران محسوب می‌شود.چه اینکه به اعتقاد او باطن دین مبتنی بر علم و حکمت است و دین درصدد است تا فهم انسان را هدایت کند. از دیدگاه [[اعوانی، غلامرضا|اعوانی]] آنجا که انسان هدایت‌پذیر شود، درست نقطه و جایگاهی است که به علم رسیده است. بدین ترتیب می‌توان مشاهده کرد که یگانگی علم و دین نزد او دارای مراتب است و این در حالی است که حکمت به مثابۀ راه راستین فهم دین و علم، ذاتی مبتنی بر معرفت دارد. اگر گوهر دین و علم را نیز معرفت بدانیم، متوجه پیچیدگی نگرش [[اعوانی، غلامرضا|اعوانی]] با وجود سادگی آن خواهیم شد.


او از نگاهی دیگر نیز متفکری چندوجهی به حساب می‌آید. با اینکه از یک‌سو می‌توان با اطمینان خاطر از سنت‌گرا بودن او سخن به میان آورد، نمی‌توان با قاطعیت او را در سلسلۀ سنت‌گرایانی چون شوآن و گنون قرار داد. از یک‌سو اعوانی در پایبندی به نگاه سنتی دارای صبغه‌ای غیر قابل تردید است و حتی دربارۀ مرکزپنداری زمین در نجوم سنتی معتقد است که تنها از نظر فیزیکی نظر قدما باطل شده و با بطلان حیث فیزیکی مسئله جنبۀ متافیزیکی و معنوی آن باطل نمی‌شود؛ اما از سوی دیگر بر خلاف سنت‌گرایان که نعتقد به وحدت ادیان‌ان، دیدگاه معتدل‌تری دربارۀ این وحدت دارد.
او از نگاهی دیگر نیز متفکری چندوجهی به حساب می‌آید. با اینکه از یک‌سو می‌توان با اطمینان خاطر از سنت‌گرا بودن او سخن به میان آورد، نمی‌توان با قاطعیت او را در سلسلۀ سنت‌گرایانی چون شوآن و گنون قرار داد. از یک‌سو اعوانی در پایبندی به نگاه سنتی دارای صبغه‌ای غیر قابل تردید است و حتی دربارۀ مرکزپنداری زمین در نجوم سنتی معتقد است که تنها از نظر فیزیکی نظر قدما باطل شده و با بطلان حیث فیزیکی مسئله جنبۀ متافیزیکی و معنوی آن باطل نمی‌شود؛ اما از سوی دیگر بر خلاف سنت‌گرایان که نعتقد به وحدت ادیان‌ان، دیدگاه معتدل‌تری دربارۀ این وحدت دارد.