۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان') |
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
فصل اول؛ شامل دو بخش پيشگفتار و شرح حال ميرزا خانلرخان اعتصامالملك مىباشد. در پيشگفتار، چگونگى جمعآورى اين كتاب توسط آقاى محمودى و در بخش بعدى اطلاعاتى از زندگى مولف كتاب، ذكر شده است. | فصل اول؛ شامل دو بخش پيشگفتار و شرح حال ميرزا خانلرخان اعتصامالملك مىباشد. در پيشگفتار، چگونگى جمعآورى اين كتاب توسط آقاى محمودى و در بخش بعدى اطلاعاتى از زندگى مولف كتاب، ذكر شده است. | ||
فصل دوم | فصل دوم «روزنامه سفر لندن از تاريخ 17 محرم 1280 تا 10 شوال 1281»؛ با يك عكس از خانلرخان و صفحه اول روزنامه سفر لندن با دست خط وى، شروع مىشود. در اين بخش نويسنده شرح سفر خويش را از تبريز آغاز كرده و به صورت روزانه و شهر به شهر و كشور به كشور خاطرات سفر را يادداشت نموده است؛ همانند، «روز شنبه بيست و چهارم، سياحت اوچ كليسا كه در سه فزسخى ايروان و از راه بركران است، رفتيم. قصبهاى است بغايت معمور. سكنهى آنجا كلا ارامنهاند. اصل كليسا بنايى است، سخت استوار و بغايت محكم. بانى آن را مىگويند جرجيس نبى بوده است. پايه و سقف و ستون جمعا از سنگهاى تراشيده، فضايى وسيع و عمارتى منيع دارد...». | ||
مولف در هنگام نوشتن سفرنامه خويش گزارشات دقيقى از روستاها و مناطق جغرافيايى ميان راه به خواننده ارائه مىدهد و تمام مكانهايى كه از آن عبور كردهاند، را به صورت كامل شرح كرده است و گزارشات خوبى از اين مناطق در آن روزگار بدست مىدهد كه از اين لحاظ داراى اهميت مىباشد. چنانكه كه در گزارش بالا تمامى بنا و ساكنان و بخشهاى مختلف اين كليسا، نقاشىهاى كشيده شده بر ديوارها، لباس مسيحيان اين منطقه، بزرگ ايشان و چگونگى اطاعت از وى و مبالغ زيادى كه در آنجا وجود و صرف مىشود، ياد شده است. | مولف در هنگام نوشتن سفرنامه خويش گزارشات دقيقى از روستاها و مناطق جغرافيايى ميان راه به خواننده ارائه مىدهد و تمام مكانهايى كه از آن عبور كردهاند، را به صورت كامل شرح كرده است و گزارشات خوبى از اين مناطق در آن روزگار بدست مىدهد كه از اين لحاظ داراى اهميت مىباشد. چنانكه كه در گزارش بالا تمامى بنا و ساكنان و بخشهاى مختلف اين كليسا، نقاشىهاى كشيده شده بر ديوارها، لباس مسيحيان اين منطقه، بزرگ ايشان و چگونگى اطاعت از وى و مبالغ زيادى كه در آنجا وجود و صرف مىشود، ياد شده است. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
وى در شرح شهر استانبول مىنويسد كه «توصيف وضع شهر اسلامبول از حيز تحرير خارج است. از قراريكه از جمعى معتبر شنيدم، آنطور مكان بحسب خلقت طبيعى در كره خاك وضع نشده است...». مولف چنان اين شهر را توصيف كرده است كه خواننده كتاب مىتواند همراه مولف در جاى جاى مكانها و مناطق ذكر شده شهر خود را و ديدنهايى آن را تصور كند. | وى در شرح شهر استانبول مىنويسد كه «توصيف وضع شهر اسلامبول از حيز تحرير خارج است. از قراريكه از جمعى معتبر شنيدم، آنطور مكان بحسب خلقت طبيعى در كره خاك وضع نشده است...». مولف چنان اين شهر را توصيف كرده است كه خواننده كتاب مىتواند همراه مولف در جاى جاى مكانها و مناطق ذكر شده شهر خود را و ديدنهايى آن را تصور كند. | ||
