۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مؤلف، در مقدمه به جايگاه زمين پرداخته و همين باب را هم در سه فصل به گفتوگو گذاشته است. در اولين فصل اين باب مدلولات اصطلاحى كلمه ارض را از ديد اهل لغت، قرآن، سنت، فقه و نظريه خود بررسى كرده است. او به لحاظ لغوى ارض را اسم جنس مىداند كه دلالت بر تأنيث مىكند. جمعهايى قياسى و غير قياسى براى كلمه ارض بيان شده، مثل ارضون، اروض، آراض و... | مؤلف، در مقدمه به جايگاه زمين پرداخته و همين باب را هم در سه فصل به گفتوگو گذاشته است. در اولين فصل اين باب مدلولات اصطلاحى كلمه ارض را از ديد اهل لغت، قرآن، سنت، فقه و نظريه خود بررسى كرده است. او به لحاظ لغوى ارض را اسم جنس مىداند كه دلالت بر تأنيث مىكند. جمعهايى قياسى و غير قياسى براى كلمه ارض بيان شده، مثل ارضون، اروض، آراض و... | ||
در قرآن كريم، بيش از چهار صد مورد، كلمه ارض تكرار شده است كه در چهار موضع كاربرد داشته است: 1- سيارهاى كه انسان بر روى آن زندگى مىكند، مثل آيه 4 سوره سجده: ''' | در قرآن كريم، بيش از چهار صد مورد، كلمه ارض تكرار شده است كه در چهار موضع كاربرد داشته است: 1- سيارهاى كه انسان بر روى آن زندگى مىكند، مثل آيه 4 سوره سجده: '''«الله الذى خلق السماوات و الارض و ما بينهما فى سته أيام»'''. 2- قسمتى از زمين يا جهتى خاص از روى زمين مثل آيه 34 سوره لقمان: '''«و ما تدرى نفس بأى ارض تموت»'''. 3- مطلق سطح، اعم از سطح اين كره خاكى يا سطح بهشت يا هر جاى ديگرى مثل آيه 74 سوره زمر: '''«و قالوا الحمد لله الذى صدقنا وعده و اورثنا الارض نتبوأ من الجنه حيث نشاء»'''. 4- لايه روئين زمين كه در آن گياهان مىرويند و به خاك معروف است، مانند آيه 27 سوره احزاب: '''«وارئكم ارضهم و ديارهم و أموالهم و ارضا لم تطؤها»'''. | ||
در سنت نيز بيشترين كاربرد اين كلمه در همين معنى چهارم؛ يعنى پوسته زمين مىباشد كه در روى آن زراعت و بنا و... انجام مىشود؛ براى مثال رواياتى داريم كه از محضر امام(ع) سؤال شده شخصى زمينى را از فلان كس خريدارى كرده، اندازهاش هم فلان مقدار است، آيا آنچه از درخت و غيره در آن زمين است نيز مال خريدار مىشود يا نه؟ حضرت در جواب مىفرمايند: اگر زمين را خريده پس هر چه روى زمين است از آن خريدار خواهد بود، لكن از روايت ديگر استفاده مىشود كه آنچه روى زمين قرار گرفته، مانند آنچه ذكر شد از آن خريدار يا هر مالك ديگر است، اما آنچه در درون زمين قرار دارد، مانند معادن، گنج و امثالها حكمش جدا خواهد بود. در كلمات فقها نيز همين معنا به چشم مىخورد كه طبيعى هم هست، زيرا آنچه در فقه آمده برگرفته از متن روايات مىباشد. لكن فقهاى اهل سنت از حنفيه، شافعيه، حنابله و بعضى از اماميه آنچه را داخل زمين است نيز مشمول كلمه ارض و متعلق به مالكش مىدانند. | در سنت نيز بيشترين كاربرد اين كلمه در همين معنى چهارم؛ يعنى پوسته زمين مىباشد كه در روى آن زراعت و بنا و... انجام مىشود؛ براى مثال رواياتى داريم كه از محضر امام(ع) سؤال شده شخصى زمينى را از فلان كس خريدارى كرده، اندازهاش هم فلان مقدار است، آيا آنچه از درخت و غيره در آن زمين است نيز مال خريدار مىشود يا نه؟ حضرت در جواب مىفرمايند: اگر زمين را خريده پس هر چه روى زمين است از آن خريدار خواهد بود، لكن از روايت ديگر استفاده مىشود كه آنچه روى زمين قرار گرفته، مانند آنچه ذكر شد از آن خريدار يا هر مالك ديگر است، اما آنچه در درون زمين قرار دارد، مانند معادن، گنج و امثالها حكمش جدا خواهد بود. در كلمات فقها نيز همين معنا به چشم مىخورد كه طبيعى هم هست، زيرا آنچه در فقه آمده برگرفته از متن روايات مىباشد. لكن فقهاى اهل سنت از حنفيه، شافعيه، حنابله و بعضى از اماميه آنچه را داخل زمين است نيز مشمول كلمه ارض و متعلق به مالكش مىدانند. |
ویرایش