آینده پاینده باد: امید در شعر شاعران بزرگ ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
این کتاب در پنج بخش امید در شعر شاعران بزرگ ایران و فرهنگ ایران را بررسی کرده است. بخش اول به عنوان مقدمۀ بخش اختصاص به وجود امید در فرهنگ ایران از دوران باستان تاکنون دارد. نویسندگان در این بخش متون نثر و اشعاری به عنوان شاهد مثال برای بودن امید در فرهنگ ایرانی بیان کرده‌اند. اصولاً می‌توان امید را یکی از مفاهیم نهادینه‌شده در فرهنگ ایرانی به شمار آورد. همۀ اجزا و پاره‌های این فرهنگ حاکی از آینده‌بینی ایرانیان است. این آینده است که حال و گذشته را راه می‌برد و این آرمان است که واقعیت اکنونی و دیرینه را به دنبال خود می‌کشاند.
این کتاب در پنج بخش امید در شعر شاعران بزرگ ایران و فرهنگ ایران را بررسی کرده است. بخش اول به عنوان مقدمۀ بخش اختصاص به وجود امید در فرهنگ ایران از دوران باستان تاکنون دارد. نویسندگان در این بخش متون نثر و اشعاری به عنوان شاهد مثال برای بودن امید در فرهنگ ایرانی بیان کرده‌اند. اصولاً می‌توان امید را یکی از مفاهیم نهادینه‌شده در فرهنگ ایرانی به شمار آورد. همۀ اجزا و پاره‌های این فرهنگ حاکی از آینده‌بینی ایرانیان است. این آینده است که حال و گذشته را راه می‌برد و این آرمان است که واقعیت اکنونی و دیرینه را به دنبال خود می‌کشاند.


بخش دوم به بررسی امید در اشعار [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] اختصاص دارد. اصولاً در فرهنگ‌های هزاره‌ای پیش از آنکه آدمیان به تفاوت میان امور قائل شوند، به دلیل عدم انفکاک رویدادها از همدیگر در ذهن آنان، نوعی یگانه‌بینی شکل می‌گرفته است تا آنجا که از نشانه‌ها و نموداری فرهنگ کهن ایرانی می‌توان دریافت در آغاز این فرهنگ صورت سیمرغی داشته است؛ یعنی مبین هم‌گوهری اضداد بوده است. چنان‌که می‌دانیم سیمرغ در فرهنگ ایران باستان از سویی سپندینه و از سوی دیگر گجستک است؛ هم از پهلوان بزرگ ایران رستم و خاندان او پشتیبانی می‌کند و هم اسفندیار در هفت‌خان با وی چنان دشمنی اهریمنی به نبرد می‌پردازد. اصولاً زندگی [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] به دلیل اینکه دهقان است و با درخت سروکار دارد، زندگی‌اش با امید است. کتاب شاهنامه مانند درخت است و درخت با امید زنده است. بروز حماسی تخیل جمعی، امیدی است در برابر بیم بیگانه. در شاهنامه ایران، ایران است و توران و تازی نمایندۀ هر عنصر و قدرت متجاوز بالفعل یا بالقوه‌ای که آرمان ملی را تهدید می‌کند. اعم از ترکان ترکستان و تازیان مهاجم و مسلط و حاکمیت خلفا و جباران بغداد. ظاهراً امید و آرزوی احیاء و تجدید آزادی و آبادی و آسایش و استقلال ایران تاریخی و آرمان [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] و بسیاری از ایرانیان آن روزگار بوده است و اهتمام در تألیف و تدوین و گردآوری شاهنامۀ گوناگون خود دلیل وجود داشتن چنین آرمانی است.
بخش دوم به بررسی امید در اشعار [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] اختصاص دارد. اصولاً در فرهنگ‌های هزاره‌ای پیش از آنکه آدمیان به تفاوت میان امور قائل شوند، به دلیل عدم انفکاک رویدادها از همدیگر در ذهن آنان، نوعی یگانه‌بینی شکل می‌گرفته است تا آنجا که از نشانه‌ها و نموداری فرهنگ کهن ایرانی می‌توان دریافت در آغاز این فرهنگ صورت سیمرغی داشته است؛ یعنی مبین هم‌گوهری اضداد بوده است. چنان‌که می‌دانیم سیمرغ در فرهنگ ایران باستان از سویی سپندینه و از سوی دیگر گجستک است؛ هم از پهلوان بزرگ ایران رستم و خاندان او پشتیبانی می‌کند و هم اسفندیار در هفت‌خان با وی چنان دشمنی اهریمنی به نبرد می‌پردازد. اصولاً زندگی [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] به دلیل اینکه دهقان است و با درخت سروکار دارد، زندگی‌اش با امید است. کتاب [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] مانند درخت است و درخت با امید زنده است. بروز حماسی تخیل جمعی، امیدی است در برابر بیم بیگانه. در شاهنامه ایران، ایران است و توران و تازی نمایندۀ هر عنصر و قدرت متجاوز بالفعل یا بالقوه‌ای که آرمان ملی را تهدید می‌کند. اعم از ترکان ترکستان و تازیان مهاجم و مسلط و حاکمیت خلفا و جباران بغداد. ظاهراً امید و آرزوی احیاء و تجدید آزادی و آبادی و آسایش و استقلال ایران تاریخی و آرمان [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] و بسیاری از ایرانیان آن روزگار بوده است و اهتمام در تألیف و تدوین و گردآوری شاهنامۀ گوناگون خود دلیل وجود داشتن چنین آرمانی است.