همچنين اسامى كسانى را كه در اين سفر با او بودهاند، ذكر كرده است. براى مثال: | همچنين اسامى كسانى را كه در اين سفر با او بودهاند، ذكر كرده است. براى مثال:«روز شنبه هفدهم شهر محرم الحرام، چهار ساعت از روز رفته، از تبريز به همره جمعى از صاحب منصبان اين دولت پاينده... و اسامى آنان بر اين فصل است: | ||
مقرب الخاقان پاشاخان شجاع الملك،... | مقرب الخاقان پاشاخان شجاع الملك،... | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
فصل چهارم: «روزنامه سفر قائن از تاريخ 25 ذيحجه 1293 تا 21 صفر 1296 بعلاوه راپرت اطلاعات طبس»؛ اين فصل با گزارش ورود به شهر سبزوار آغاز مىگردد و بعد از بيان گزارش سفر خود تا قائن است، اين فصل طولانىترين قسمت كتاب است كه در ميان آن گزارش اطلاعات طبس نيز بيان شده است. در ابتداى فصل، آقاى محمودى در پاورقى اشاره مىكند «نسخه اصلى اين روزنامه سفر بدست نيامده است. نسخه موجود رونوشت دقيقى است از آن... چند صفحه اول اين روزنامه سفر افتاده است...». | فصل چهارم: «روزنامه سفر قائن از تاريخ 25 ذيحجه 1293 تا 21 صفر 1296 بعلاوه راپرت اطلاعات طبس»؛ اين فصل با گزارش ورود به شهر سبزوار آغاز مىگردد و بعد از بيان گزارش سفر خود تا قائن است، اين فصل طولانىترين قسمت كتاب است كه در ميان آن گزارش اطلاعات طبس نيز بيان شده است. در ابتداى فصل، آقاى محمودى در پاورقى اشاره مىكند «نسخه اصلى اين روزنامه سفر بدست نيامده است. نسخه موجود رونوشت دقيقى است از آن... چند صفحه اول اين روزنامه سفر افتاده است...». | ||
مولف در اين بخشهايى از خراسان از جمله سبزوار و قائن ... را به خوبى شرح كرده و در ميان گزارشات خود جزئيات سفر را نيز بيان داشته است؛ همانند | مولف در اين بخشهايى از خراسان از جمله سبزوار و قائن ... را به خوبى شرح كرده و در ميان گزارشات خود جزئيات سفر را نيز بيان داشته است؛ همانند «روز هيجدهم. صبح وقت اذان برخاسته، چاى خورديم. حاجى آغا احمد على به توسط رستم وعدهء مهمانى شب يكشنبه را خواست...». | ||
فصل پنجم: «راپرت اطلاعات قائن»؛ در اين فصل مولف به توصيف شهر قائن، كشاورزى و محصولات آن آغاز مىگردد؛ سپس نويسنده به بيان چگونگى رفتار حاكم قائن با مردم در امور مالياتى، داورى و قضاوت مىپردازد. | فصل پنجم: «راپرت اطلاعات قائن»؛ در اين فصل مولف به توصيف شهر قائن، كشاورزى و محصولات آن آغاز مىگردد؛ سپس نويسنده به بيان چگونگى رفتار حاكم قائن با مردم در امور مالياتى، داورى و قضاوت مىپردازد. «طرز حكومت او اين است كه در خارج قصبه بيرجند به نيم فرسخى، مزرعهاى آباد كرده، آب قليلى جارى نموده...هفتهاى دو روز دوشنبه و جمعه بار عام دارد كه هر عارض و ارباب حاجت در اين دو روز مىروند...»، «جز به ميزان حكم شرعى حكمى نمىكند. كليه دعاوى را رجوع به محكمه شرع مىكند... در ولايت قائن، سه مدرسه است يكى در شهر قائن يكى در بيرجند، كه اين دو را رفته و از طلاب آنها احوالات پرسيدهام...». | ||
==وضعيت == | ==وضعيت == |
ویرایش