در بخش سوم امید در آثار [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] بررسی شده است. زندگی در نگاه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] به بازی نرد می‌ماند و در آن کوسس نرّاد با بخشش تاس‌ها هم‌دست و هم‌داستان است. او با وجود اعتقاد به رحمت خداوند، زحمت بنده را در تحقق آن ضروری می‌بیند. ممکن است در آثار سعدی از غم‌ها و دردها و ناملایمات افراد و اجتماعات بشری سخن رفته باشد و رفته است؛ اما آنچه قطعی است نقش اثباتی کلیۀ عوامل منفی‌نماست. کسی که گرسنگی را موجد و مولد نور معرفت می‌بیند و ضعف را نعمتی سپاس‌داشتنی می‌شناسد، بدی در کار نمی‌بیند. در نگاه او هرچه هست، همان‌گونه است که باید باشد. سعدی روندهای جهان را در نمودهای گوناگون خویش گذرا و ناپایدار می‌داند به همین روی در می‌پذیرد که هر دشواری سرانجام به آسانی خواهد کشید؛ همان‌گونه هر شب و از آن میان درازترین شب سال هم به روز خواهد پیوست:
در بخش سوم امید در آثار [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] بررسی شده است. زندگی در نگاه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] به بازی نرد می‌ماند و در آن کوشش نرّاد با بخشش تاس‌ها هم‌دست و هم‌داستان است. او با وجود اعتقاد به رحمت خداوند، زحمت بنده را در تحقق آن ضروری می‌بیند. ممکن است در آثار [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] از غم‌ها و دردها و ناملایمات افراد و اجتماعات بشری سخن رفته باشد و رفته است؛ اما آنچه قطعی است نقش اثباتی کلیۀ عوامل منفی‌نماست. کسی که گرسنگی را موجد و مولد نور معرفت می‌بیند و ضعف را نعمتی سپاس‌داشتنی می‌شناسد، بدی در کار نمی‌بیند. در نگاه او هرچه هست، همان‌گونه است که باید باشد. سعدی روندهای جهان را در نمودهای گوناگون خویش گذرا و ناپایدار می‌داند به همین روی در می‌پذیرد که هر دشواری سرانجام به آسانی خواهد کشید؛ همان‌گونه هر شب و از آن میان درازترین شب سال هم به روز خواهد پیوست:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''هنوز با همه دردم امید است درمان''|2='' که آخری بود آخر شبان یلدا را''}}
{{ب|''هنوز با همه دردم امید است درمان''|2='' که آخری بود آخر شبان یلدا را''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


مولانا و امید عنوان بخش چهارم این کتاب است. با تأمل در مکتوبات و اشعار مولانا به گسترۀ امید در دیدگاه مولانا پی می‌بریم. وی افزون بر امیدهایی که به رشد و سلوک معنوی او کمک می‌کنند، امیدهای عاطفی و دنیایی را که بارقه‌ای از محبت‌های الهی را در آنها می‌توان یافت، نادیده نپنداشته و این امیدها را در محبت به فرزندان و دوستان به نمایش گذاشته است.
[[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و امید عنوان بخش چهارم این کتاب است. با تأمل در مکتوبات و اشعار [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] به گسترۀ امید در دیدگاه مولانا پی می‌بریم. وی افزون بر امیدهایی که به رشد و سلوک معنوی او کمک می‌کنند، امیدهای عاطفی و دنیایی را که بارقه‌ای از محبت‌های الهی را در آنها می‌توان یافت، نادیده نپنداشته و این امیدها را در محبت به فرزندان و دوستان به نمایش گذاشته است.


آخرین بخش این کتاب دربرگیرندۀ بررسی امید در شعر حافظ است. روزگار حافظ روزگاری بوده آکنده از گناه و فساد، تزویر و جنایت؛ اما در چنین دورانی حافظ با رضایت از بخت خود و به مدد نیروی عشق و رندی، هرگونه یأس و دل‌زدگی را از خود دور و امیدواری و خوش‌باشی را جایگزین آنها کرده است. این روحیۀ امیدواری و نشاط حافظ برخاسته از فرهنگ زندگی ایرانی است.
آخرین بخش این کتاب دربرگیرندۀ بررسی امید در شعر [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] است. روزگار [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] روزگاری بوده آکنده از گناه و فساد، تزویر و جنایت؛ اما در چنین دورانی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] با رضایت از بخت خود و به مدد نیروی عشق و رندی، هرگونه یأس و دل‌زدگی را از خود دور و امیدواری و خوش‌باشی را جایگزین آنها کرده است. این روحیۀ امیدواری و نشاط [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] برخاسته از فرهنگ زندگی ایرانی است.


در پیوست کتاب هم اشعاری از دیگر شاعران که امید از آنها استنباط می‌شود، آورده شده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/3027 ر.ک.پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>   
در پیوست کتاب هم اشعاری از دیگر شاعران که امید از آنها استنباط می‌شود، آورده شده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/3027 ر.ک.پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>